eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🌸🍃 #سݪام_بر_شھـــــدا [•صبـــــح است بیـــــا پـــــرواز ڪنیم•] [•دروازه دل بدوســــتی بــــــاز ڪنیم•] [•دیروز ڪہ رفت، رفتہ را غم نخوریم•] [•یڪ روز دڪَر را با شوق آغاز ڪنیم•] 🔻یادمان باشد امروز از دم صبح جور دیگر باشیم... #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{ســـــردار والامقام #شهید_منصـــــور_عابـــــدی🕊🌹}•° #فـــــرازےازوصیتنـــــامہ 🔹 امام هشتم علی بن موسی الرّضا(ع) می فرمایند: 《ایمان بر چهار پایه استوار است: توکّل بر خدا، تفویض و واگذاری به خدا، تسلیم امر و فرمان خدابودن و خشنودی به خواست خدا》 (تحت العقول، ص۵۲۳) 🔻بنابراین توکّل به خدا داشته باشید و هرگز نهراسید و بیم و ترس از شرارت‌های اجانب و شیطان‌ها به خود راه ندهید و همیشه خدا را وکیل خود بدانید و توکّل به او بکنید و مبارزه را با شور و حال بیشتر ادامه بدهید تا رفع فتنه در عالم. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 🌸 #زندگینـــــامہ 🔸شهید صادق محمدی در سال ۱۳۶۴ در شهرستان آبدانان در خانواده مذهبی و نسبتاً ضعیف دیده به جهان گشود. دارای مدرک تحصیلی سوم متوسطه که به شغل تخریبچی کارگاه پاکسازی مین و با همکاری با شرکت‌های مین زدایی رو آورد تا اینکه سرانجام در حین انجام کار در منطقه چم هندی دهلران به دلیل برخورد با مین بشدت مجروح و در بیست و یکم مهرماه ۱۳۹۰ بر اثر جراحات ناشی از انفجار مین پس از انتقال به بیمارستان به دیدار حق شتافت. °•{تخریبچی، مین زدا #شهید_صــــادق_محمـــــدی🕊🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_دوم چیزے نمونده بود ڪه از راه برس
✨﷽✨ ════════ ✾💙✾💙✾ سر جام نشستہ بودم و تکون نمیخوردم سجادے وایساده بود منتظر من که راه و بهش نشون بدم اما من هنوز نشستہ بودم باورم نمیشد😳 سجادے دانشجویے ک همیشہ سرسنگین و سر بہ زیر بود اومده باشہ خواستگارے من 😳 من دانشجوے عمران بودم🌆 اونم دانشجوے برق چند تا از کلاس‌هامون با هم بود همیشہ فکر میکردم🤔 از من بدش میاد تو راهرو دانشگاه تا منو میدید راهشو کج میکرد منم ازش خوشم نمیومد، خیلے خودشو میگرفت.....😣 چند سرے هم اتفاقے صندلے هامون کنار هم افتاد که تا متوجہ شد جاشو عوض کرد😏 این کاراش حرصم میداد فکر میکرد کیه؟البتہ ناگفتہ نماند یکمے هم ازش میترسیدم جذبہے خاصے داشت😰 تو بسیج دانشگاه مسئول کاراے فرهنگے بود چند بار عصبانیتشو دیده بودم 😠 غرق در افکار خودم بودم که🤔 با صداے مامان به خودم اومدم🗣 اسمااااااء جان آقاے سجادے منتظر شما هستن از جام بلند شدم به هر زحمتے بود سعی کردم خونسردیم و حفظ کنم😑   مامان با تعجب نگام میکرد 😯 رفتم سمت اتاق بدون اینکہ تعارفش کنم و بگم از کدوم سمت باید بیاد 😕 اونم که خدا خیرش بده از جاش تکون نخورد سرشو انداختہ بود پایین دیگہ از اون جذبہ‌ے همیشگے خبرے نبود حتما داشت نقش بازے میکرد جلوے خوانوادم😅 حرصم گرفتہ بودم هم تو دانشگاه باید از دستش حرص میخوردم هم اینجا حسابے آبروم رفت پیش خوانوادش 😥 برگشتم و با صدایے که یکم حرص هم قاطیش بود گفتم 😣 آقاے سجادے بفرمایید از این ور🚶 انگار تازه به خودش اومده بود سرش و آورد بالا و گفت بله؟!