eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
💚مثل بسيجي هاي زمان جنگ❤️ ✨ 🍃 ✔️راوی:محمد حسین طاهری 👈با اينكه🌷 از مؤسسه ي بيرون آمده بود، اما براي💥 در شب هاي به سراغ ما مي آمد و با هم بوديم.در آنجا درباره ي مسائل روز و ... داشتيم و او هم نظراتش را مي گفت.با#داعش مؤسسه به پايگاه براي جذب نيرو تبديل شد. 🌷@shahidabad313 🌷 را چند بار در مؤسسه ديدم. مي خواست براي به مناطق درگير شود. اما با او مخالفت شد.يك بار به او گفتم: بايد را ببيني، او همه كاره است. اگر تأييد كند، براي تو كارت صادر مي كنند و مي شوي. ⚘@pmsh313 🌲البته🌷 سال قبل هم سراغ رفته بود.آن موقع مي خواست به#اعزام شود اما نشد. به او گفته بود: تو مردم هستي و امكان به را نداري.اما اين بار خيلي به #اصرار كرد.او به جهت فعاليت هاي هنري در زمينه ي و، از خواست تا به عنوان تصويربردار با گروه#اعزام شود. 🌷@shahidabad313 💎 با اين شرط كه🌷، فقط حماسه ي را ثبت كند موافقت كرد.قرار شد يك بار با به منطقه برود. البته منطقه اي كه درگيري مستقيم در آنجا وجود نداشت.🌷 سر از پا نمي شناخت. كارت ويژه ي#حشد_الشعبي را دريافت كرد و با به منطقه شد. ⚘@pmsh313 💎همانطور كه حدس مي زدم🌷 با يك بار حضور در ميان، حسابي در دل همه كرد.از همه بيشتر او را شناخت. ايشان احساس كرده بود كه🌷 مثل بسيجي هاي زمان بسيار و بسيار است، و اين همان چيزي بود كه باعث تأثيرگذاري بر مي شد. 🌷@shahidabad313 ⏺بعد از آن براي به#انتخاب شد. 🌷 به همراه چند تن از دوستان ما راهي شد.من هم مي خواستم با آنها بروم اما كردم و خوب نيامد!يادم هست يك بار به او زدم وگفتم: فلان شخص كه همراه شما آمده يك نيروي است، تا حالا با كسي نكرده چه رسد به جنگيدن، مواظب او باش. ⚘@pmsh313 🌷 هم گفت: اتفاقاً اين شخصي كه از او مي كني دارد. او است و كمتر درگير كار نظامي مي شود، اما در كار عملياتي خيلي دارد.بعد از يك ماه🌷 و دوستان به💥 برگشتند 🌷@shahidabad313 🔰از دوستانم درباره ي🌷 سؤال كردم. پرسيدم:🌷 چطور بود؟همه ي دوستان من از او مي كردند؛ از، از، از ، از و و... ⚘@pmsh313 🌴همه از او مي كردند. هر كس به نوعي او را الگوي خودش قرار داده بود. شب ها و هاي حال و هواي جبهه هاي نبرد با صداميان را براي بقيه ي $تداعي مي كرد. 🌷@shahidabad313 🌷 دوباره راهي شد. ديگر او را كمتر مي ديدم. چند بار هم گرفتم كه نداد.مدتي گذشت و من با چند تن از دوستان براي💥 راهي و شهر💥 شديم. ♨️يادم هست توي💥 بودم كه يكي از دوستانم گفت: خبر داري رفيقت، همون🌷 كه با ما مي آمد💥🌷 شده؟گفتم: چي ميگي؟سريع رفتم سراغ اينترنت. بعد از كمي جستجو متوجه شدم كه🌷 به آنچه لايقش بود رسيد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💚خالصانه برای خدا❤️ 🍃 پاکـ💌ـت ✨ ✔️راوی:حاج باقر شیرازی 👈دوستي من با🌷 ادامه داشت. زماني كه 🌷 در ما كار مي كرد او را بهتر شناختم.بسيار فعال و با بود. حتي يك بار نديدم كه در ما سرش را بالا بياورد.چند بار من، كه جاي مادر🌷 بود، برايش آب آورد.🌷 فقط زمين را نگاه مي كرد و سرش را بالا نمي گرفت.من همان زمان به دوستانم گفتم: من به اين بيشتر از چشمان خودم دارم. 🌷@shahidabad313 🍂بعد از آن، با معرفي بنده، چند تن از طلبه ها را كرد. كار آب در🕌 را هم تكميل كرد.من و🌷 خيلي شده بوديم. ديگر خيلي از حرفهايش را به من مي زد.يك بار بحث پيش آمد.رفته بود يكي از. ⚘@pmsh313 🍂آنجا خواسته بود كه آينده اش بزند. ظاهراً سر همين موضوع شنيده بود. جاي ديگري كرد. قرار بود بار ديگر با آمدن پدرش به برود كه ديگر نشد.