eitaa logo
شهدای کرمان
10.9هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
44 فایل
کانال شهدای کرمان انتشار خاطرات زندگی‌نامه وصیت‌نامه‌ تصاویر و فیلم‌های شهدا https://eitaa.com/shahidan_kerman
مشاهده در ایتا
دانلود
4.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍سفر عاشقانه به میعادگاه عشق... 🔸دل بریدن علم برداشتن به یار رسیدن تا در صف شهیدان عشق نامی از خود به یادگار گذارند... 🔹و حال راهشان مانده و ما ما مانده‌ایم و میراثی سترگ از عشق از گذشت از بی‌قراری در وصال آنان رفتند تا آینه‌ای از ایمان و ایثار باشند و اکنون نوبت ماست که در این راه پرشکوه چراغ امید برافروزیم و با گام‌هایی استوار ادامه‌دهنده طریق روشن‌شان باشیم. 🔸باشد که در این میعادگاه جاودان عشق ما نیز عهدی ببندیم عهدی بر ماندن ساختن و عاشقانه زیستن تا شاید روزی نامی از ما نیز در طومار دلدادگان به یادگار ماند... @shahidan_kerman
✍سلام خدا بر ایثار و جانفشانی مردان همیشه ماندگار تاریخ آنان که با خون خویش درخت آزادی را آبیاری کردند و با سکوتی پر از فریاد نام خویش را بر پیشانی سرزمین نوشتند آنان که نام‌شان مشعل راه آیندگان شد و قدم‌های استوارشان بر زمین ردّی از عزت گذاشت‌. 🔸سلام بر آنان که آسمان از پروازشان سرافراز است و خاک از خون‌شان مقدّس خدایا راه‌شان را زنده بدار و ما را قدردان آن همه روشنایی قرار ده. @shahidan_kerman
✍می روم با خون سرخم بیرقی بر پا کنم می روم تا در میان لاله های کربلا مأوا کنم... 💢دست نوشته سردار شهید عارف حاج علی محمدی پور نثار روح مطهر و ملکوتی اش صلوات... @shahidan_kerman
✍دست نوشته سردار شهید حاج علی محمدی پور... 🔸به امید پیروزی اسلام و مسلمین بر کفر جهانی به امید آنکه خداوند ما را به خودمان وا مگذارد و فردای قیامت روسیاه نباشیم. 🔹خداوند محبت های ما را نسبت به هم بیشتر کند و‌ قلب ها را به هم نزدیک کند. 🔸امید است خداوند حال مناجات به شما عطا کند. ۶۵/۱۰/۲ اهواز @shahidan_kerman
سجده‌ی سرخ فرشته ی گل آلود... 🔸نجوای سردار شهید حاج علی محمدی پور فرمانده گردان ۴۱۲ فاطمه زهرا سلام الله لشکر ۴۱ ثارالله... 🔸ای برادر عراقی شلیک کن و این چهره ی پر گناه مرا رنگین به خون کن بدان که من نیز مانند تو برادرانی کوچک و بزرگ دارم پدر و مادر پیری دارم اما برای انجام وظیفه آمده ام نجات تو و دیگر برادران... 💢نثار روح مطهر و ملکوتی سردار شهید حاج علی محمدی پور صلوات... @shahidan_kerman
✍صبح که می‌شود سایه‌ات را بر دلم پهن کن در این هنگامه صبح آفتاب رویت شگون دارد لبخندت که بر لب‌های صبح می‌نشیند در دل من هزاران رنگ از امید به پا می‌شود... 🌹عکس ماندگار سردار شهید سید محسن صغیرا فرمانده گروهان ۴۱۰ غواص لشکر ۴۱ ثارالله... 🌹سردار شهید حاج علی محمدی پور فرمانده گردان ۴۱۲ لشکر ۴۱ ثارالله... @shahidan_kerman
✍فرمانده یکبار مصرف... 🔹خبرهای ضد و نقیضی شنیده می‌شد اما از چهره حاج‌علی محمدی پور می‌شد فهمید که خبرهایی در راه است این چشم‌های آسمانی با ما حرف می‌زد برق چشم‌هایش می‌گفت که عملیّات نزدیک است حاج‌علی یک گردان تشکیل داد تا منطقه عملیاتی را دقیق شناسایی کنند. 🔸همه بچه‌ها طلبه بودند طلبه صفر کیلومتر تازه داشتند آب‌بندی می‌شدند حاج‌علی من را فرمانده گردان قرار داد با چشمانی گرد به چشمان روشن و درشت او خیره شدم و گفتم من که هیچی بلد نیستم موهای مشکی و بلند خود را خاراند و با لبخندی ملیح گفت بچه‌ها را شب ببر رزم شبانه و صبح زود بیار نزدیک سدّ دز و بعد می‌خوابند تا کله ظهر تا من برگردم. 