کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
❤️🩹🌸:-)-
🌸)-#خاطره_شهید
ماجرای کشتی با قهرمان جهان
«سیدحسین طحامی، کشتیگیر قهرمان جهان، به زورخانه ما آمده بود و با بچهها ورزش میکرد، هر چند مدتی بود که سید به مسابقات قهرمانی نمیرفت، اما هنوز بدنی بسیار ورزیده و قوی داشت. بعد از پایان ورزش رو کرد به حاج حسن و گفت: «حاجی کسی هست با من کشتی بگیرد؟ حاج حسن نگاهی به بچهها کرد و گفت: ابراهیم. بعد هم اشاره کرد برو وسط. معمولاً در کشتی پهلوانی حریفی که زمین بخورد یا خاک شود، میبازد. کشتی شروع شد همه ما تماشا میکردیم. مدتی طولانی دو کشتیگیر درگیر بودند اما هیچکدام زمین نخوردند؛ فشار زیادی به هر دو نفرشان آمد، اما هیچکدام نتوانست حریفش را مغلوب کند، این کشتی پیروز نداشت. بعد از کشتی سیدحسین بلند بلند میگفت: بارک الله، بارک الله، چه جوان شجاعی، ماشاءالله پهلوان.
#شهید_ابراهیم_هادی
9.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رِفیق تو اُمیدی دَر روز هایِ نا اُمیدی مَن هَستی..🤍️
#شهید_ابراهیم_هادی
•
.
یک روز ك فقیری به مسجد رفته بود
وَکفش مناسب نداشت، ابراهیم پیش
او رفت و ڪفش خود را بھ آن فقیـر
صدقهـ داد و خودش در اوجِ گـرمـاۍ
تابستان با پای برهنہ ازمسجد تا خانه
رفت . او واقعا مردِ خدا بود :))
#شهید_ابراهیم_هادی
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
ظلمی که با علی و اولاد شد هیجا نشد .. امام علی فرمود من با ضربته ابن ملجم نمردم من روزی مردم که فاطم
چون امروز دوشنبه هست مختص به امام حسن مجتبی علیه السلام هست این کلیپ رو فرستادم ..
چون امام حسن مجتبی ناظر دیدن سیلی خوردن مادرش بود و محکوم به سکوت که مبادا پدر بفهمه مادر سیلی خورده ..
روضه مادر روضه ای هست که زمان جنگ خیلی خونده میشد مخصوصا از زبان#شهید_ابراهیم_هادی
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
🕊__"-'•
🪴
بلـافاصله نگاهـم بـه سرِ ابراهیــم افتـاد؛
قسمتـی از مـوهای بـالای ســر او سوختـه بـود..
مسیـر یـک گلولـه را میشـد بر روی مـوهای او دیـد
باتعجب گفتـم: داش ابـرام سـرت چـی شـدهھ؟
دستـی به سرش کشیـد
با دهانی که به سختی باز میشد گفت:
میدانی چرا گلوله جُرات نکرد وارد سرم بشود؟
گفتم چرا..؟ ؛ ابراهیم لبخندی زد و گفت:
گلوله خجالت کشید وارد سرم بشود،
چون پیشانی بند"یـامهـــدی"بـه سـرم بستـه بـودم..
#شهید_ابراهیم_هادی
یک روز ك فقیری به مسجد رفته بود
وَکفش مناسب نداشت، ابراهیم پیش
او رفت و ڪفش خود را بھ آن فقیـر
صدقهـ داد و خودش در اوجِ گـرمـاۍ
تابستان با پای برهنہ ازمسجد تا خانه
رفت . او واقعا مردِ خدا بود :))💚!
#شهید_ابراهیم_هادی
@shahidanbabak_mostafa🕊
#شهیدانه
میگفت :
اگھاینگوشےباعثمیشھگنـٰاهڪنۍ، بزارشڪناردنبالِجھادفرهنگےامنبـآش!✋🏼
حرفِشهیدابراهیمهادییادتباشـھ
کهمیفرمودن:
تاخودتُدرستنڪنۍ
نمیتونـےبقیـھروهمدرستڪنۍ💔
#شهید_ابراهیم_هادی
بـھخودمونبیاییمرفقا🥀
@shahidanbabak_mostafa🕊
-
ابراهیم طوری برخورد میکرد کھ گویی از
تمامِ رفاهیات دنیایی برخوردار است .
گذرانِ زندگی برایِ او که یتیم بزرگ شده
سخت بود اما با کاردربازار، درآمد لازم را
برایِ خودش کسب کرد !
ابراهیم پولِ خودش را هم برایِ دیگران
هزینھ میکرد ؛ نھ موقعیت هایِ ویژه او
راذوق زده میکردُ نھ از دست دادنِ
موقعیت ها او را ناراحت میکردهیچ
وقت لباس نو نمیپوشید ، میگفت:
هرزمان تمامِ مردم توان پوشیدنِ
لباس نوُ زیبا داشتند، من هم میپوشم🌿🌸
#شهید_ابراهیم_هادی
#هادیِدلها
#شهیدانه
@shahidanbabak_mostafa🕊
•🌿
خدای ابراهیم ، وقتی کھ او در جرگه
بندگان با ایمان وارد شد امتحان های
بسیاری برایش ایجاد کرد . ! ابراهیم
امتحانهایزیادیراپشتِسرگذاشت .
امتحان قدرت ، زیبایی ، امتحان تکبر
و.. ولی همه آنها را با موفقیت پشت
سرگذاشت ! همه ما اینگونهایم ..
چقدر از امتحاناتخدا سربلند بیرون
آمدهایم؟
#شهید_ابراهیم_هادی
@shahidanbabak_mostafa🕊
این را هرگز فراموش نکنید
تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم،
جامعه ساخته نمی شود.🌿
#شهید_ابراهیم_هادی
@shahidanbabak_mostafa🕊
کلامشهید؛
حواست بھ دوتا چیز باشه :
نمازِ اول وقتت ..!
جلوۍ چشمتو بگیری ..!
انشاءاللھ بقیهاش هم درست میشه😉
#شهید_ابراهیم_هادی
@shahidanbabak_mostafa🕊
تقريباً مهمات ما تمام شده بود...
ابراهيم هادی بچه هاي بي رمق کانال را در گوشه اي جمع کرد و برايشان صحبت كرد :
بچه ها غصه نخوريد، حالا كه مردانه تصميم گرفتيد و ايستاديد، اگر همه هم شهيد شويم، تنها نيستيم.
مطمئن باشيد مادرمان حضرت_زهرا (س) مي آيد و به ما سر ميزند.
بغض بچه ها ترکيد. صداي هقهق شان هم هي کانال را پر کرده بود. به پهناي صورت اشک می ريختند.
ابراهيم ادامه داد : «غصه نخوريد. اگر در غربت هم شهيد شويم، مادرمان ما را تنها نميگذارد! »
#شهید_ابراهیم_هادی🍀
@shahidanbabak_mostafa🕊