#آقامهدی_فرمانده_منه !
💠جدا شدن احمد کاظمی و مهدی باکری در ظاهر از همدیگر خللی در دوستیشان بوجود نیاورده بود. در تیپ نجف هر وقت گفته میشد آقا مهدی معاون احمد آقاست، کاظمی میگفت: «نه! آقا مهدی فرمانده منه!».
♻️#دوستیشان تا آخر ادامه داشت... در عملیات خیبر اردوگاه لشکر عاشورا و لشکر نجف در کنار هم بود و وسطشان فقط #یک_خاکریز داشت و سنگرهای #فرماندهی دو لشکر هم نزدیک این خاکریز بود. هر وقت آقا مهدی کاری با احمد کاظمی داشت دیگر معطل نمیشد. خودش بلند میشد از خاکریز میگذشت میرفت
#سنگر احمد آقا و ایشان هم چنین میکرد.
♻️لحظه های سخت و سرنوشت ساز عملیات خیبر بود و باران تیر و ترکش میبارید. بر اثر انفجار گلوله های توپ و تانک، حفره بزرگی ایجاد شده بود. این حفره، سنگر آقا مهدی بود و سنگر قرارگاه تاکتیکی لشکر عاشورا توی جزیره.
♻️#احمدآقا حاضر بود برای #دیدن_مهدی جانش را هم بدهد. هر وقت فرصت میکرد، میگفت: « #مهدیجان کاری کن که #باهم_شهید_بشیم.» این جمله را احمد بارها به مهدی گفته بود و من هم با گوشهای خودم شنیده بودم.
♻️#توی_خیبر زیر باران گلوله و ترکش #احمد آمد. تا #مهدی را داخل حفره دید #تبسمی چهرهاش را پوشاند و گفت:
– مهدی! چه جای باصفایی برا خودت انتخاب کردی...
♻️#مهدی_خندید. احمد خیال جدا شدن از مهدی را نداشت و ماند داخل همین حفره. گفت: «اینجا هم قرارگاه تاکتیکی آقا مهدی است و هم من.» ولی این حفره هیچ امنیت نداشت و نمیشد اطمینان کرد. به اصرار بچه ها سنگر کوچکی ساختیم. خود احمد آقا و آقا مهدی هم آمدند و در ساختن سنگر کمکمان کردند. نمیشد داخل سنگر سرپا ایستاد؛ کوچک بود و کم ارتفاع.
♻️عملیات که تمام شد، #آقامهدی برمیگشت عقب. میرفت شهرهای مختلف آذربایجان به #خانوادههای_شهدا سر میزد. به مجروحان جنگ و جانبازان سرکشی میکرد...
📚منبع : اشنائی ها ، این بار خودم می برم ، ص ۴۰ و ۴۱
#حاجاحمد #آقامهدی #فرماندهان #یارانمخلص #شهادت #یادیارانسفرکردهبخیر
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🆔 @majnon313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌸 خاطرهای زمستانی و زیبا از شهید محمدابراهیم همّت
#متن_خاطره
✍منطقهی قلاجه در اسلامآبادِ غرب بودیم، با آن سرمایِ استخوان سوزش. اورکتها رو آوردیم و بیـنِ بچه ها تقسیم کردیم. امـا حـاج همّت اورکت نگرفت و گفت: « همه بپوشن، اگر موند من هم میپوشم» یادمه تا زمانیکه اونجا بودیم، حاجی داشت از سرما میلرزید...
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید محمد ابراهیم همّت
📚منبع: یادگاران2 «کتاب شهید همت» ، صفحه 64
#فرماندهان #شهیدهمت #گذشت #تواضع #ازخودگذشتگی #ایثار #تقوا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_پنجاه_و_نهم
💚شهید استثنائی❤️
🥀 #مراسم_تشییع_و_تدفین🏴
👈خبر پيدا شدن پيكر🌷#هادي درست زماني پخش شد كه قرار بود☀️#شب_جمعه،يعني شب اول🌷#ايام_فاطميه در🕌#مسجد_موسي_ابن_جعفر(علیه اسلام)#تهران براي او مراسم برگزار شود.همزمان با#مراسم اعلام شد كه امروز پنجشنبه، براي🌷#شهيد_هادي_ذوالفقاري چهار#مراسم_تشييع برگزار شده!
