#خاطره
#خاطرات
حاجتش را از امام رضا (علیه السلام) گرفت
کارهای اعزامش جور نمی شد،
احساس من این بود که همه یک جوری دست به سرش می کنند از این موضوع خیلی ناراحت بود،
یکبار گفت:
دیگر به هیچ کس برای رفتن به #سوریه رو نمی زنم.
آن روز وقتی به #حرم_حضرت_رضا (علیه السلام) وارد شدیم
حال عجیبی داشت.
چشم هایش برق خاصی داشت.
وارد #صحن که شدیم رو به #حرم #سلام داد،
تا #پنجره_فولاد #گریه کنان با حالت تند راه می رفت،
خودش را چسباند به پنجره فولاد،
از قسمت خانم ها می دیدمش که زار می زد و می گفت:
ببین آقا دیگه #سرگردون شدم،
برای #دفاع از حرم #آواره ی شهرها شدم،
#رسوا شدم،
تو #مزار_شهدا انگشت نما شدم.
طاقت نیاوردم رفتم داخل حرم،
دلم خیلی برایش سوخت، یک #زیارت_نامه از طرف خودم برایش خواندم.
آمدم داخل صحن دیدم کمی آرام شده است.
نشسته بود رو به روی پنجره فولاد،
نزدیکش شدم بهم #لبخند زد، #تعجب کردم،
گفت:
حاجتم را گرفتم تا ماه دیگر #اعزام می شوم،
شک نکن.
بعد گفت:
امام رضا (علیه السلام) پارتی ام شد.
درست ماه بعد اعزام شد همانطور که گفته بود.
#شهید_حسین_محرابی
#سالروز_ولادت
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۳۷
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#موشک #تانک #موج_انفجار #پدر_خانم #اعزام #هزینه_شخصی
✍از فرماندهشان شنیدم در منطقه گل کاشته است. وقتی رفتم دیدنش. تعریف کرد که #موشک خورده به #تانکشان. لو نداده بود که در اثر #موج_انفجار گوشش نمی شنود. فقط خانمش بو برده بود و والسلام. همان شب می گفت:اگر #پدر_خانمم به من حرفی زد،بلند تکرار کن که متوجه بشم. می ترسید اگر بفهمند.برای #اعزام های بعدی جلویش را بگیرند. به لشکر هم گزارش نداد. پیه اش به تن مالید که #هزینه دوا و درمانش را #شخصی پرداخت کند.
🍀راوی:سید اصغر عظیمی،دوست شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۳ ص ۲۰۵
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#شهیدی_که_مادرش
#صدایش_را_ازمزارش_میشنود
روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت - #مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسید. در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر #جدم #حسین(ع) و اربابم ابالفضل را صدا زدم که به طور #تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند.
هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم #سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد.
هر هفته پنج شنبه ها بر سر #مزارش می روم و هنگامی که قبرش را می شویم، ناگهان از دِل #قبر سید مهدی مرا #صدا می زند و چند بار می گوید: - #مامان!
سه بار این کار را انجام می دهد. سرم را روی قبر می گذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم.
سید احمد غزالی (برادرشهید)
آخرین باری که می خواست #اعزام شود. با همه #خداحافظی کرد و من آخرین نفر بودم که باید با سیدمهدی خداحافظی می کردم، با هم روبوسی کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. سیدمهدی گفت: - داداش! این آخرین باری ست که می بینیمت و در آغوشت هستم. من دیگر برنمی گردم؛ حلالم کن.
خیلی ناراحت شدم و گریه کردم. هیچ وقت سیدمهدی را اینقدر نورانی ندیده بودم.
شب بعد، خواب دیدم که سید مهدی شهید شده است. دقیقاً یک هفته بعد خبر شهادت سیدمهدی را هم شنیدم.
#شهید_سید_مهدی_غزالی🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۵۳
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#اعزام #سوریه #دمشق #حلب #هواپیما #تانک #صبح #مقر #کار_برای_خدا
✍برج هفت سال 94 اعزام شدیم سوریه. از #دمشق با یک #هواپیمای باری رفتیم #حلب. یکراست بردندمان روستای بحوث باید حدود 40 دستگاه #تانک را می بردیم جلو نزدیک خط. شش هفت نفری، از اذان مغرب تا نماز #صبح کارمان طول کشید.
💢صبح که به #مقر برگشتیم، گفتم نامردا یکی نیومد به ما بگه دستت درد نکنه. محسن گفت: این قدر غر نزن. ما اومدیم برای #خدا_کار کنیم!
🍀راوی:خداداد احمدی،همرزم شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۵ ص ۲۶۸
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۵۵
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#سوریه #اعزام #شوخی #چک_برگشتی #چلوکباب #دعا #آرزو #شهید
✍دفعه دوم قسمت نبود با هم برویم #سوریه. چند دفعه #اعزامش جلو عقب شد.
♻️روزی به #شوخی گفتم: تو مثل #چک_برگشتی هستی، می ری و برمی گردی.
لااقل برو شهید شو یه #چلوکباب بخوریم. خندید و گفت #دعا کن #شهید شم تا زودتربه #آرزوت برسی!
🍀راوی:خداداد احمدی،همرزم شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۵ ص ۲۷۰
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۶۰
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#آب_تنی #بیت_المال #اعزام #اصفهان
✍ظهرها که زهر آفتاب همه را از پا می انداخت،بچه های عراقی را می ریخت عقب تویوتا و می برد لب چاه آب. لباس هایشان را می کندند و #آب_تنی می کردند.
💢یک روز که من هم بودم، زیرپوشی از مقر همراهم بود.بهش گفتم برو یه آبی به بدنت بزن و این زیرپوش رو بپوش.
♻️زیر بار نرفت که از وسایل #بیت_المال استفاده کند!آنجا بود که فهمیدم لباس رزمش را هم قبل #اعزام،با پول خودش از #اصفهان خریده.
🍀راوی:احمد اکبریان،فرمانده شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۶ ص ۳۱۳
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
2⃣3⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔰هر چند #گذشتن و راضی شدن سخت بود، ولی من راضی بودم و اجباری در کار نبود❌ شوق همسرم برای رفتن و مظلومیت شیعیان #سوریه را میدیدم.