🔹چاره‌ای نداشتم دستور فرمانده بود آن هم چه فرمانده‌ای حاج‌ علی محمدی پور که یکپارچه نور و شور بود پیش خودم گفتم فرمانده یکبار مصرف بودن هم توفیق می‌خواهد نماز مغرب و عشاء که تمام شد بلند شدم و رو به بچه‌های گردان کردم و گفتم امشب رزم شبانه داریم همه آماده باشید یک ساعت بعد از شام شروع می‌کنیم از نمازخانه که بیرون آمدم نورافکن بالای سر نمازخانه سایه انواع حشرات و جنبنده‌ها را روی زمین نقاشی کرده بود. 🔸وقتی همه بچه‌ها متفرق شدند سه چهار متر دورتر یک شبحی دیدم که در تاریکی به من نزدیک می‌شد دقت کردم چهره ساده و چشمان درشت علیرضا طالب‌الدینی را شناختم نزدیک شد و نگاهی اطراف کرد تا مطمئن شود که کسی صدای او را نمی‌شنود بعد گفت شریف آبادی من نمی‌تونم بیام رزم شبانه با جدیّت گفتم چطورته گفت پایم را که در پوتین بکنم تاول می‌زند... @shahidan_kerman
شهدای کرمان
✍فرمانده یکبار مصرف... 🔹خبرهای ضد و نقیضی شنیده می‌شد اما از چهره حاج‌علی محمدی پور می‌شد فهمید که
✍فرمانده یکبار مصرف... 🔹پایم حساسیت پوستی داره من جدی نگرفتم و بی‌خیال گفتم من کاری به این سوسول بازی‌ها ندارم حاج‌علی فرمانده است و گفته عملیات سختی در پیش داریم و همه باید بیایند رزم شبانه راهی نداره باید بیایی علیرضا آرام و مطیع سرش را پایین انداخت و گفت چشم... 🔸رفتیم رزم شبانه مسیر پر بود از خار و خاشاک و شیار‌های صعب‌العبور گردنه‌های خطرناک همراه با گل و لای و سنگلاخ‌های تیز و بدقلق تا نزدیک اذان صبح رسیدیم به اردوگاه بچه‌ها هر کدام به سنگر‌های خودشان رفتند و همه متفرق شدند من داشتم وضو می‌گرفتم که دوباره دیدم در تاریکی شبحی به من نزدیک می‌شود و با صدایی آرام گفت شریف آبادی بیا کارت دارم دیدم صدای آشنای سر شب است گفتم تویی علیرضا چته چه کار داری گفت بیا یک لحظه کارت دارم رفتم جلوتر چهره نورانی او حتی در تاریکی سایه من هم جلوه داشت چراغ قوه سبز رنگی از جیبش درآورد و نشست رو خاک و گفت بیا ببین یک نگاه بکن چراغ را روشن کرد و روی پایش انداخت دیدم از نوک انگشتانش خون چکه چکه به خاک می‌ریزد با نگرانی گفتم علیرضا چت شده چطوری مرد کوچک با خنده بلند و ملیحی گفت تازه اون یکی پایم هم هست همین طوره کف پایش را بالا آورد و در نور چراغ گرفت کف پایش مثل لجن ته استخر شده بود پر از خون و گل و لای و لجن پوست پایش کامل کنده شده بود و او همچنان می‌خندید با عصبانیّت گفتم چی شده چرا می‌خندی پاهات رو از بین بردی حالا می‌خندی با مهربانی گفت تو گفتی حاجی گفته همه باید بیایند رزم شبانه... @shahidan_kerman
شهدای کرمان
✍فرمانده یکبار مصرف... 🔹پایم حساسیت پوستی داره من جدی نگرفتم و بی‌خیال گفتم من کاری به این سوسول با
✍فرمانده یکبار مصرف... 🔹من به خدا قسم پایم را در پوتین نکردم با پای برهنه آمدم بعد از کمی مکث دوباره با اندوه خاصی گفت من به درد عملیّات نمی‌خورم من کم سن و سال هستم و به قول شما بچه سوسول هم هستم به درد عملیّات نمی‌خورم بغض گلویم را فرو دادم خم شدم و پیشانی خاکی و عرق کرده او را بوسیدم و گفتم علیرضا تو امشب درس بزرگی به من دادی که هیچ وقت فراموش نخواهم کرد آن اینکه دیگر هیچ وقت فرماندهی را قبول نکنم علیرضا هم دیگر هیچ نگفت. 🔸من به طرف نمازخانه حرکت کردم و به فکر فرو رفتم من به تمام معنا فرمانده یکبار مصرف هستم و دیگر هیچ وقت فرماندهی را قبول نخواهم کرد با دیدن پای برهنه و شرحه شرحه از عشق علیرضا به یاد پای برهنه محمود پور سالاری افتادم که یک روز در منطقه شرهانی قبل از عملیات والفجر یک برای تفریح به بیابان‌ها و صحرا رفتیم چه تفریحی آن هم در شیارها و گدارهای منطقه شرهانی محمود با پای برهنه راه می‌رفت به او گفتم چرا پابرهنه گفت کف پا باید قوی باشه که وقتی عراقی‌ها افتادند دنبالت کفش‌هایت را دربیاوری و فرار کنی آنقدر باید فرز باشی که نتوانند بگیرندت... 