فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍این کلیپ در آخرین روزهای حیات ننه سکینه مادر سردار شهید علی شفیعی در دیداری که با وی داشتیم ضبط شد و برای اولین بار پخش می شود مادر شهید در بستر بیماری بود و در غم فراق و هجر حاج قاسم می سوخت.
🔹مادر شهید بیان می کند دنیا را بگردم دیگر مثل حاج قاسم پیدا نمی کنم خانواده شهدا یتیم شدند همه یتیم شدند.
🔸حاج قاسم در خواب می گوید من میام به خانواده شهدا سر می زنم شما من نمی بینید.
🔹هر وقت می اومد می گفت مادر من اومدم هر وقت می رفت میگفت مادر من رفتم دعا نکن بزار من شهید بشوم.
💢شادی روح پاک و آسمانی اشان صلوات...
#حاج_قاسم
@shahidan_kerman
13.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای امین گزستانی: حاج قاسم از هر شهید برای خود خصلت و نشانه ای را برداشته بود
از نماز و اخلاص و تلاش شهید محمدرضا کاظمی و شهید حاج حسین بادپا و شهید همت عصاره ای از هر کدام برداشته بود.
@shahidan_kerman
از وصیت شهید مهندس حاج عبدالمهدی مغفوری
آنچه که در طول زندگی انسان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است داشتن اخلاص است لذا توجه داشته باشید که هر کار انجام می دهید با اخلاص باشد.
دقت داشته باش کارهایی که به عهده شما واگذار می شود به خوبی انجام دهی و به احدی با چشم حقارت ننگری که ای بسا او از اولیاء الله باشد و به احدی توهین نکنی که او از سربازان مهدی عجل الله به شمار می رود.
#شهید_مغفوری
@shahidan_kerman
فرازی از وصیت شهید حمیدرضا کرمی
ای مردم، آیا فریاد های طنین انداز شهیدانمان را که در خون خود غلطان شدند نشنیدید که می گفتند برای حفظ اسلام می جنگیم و سازش نمی پذیریم. من هم به عنوان یک مسلمان شیعه اثنی عشری خودم را ملزم می دانم که در جبهه حاضر شوم و به ندای رهبر مان لبیک گویم و از دستاوردهای این جمهوری اسلامی محافظت بنمایم.
#شهید_حمیدرضا_کرمی
@shahidan_kerman
شهید مدافع حرم محمد علی الله دادی
پتو ها طوری منظم و دقیق روی هم چیده شده بود که مثل صفحات یک کتاب بودند، پرسیدم چقدر حوصله دارید که با این دقت پتوها را روی هم چیده اید؟ گفت: ما اینجا با جان بچه های مردم سر و کار داریم و مجبوریم همه چیز مان همین قدر منظم باشد که بچه ها به نظم و دقت عادت کنند، نظم و دقت در همه کارهاش همینطور جاری بود.
راوی سردار محمد علی ایران نژاد
#شهید_محمدعلی_الله_دادی
@shahidan_kerman
نماز شب شهید سید حمید میرافضلی سید پابرهنه
در عملیات والفجر ۴ سید دچار موج گرفتگی شدید شده بود و چشمانش کم سو با زور و اجبار آوردیمش رفسنجان
نیمه شب بود که دیدم بیدار شده می خواهد برود بیرون بردمش دستشوئی و آوردمش خوابید دوباره که بیدار شدم دیدم در اتاق نیست.
وقتی دنبالش گشتم ، دیدم با پای برهنه در سرمای زمستان درون حیات به نماز شب ایستاده
رفتم بیرون که بیاورمش داخل قنوت گرفته با حالتی عجیب گریه می کرد و الهی العفوش دلم را لرزاند برگشتم داخل اتاق
از پشت پنجره نظاره اش می کردم او بود و قنوت و خدا
از کتاب پا برهنه در وادی مقدس
@shahidan_kerman
ننه سکینه تنها یک پسر داشت دنیا بود و ننه سکینه و علی اش، علی شفیعی
واقعیت این بود ننه سکینه بود و خدایش، علی را سپرد دست خدا، علی شهید شد ،فقط ماند خدا ،تمام تعلق ننه سکینه خدا بود.
خدا هم دسته گل او را پسندید اما برایش یک هدیه داشت؛ حاج قاسم
حاج قاسم شد فرشته خانه ننه سکینه کرمان که می آمد یک وعده خودش را مهمان مادر علی می کرد کنار تختش می نشست و هم صحبت می شدند، چای می ریختند و میوه می خوردند حاجی خودش ظرفها را می شست و جابه جا می کرد.