🔰شبی که میخواست #اعزام شود با هم سمت مسجد🕌 رفتیم و بعد از نماز به رستورانی برای صرف شام🍲 رفتیم. لحظه رفتن وقتی از درب منزل کاسه آبی #پشت_سرش ریختم، قلب خودم انگار همان لحظه داشت بیرون میزد و بغض سنگینی مرا خفه میکرد😢 دلم آشوب بود💗
🔰از همان لحظه #دلتنگیام شروع شد، ولی سعی کردم طوری رفتار کنم که نگران😥 نباشد و حتی اشکی برای رفتنش نریزم🚫 که مبادا #دلش بلرزد.
🔰یدالله، در #فروردینماه سال 96 با اصابت گلوله تک تیرانداز داعشی به ناحیه سرش💥 به درجه رفیع #شهادت نائل آمد. روزهای اول هر روز چندبار تماس میگرفت و از حرم حضرت زینب (س) و #غربت آنجا برایم حرف میزود و میگفت کاش در کنارش بودم و غربت آنجا را میدیدم😔
🔰اما کم کم به دلیل اعزام به مناطق تماسها☎️ کاهش یافت و بهطبع #نگرانی و دلتنگی من بیشتر شد. تا اینکه #آخرین باری که تماس گرفت 8 فروردینماه 96 بود. ساعت حدود 3 بعدازظهر با من تماس گرفت📞 و گفت که برای برداشتن مهمات به منطقه برگشته است و باید دوباره به خط بروند
🔰و قرار شد "لحظه آخر" دوباره تماس بگیرد و حدود یک ربع بعد⏰ دوباره زنگ زد و #آخرین_جملاتی که بین ما رد و بدل شد این بود که گفتم «مراقب خودت باش، یه یدالله♥️ که بیشتر ندارم. همسرم هم در جواب من گفت: نگران نباش، من هر لحظه #بیادتم...»
🔰بعد از این تماس تا روز #شهادتش تماس نگرفت و من خیلی نگران بودم، ظهر روز 12 فروردینماه📆 این حالت به اوج خود رسید و من نتوانستم از شدت نگرانی لب به چیزی بزنم. بعد از ظهر با یکی از دوستانمان که همسرش دوست و #همکار شوهرم بود تماس گرفتم☎️ و به منزل وی رفتم تا کمی آرام شوم و از طریقی خبری از سلامت #یدالله بگیرم
🔰دوست همسرم خبر شهادت🌷 عزیزم را میدانست ولی برای #آرامش قلب من گفت که حالش خوب است و شب به منزل پدرم رفتم🏡 ولی نتوانستم بخوابم و #سردرد شدیدی داشتم تا اینکه نزدیک صبح خوابم برد ولی صبح زود با صدای تماسی که با پدرم گرفته شد از خواب پریدم و از لحن صدای پدر متوجه شدم که #یدالله_شهید_شده است.
راوی: همسرشهید
#شهید_یدالله_ترمیمی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_سی_و_ششم
💚مثل بسيجي هاي زمان جنگ❤️
✨ #شروع_بحران🍃
✔️راوی:محمد حسین طاهری
👈با اينكه🌷#هادي از مؤسسه ي#اسلام_اصيل بيرون آمده بود، اما براي💥#زيارت_كربلا در شب هاي#جمعه به سراغ ما مي آمد و با هم بوديم.در آنجا درباره ي مسائل روز و ...#صحبت داشتيم و او هم نظراتش را مي گفت.با#شروع_بحران#داعش مؤسسه به پايگاه#حشد_الشعبي براي جذب نيرو تبديل شد.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي را چند بار در مؤسسه ديدم. مي خواست براي#نبرد به مناطق درگير#اعزام شود. اما با#اعزام او مخالفت شد.يك بار به او گفتم: بايد#سيد را ببيني، او همه كاره است. اگر تأييد كند، براي تو كارت صادر مي كنند و#اعزام مي شوي.
⚘@pmsh313
🌲البته🌷#هادي سال قبل هم سراغ#سيد رفته بود.آن موقع مي خواست به#سوريه#اعزام شود اما نشد.#سيد به او گفته بود: تو#مهمان مردم#عراق هستي و امكان#اعزام به#سوريه را نداري.اما اين بار خيلي به #سيد#اصرار كرد.او به جهت فعاليت هاي هنري در زمينه ي#عكس و#فيلم، از#سيد خواست تا به عنوان تصويربردار با گروه#حشد_الشعبي#اعزام شود.
🌷@shahidabad313
💎#سيد با اين شرط كه🌷#هادي، فقط حماسه ي #رزمندگان را ثبت كند موافقت كرد.قرار شد يك بار با#سيد به منطقه برود. البته منطقه اي كه درگيري مستقيم در آنجا وجود نداشت.🌷#هادي سر از پا نمي شناخت. كارت ويژه ي#رزمندگان#حشد_الشعبي را دريافت كرد و با#سيد به منطقه#اعزام شد.
⚘@pmsh313
💎همانطور كه حدس مي زدم🌷#هادي با يك بار حضور در ميان#رزمندگان، حسابي در دل همه#نفوذ كرد.از همه بيشتر#سيد او را شناخت. ايشان احساس كرده بود كه🌷#هادي مثل بسيجي هاي زمان#جنگ بسيار#شجاع و بسيار#معنوي است، و اين همان چيزي بود كه باعث تأثيرگذاري بر#رزمندگان_عراقي مي شد.
🌷@shahidabad313
⏺بعد از آن براي#اعزام به#سامرا#انتخاب شد. 🌷#هادي به همراه چند تن از دوستان ما راهي شد.من هم مي خواستم با آنها بروم اما#استخاره كردم و خوب نيامد!يادم هست يك بار به او#زنگ زدم وگفتم: فلان شخص كه همراه شما آمده يك نيروي#ساده است، تا حالا با كسي#دعوا نكرده چه رسد به جنگيدن، مواظب او باش.
