eitaa logo
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
5.8هزار دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
10.5هزار ویدیو
49 فایل
○•|﷽|•○ ❁کانال‌رسمی‌مصطفی‌بابک‌قلبها❁ بزرگترین‌کانال‌رسمی‌شهیدان!):-❤️ 🔹💌شهید مصطفی صدر زاده! 🔹💌شهید بابک نوری هریس! 🌸ڪانال‌ٺحٺ‌مدیریٺ‌مسٺقیم #خانواده‌شہیدان فعاݪیٺ‌دارد🌸 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋 تبادل @khadem_87 تبلیغات هم پذیرفته میشه 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
🙃🍃 قهر بودیم...درحال نمازخوندن بود نمازش که تموم شدهنوز پشت به اون نشسته بودم کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن ولے من باز باهاش قهربودم!کتابو گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت:غزل تمام نمازش تمامدنیا مات سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!🤭بازم بهش نگاه نکردم اینبارپرسید:عاشقمی؟👀 سکوت کردمگفت: عاشقم گر نیستےلطفی بکن نفرت بورز😬 بےتفاوت بودنت هرلحظه آبم مےکند دوباره با لبخند پرسید:😇 عاشقمی مگه نه؟گفتم: نه! گفت: لبت نه گویدو پیداست مے گوید دلت آری که این سان دشمنےیعنے که خیلے دوستـم دارے زدم زیرخنده😄و روبروش نشستم دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه... بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم خداروشکر که هستـــی♥ همسر @shahidanbabak_mostafa🕊
🙃🍃 عـازم حج بودم. شب خداحافظی بود. همہ همڪاران در خانہ ما نشستہ بودند. با عبــاس رفتیــم خــانہ سـابق‌مان در همان مجتمــع. گفت: تو عشــق دوم منی. می‌خــواهمت اما بعد از خــدا. نمی‌خواهم آن قدر دوستت داشتہ باشم ڪہ تبدیل بہ بت شــو؎. می‌گفت: ڪسی ڪہ عشق خدایی خــودش را پیــدا ڪرده باشــد، باید از همہ این ها دل بڪند. همسر 🤍 @shahidanbabak_mostafa🕊
🙃🍃 عـازم حج بودم. شب خداحافظی بود. همہ همڪاران در خانہ ما نشستہ بودند. با عبــاس رفتیــم خــانہ سـابق‌مان در همان مجتمــع. گفت: تو عشــق دوم منی. می‌خــواهمت اما بعد از خــدا. نمی‌خواهم آن قدر دوستت داشتہ باشم ڪہ تبدیل بہ بت شــو؎. می‌گفت: ڪسی ڪہ عشق خدایی خــودش را پیــدا ڪرده باشــد، باید از همہ این ها دل بڪند. همسر 🤍 @shahidanbabak_mostafa🕊
3.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگفت ملیحه ما یک دیدن داریم ‌، یک نگاه کردن ‌…! من تـو خیابون شاید ببینم ولی نگاه نمیکنم …‌🍃🙃 @shahidanbabak_mostafa🕊
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عباس چخبر چکار میکنے؟! گفت: بہ نگهبانے دل مشغولیم تا کسے جز خدا وارد نشود♥🌱 @shahidanbabak_mostafa🕊
همیشه لباس کهنه می‌پوشید آخرش هم اسمش پای لیستِ دانش‌ آموزان کم‌ بضاعت رفت مدیر مدرسه دایی‌اش بود..! همان روز عصبانی به خانه خواهرش رفت مادرِ عباس برادرش را پای کمد برد و ردیف لباس‌ها و کفش‌های نو را نشانش داد و گفت عباس می‌گوید دلش را ندارد که پیش دوستانِ نیازمندش آنها را بپوشد..!♥🙃 @shahidanbabak_mostafa🕊
مسئولین اصرار کرده بـودند که عباس به برود،گفت:امنیت خلیج فارس وکشتی های ایران فعلاً برای من واجب تراست،به همسرش قول داده بودباآخرین پرواز به حج برسد،به قولش عمل کرد ظهرِ روز عید قربان لبیک گویان در کابین هواپیما گلویش اسماعیل وار ذبح شد و به ملاقات خدا رفت ..♥! 🌸 @shahidanbabak_mostafa🕊
با وجود این‌که معاون عملیات نیروی هوایی بود؛✈️اما هیچ‌گاه خود را از صحنه نبرد جدا نمی‌کرد و همیشه در میدان‌های جنگ حضور داشت و می­‌ گفــــت: «اگر پــــرواز نکنــــم، احســاس ضعف خواهم کرد، زیرا هستــی خود را در میــــدان جـــنــگ می‌بینــــم». ♥️🌸 @shahidanbabak_mostafa🕊
:♥️ اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت، فامیلت را که چیزی نداره یا کسی که بیچاره است را از بیچارگی نجات بده. ‎‎‌‌‎ @shahidanbabak_mostafa🕊
هروقت که از سر کار برمیگشت و منم مشغول کار کردن بودم .. مینشست رو مبل و میگفت: " حاج خانم ، این دلِ ما دیگه طاقت نداره! یه چند دقیقه اون کار هارو بزار کنار ،بیا بشین رو به روم،میخوام فقط نگاهت کنم ..♥️! 💞 @shahidanbabak_mostafa🕊
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
■ #روایتگری🎙 #زندگینامه‌ #شهیدسرلشکرخلبان‌عباس‌بابایی شادی‌روح‌مطهرش‌صلوات🌷
ستوان‌رجبی‌بابیان‌خاطره ای‌از‌شهید‌ بابایی‌می‌گوید:«شبی‌ازشب‌های‌ماه‌ مبارک‌رمضان،سرهنگ‌بابایی،همراه‌با‌ خانواده‌منزل‌ما‌بودند،‌هنگام‌افطار بخاطره‌سفره‌رنگی‌به‌ما اعتراض‌کردند.. ♥! 💞 @shahidanbabak_mostafa🕊