eitaa logo
Shahidaghaabdolahi
2.7هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
4هزار ویدیو
90 فایل
🌹کانال اصلی ایتا شهید مدافع حرم علی آقاعبداللهی ابوامیر(شیرخانطومان)🌹 ادمین کانال @shahid_aliaghaabdolahi 💐تاریخ تولد:۱۰مهر۱۳۶۹ 🥀تاریخ شهادت:۲۳دی۱۳۹۴ 🥀تاریخ رجعت:۱۴آذر۱۴۰۲ 🌹محل شهادت:خالدیه خانطومان 🥀مزارشهید:قطعه۵۰ردیف۱۱۵شماره۲۲بهشت زهرا(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 🌷 نفس 🌺از مادر شهید می پرسم علی آقا تک پسرتان بود و گویا خیلی دوستش داشتید، این مساله باعث نمی شد که لوس بارش بیاورید؟ لبخندی می زند و پاسخ می دهد: خیلی ها همین را از من می پرسند. 🌸راستش اگر با من هم بود هر خواسته ای علی داشت دوست داشتم برآورده کنم. منتها او متکی به نفس بود و تا آنجا که می توانست روی پای خودش می ایستاد و از ما چیزی نمی خواست. 🌼گاهی من اصرار می کردم از ما چیزی بخواهد و کمکش کنیم. اما حرفی نمی زد و کارش را خودش انجام می داد. وقتی که قرار شد او را داماد کنیم، علی هنوز در دانشگاه امام حسین(ع) درس می خواند و درآمد ناچیزی داشت. 🌻ما مراسمش را برگزار کردیم. علی سفت و سخت از من قول گرفت همه مخارج را جایی یاداشت کنم تا وقتی که حقوقش جور شد همه را به من برگرداند. 💐اگر بخواهم یک روزی علی را تنها با یک صفت یاد کنم، همین اتکا به نفس و از آن مهمتر اعتماد به نفسش است. پسرم فقط روحیه اعتماد و اتکا به نفس را به اطرافیانش هم سرایت می داد.... 🌷 @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹
📜 🌷 نفس 🌺از مادر شهید می پرسم علی آقا تک پسرتان بود و گویا خیلی دوستش داشتید، این مساله باعث نمی شد که لوس بارش بیاورید؟ لبخندی می زند و پاسخ می دهد: خیلی ها همین را از من می پرسند. 🌻راستش اگر با من هم بود هر خواسته ای علی داشت دوست داشتم برآورده کنم. منتها او متکی به نفس بود و تا آنجا که می توانست روی پای خودش می ایستاد و از ما چیزی نمی خواست. 🌾گاهی من اصرار می کردم از ما چیزی بخواهد و کمکش کنیم. اما حرفی نمی زد و کارش را خودش انجام می داد. وقتی که قرار شد او را داماد کنیم، علی هنوز در دانشگاه امام حسین(ع) درس می خواند و درآمد ناچیزی داشت. 🌻ما مراسمش را برگزار کردیم. علی سفت و سخت از من قول گرفت همه مخارج را جایی یاداشت کنم تا وقتی که حقوقش جور شد همه را به من برگرداند. 💐اگر بخواهم یک روزی علی را تنها با یک صفت یاد کنم، همین اتکا به نفس و از آن مهمتر اعتماد به نفسش است. پسرم فقط روحیه اعتماد و اتکا به نفس را به اطرافیانش هم سرایت می داد. 🌹 @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹
📜 🌷 نفس 🌺از مادر شهید می پرسم علی آقا تک پسرتان بود و گویا خیلی دوستش داشتید، این مساله باعث نمی شد که لوس بارش بیاورید؟ لبخندی می زند و پاسخ می دهد: خیلی ها همین را از من می پرسند. 🌻راستش اگر با من هم بود هر خواسته ای علی داشت دوست داشتم برآورده کنم. منتها او متکی به نفس بود و تا آنجا که می توانست روی پای خودش می ایستاد و از ما چیزی نمی خواست. 🌾گاهی من اصرار می کردم از ما چیزی بخواهد و کمکش کنیم. اما حرفی نمی زد و کارش را خودش انجام می داد. وقتی که قرار شد او را داماد کنیم، علی هنوز در دانشگاه امام حسین(ع) درس می خواند و درآمد ناچیزی داشت. 🌻ما مراسمش را برگزار کردیم. علی سفت و سخت از من قول گرفت همه مخارج را جایی یاداشت کنم تا وقتی که حقوقش جور شد همه را به من برگرداند. 💐اگر بخواهم یک روزی علی را تنها با یک صفت یاد کنم، همین اتکا به نفس و از آن مهمتر اعتماد به نفسش است. پسرم فقط روحیه اعتماد و اتکا به نفس را به اطرافیانش هم سرایت می داد. 🌹 @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