⚘@pmsh313
🌷#هادي هم گفت: اتفاقاً اين شخصي كه از او #صحبت مي كني#دل_شير دارد. او#راننده است و كمتر درگير كار نظامي مي شود، اما در كار عملياتي خيلي#مهارت دارد.بعد از يك ماه🌷#هادي و دوستان#رزمنده به💥#نجف برگشتند
🌷@shahidabad313
🔰از دوستانم درباره ي🌷#هادي سؤال كردم. پرسيدم:🌷#هادي چطور بود؟همه ي دوستان من از او#تعريف مي كردند؛ از#شجاعت، از#افتادگي، از #زرنگي، از#ايمان و#تقوا و...
⚘@pmsh313
🌴همه از او#تعريف مي كردند. هر كس به نوعي او را الگوي خودش قرار داده بود.#نماز شب ها و#عبادت هاي#هادي حال و هواي جبهه هاي نبرد #رزمندگان_ايران با صداميان#بعثي را براي بقيه ي #رزمندگان$تداعي مي كرد.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي دوباره راهي#مناطق_عملياتي شد. ديگر او را كمتر مي ديدم. چند بار هم#تماس گرفتم كه#جواب نداد.مدتي گذشت و من با چند تن از دوستان براي💥#زيارت راهي#ايران و شهر💥#قم شديم.
♨️يادم هست توي💥#قم بودم كه يكي از دوستانم گفت: خبر داري رفيقت، همون🌷#هادي كه با ما مي آمد💥#كربلا🌷#شهيد شده؟گفتم: چي ميگي؟سريع رفتم سراغ اينترنت. بعد از كمي جستجو متوجه شدم كه🌷#هادي به آنچه لايقش بود رسيد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_چهل_و_چهارم
💚از شهدا و فرهنگ شهادت میگفت❤️
🔥#فتنه_داعش👿
👈مي گويند#تاريخ مرتب#تكرار مي شود،فقط اسم ها عوض مي شود،وگرنه بسياري از اتفاقات سال ها و قرن هاي گذشته، با نام هايي جديد#تكرار ميگردد.از روزي كه⚡#بيداري_اسلامي منطقه ي ما را فراگرفت،🔥#آمريكا و🔥#اسرائيل با كمك#حاكمان_فاسد_منطقه،يك نوع#كودتا را در كشور#سوريه به راه انداختند.
🌷@shahidabad313
🌟آنان مي خواستند وانمود كنند كه#سوريه هم مانند#تونس و#ليبي و#مصر و#بحرين و ... درگير⚡#بيداری_اسلامي شده!اما#تفاوت آشكار#بحران_سوريه با ديگر كشورها، حضور تروريست هاي صدها كشور در قالب#قيام_مسلحانه ضد دولت#سوريه بود!
⚘@pmsh313
🌟شكي نبود كه دولت مردمي#سوريه تاوان#حمايت از#محور_مقاومت را پرداخت مي كرد.تروريست هاي سوري صدها انسان بي گناه را فقط به جرم#حمايت از#دولت_قانوني اين كشور به خاك و خون كشيدند.آنچه كه ما از#خوارج زمان☀️#امير_المؤمنين_علي(علیه السلام) شنيده بوديم در رفتار اين⚡#قوم_وحشي مشاهده كرديم.دولت هايي كه ادعا مي كردند نظام#سوريه ظرف شش ماه نابود خواهد شد، شاهد بودند كه گروه هاي مردمي به حمايت از دولت#سوريه برخواستند.
🌷@shahidabad313
🌟مدتي بعد خشن ترين گروه هاي مسلح در غالب دولت اسلامي#عراق و#شام (با نام#داعش) اعلام موجوديت كرده و حملات گسترده اي را آغاز كردند.
آنان روي فاسدترين ظالمان تاريخ را سفيد كردند.كارهايي از اين قوم سر زد كه تاريخ از نوشتن آن#شرم دارد!اما همه مي دانستند كه⚡#اسرائيل و حامي هميشگي آن يعني⚡#آمريكا عامل اصلي ايجاد و حمايت⚡#داعش هستند.
⚘@pmsh313
🌟اوايل سال 1393⚡#داعش توانست در#عراق براي خودش زمينه ي#نفوذ را فراهم كند.سپس شهر#موصل و چندين منطقه ي ديگر با#خيانت نيروهاي وابسته به⚡#صدام، به اشغال⚡#داعش درآمد. آنان هزاران#شيعه و#سني را تنها به جرم مخالفت با نظرات⚡#داعش اعدام كردند.
🌷@shahidabad313
🌟اوضاع#عراق عجيب و غريب شد.☀️#آيت_الله_سيستاني#حكم_جهاد صادر كرد. صدها زن و مرد#شيعه و#سني آماده ي مبارزه با⚡#داعش شدند.🌷#هادي در اين ايام در حوزه ی☀️#نجف مشغول#تحصيل بود.با اعلام#حكم_جهاد، از مسئولان نيروهاي مردمي (حشدالشعبي) تقاضا كرد كه با#اعزام او به جبهه ي نبرد با⚡#داعش موافقت كنند. اما مسئول نيروها كه از دوستان🌷#هادي بود با#اعزام او مخالفت كرد.
⚘@pmsh313
💢او سال قبل نيز از آنها خواسته بود كه براي دفاع از☀️#حرم به كشور#سوريه#اعزام شود اما مخالفت شده بود.اين بار تقاضاي مكرر او جواب داد.🌷#هادي توانست خود را به جمع نيروهاي مردمي برساند.او از زماني كه در#ايران بود، در كارهاي هنري فعاليت داشت. توليد#فيلم و#عكس از برنامه هاي🌷#شهدا و ... از كارهاي او بود.
🌷@shahidabad313
💢حالا همين برنامه ها را در قالب نيروهاي مردمي#عراق آغاز كرده بود.تهيه ي#فيلم،#خبر و#عكس از نبردهاي شجاعانه ي نيروهاي مردمي. 🌷#هادي هر جا قدم مي گذاشت از🌷#شهدا مي گفت؛ از🌷#ابراهيم_هادي، از🌷#شهيد_دين_شعاري و...
⚘@pmsh313
🍂او براي#رزمندگان و فرماندهان#حشد_الشعبي از خاطرات🌷#شهيدان#دفاع_مقدس مي گفت و آنها را با🌷#فرهنگ_شهادت آشنا مي كرد.آنها تشنه ي #فرهنگ_انقلابي بسيجيان ما شده بودند.اين#عطش باعث شد كه فرماندهان#حشد_الشعبي از🌷#هادي بخواهند براي تهيه ي#چفيه و#پيشاني_بند و#پرچم راهي#ايران شود.