🌷@shahidabad313
🌷#هادي#وصيت کرده بود پيکرش را در⬅️#سامرا،⬅️#کاظمين،⬅️#کربلا و⬅️#نجف،🔃#طواف دهند. اين#وصيت بعيد بود اجرا شود؛ زيرا عراقي ها شهداي خود را فقط به يکي از حرمين مي برند و بعد#دفن مي كنند.اما درباره ي🌷#هادي باز هم شرايط تغيير کرد، ابتدا پيكر او را به🌟#سامرا و بعد به🌟#کاظمين بردند. سپس در🌷#کربلا و💥#بين_الحرمين پيکر او#تشييع شد. بعد هم به☀️#نجف بردند و#مراسم اصلي برگزار شد.
⚘@pmsh313
🍁در همه ي حرم ها نيز برايش#نماز خواندند!#پرچم زيباي#ايران نيز بر روي پيكر اين🌷#شهيد، حرف هاي زيادي با خود داشت. اينكه مردم ما، برادران#شيعه خود را رها نمي كنند.#تشييع🌷#هادي در☀️#نجف بسيار با شكوه بود. چنين جمعيتي حتي در#تشييع#علما و#فرماندهان ديده نشده بود.
🌷@shahidabad313
💢#مرحوم_آيت_الله_آصفي(نماينده ي#مقام_معظم_رهبري) هم در🌟#نجف بر پيکر🌷#هادي#نماز خواند. در آخر هم همه ي جمعيتي که براي#تشييع پيکر🌷#هادي آمده بودند براي#تدفين به سمت#وادي_السلام رفتند.
⚘@pmsh313
💎مي گويند عراقي ها در☀️#نجف براي شهداي خودشان#تشييع خوبي در حرم ها راه مي اندازند، ولي بعد از آنکه مي خواهند🌷#شهيد را#دفن کنند، همه مي روند و فقط چند نفر مي مانندولي در#تشييع پيکر🌷#هادي همه چيز فرق کرد. صدها نفر وارد#وادي_السلام شدند. خود عراقي ها هم از شرکت چنين جمعيتي در#مراسم#تدفين🌷#شهيد تعجب کرده بودند و مي گفتند اين#شهيد#استثنايي است.
🌷@shahidabad313
💢اما نكته ي ديگر اينكه قطعه ي شهداي#عراق در☀️#نجف از#حرم حضرت#امير_المومنین علی(علیه اسلام) فاصله ي بسياري دارد اما🌷#مزار_هادي به#حرم🌟#حضرت_علي(علیه اسلام) بسيار نزديک است.اين#قبر متعلق به يکي از دوستان🌷#هادي بود كه او هم#قبر را براي مادرش در نظر داشت، اما🌷#هادي قبل از#اعزام با او#صحبت كرد. او هم مادرش را#راضي نمود تا#مزار را براي🌷#هادي قرار دهد.
⚘@pmsh313
💢يكي از دوستانش مي گفت:🌷#هادي در اين روزهاي آخر، بيشتر شب ها و سحرها بر سر مزاري که براي خودش در نظر گرفته بود حاضر مي شد و#دعا و#نماز مي خواند.دست آخر درست در☀️#شب_جمعه و🌷#شب_اول_فاطميه در همان#مزار (كمي جلوتر از قبر عالم#سيد_علي_قاضي ره) به#خاک سپرده شد.
🌷@shahidabad313
🌷#شهيد_ذوالفقاري وصيت هاي عجيبي براي#تدفين داشت که عمل کردنش#مشکل بود، اما به خواست#خدا همه اش تحقق يافت.او#وصيت کرده بود#قبر مرا سياهي بزنيد و بعد مرا در آن#دفن کنيد! اما امکانش نبود، قبرهاي☀️#نجف به شکلي است که ماسه هاي سستي دارد. ممکن است خيلي#ساده فرو بريزد.
