eitaa logo
شهدای کرمان
10.8هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
44 فایل
کانال شهدای کرمان انتشار خاطرات زندگی‌نامه وصیت‌نامه‌ تصاویر و فیلم‌های شهدا https://eitaa.com/shahidan_kerman
مشاهده در ایتا
دانلود
✍گلزار شهدای بم سال ۱۳۶۶ طلبه شهید علیرضا طالب الدینی و داستان اطاعت از فرمانده... 🔹بعد از نماز به بچه های گردان اعلام کردم که امشب رزم شبانه خواهد بود و همه آماده باشند. 🔸بعد از صحبت من شهید علیرضا طالب الدینی پیش من آمد و گفت حاجی پاهای من مشکل دارد و نمی توانم پوتین به پا کنم پایم را که در پوتین بکنم تاول می‌زند پایم حساسیت پوستی داره... 🔹من جدی نگرفتم و بی‌خیال گفتم من کاری به این سوسول بازی‌ها ندارم دستور فرمانده است. 🔸رفتیم رزم شبانه مسیر پر بود از خار و خاشاک و شیار‌های صعب‌العبور گردنه‌های خطرناک همراه با گل و لای و سنگلاخ‌های تیز و بدقلق تا نزدیک اذان صبح رسیدیم به اردوگاه بچه‌ها هر کدام به سنگر‌های خودشان رفتند و همه متفرق شدند. 🔹من داشتم وضو می‌گرفتم که دوباره دیدم در تاریکی شبحی به من نزدیک می‌شود شهید علیرضا طالب الدینی بود با صدایی آرام گفت شریف آبادی بیا کارت دارم دیدم از نوک انگشتانش خون چکه چکه به خاک می‌ریزد کف پایش مثل لجن ته استخر شده بود پر از خون و گل و لای و لجن پوست پایش کامل کنده شده بود و او همچنان می‌خندید... 🔸با عصبانیّت گفتم چی شده چرا می‌خندی پاهات رو از بین بردی حالا می‌خندی... 🔹جواب داد گفتید دستور فرمانده است که حتما در رزم شبانه شرکت کنیم. 🔸پیش خودم گفتم این فرمانده با واسطه به امام خمینی ره می رسد اگر فرمانش را اطاعت نکنم انگار که فرمان امام را اطاعت نکرده ام لذا بدون پوتین آمدم. 💢راوی آقای شریف آبادی همرزم شهید علیرضا طالب الدینی... @shahidan_kerman
شهدای کرمان
✍گلزار شهدای بم سال ۱۳۶۶ طلبه شهید علیرضا طالب الدینی و داستان اطاعت از فرمانده... 🔹بعد از نماز به
✍ویژگی ها و فرازهایی از وصیت طلبه شهید علیرضا طالب الدینی... 🔹به امام امت عشق می ورزید چون به نقاشی نیز علاقه مند بود اولین نقاشی های او تصویری از حضرت امام خمینی ره و طرح های انقلابی بود. 🔸متواضع بود کم حرف می زد و بیشتر در حال تفکر و اندیشه بود با اخلاق نیکوی خوبش خود را در دلها محبوب کرده بود دلسوز انقلاب و پشتیبان ولایت فقیه بود. 🔹ای کسانی که خوشحال هستید به خیال خود فکر می کنید با کشته شدن من و امثال من اسلام نابود می شود بدانید که در آینده نزدیک باید به حال خود گریه کنید و بدانید که جایی برای شما وجود ندارد. 🔸شما را وصیت به تقوا و پاکی می نمایم زیرا کلید رضایت الهی در این می باشد و دنیا پوچ و بی ارزش است. 🔹خواهرانم بهترین وسیله قرب به درگاه الهی برای شما حجاب است حجاب شما بالاتر از سرخی خون یک شهید است خواهرانم تمام فساد های کنونی بر اساس بی حجابی و هوسرانی است پس شما را وصیت می کنم به پاکی و حجاب و منع از نگاههای هوسباز شیطانی... 🔸شهید علیرضا طالب الدینی در بیست و نهم دی ماه سال ۱۳۶۵ فرشتگان آسمان حضورش را در ملکوت اعلی جشن گرفته و شهادتش را با جمله سلام علیکم بما صبرتم تبریک و شاد باش گفتند سلام بر او و همه شهیدان راه حق باد. @shahidan_kerman