🌷@shahidabad313
🍂آنها مبلغي حدود#صد_ميليون_تومان در اختيار🌷#هادي قرار دادند تا براي تهيه ي اين اقلام به#ايران برگردد.آنقدر در#عراق به او
#اعتماد پيدا کردند که اين مبلغ#پول را به او دادند و خواستند هر چه سريع تر، اين#اقلام_فرهنگي به کساني که در#خط_مقدم جنگ عليه#داعش هستند برسد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_چهل_و_هشتم
💚عاشق گمنانی❤️
🍃 #تفکر_فرهنگی✨
✔️راوی:سید کاظم و دوستان عراقی شهید
👈اين را بارها مشاهده کردم که شخصيت هاي #فرهنگي و افرادي که کار فرهنگي به خصوص در🕌#مسجد را#تجربه کرده باشند، در هر کار و مسئوليتي وارد شوند، ديدگاهها و تفکرات#فرهنگي خودشان را بروز مي دهند.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي نيز همين گونه بود. او در زمينه ي کارهاي#فرهنگي و#اردويي تجربيات خوبي داشت.
در همان ايامي که در کنار#رزمندگان_عراقي با⚡#داعش مبارزه مي کرد، برخي طرح هاي#فرهنگي را ارائه کرد که نشان از روحيه ي بالاي#فرهنگي او بود.
⭐يک بار پيشنهاد داد براي يکي از مراسمات#عيد، براي#رزمندگان#حشد_الشعبي#هديه تهيه کنيم.ما هم اين کار را به خود🌷#هادي واگذار کرديم. او هم با مراجعه به چندين مرکز#فرهنگي هديه ي خوبي تهيه کرد.🌷#هادي در کل سه بار به مأموريت هاي نظامي#حشد_الشعبي#اعزام شد. در عمليات آزادسازي منطقه ي بلد در کنار نيروهاي#خط_شکن بود.
🌷@shahidabad313
💢فرمانده او با آنکه علاقه ي خاصي به🌷#هادي داشت، اما خيلي از دست او#عصباني مي شد! مي گفت اين پسر خيلي#مهربان و#دلسوز است اما#ترس را نمي فهمد در مقابل نيروهاي⚡#داعش بدون#ترس جلو مي رود، هر چه مي گوييم#مراقب باش اما انگار متوجه نمي شود، اين#رزمنده شجاعانه جلو مي رود و راه را براي بقيه ي نيروها باز مي کند.
🌷#هادي نه#ترس را مي فهميد و نه#خستگي را ...
يک بار#فرمانده محور جلوي خود🌷#هادي اين حرفها را زد،🌷#هادي وقتي اين مطالب را شنيد، گفت: جلوي دشمن نبايد#ترس داشت، ما با🌷#شهادت#ازدواج کرده ايم.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي به عنوان تصويربردار به جمع آن ها پيوسته بود، او تصاوير و فيلم هاي خاصي را از نزديک ترين نقطه به#سنگر تکفيري ها تهيه مي کرد.
از ديگر کارهاي او رساندن#آب و#تغذيه به نيروهاي درگير در#خط_مقدم بود.اما مهم ترين کار#فرهنگي🌷#هادي برگزاري نمايشگاه دستاوردهاي#حشد_الشعبي در ايام☀️#اربعين بود.
🌷#هادي اصرار داشت کارهاي#فرهنگي#رزمندگان_عراقي به اطلاع مردم و#شيعيان رسانده شود. لذا راهپيمايي☀️#اربعين را بهترين زمان و مکان براي اين کار تشخيص داد.واقعاً هم تفکر#فرهنگي او جالب بود.🌷#هادي يک چادر در نيمه راه☀️#نجف به🌷#کربلا راه اندازي کرد و نمايشگاه تصاوير#نبرد با⚡#داعش را با چينش مناسب در مقابل ديد زائران🌷#کربلا قرار داد.
🌷@shahidabad313
💢برادر ناجي مي گفت:🌷#هادي براي اين#نمايشگاه خيلي زحمت کشيد. کار عقب بود و کاروان ها از راه مي رسيدند.🌷#هادي گفت که شب ها کمتر بخوابيم و کار را به نتيجه برسانيم.طي چند شبانه روز🌷#هادي بيش از سه ساعت نخوابيد. کار به خوبي انجام شد و مخاطب بسياري داشت.اما همين که #نمايشگاه آغاز شد،🌷#هادي به☀️#نجف برگشت!او#عاشق_گمنامي بود و نمي خواست کسي بفهمد اين#نمايشگاه مهم کار او بوده.
⭐بعد از تجربه ي موفق اين#نمايشگاه به سراغ#سيد_کاظم آمد.🌷#هادي طرح جديدي براي برگزاري#نمايشگاه دستاوردهاي#نبرد با⚡#داعش در☀️#نجف آماده کرده بود. مي خواست در يک فضاي مناسب کار#فرهنگي را گسترش دهد.اعتقاد داشت که تصاوير و فيلم هاي اين مبارزه ي#مقدس براي آيندگان#ثبت شود و همزمان بايد به ديد#عموم مردم رسانده شود.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي روي اين#طرح خيلي کار کرد. اما مسئولان#حشد_الشعبي با اين دليل که#نيرو و شرايط برگزاري اين#نمايشگاه را ندارند،#طرح را به#تعويق انداختند تا اينکه🌷#هادي براي بار آخر راهي#مناطق_عملياتي شد.اما مهم ترين کار#فرهنگي که از🌷#هادي ديدم مربوط مي شد به کاري که به خاطر آن به#ايران برگشت.