اين اواخر ديگر در مغازه ي ما هم مي خورد! اين يعني خيلي به ما پيدا كرده بود. 🌷@shahidabad313 ♦️يك بار با او كردم كه چرا براي كار#پول نمي گيري؟ خُب ديگران بگير. تو هم داري و...🌷 خنديد و گفت: خودش مي رسونه.دوباره سرش داد زدم و گفتم: يعني چي خودش مي رسونه؟ بعد با: ما هم هستيم و اين روايت ها را شنيده ايم. ⚘@pmsh313 🔹️اما آدم بايد براي و اش برنامه ريزي كنه، تو پس فردا مي خواي بگيري و...🌷 دوباره زد و گفت: آدم براي رضاي بايد كنه، هم هواي ما رو داره، هر وقت داشتيم برامون مي فرسته. 🌷@shahidabad313 ⭐من فقط نگاهش مي كردم. يعني اينكه حرفت را قبول ندارم.🌷 هم مثل هميشه فقط مي خنديد! بعد مكثي كرد و ماجراي عجيبي را برايم تعريف کرد. باور کنيد هر زمان ياد اين ماجرا ميافتم حال و روز من مي شود. 🌱آن شب🌷 گفت: شيخ باقر، يه شب تو همين☀️#مشكل_مالي پيدا كردم و خيلي به#احتياج داشتم.آخر🌃 مثل هميشه رفتم توي☀️ و مشغول شدم.اصلاً هم حرفي درباره ي با☀️ (علیه السلام) نزدم. 🌷@shahidabad313 🍁همين كه به چسبيده بودم، يه آقايي به سر شانه ي من زد و گفت: آقا اين مال شماست. برگشتم و ديدم يك آقاي پشت سر من ايستاده. او را نميشناختم. بعد هم بي اختيار را گرفتم. ⚘@pmsh313 🌷 مکثي کرد و ادامه داد: بعد از راهي شدم. را باز كردم. با ديدم مقدار زيادي نقد داخل آن است!🌷 دوباره به من كرد و گفت: شيخ باقر، همه چيز من و شما دست خداست.من براي اين، ولي با#كار مي كنم. هم هر وقت داشته باشم برام مي ذاره تو و مي فرسته! 🌷@shahidabad313 ☘خيره شدم توي صورتش. من مي خواستم او را كنم، اما او را به من ياد داد.واقعاً عجيبي داشت. او براي رضاي كار كرد. هم#اعمال_خالص او را به خوبي داد.بعدها شنيدم که همه از اين🌷 تعريف مي کردند. اينکه کارهايش را انجام مي داد.يعني براي#مشکل_مردم مي کرد اما براي انجام پولي نمي گرفت. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
👈: 🌷 📍 ... ☀️بسم الله الرحمن الرحیم 💧 می‌دهم به🏡 🌒 أن  لا اله الا الله و🏝 أنّ محمداً رسول الله و♨️ أنّ امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب و اولاده المعصومین اثنی‌عشر ائمّتنا و معصومیننا حجج الله. 💎 می‌دهم که 🌋 حق است،🕋 حق است، و حق است، و حق است، ، ، ، حق است. 💢! تو را می‌گویم به‌خاطر نعمتهایت. 💎! تو را که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی و وجود دادی که امکان یکی از برجسته‌ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت را کنم و رکاب او شوم. 💎اگر صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی(ص) را نداشتم و اگر بی‌بهره بودم از دوره علی‌بن ابی‌طالب و فرزندان و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان ، خود را که و بود، تقدیم کردند. 💎 ! تو را شکرگزارم که پس از صالحت ، مرا در دیگری که مظلومیتش است بر صالحیتش، مردی که امروز و و و سیاسی است، عزیز ــ که فدای او باد ــ قرار دادی. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🌱 🌺@shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔘به مناسبت سالگرد سلیمانی سردار دلها 🍁 شهید بزرگوار ⬅️قسمت اول https://digipostal.ir/crpsbe3 👈: ⬅️ 🌷 🔸️ 🔸️... ☀️بسم الله الرحمن الرحیم 💧 می‌دهم به🏡 🌒 أن  لا اله الا الله و🏝 أنّ محمداً رسول الله و♨️ أنّ امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب و اولاده المعصومین اثنی‌عشر ائمّتنا و معصومیننا حجج الله. 💎 می‌دهم که 🌋 حق است،🕋 حق است، و حق است، و حق است، ، ، ، حق است... 🎐 | | | | ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