گاهی که تلفن ننه سکینه زنگ میخورد، حاج قاسم بود از سوریه، عراق و … احوال میپرسید و یادآور داروهایش می شد و هم صحبتش را می شنید.
ننه سکینه مزد زحماتش را از خدا گرفت در خانههای مردم رخت شسته بود، کارگری کرده بود و در کوره های آجرپزی گرما و سرما را به جان خریده بود تا علی اش حلال خور و چشم و دل خدایی بار بیاید.
محبت و همنشینی و پسری حاج قاسم نصیبش بود.
@shahidan_kerman
دیدار از مادر شهید محسن برهانی و خواهر شهیدان محمد حسن ، محمد عباس و محمد حسین سیف الدینی به مناسبت روز مادر بیست و دوم دی ماه هزار و چهار صد و یک
@shahidan_kerman
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت حضرت زهرا سلام الله سرور زنان عالم و روز مادر بر تمامی زنان پر افتخار ایران اسلامی مبارک
اینجا گلزار شهدای بین المللی کرمان نزدیکترین نقطه به خدا با عطر ملکوت و مراسم ازدواج زوج های جوان در جوار شهدا و سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانوی کویری دریا زاده ز بردن نامت قلم خم می شود مادر
عطر و بو گرفته از باغ بهشت ننه علی مادر
شعر ناب که نام تو هم پدر و هم مادر
روزت مبارک ای ابر رحمت و عشق مادر
پیشنهاد دانلود ویژه روایت مادر شهید علی شفیعی از نشستن بر شانه های پسرش علی و رفتن به کربلا
@shahidan_kerman
دیدار از مادر سردار شهید حاج مهدی زندی نیا در ایام سالگرد شهادت شهید زندی در عملیات کربلای ۵ و به مناسبت روز مادر بیست و دوم دی ماه هزار و چهار صد و یک
@shahidan_kerman
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مزار شهید علی اصغر لری گوئینی از شهدای حمله تروریستی به حرم مطهر احمد بن موسی شاهچراغ و شهدای مدافع حرم گلزار شهدای سیرجان
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مزار شهید حاج مهدی زندی نیا و شهید حسین نادری گلزار شهدای سیرجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید گمنام در منزل مادر سردار شهید حاج مهدی زندی نیا
@shahidan_kerman
دیدار از مادر شهید مدافع امنیت شهید مرتضی عسکری زاده به مناسبت روز مادر
بیست و دوم دی ماه هزار و چهار صد و یک
@shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ننه سکینه مادر سردار شهید علی شفیعی راوی کتاب مثل علی، مثل فاطمه؛ خاطرات زندگی سردار شهید علی شفیعی بود و سردار حاج قاسم سلیمانی تا قبل از شهادت حضوری یا تلفنی احوال مادر شهید شفیعی را میپرسید.
ارادت حاج قاسم نسبت به مادر شهید علی شفیعی فرمانده محور لشکر ثارالله در دوران دفاع مقدس بسیار زیاد بود.
این مادر، دیگر هیچکس را نداشت به همین دلیل، سردار سلیمانی هر وقت به کرمان میآمد، همیشه به ایشان سر میزد گاهی حتی از سوریه به او زنگ میزد و صحبت میکرد.
مادر شهید شفیعی میگفت: حاج قاسم نیمهشب از سوریه زنگ میزد و با هم صحبت میکردیم بعد میگفت: حالا دیگر خستگیام رفع شد و به آرامش رسیدم مادر! دیگر برو بخواب
راوی سردار محمدرضا حسنی سعدی
@shahidan_kerman
39.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ همین مردم پخش شده از شبکه سراسری یک درباره سردار شهید علی شفیعی و ننه سکینه به کارگردانی آقای محمد صادق اسماعیلی
@shahidan_kerman
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السرالمستودع فیها بعددما احاط بهی علمک
میلاد مسعود شجره طوبای بهشت، درخشش آفتاب بلند خورشید عصمت و طهارت و منظومه فضائل و ارزش های انسانی، زهرای مرضیه حضرت صدیقه کبری فاطمه الزهرا سلام الله روز زن و روز مادر بر شما و همه محبان و رهپویان طریقتش به ویژه خدمت مادران عزیز شهدا و خواهران و همسران و خانواده های محترم شهیدان مبارک باشد.
دیدار از مادر دانشجوی پاسدار شهید جواد بذرافشان به مناسبت روز مادر
بیست و سوم دی ماه هزار و چهارصد و یک
@shahidan_kerman
دیدار از مادر شهید مدافع حرم کربلایی علیزاده حسینی به مناسبت روز مادر
بیست و سوم دی ماه هزار و چهارصد و یک
@shahidan_kerman
ننه پیرزالو اینجا چکار میکنی؟
شهید محسن برهانی در شاعری؛ نویسندگی و سخنرانی بسیار خوش ذوق بود به طوری که در ابتدای کار او را به واحد تبلیغات فرستاده بودند.