🌷#هادي تعداد زيادي#چفيه و#پيشاني_بند با نام#مقدس☀️#يا_فاطمه_الزهرا (علیها السلام) آماده کرد و با خودش به#عراق آورد.او مي دانست بهترين کار#فرهنگي براي#رزمندگان، پيوند دادن آنان با حضرات#معصومين(ع)، به خصوص#مادر_سادات،☀️#حضرت_زهرا(علیها السلام)، است.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_پنجاه_و_یک
💚در خط مقدم❤️
✔️راوی:محمد رضا ناجی
👈از مؤسسه ي#اسلام_اصيل با🌷#هادي آشنا شدم. بعد از مدتي از مؤسسه بيرون آمد و بيشتر مشغول#درس بود. ما در#ايام_محرم در🕌#مسجد_هندي☀️#نجف همديگر را مي ديديم.بعد از مدتي بحران⚡#داعش پيش آمد.🌷#هادي را بيشتر از قبل مي ديدم. من در جريان#نمايشگاه_فرهنگي با او همکاري داشتم.يک روز مي خواستم به منطقه ي عملياتي بروم که🌷#هادي را ديدم. او اصرار داشت با من بيايد. همان روز هماهنگ کردم و با🌷#هادي حرکت کرديم.
🌷@shahidabad313
🍁او خيلي آماده و خوشحال بود. انگار گمشده اش را پيدا کرده. در آنجا روي يک کاغذ نوشته بود:#عاشق_مبارزه با صهيونيست ها هستم. من هم از او عکس گرفتم و او براي دوستانش فرستاد.بعد از چند روز راهي شهر#شيعه نشين «بلد» شديم. اين شهر محاصره شده بود و تنها يک راه مواصلاتي داشت.اين مسير تحت اشراف تک تيراندازهاي⚡#داعش بود. هر کسي نمي توانست به راحتي وارد#شهر_بلد شود.
⚘@pmsh313
☀️#صبح به نيروهاي#خط_مقدم ملحق شديم.🌷#هادي با اينکه به عنوان تصويربردار آمده بود، اما يک#سلاح در دست گرفت و مشغول شد. چند تصوير معروف را آنجا از🌷#هادي گرفتيم.همان جا ديدم که🌷#هادي پيشاني بندهاي زيباي☀️#يا_زهرا(علیها سلام) را بين#رزمندگان پخش مي کند.آن روز در تقسيم غذا بين#رزمندگان کمک کرد. خيلي خوشحال و سر حال بود.
🌷@shahidabad313
💢مي گفت: جبهه ي اينجا حال و هواي#دفاع_مقدس ما را دارد. اين بچه ها مثل بسيجي هاي خود ما هستند.🌷#هادي مدتي درمنطقه ي عمليات#بلد حضور داشت. در چند مورد پيش روي و حمله ي#رزمندگان حضور داشت وخاطرات خوبي را از خودش به#يادگار گذاشت.
در آن ايام هميشه#دوربين در دست داشت و مشغول فيلم برداري و عکاسي بود.
⚘@pmsh313
💢يک روز من را ديد و گفت: آنجا را ببين. يک#دکل مخابراتي هست که#پرچم⚡#داعش بالاي آن نصب شده. بيا برويم و#پرچم را پايين بکشيم.گفتم شايد تله باشد. آنها منتظرند ببينند چه کسي به اين#پرچم نزديک مي شود تا او را بزنند.در ثاني شما تجربه ي بالا رفتن از#دکل داري؟ اين#دکل خيلي بلند است.
ممکن است آن بالا سرگيجه بگيري. خلاصه راضي شد که اين کار را انجام ندهد.
🌷@shahidabad313
🌟#عمليات_بلد تمام شد و اين شهر آزاد شد.🌷#هادي تقاضاي#اعزام به☀️#سامرا داشت. رفتم و کار#اعزام او را انجام دادم. با او راهي منطقه ي☀️#سامرا شده و به#زيارت رفتيم.سه روز بعد با هم به يک منطقه ي درگيري رفتيم. منطقه تحت سيطره ي⚡#داعش بود. من و برخي#رزمندگان، خيلي سرمان را پايين گرفته بوديم. واقعاً مي ترسيديم. 🌷#هادي شجاعانه جلو مي رفت و فرياد ميزد: لاتخاف، لاتخاف ماکوشيئ... نترس، نترس چيزي نيست.ما آنقدر جلو رفتيم که به دشت باز رسيديم. از#صبح تا#عصر در آنجا#محاصره شديم.
⚘@pmsh313
🌟خيلي#ترس داشت. نمي دانستيم چه کنيم اما🌷#هادي خيلي#شاد بود! به همه روحيه مي داد.#عصر بود که راه باز شد و برگشتيم. از آنجا با هم راهي#بغداد شديم. بعد هم☀️#نجف رفتيم و چند روز بعد🌷#هادي به تنهايي راهي#سامرا شد.ما از طريق شبکه هاي اجتماعي با هم در#ارتباط بوديم. يک شب وقتي با🌷#هادي صحبت مي کردم گفت: اينجا اوضاع ما#بحراني است! من امروز در يک قدمي🌷#شهادت بودم.
🌷@shahidabad313
💎او ادامه داد: يک انتحاري پشت سر ما در ميان نيروها⚡#منفجر شد. من بالاي پشت بام#خانه بودم که بلافاصله يک انتحاري ديگر در حياط#خانه خودش را⚡#منفجر کرد و... چند روز بعد🌷#هادي به☀️#نجف برگشت. زياد در شهر نماند و به منطقه ي مقداديه رفت. از آنجا هم راهي☀️#سامرا شد.دو تن از دوستانم با او رفتند. دوستان من چند روز بعد برگشتند. با🌷#هادي تماس گرفتم و گفتم: کي برمي گردي؟ گفت: ان شاءالله#مصلحت ما☀️#شهادت است! من هم گفتم اين هفته پيش شما مي آيم تا با هم فيلم و عکس بگيريم.اما چند روز بعد روز دوشنبه بود که از دوستان شنيدم که🌷#هادي🌷#شهيد شده.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_پنجاه_و_پنجم
💚حلالیت طلبی❤️
🍃 #آخرین_شب✨
👈بارها از دوستان🌷#شهدا شنيده بوديم كه قبل از آخرين#سفر#رفتار و#كردار آن ها#تغيير مي كرد.شايد براي خود من باور كردني نبود! با خودم مي گفتم: شايد#فكر و#خيال بوده، شايد مي خواهند از🌷#شهدا موجودات ماورائي در#ذهن ما ايجاد كنند.اما خود من با همين چشمانم ديدم كه روز آخري كه🌷#هادي در🌟#نجف بود چه اتفاقاتي افتاد!