⚘@pmsh313
🌷#هادي در#معرکه🌷#شهيد شد و#غسل نداشت. خودش قبلاً#پرچم سياهي تهيه کرده بود که خيلي ناگهاني پيکرش را در ميان آن#پرچم پيچيدند و در#قبر قرار دادند! ناخواسته کل قبرش#سياه و#وصيت🌷#شهيد عملي شد.
🌷@shahidabad313
🍀به گفته ي دوستانش يک#شال «🌟#يا_فاطمـه_الزهرا(علیها السلام)» هم بود که آن را روي صورتش گذاشتند و به خواست خودش بالاي#سنگ_لحد🌷#شهيد نوشتند:☀️#يا_زهرا(علیها السلام)
⚘@pmsh313
💎اما همه ي دوستان و آشنايان بر اين باورند که شايد علت اين#مفقوديت ارادت ويژه ي🌷#شهيد به☀️#حضرت_زهرا (علیها السلام) بوده. چون وقتي#پيکر او با اين تأخير چند روزه پيدا شد، آغاز🌷#ايام_فاطميه بود. شبي که او به#خاک سپرده شد🌷#شب_اول_فاطميه بود.
🌷@shahidabad313
💥دوستانش مي گويند بعد از🌷#شهادت_هادي وقتي به خانه اش رفتيم ديديم حتي سجاده اش پهن بوده است.انگار که او بعد از#نماز براي رفتن و جنگيدن به قدر#سجاده جمع کردني هم#درنگ نکرده است.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰 #فرماندهان | #گمنامی_بجویید
🔻گمنامترین فرمانده گردان عمّار
شهید علیاصغر بشکیده
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
نوش جان فرمانده ...
سردار حاج عبدالعلی عمرانی
اولین فرمانده لشکر ۲۵ کربلا درحال
صرف غذا در ظرف مشترک با رزمندگانش
(از سمت چپ نفر دوم)
فرماندهان نظامی ارتشهای دنیا بدانند
فرماندهان ما اینگونه بودند، بیهیچ تعلق
و منیّتی ، ساده و بیآلایش ...
#فرماندهان
#دفاع_مقدس
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @shahidabad313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
#بسیجی
قسمتی از سخنرانی #حاج_همت در عملیات رمضان:
«همین بسیجی های کم سن و سال را شما ببین؛ از پشت میز مدرسه آمده جبهه، بعد شب حمله با آن کلاشینکف قراضه اش غوغا می کند صبح که می روی توی این بیابان شرق بصره همین طور جنازۀ کماندوهای گردن کلفت بعثی است که روی زمین ریخته...
این ها را کی زده؟ همین بسیجی کوچولو»
عکس: پاییز ۱۳۶۲، قلاجه، عملیات والفجر چهار
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت🌷 #لشکر۲۷محمدرسولالله
#فرماندهان
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
تا لباسی را پاره و نخ نما نمیکرد
دست از سرش بر نمی داشت!!
حتی در این عکس یادگاری که
با حاج قاسم انداخته مشخص است
عکسی که محمّد خیلی دوست داشت
و به آن افتخار می کرد. در این عکس
دکمه های پیراهنش لنگه به لنگه اند
و با هم فرق می کنند..!
از این لباس چند سال کار کشیده بود
ولی رهایش نمیکرد..!!
حاج قاسم در وصف او گفت :
ساده بگویم ؛ محمد دوچیز را هرگز
جدی نگرفت یکی دنیا را و یکی خستگی
در دنیا را ، شوق دیدار بین او و خستگی
فرسنگ ها فاصله انداخته بود....
#فرماندهان
#لشکر۴۱_ثارالله
#شهید_محمد_نصراللهی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
شهید برونسی.mp3
18.79M
.
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ⚜قصه های: #فرماندهان⚜
🔹قسمت اول🔹
💛شهید برونسی💛
(ماجرای توسل به حضرت زهرا)
🔴 عبدالحسین با چشم های خیس از اشک🥺😭 سرش را بالا آورد و گفت: ۲۵ قدم به سمت راست بروید و بعد از آن...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