به قدری در دل همرزمان نفوذ کرده بود که یکبار برای دیدنش به اهواز رفتم و جلو دژبانی خودم را معرفی و تقاضای دیدار با محسن را کردم.
وقتی پیغام به داخل رسیده بود؛ دیدم یک جوان با موتورسیکلت و دمپایی پلاستیکی لنگه به لنگه آمد و پرسید شما مادر محسن هستید؟
گفتم: آری
خودش را به پای من انداخت و گفت: همیشه دلم می خواست مادرمحسن را ببینم.
وقتی هم محسن آمد با تعجب گفت: ننه پیرزالو! اینجا چکار میکنی؟
راوی مادر شهید محسن برهانی
پ؛ ن
پیراهن یادگاری شهید محسن برهانی که مادر شهید هنوز آن را بسیار تمیز نگه داشته است.
@shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیست و پنجم دی ماه سالروز شهادت سردار شهید بی سر حاج یونس زنگی آبادی
این بار، عملیات سراسری است برگشتی هم در کار نیست لشکر ثارالله هم سه تا تیپ تشکیل داده؛ یکی تیپ امام صادق علیه السلام، یکی تیپ امام سجاد علیه السلام، یکی هم تیپ امام حسین السلام
حاج قاسم سلیمانی، اسم تیپ ما را گذاشته تیپ امام حسین علیهالسلام حالا تو دوست داری اسم تیپ ما چه باشد؟ گفتم: هر کدام را که خودت دوست داری حاج یونس گفت: حاج قاسم اسم تیپ ما را تیپ امام حسین علیه السلام گذاشته، من هم می خواهم مثل امام حسین علیهالسلام شهید بشوم.
کتاب علمدار ثارالله درباره شهید حاج یونس زنگی آبادی نگاشته شده است.
@shahidan_kerman
سالروز شهادت
یکی از همسایه ها زباله هایش را خارج از وقت معین پشت در می گذاشت این کارش باعث میشد زباله ها تا روز بعد در محل باقی بمانند و بوی بدشان همه را اذیت می کرد.
احمد هر روز صبح، وقتی برای رفتن به محل کار از خانه خارج می شد، کیسه ی زباله ی آن همسایه را برمی داشت و آن را به محل مناسبی منتقل می کرد.
این کار مدتی ادامه داشت، تا اینکه چند نفر از همسایه ها متوجه شدند و موضوع را به آن همسایه اطلاع دادند.
وقتی او با شرمندگی آمد تا عذرخواهی کند، احمد خیلی عادی و صمیمی گفت: اشکالی نداره چیز مهمی نیست من که باید تا سر کوچه برم، کیسه ی زباله ی شما رو هم با خودم می برم.
#شهید_احمد_عبداللهی
@shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیباست در حال و هوای روز مادر
یک شاخه گل دادن ، شاد کردن دل مادر شهیدان
پاسداشت مقام مادر سردار شهید حاج مهدی زندی نیا در روز ولادت حضرت زهرا سلام الله
@shahidan_kerman
16.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ائمه را می شناسیم
با ماشین از یکی از خیابانهای اهواز عبور میکردیم.
صدای قرائت دعای توسّل از بلندگویی که روی دیوار یک خانه بود، شنیده میشد.
احمد گفت: نگه دار بریم دعا
گفتم: ولی ما که صاحبِ این خونه رو نمیشناسیم!
گفت: ائمه رو که میشناسیم.
ایستادم پیاده شد و رفت بهطرف خانهای که صدای دعا از آن میآمد.
احمد یک عمر با دعا و نماز زندگی کرده بود؛ آن هم در دوره فساد پهلوی اذان که می گفت تمام بدنش می لرزید و کسانی که صدایش را می شنیدند، گریه می کردند شهید قاسم سلیمانی عاشق اذانش بود نمازها را هم پشت او به جماعت می خواندیم.
در هر فرصتی از جمع فاصله می گرفت و مشغول نماز می شد هر چه اصرار می کردم که این چه نمازی است که می خوانی؟ پاسخی نمی داد آخرش اصرارم به زبانش آورد داشت قضاهای نماز شبش را می خواند.
راوی: حیمد شفیعی کتاب رندان جرعه نوش
#شهید_احمد_عبداللهی
@shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار فاتح و دانشمند بزرگ جنگ سردار شهید حاج مهدی زندی نیا
فرمانده تیپ ادوات لشکر ثارالله که بیست و چهار اختراع و دوازده نوآوری و ابتکار در زمینه تجهیزات نظامی انجام داد.