🌷@shahidabad313
💢بار آخري كه مي خواست براي#مبارزه با⚡#داعش#اعزام شود همه چيز عوض شد! او#وصيت نامه اش را#تكميل كرد. به سراغ#وسايل شخصي خودش رفته بود و هر آنچه را كه#دوست داشت به ديگران بخشيد!چند تا#چفيه ي#زيبا ودور دوخته داشت كه به طلبه ها بخشيد. از همه ي كساني كه با آنها رفت و آمد داشت#حلاليت طلبيد.
⚘@pmsh313
💢دوستي داشت كه در كنار🕌#مسجد_هندي#مغازه داشت.🌷#هادي به سراغ او رفت و گفت: اگر بر نگشتم، از فلاني و فلاني براي من#حلاليت بگير!حتي گفت: برو و از آن#روحاني كه با او به خاطر⚡#اهانت به☀️#رهبر_انقلاب درگير شده بودم#حلاليت بطلب، نمي خواهم كسي از دست من#ناراحت باشد.
🌷@shahidabad313
🌟#شب_آخر به سراغ#پيرمرد نابينايي رفت كه مدت ها با او#دوست بود.#پيرمرد را با خودش به🕌#مسجد آورد. با اين#پيرمرد هم#خداحافظي كرد و#حلاليت طلبيد.
⚘@pmsh313
💢براي#قبر هم كه قبلا با يك#شيخ_نجف#صحبت كرده بود و يك#قبر در ابتداي🌟#وادي_السلام از او گرفته بود.برخي دوستان🌷#هادي را بارها در كنار#مزار خودش ديده بودند كه مشغول#عبادت و#دعا بود!!
🌷@shahidabad313
🌷#هادي#تكليف همه ي امور دنيايي خودش را مشخص كرد و آماده ي#سفر شد.معمولاً وقتي به جاي مهمي مي رفت، بهترين لباس هايش را مي پوشيد. براي#سفر_آخر هم بهترين لباس ها را پوشيد و حركت كرد...
⚘@pmsh313
💢برادر#حمزه_عسگري از دوستان🌷#هادي و از#طلاب_ايراني🌟#نجف مي گفت: صورت🌷#هادي خيلي جوش مي زد. از#دوران_جواني دنبال#دوا#درمان بود.پيش يكي دو تا#دكتر در#ايران رفته بود و#دارو استفاده كرد، اما تغييري در جوش هاي صورتش ايجاد نشد.
🌷@shahidabad313
💥#شب_آخر ديدم كه با آن#پيرمرد_نابينا خداحافظي مي كرد.#پيرمرد با صفايي كه هر#شب منتظر بود تا🌷#هادي به دنبال او بيايد و به🕌#مسجد بروند.🌒#آخر_شب بود كه با هم#صحبت كرديم.
⚘@pmsh313
🌷#هادي حرف از رفتن و🌷#شهادت زد. بعد گفتم: راستي ديگه براي جوش هاي صورتت كاري نكردي🌷#هادي#لبخند تلخي زد و گفت: يه#انفجار احتياجه كه اين جوش هاي صورت ما رو#نابود كنه! دوباره حرف از🌷#شهادت را ادامه داد.
🌷@shahidabad313
💢من هم به#شوخي گفتم:🌷#هادي تو🌷#شهيد شو، ما برات يه#مراسم سنگين برگزار مي كنيم. بعد ادامه دادم: يه#شعر_زيبا هست كه مداح ها مي خونن، مي خوام توي#تشييع_جنازه تو اين#شعر رو بخونم.
⚘@pmsh313
🌷#هادي منتظر#شعر بود كه گفتم: جنازه ام رو بيارين، بگيد فقط به زير لب🌷#حسين (علیه السلام)...🌷#هادي خيلي خوشش آمد.#عجيب بود كه چند روز بعد درست در زمان#تشييع، به ياد اين مطلب افتادم. يكباره#مداح#مراسم#تشييع شروع به خواندن اين#شعر_زيبا كرد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_پنجاه_و_ششم
💚پرواز❤️
👈شكست هاي پي در پي باعث شده بود كه توان نظامي⚡#داعش كم شود. آن ها در چنين مواقعي به سراغ نيروهاي⚡#انتحاري رفته و يا اينكه خود را در ميان زنان و كودكان مخفي مي كنند.آن روز هم نيروهاي مردمي بلافاصله با خودروهاي مختلف به سوي مناطق درگيري⚡#اعزام شده و با پشتيباني سلاح هاي سنگين مشغول پيش روي و پاكسازي #مناطق مختلف بودند.
🌷@shahidabad313
💢نزديك#ظهر روز يكشنبه 26#بهمن 1393 بود كه🌷#هادي به همراه ديگر دوستان و فرماندهان عملياتي، پس از ساعتي#جنگ و#گريز، به روستاي مکيشفيه در بيست كيلومتري#سامرا وارد شدند. ساختمان كوچكي وجود داشته كه بيست نفر از نيروهاي#عراقي به همراه🌷#هادي به داخل آن رفته تا هم#استراحت كنند و هم براي ادامه كار تصميم بگيرند.
⚘@pmsh313
💢بقيه ي نيروها نيز در اطراف روستا حالت#تدافعي داشته و شرايط دشمن را تحت نظر داشتند.درگيري ها نيز به طور#پراكنده ادامه داشت.هنوز چند دقيقه اي نگذشت كه يك#بولدوزر از سمت بيرون روستا به سمت سنگرهاي نيروهاي#مردمي حركت كرد. بدنه ي اين#بولدوزر با ورقه اي#آهن پوشيده شده و حالت#ضد_گلوله پيدا كرده بود.به محض اينكه از اولين#سنگر عبور كرد نيروها فرياد زدند:#انتحاري،#انتحاري، مواظب باشيد...
🌷@shahidabad313
💢درست#حدس زده بودند. اين#خودرو براي#عمليات_انتحاري آماده شده بود. چند نفر از نيروهاي#مردمي با#شليك آرپي جي قصد#انفجار#بولدوزر را داشتند.برخي مي خواستند#راننده را بزنند اما هيچ كدام ممكن نشد حتي گلوله ي آرپي جي روي بدنه ي آن اثر نداشت.