✍فرازی از وصیت طلبه شهید علیرضا طالب الدینی... 🔹با مرگ من عده ای خوشحال و عده ای گریانند ای کسانی که خوشحال هستید به خیال خود فکر می کنید با کشته شدن من و امثال من اسلام نابود می شود بدانید که در آینده نزدیک باید به حال خود گریه کنید و بدانید که جایی برای شما وجود ندارد. 🔸و ای کسانی که با مرگ من گریان می شوید به من فکر نکنید بلکه به اسلام فکر کنید که در خطر است پس هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی حسین زمان را پاسخ گویید. 🔹شما را نیز وصیت به تقوا و پاکی می نمایم زیرا کلید رضایت الهی در این می باشد و دنیا پوچ و بی ارزش است امیدوارم که بتوانم فردای قیامت شفیع شما باشم. 🔸خواهرانم بهترین وسیله قرب به درگاه الهی برای شما حجاب است حجاب شما بالاتر از سرخی خون یک شهید است خواهرانم تمام فساد های کنونی بر اساس بی حجابی و هوسرانی است پس شما را وصیت می کنم به پاکی و حجاب و منع از نگاههای هوسباز شیطانی... @shahidan_kerman
✍پیکر مطهر طلبه شهید علیرضا طالب الدینی قطرات خونی که از شهدِ جان شهدا بر خاک چکیده مسئولیت ما وارثانِ امانت را در عالم ثبت کرده است... @shahidan_kerman
✍سالروز شهادت طلبه شهید علیرضا طالب الدینی نثار روح مطهر و ملکوتی اش صلوات... 💢ویژگی ها و فرازهایی از وصیت طلبه شهید علیرضا طالب الدینی... 🔹به امام امت عشق می ورزید چون به نقاشی نیز علاقه مند بود اولین نقاشی های او تصویری از حضرت امام خمینی ره و طرح های انقلابی بود. 🔸متواضع بود کم حرف می زد و بیشتر در حال تفکر و اندیشه بود با اخلاق نیکوی خوبش خود را در دلها محبوب کرده بود دلسوز انقلاب و پشتیبان ولایت فقیه بود. 🔹با مرگ من عده ای خوشحال و عده ای گریانند ای کسانی که خوشحال هستید به خیال خود فکر می کنید با کشته شدن من و امثال من اسلام نابود می شود بدانید که در آینده نزدیک باید به حال خود گریه کنید و بدانید که جایی برای شما وجود ندارد. 🔹شما را نیز وصیت به تقوا و پاکی می نمایم زیرا کلید رضایت الهی در این می باشد و دنیا پوچ و بی ارزش است امیدوارم که بتوانم فردای قیامت شفیع شما باشم. 🔹خواهرانم بهترین وسیله قرب به درگاه الهی برای شما حجاب است حجاب شما بالاتر از سرخی خون یک شهید است خواهرانم تمام فساد های کنونی بر اساس بی حجابی و هوسرانی است پس شما را وصیت می کنم به پاکی و حجاب و منع از نگاههای هوسباز شیطانی... 🔸شهید علیرضا طالب الدینی در بیست و نهم دی ماه سال ۱۳۶۵ فرشتگان آسمان حضورش را در ملکوت اعلی جشن گرفته و شهادتش را با جمله سلام علیکم بما صبرتم تبریک و شاد باش گفتند سلام بر او و همه شهیدان راه حق... @shahidan_kerman
4.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍سفر عاشقانه به میعادگاه عشق... 🔸دل بریدن علم برداشتن به یار رسیدن تا در صف شهیدان عشق نامی از خود به یادگار گذارند... 🔹و حال راهشان مانده و ما ما مانده‌ایم و میراثی سترگ از عشق از گذشت از بی‌قراری در وصال آنان رفتند تا آینه‌ای از ایمان و ایثار باشند و اکنون نوبت ماست که در این راه پرشکوه چراغ امید برافروزیم و با گام‌هایی استوار ادامه‌دهنده طریق روشن‌شان باشیم. 🔸باشد که در این میعادگاه جاودان عشق ما نیز عهدی ببندیم عهدی بر ماندن ساختن و عاشقانه زیستن تا شاید روزی نامی از ما نیز در طومار دلدادگان به یادگار ماند... @shahidan_kerman