حاج قاسم شهید زندی نیا را چنین روایت می کند: قرار بود از بین رزمندگان لشکر یکی را به عنوان پاسدار نمونه معرفی کنیم، در ذهنم مرور کردم که چه کسی را بگذارم، به نظرم رسید شهید زندی بهترین است.
اسمش را که خواندند احساس کردم با تمام وجود به زمین فرو رفت، مثل ابر بهاری اشک می ریخت، زیر بغل هایش را گرفتند و به بالای سکو آورند، جایزه اش را طوری گرفت که هیچ وقت شرمندگی آن لحظه را در عمرم فراموش نمی کنم گفت حاجی به من ظلم کردی.
@shahidan_kerman
دیدار از مادر شهید مسعود قادری پناه به مناسبت روز مادر
بیست و چهارم دی ماه هزار و چهارصد و یک
@shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حاج یونس زنگی آبادی یکی از بی نظیر ترین شهدای تاریخ است.
تدبیر، اخلاص و شجاعت او در عملیات های مختلف از قبیل فتح المبین، بیت المقدس، والفجر مقدماتی، رمضان، خیبر و بدر باعث شد تا سردار قاسم سلیمانی فرمانده وقت لشکر ۴۱ ثارالله کرمان، حاج یونس ۲۳ ساله را، به فرماندهی تیپ امام حسین(ع) لشکر انتخاب کند.
خاک شلمچه و عملیات کربلای ۵ باشکوهترین فراز زندگی شهید زنده، حاج یونس زنگی آبادی است. حماسه شورانگیز حاج یونس در این عملیات نام او را برای همیشه در کنار نام سرداران رشید اسلام و مردان بزرگ ایران زمین، جاودانه کرده است.
خاطراتی از این سردار رشید اسلام از لسان همسرش
بگو همسر من سرباز امام زمان عجل الله است
در سالهای زندگی مشترک مان، من هیچگاه از حاج یونس نشنیدم که از موقعیت خودش در جنگ بگوید. یک بار از او پرسیدم: حاج یونس، تو در لشکر چکاره ای؟ از من می پرسند حاج یونس چکاره است، من خودم هم نمیدانم چه جوابی بدهم؟ حاج یونس گفت: بگو همسر من سرباز امام زمان عجل است هیچ وقت من از خودش نشنیدم که او از فرماندهان لشکر است.
من را از روی پاهایم شناسایی کن
قبل از شهادتش بارها به من گفته بود: من که شهید شدم، مرا باید از روی پا بشناسید. من دوست دارم مثل امام حسین(ع) شهید شوم. چند بار هم گفته بود: اگر یک وقت آمدند و گفتند که حاجی توی بیمارستان است، شما بدانید کار تمام شده است و من شهید شده ام.
@shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید یوسف الهی استاد حاج قاسم
چند نفر از فرماندهان سپاه مشرف شده بودند خدمت یکی از عرفا
از مسائل مختلفی پرسیده بودند تا اینکه رسیده بودند به اسم حاج قاسم سلیمانی
آن عارف بزرگ فرموده بود: ایشان وصل است به عالم بالا ؛ استاد دارد
برای شناخت استادش فرماندهان، گزینه هایی را که در ذهنشان بود را مطرح کرده بودند.
ایشان فرموده بود: نه ، یک شهید به نام حسین یوسف الهی
@shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز شهادت سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی
حاجی دائم می گفت برادران هدف را گم نکنید هدف ما حفظ جمهوری اسلامی و اجرای فرمان امام رحمة الله است پس اختلاف و تفرقه در جمع ما بی معناست و باید دست به دست هم بدهیم و در مقابل باطل ایستادگی کنیم.
برای حاج یونس کوه و دشت و بیابان و توپ و تانک، مسلسل و تک تیر انداز دشمن هیچ مانعی به شمار نمی رفت خودش می گفت باید تانک های عراقی را مانند کلید برق که می زنی و روشن می شود همانطور بزنی تا پشت سر هم روشن بشود.
یک شب از خواب بیدار شدم دیدم که یک سگ بسیار بزرگ که شبیه یک گرگ بود کنار حاجی و پشت سرش نشسته بود. بعد از تمام شدن نماز به حاجی شکایت کردم که چرا داخل چادر نماز نمی خواند شاید آن سگ بزرگ یا یک مار و عقرب او را بکشند ایشان گفت از کجا می دانی که آن سگ و مار و عقرب مأمور حفاظت از من نشده باشند مگر ما اینجا آمده ایم که اینطوری کشته شویم ما آمده ایم که شهید شویم.
راوی علی نجیب زاده همرزم شهید
@shahidan_kerman