💢راوی رزمنده و جانباز سرافراز حجت الاسلام علی شریف آبادی... 💢شایان ذکر است مزار مطهر طلبه شهید علیرضا طالب الدینی در گلزار شهدای شهرستان بم و مزار مطهر طلبه شهید محمود پورسالاری در گلزار شهدای شهرستان انار واقع می باشد نثار ارواح مطهر و ملکوتی شهدا صلوات... @shahidan_kerman
✍برای امروزت نور فرستاده‌ام بگذار قلبت آن را بگیرد. 🔹برای امروزت پرتوهایی از عشق آماده کرده‌ام به آن‌ها اجازه بده مسیرت را روشن کنند. 🔸برای امروزت خورشیدی از مهربانی روشن کرده‌ام تا قدم‌هایت با نورشان بدرخشد و دل تو پرواز کند. 🔹برای امروزت ستاره‌هایی از امید چیده‌ام تا هر گام تو با افسون روشنایی آن‌ها روشن شود و هر لحظه‌ات با آرامش بدرخشد. 🔸برای امروزت نسیمی از شادی و لبخند فرستاده‌ام تا قلبت سبک شود و روحت بال‌های پرواز بیابد. 🔹برای امروزت نوری از امید و رؤیا چیده‌ام تا در مسیرت روشنایی و یقین همراهت باشد. 🔸برای امروزت لحظه‌هایی از عشق و مهر فرستاده‌ام تا قلبت با آن‌ها پر شود و دیگران نیز از تو نور بگیرند. 💢لحظات‌تان در آغوش عشق و مهر شهیدان... 💢نثار روح مطهر و ملکوتی سردار شهید حاج احمد امینی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار شهید حاج علی محمدی پور صلوات... @shahidan_kerman
✍ امروزت را با تکه‌ای از خورشید آغاز کرده‌ام طلوعی که در رگ‌های زمان جاری است و به دل تو شوق پرواز می‌دهد... 🔹بر سر راهت پلی از امید نهاده‌ام که هر قدمت بر آن به سوی فردایی روشن‌تر برده شود... 🔸به لحظه‌هایت عطری از عشق بخشیده‌ام تا هر ثانیه‌اش همچون گل تازه بشکفد و جانت را معطر کند... 🔹در نگاهت فانوس‌هایی از آرامش آویخته‌ام تا هر که به تو چشم بدوزد راه خویش را روشن‌تر بیابد... 🔸و در لبخندت جویباری از نور روان کرده‌ام که دل‌ها را سیراب کند و جهان را سبک‌تر سازد... 💢روزت سرشار از آفتاب رحمت قلبت آکنده از اطمینان و لحظه‌هایت در پناه نور شهیدان آرام و سپید باد... 💢عکس ماندگار علمداران لشکر ۴۱ ثارالله سردار حاج حمید شفیعی سردار شهید حاج احمد امینی سردار شهید حاج علی محمدی پور نثار ارواح مطهر و ملکوتی شهدا صلوات... @shahidan_kerman
✍به حضورتان همین بس که جهان شعر می‌شود و دل‌ها پرواز می‌کنند خستگی‌ها از شانه‌ها می‌لغزند و آرامش زمین را می‌پوشاند. 🔹به سکوتتان همین بس که آرامشی سبز درخت‌های دل را سایه می‌دهد. 🔸به شکوه لبخندتان همین بس که آسمان دریا می‌شود و موج‌ها نرم می‌خندند. 🔹به نغمه‌ی صدایتان همین بس که سکوت‌ها بیدار می‌شوند و دل‌ها بهار را در طنین حضورتان می‌چشند. 🔸به پنجره‌ی دیدارتان همین بس که دیوارها راه می‌شوند و نور به درون می‌تراود. 🔹به نامتان همین بس که چون وردی سپید بر زبان که می‌آید آسمان در دل‌مان روشن می‌شود. 🔸به عطر حضورتان همین بس که جان خنکای روح می‌نوشد و لبخند بر لب‌ها می‌کارَد و به همه‌ی این‌ها همین بس که حضورتان زندگی را به جشنِ روشنایی و آرامش بدل می‌کند. 💢لحظه‌هایتان با روشنایی نام و خاطره‌ی شهیدان پیوند خورَد. 💢عکس ماندگار علمداران لشکر ۴۱ ثارالله... 🌹شهید حسین اکبری... 🌹شهید حشمت الله پورشیخعلی... 🌹سردار شهید حاج علی محمدی پور... 🌹سردار شهید حاج احمد امینی... 🌹نثار ارواح مطهر و ملکوتی شهدا صلوات... @shahidan_kerman