✍بگذار چو تنفس صبح از تو سرشار شویم تا هر سلول جانمان چون گلبرگ‌های آفتاب‌خورده شکوفه‌های مهربانی تو را بنوشد. 🔹بگذار نور حضور تو سایه‌های دل را بدراند و ما را در آغوش آرامش بی‌انتها غرق کند چنان که رودخانه‌ای آرام هر سنگ خسته‌ای را در مسیرش نوازش می‌دهد. 🔸بگذار هر نگاهت فانوسی شود در تاریکی خیال و هر نفس تو آهنگی باشد برای پرواز پرنده‌های امید در آسمان قلب‌هایمان... 🔹بگذار لحظه‌ها چون قطره‌های باران بر آینه‌های دل ما تصویر بی‌کران رحمتت را بازتاب دهند و صدا و سکوت هر دو یکسره پر از نام تو گردد. 🔸بگذار روحمان بی‌هراس از طوفان‌ها و شب‌های بی‌پایان چون شمعی فروزان در باد بماند و شعله‌ی عشق را در جهان پراکنده کند. 🔹بگذار پاهایمان در مسیر تو چون برگ‌های رقصان باد سبک و آزاد و دل‌هایمان دریچه‌ای باشد به سوی دریای بی‌کران حضور تو... 🔸بگذار ای مبدأ و مقصد تمام لحظه‌ها هر لحظه ما سرودی شود برای تو و ما مسافران کوتاه این زمان در هر نفس تنها تو را بخواهیم و در آغوش نور و شجاعت بی‌انتها جاری شویم. 💢نثار روح مطهر و ملکوتی طلبه شهید علیرضا طالب‌الدینی بی سیم چی گردان ۴۱۲ فاطمه زهرا سلام الله لشکر ۴۱ ثارالله صلوات... @shahidan_kerman
✍فرمانده یکبار مصرف... 🔹خبرهای ضد و نقیضی شنیده می‌شد اما از چهره حاج‌علی محمدی پور می‌شد فهمید که خبرهایی در راه است این چشم‌های آسمانی با ما حرف می‌زد برق چشم‌هایش می‌گفت که عملیّات نزدیک است حاج‌علی یک گردان تشکیل داد تا منطقه عملیاتی را دقیق شناسایی کنند. 🔸همه بچه‌ها طلبه بودند طلبه صفر کیلومتر تازه داشتند آب‌بندی می‌شدند حاج‌علی من را فرمانده گردان قرار داد با چشمانی گرد به چشمان روشن و درشت او خیره شدم و گفتم من که هیچی بلد نیستم موهای مشکی و بلند خود را خاراند و با لبخندی ملیح گفت بچه‌ها را شب ببر رزم شبانه و صبح زود بیار نزدیک سدّ دز و بعد می‌خوابند تا کله ظهر تا من برگردم. 🔹چاره‌ای نداشتم دستور فرمانده بود آن هم چه فرمانده‌ای حاج‌ علی محمدی پور که یکپارچه نور و شور بود پیش خودم گفتم فرمانده یکبار مصرف بودن هم توفیق می‌خواهد نماز مغرب و عشاء که تمام شد بلند شدم و رو به بچه‌های گردان کردم و گفتم امشب رزم شبانه داریم همه آماده باشید یک ساعت بعد از شام شروع می‌کنیم از نمازخانه که بیرون آمدم نورافکن بالای سر نمازخانه سایه انواع حشرات و جنبنده‌ها را روی زمین نقاشی کرده بود. 🔸وقتی همه بچه‌ها متفرق شدند سه چهار متر دورتر یک شبحی دیدم که در تاریکی به من نزدیک می‌شد دقت کردم چهره ساده و چشمان درشت علیرضا طالب‌الدینی را شناختم نزدیک شد و نگاهی اطراف کرد تا مطمئن شود که کسی صدای او را نمی‌شنود بعد گفت شریف آبادی من نمی‌تونم بیام رزم شبانه با جدیّت گفتم چطورته گفت پایم را که در پوتین بکنم تاول می‌زند... @shahidan_kerman
شهدای کرمان
✍فرمانده یکبار مصرف... 🔹خبرهای ضد و نقیضی شنیده می‌شد اما از چهره حاج‌علی محمدی پور می‌شد فهمید که
