رتبه ۴ کنکور شد، پزشکی شیراز. از دانشگاههای فرانسه و کانادا هم دعوت نامه داشت. میتونست بره دنبال تحصیل و بعدش هم درآمد بالا و یک زندگی راحت. حتی میتونست یه رنگ و لعاب مذهبی هم به کارش بده و توجیه کنه که میرم پزشک میشم و بعدش خدمت به مردم!
اما چون امام بهش گفته بود امروز اولویت با نهضت هست، به همه اینا پشت پا زد و موندن تو خط اول مبارزه با شاه رو به فرانسه و پزشکی ترجیح داد...
🗓 ۲۷ آبان، سالروز شهادت #شهید_مهدی_زینالدین❤️
@shahidanbabak_mostafa🕊
شهید چمـران یه جایی بر میگرده میگه:
تو ای بشر!
حق نداری آنچنان در عشق کسی
فرو روی که خدا تحتالشعاع قرار بگیرد..!
بنظرم همهمون به یه چمران توی زندگیمون
احتیاج داریم...
#شهیدچمران🌿
@shahidanbabak_mostafa🕊
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تؕـوباخداحافظیها
تمامنمیشوی!
تُـوییکهبهمـنآموختی
عِشق❤️
دَوامآوردندرفاصلہها
وانتظارهاست . .
#حاجقاسم 🌿
@shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین جان ؛
آرزو کردم که این همش خواب باشه
وقتی از خواب پامیشم همه چی تموم شده باشه
و تو رو کنار خودم ببینم ..💔
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
حسین جان ؛ آرزو کردم که این همش خواب باشه وقتی از خواب پامیشم همه چی تموم شده باشه و تو رو کنار خو
‹ جَريحٌ وَلكنْ إنْ أتاكَ
الجُرح بِجُرحِه إلتَئَم حُسین ›
حسینجان!
تو تنها غمی هستی که آدمیزاد برای
به سینه کشیدنش مشتاق است..❤️🩹!
@shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درخلوت خودم بودم که
صدا زدی مرا..
نه اینکه من خود آمده باشم!
تو مرا خواندی..!
و راهم دادی به دنیای زیبایت🌿
#شهیداحمدمحمدمشلب
@shahidanbabak_mostafa🕊
21.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدرشهید:
ماتورشتخانوادهسرشناسیهستیم..
بابڪهرجامیرفتمیگفتن:
"پسرمحمدنوریہ"
امامنالانهرجامیرممیگن:
"پدربابڪنوریہ"
چہافتخاریازاینبالاتر..♥️!
#سالروزشهادت
#شهیدبابکنوریهریس 🖤
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
پدرشهید: ماتورشتخانوادهسرشناسیهستیم.. بابڪهرجامیرفتمیگفتن: "پسرمحمدنوریہ" امامنالانهرجامیرم
#برادرشہید
《بابک از دوران کودکی ،
علاقه خاصی به فضاهای مذهبے داشت.
در همچین فضایی هم بزرگ شده بود.
فاصله سنی برادر کوچکترم امید با بابک ،
یکسال بود. امید متولد هفتاد .
بابک متولد هفتاد و یک.
امید یک روز غیرتی میشه کہ به عنوان
برادر بزرگ بابک، برم ببینم کجاست که
دیر میاد خونه!؟
امید میره سر محله.
میبینه بابک قرآن به دست از
مسجد خارج میشه..♥️》
#شهید_بابک_نوری_هریس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقـوایعنیاگهتویجمعهمهگناهمیکردند
توجوگیرنشییادتباشهکه؛
خداییهسـتوحسابوکتابی💞!'
#شهیدبابکنوریهریس
@shahidanbabak_mostafa🕊
#خاطــره
دوست شهید نوری:
یک روز قبل از سالگرد شهادت بابک بود.
هرطور برنامه ریزی میکردم نمیتونستم خودم را به مراسم برسانم.
از این که کارهام پیچیده شده بود خیلی ناراحت بودم.
به خودم میگفتم شاید بابک دوست ندارد به مهمونیش برسم.
شب موقع خواب دوباره یادم افتاد و گفتم:
خیلی بی معرفتی ، دلت نمیخواهد من بیام؟باشه ماهم خدایی داریم ولی بابک خیلی دوستت دارم هرچند ازت دلخورم.
توی همین فکر ها بودم که خوابم برد.
خواب بابک را دیدم:
بهت زده شده بودم زبانم بند امده بود.
بابک خونه ی ما بود.
میخندید میگفت: چرا ناراحتی؟!
گفتم:بابک همه فکر میکنن تو مردی.
گفت: نترس، اسیر شده بودم ازاد شدم.
با هیجان بغلش کرده بودم به خانوادم میگفتم: ببینید بابک نمرده.اسیر بوده.
بابک گفت: فردا بیا مهمونیم.
گفتم : چه مهمونی؟!
گفت: جشن سالگرد ازادیم.
گفتم : یعنی چی؟
گفت:جشن ازادیم از اسارت این دنیا.
بغضم گرفت شروع به گریه کردم.از شدت اشک صورتم خیس شده بود از خواب بیدار شدم.
با چشمام پر از اشک نماز صبح خوندم.
برخلاف انتظار تمام مشکلات حل شد ونفهمیدم چطوری رسیدم به سالگرد بابک.
گفتم بابک خیلی مردی..
🦋💙
#سالروزدشهادت
#داداش_بابک
@shahidanbabak_mostafa🕊