⚘@pmsh313
⚡يكي از#رزمندگان که#مجروح شده و در مسير#بولدوزر قرار داشت مي گويد: اين#خودرو به سمت ما آمد و ما از مسيرش فاصله گرفتيم، بلافاصله فهميديم كه اين#بولدوزر#انتحاري است! هر چه تيراندازي كرديم بي فايده بود.فاصله ي ما با🌷#هادي_ذوالفقاري و ديگر دوستان زياد بود.
🌷@shahidabad313
💢يك باره حدس زديم كه#خودرو به سمت آن ها مي رود.هر چه که#داد و#فرياد کرديم، صدايمان به#گوش آنها نرسيد. صداي#بولدوزر و گلوله ها#مانع از رسيدن صداي ما مي شد.🌷#هادي و دوستان رزمنده اي كه در آنجا جمع شده بودند،متوجه صداي ما نشدند.لحظاتي بعد صداي انفجاري آمد كه#زمين و#زمان را لرزاند! صدها كيلو#مواد_منفجره، براي لحظاتي#آسمان را#سياه كرد.
⚘@pmsh313
💥وقتي به سراغ آن#ساختمان رفتيم، با يك#مخروبه ي كوچك مواجه شديم!#انفجار به قدري عظيم بود كه پيكرهاي🌷#شهدا نيز قادر به#شناسايي نبود.خبر🌷#شهادت بهترين دوستانمان را شنيديم.#جنگ است ديگر، روزي🌷#شهادت دارد و روزي#پيروزي، البته براي انسان#مؤمن،🌷#شهادت هم#پيروزي است.
🌷@shahidabad313
💢روز بعد خبر رسيد كه🌷#هادي_ذوالفقاري#مفقود شده و پيكري از او به جا نمانده! همه ناراحت بودند. نمي دانستيم چه كنيم. لذا به دوستان ايراني🌷#هادي هم خبر رسيد كه#هادي#مفقود_الجسد شده.خبر به#ايران رسيد. برخي از دوستان گفتند: از نمونه ي#خون#مادر🌷#هادي براي#آزمايش DNA استفاده شود تا بلكه قسمتي از پيكر🌷#هادي مشخص گردد.
⚘@pmsh313
💢نيروهاي#عراقي بسيار ناراحت بودند.#لب_خندان و چهره ي#دوست داشتني اين طلبه ي#رزمنده هيچ گاه از#ذهن ما پاك نمي شد.پس از مدتي#اعلام شد كه با شناسايي برخي پيكرها فقط#شش نفر از جمله🌷#هادي#مفقود شده اند.از🌷#هادي هم فقط لاشه ي#دوربين عكاسي اش باقي مانده بود.
🌷@shahidabad313
💢تا اينكه خبر دادند#پيكر شهيدي با چنين مشخصات از اطراف روستا#كشف و به#بغداد منتقل شده.#سيد_کاظم که مشخصات را شنيد بلافاصله گفت احتمالاً🌷#هادي است خودش به#بغداد رفت و او را#شناسايي كرد.در اصل پيکر🌷#هادي_ذوالفقاري بر اثر#انفجار پرت شده بود.
⚘@pmsh313
🌟يک نفر در حال عبور از#معرکه#پيکر او را مي بيند و#پلاک را براي اطلاع خبر🌷#شهادت برمي دارد.بدن🌷#شهيد بي پلاک آنجا مي ماند. تا اينکه او را به#بغداد انتقال مي دهند.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_پنجاه_و_نهم
💚شهید استثنائی❤️
🥀 #مراسم_تشییع_و_تدفین🏴
👈خبر پيدا شدن پيكر🌷#هادي درست زماني پخش شد كه قرار بود☀️#شب_جمعه،يعني شب اول🌷#ايام_فاطميه در🕌#مسجد_موسي_ابن_جعفر(علیه اسلام)#تهران براي او مراسم برگزار شود.همزمان با#مراسم اعلام شد كه امروز پنجشنبه، براي🌷#شهيد_هادي_ذوالفقاري چهار#مراسم_تشييع برگزار شده!
🌷@shahidabad313
🌷#هادي#وصيت کرده بود پيکرش را در⬅️#سامرا،⬅️#کاظمين،⬅️#کربلا و⬅️#نجف،🔃#طواف دهند. اين#وصيت بعيد بود اجرا شود؛ زيرا عراقي ها شهداي خود را فقط به يکي از حرمين مي برند و بعد#دفن مي كنند.اما درباره ي🌷#هادي باز هم شرايط تغيير کرد، ابتدا پيكر او را به🌟#سامرا و بعد به🌟#کاظمين بردند. سپس در🌷#کربلا و💥#بين_الحرمين پيکر او#تشييع شد. بعد هم به☀️#نجف بردند و#مراسم اصلي برگزار شد.
⚘@pmsh313
🍁در همه ي حرم ها نيز برايش#نماز خواندند!#پرچم زيباي#ايران نيز بر روي پيكر اين🌷#شهيد، حرف هاي زيادي با خود داشت. اينكه مردم ما، برادران#شيعه خود را رها نمي كنند.#تشييع🌷#هادي در☀️#نجف بسيار با شكوه بود. چنين جمعيتي حتي در#تشييع#علما و#فرماندهان ديده نشده بود.
🌷@shahidabad313
💢#مرحوم_آيت_الله_آصفي(نماينده ي#مقام_معظم_رهبري) هم در🌟#نجف بر پيکر🌷#هادي#نماز خواند. در آخر هم همه ي جمعيتي که براي#تشييع پيکر🌷#هادي آمده بودند براي#تدفين به سمت#وادي_السلام رفتند.
⚘@pmsh313
💎مي گويند عراقي ها در☀️#نجف براي شهداي خودشان#تشييع خوبي در حرم ها راه مي اندازند، ولي بعد از آنکه مي خواهند🌷#شهيد را#دفن کنند، همه مي روند و فقط چند نفر مي مانندولي در#تشييع پيکر🌷#هادي همه چيز فرق کرد. صدها نفر وارد#وادي_السلام شدند. خود عراقي ها هم از شرکت چنين جمعيتي در#مراسم#تدفين🌷#شهيد تعجب کرده بودند و مي گفتند اين#شهيد#استثنايي است.