✍فرمانده یکبار مصرف... 🔹پایم حساسیت پوستی داره من جدی نگرفتم و بی‌خیال گفتم من کاری به این سوسول بازی‌ها ندارم حاج‌علی فرمانده است و گفته عملیات سختی در پیش داریم و همه باید بیایند رزم شبانه راهی نداره باید بیایی علیرضا آرام و مطیع سرش را پایین انداخت و گفت چشم... 🔸رفتیم رزم شبانه مسیر پر بود از خار و خاشاک و شیار‌های صعب‌العبور گردنه‌های خطرناک همراه با گل و لای و سنگلاخ‌های تیز و بدقلق تا نزدیک اذان صبح رسیدیم به اردوگاه بچه‌ها هر کدام به سنگر‌های خودشان رفتند و همه متفرق شدند من داشتم وضو می‌گرفتم که دوباره دیدم در تاریکی شبحی به من نزدیک می‌شود و با صدایی آرام گفت شریف آبادی بیا کارت دارم دیدم صدای آشنای سر شب است گفتم تویی علیرضا چته چه کار داری گفت بیا یک لحظه کارت دارم رفتم جلوتر چهره نورانی او حتی در تاریکی سایه من هم جلوه داشت چراغ قوه سبز رنگی از جیبش درآورد و نشست رو خاک و گفت بیا ببین یک نگاه بکن چراغ را روشن کرد و روی پایش انداخت دیدم از نوک انگشتانش خون چکه چکه به خاک می‌ریزد با نگرانی گفتم علیرضا چت شده چطوری مرد کوچک با خنده بلند و ملیحی گفت تازه اون یکی پایم هم هست همین طوره کف پایش را بالا آورد و در نور چراغ گرفت کف پایش مثل لجن ته استخر شده بود پر از خون و گل و لای و لجن پوست پایش کامل کنده شده بود و او همچنان می‌خندید با عصبانیّت گفتم چی شده چرا می‌خندی پاهات رو از بین بردی حالا می‌خندی با مهربانی گفت تو گفتی حاجی گفته همه باید بیایند رزم شبانه... @shahidan_kerman
شهدای کرمان
✍فرمانده یکبار مصرف... 🔹پایم حساسیت پوستی داره من جدی نگرفتم و بی‌خیال گفتم من کاری به این سوسول با
✍فرمانده یکبار مصرف... 🔹من به خدا قسم پایم را در پوتین نکردم با پای برهنه آمدم بعد از کمی مکث دوباره با اندوه خاصی گفت من به درد عملیّات نمی‌خورم من کم سن و سال هستم و به قول شما بچه سوسول هم هستم به درد عملیّات نمی‌خورم بغض گلویم را فرو دادم خم شدم و پیشانی خاکی و عرق کرده او را بوسیدم و گفتم علیرضا تو امشب درس بزرگی به من دادی که هیچ وقت فراموش نخواهم کرد آن اینکه دیگر هیچ وقت فرماندهی را قبول نکنم علیرضا هم دیگر هیچ نگفت. 🔸من به طرف نمازخانه حرکت کردم و به فکر فرو رفتم من به تمام معنا فرمانده یکبار مصرف هستم و دیگر هیچ وقت فرماندهی را قبول نخواهم کرد با دیدن پای برهنه و شرحه شرحه از عشق علیرضا به یاد پای برهنه محمود پور سالاری افتادم که یک روز در منطقه شرهانی قبل از عملیات والفجر یک برای تفریح به بیابان‌ها و صحرا رفتیم چه تفریحی آن هم در شیارها و گدارهای منطقه شرهانی محمود با پای برهنه راه می‌رفت به او گفتم چرا پابرهنه گفت کف پا باید قوی باشه که وقتی عراقی‌ها افتادند دنبالت کفش‌هایت را دربیاوری و فرار کنی آنقدر باید فرز باشی که نتوانند بگیرندت... 💢راوی رزمنده و جانباز سرافراز حجت الاسلام علی شریف آبادی... 💢شایان ذکر است مزار مطهر طلبه شهید علیرضا طالب الدینی در گلزار شهدای شهرستان بم و مزار مطهر طلبه شهید محمود پورسالاری در گلزار شهدای شهرستان انار واقع می باشد نثار ارواح مطهر و ملکوتی شهدا صلوات... @shahidan_kerman