🌷@shahidabad313
💢اما نكته ي ديگر اينكه قطعه ي شهداي#عراق در☀️#نجف از#حرم حضرت#امير_المومنین علی(علیه اسلام) فاصله ي بسياري دارد اما🌷#مزار_هادي به#حرم🌟#حضرت_علي(علیه اسلام) بسيار نزديک است.اين#قبر متعلق به يکي از دوستان🌷#هادي بود كه او هم#قبر را براي مادرش در نظر داشت، اما🌷#هادي قبل از#اعزام با او#صحبت كرد. او هم مادرش را#راضي نمود تا#مزار را براي🌷#هادي قرار دهد.
⚘@pmsh313
💢يكي از دوستانش مي گفت:🌷#هادي در اين روزهاي آخر، بيشتر شب ها و سحرها بر سر مزاري که براي خودش در نظر گرفته بود حاضر مي شد و#دعا و#نماز مي خواند.دست آخر درست در☀️#شب_جمعه و🌷#شب_اول_فاطميه در همان#مزار (كمي جلوتر از قبر عالم#سيد_علي_قاضي ره) به#خاک سپرده شد.
🌷@shahidabad313
🌷#شهيد_ذوالفقاري وصيت هاي عجيبي براي#تدفين داشت که عمل کردنش#مشکل بود، اما به خواست#خدا همه اش تحقق يافت.او#وصيت کرده بود#قبر مرا سياهي بزنيد و بعد مرا در آن#دفن کنيد! اما امکانش نبود، قبرهاي☀️#نجف به شکلي است که ماسه هاي سستي دارد. ممکن است خيلي#ساده فرو بريزد.
⚘@pmsh313
🌷#هادي در#معرکه🌷#شهيد شد و#غسل نداشت. خودش قبلاً#پرچم سياهي تهيه کرده بود که خيلي ناگهاني پيکرش را در ميان آن#پرچم پيچيدند و در#قبر قرار دادند! ناخواسته کل قبرش#سياه و#وصيت🌷#شهيد عملي شد.
🌷@shahidabad313
🍀به گفته ي دوستانش يک#شال «🌟#يا_فاطمـه_الزهرا(علیها السلام)» هم بود که آن را روي صورتش گذاشتند و به خواست خودش بالاي#سنگ_لحد🌷#شهيد نوشتند:☀️#يا_زهرا(علیها السلام)
⚘@pmsh313
💎اما همه ي دوستان و آشنايان بر اين باورند که شايد علت اين#مفقوديت ارادت ويژه ي🌷#شهيد به☀️#حضرت_زهرا (علیها السلام) بوده. چون وقتي#پيکر او با اين تأخير چند روزه پيدا شد، آغاز🌷#ايام_فاطميه بود. شبي که او به#خاک سپرده شد🌷#شب_اول_فاطميه بود.
🌷@shahidabad313
💥دوستانش مي گويند بعد از🌷#شهادت_هادي وقتي به خانه اش رفتيم ديديم حتي سجاده اش پهن بوده است.انگار که او بعد از#نماز براي رفتن و جنگيدن به قدر#سجاده جمع کردني هم#درنگ نکرده است.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
⚡﷽⚡
🌷#هر_روز_به_نیابت_از_یک_شهید(۱۱)
✅#او_با_سپاهی_از_شهیدان_خواهد_آمد
⭕️به#برکت و#نورانیت دو چندانی این پویش
⭕️ان شاءالله اندکی از دین ما به#شهدا ادا شود
🔺️#استغاثه_جهانی_طلب_منجی
☀️#اصحاب_آخرالزمانی
🔻#شهید_محسن_حججی و شهدای سپاه پاسداران
🍁#هدیه_نثار_روح_بلند_این_شهید
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
💢یک روز که من هم بودم، زیرپوشی از مقر همراهم بود.بهش گفتم برو یه آبی به بدنت بزن و این زیرپوش رو بپوش.
♻️زیر بار نرفت که از وسایل #بیت_المال استفاده کند!آنجا بود که فهمیدم لباس رزمش را هم قبل #اعزام،با پول خودش از #اصفهان خریده(نقل از#کتاب_سربلند فصل ۶ ص ۳۱۳)
⚜رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به خانواده این شهید فرمودند:
«خدا🌷#شهید شما را #عزیز کرده، ببینید چه غوغایی در کشور راه افتاده بهخاطر #شهادت این #جوان. #شهدا خیلی هستند؛ همه شهدا هم پیش خدای متعال عزیزند لکن یک خصوصیّتی در این#جوان وجود داشته -خداوند هیچوقت کارش بدون#حکمت نیست.
✔️#اخلاص این جوان و#نیّت پاک این جوان و به موقع حرکت کردن این جوان و#نیاز_جامعه به اینجور شهادت، این موجب شده که خدای متعال، نام این جوان شما را، بلندمرتبه کرده است. کمتر شهیدی را ما سراغ داریم که اینجور خدای متعال او را در چشم همه#عزیز کرده باشد. خداوند#جوان شما را#عزیز کرده است.
🔮#اللّهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّڪَ_الفَرَج
🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀
💎#روایتگری_شهدا
🌟@shahidabad313
💎#پیام_معنوی
🌟@pmsh313
🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#زندگینامه_شهید_محسن_حججی
#قسمت_بیست_و_یکم
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
⚡﷽⚡
👈دو هفته قبل از #اعزام محسن بود که رفتم آزمایشگاه و فهمیدم باردارم.😊
⚡خیلی خوشحال شد. می خندید و بهم می گفت: "ببین زهرا، اگر شهید شدم، ولی مرد برات گذاشتم ها. این مرد هواتو داره."😇
🍀لبخندی زدم و گفتم: "خب، شاید دختر باشه."
گفت: "نه پسره. اصلا وقتی رفتم سوریه از حضرت زینب علیها السلام می خوام که پسر باشه."
💥روزی که محسن رفت سوریه، خیلی دلم شکست.
خیلی گریه کردم. رفتم توی اتاقم و تا توانستم ناله زدم.
💢همان موقع کاغذ و خودکار ای برداشتم برای #امام_حسین علیه السلام #نامه نوشتم.
به آقا نوشتم"آقاجان.منتی ندارم سرتون. اما من محسنم رو سالم فرستادم،باید هم سالم بهم برگردونی ما بچه توی راهی داریم. این بار محسن برگرده،دفعه بعد شهید بشه!"😲
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