🙄 بلہ بلہ معذرت میخواهم🙏 خندم گرفتہ بود از این جسارتم خوشم اومد 😂 رفتم سمت اتاق اونم پشت سر من داشت میومد 🚶🚶 در اتاق و باز کردم و تعارفش کردم که داخل اتاق بشہ... 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی ════════ ✾💙✾💙✾ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🍃🌸 ‌°•{عمـــــار انقـــــلاب #شهید_دکتر_حســن_آیـــــت🕊🌹}•° 🔴 #مروری_بر_فعالیتهای_سیاسی #شهید_آیت 🔹سید حسن آیت از جمله کسانی است که در اسلامی سازی قانون اساسی در همکاری با #شهید_بهشتی تلاش فراموان نمود. در این زمینه، تلاش روشنبینانه او در تدوین اصل #ولایت_فقیه به عنوان رکن رکین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نحوه گنجاندن آن در قانون، در خور توجه است. 🔹طرح نظریه تشکیل #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نیروی اسلامی دفاع از تمامیت ارضی کشور جهت جلوگیری از نفوذ بیش از پیش معاندین داخلی در جریانات نظامی انقلاب، از جمله فعالیت‌های نفاق ستیزانه اوست. 🔹شهید سید حسن آیت از نادر شخصیت‌هایی است که در مبارزه با اهل نقاق، سر از پا نمی‌شناخت و در این مسیر از هیچ باند و شخصیت منتفذ و قدرتمندی هراس نداشت. 🔹اقدامات افشاگرانه او علیه جریان بنی‌صدر و ایستادگی‌های پایمردانه او علیه برخی جریانات معاند در مجلس شاهدی بر این مدعاست. 🔹آیت شخصیتی است که قدر و ارزش او را تنها جبهه نفاق به خوبی فهمید، چرا که با ضرب ۶۰ گلوله و نیز حذف نام او از تاریخ انقلاب که در ادامه‌ی حذف فیزیکی او صورت گرفت، مانع بزرگی را از سر راه خود برداشت تا مبادا حادثه‌ای چون عزل بنی‌صدر که خارج از تٵثیر اظهارات انقلابی شهید آیت در مجلس نبود برای دیگر اعضایش نیز رخ دهد. 🔻آری، حقیقت مسئله تنها این است که 《 #آیـــــت، آیت است نه نام کوچه و خیابان...》 ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از روزانه
°•|🍃🌸 ●•/مےنویسم به رنگ خون کمیـــل/•● ●•/عشـــــق را عاشقــــان فهمیدند/•● ●•/چون رسند بر زمین جاسوسان/•● ●•/با خـــــداشان عهــــــد مےبندند/•● ◽️چقدر زیباتر می‌شود امروز بـــــا گـــــلِ لبخنـــــدهای تـــــو و برایم همیشـــــه خواهد ماند لبخنـــدی که تکرار نخواهد شد °•{تڪاور 🕊🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
°•|🍃🌸 #کلام_ناب 🔴 مقام معظم رهبـــــری در دیدار با خانواده #شهدای_مدافع_حرم_ارتش ▫️این شهـــــدا ن
°•|🍃🌸 #کلام_ناب 🔴 رهبر انقلاب در دیدار مدیران سازمان صدا و سیما ▫️هدف اصلی جنـــــگ نـــــرم دشمنان، استحاله جمهوری اسلامی ایران و تغییر باطن و سیـرت، با حفظ صورت و ظاهر آن است. #حضرت_آقا #اَللّهُمَّ‌_احْفِظْ‌_قٰائِدَنا_الاِمٰام_خٰامِنه‌ایٖ #جانمان_فدای_رهبرمان_سیدعلی💚 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
5b92bf410038b77c9866866c_-5380173842455284236.mp3
4.57M
🎧🎧🎧 #فایل_صوتی 📝‌《 #وصیتنامه #شهید_محسن_حججی》 🎙با نوای حاج #میثم_مطیعی 🔻 #حججی_حجت_خدا #پیـشنهاد_ویــژه_دانـــلود💯 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #برگـــــےازخاطراٺـــــ #شهیــــد_داوود_عابـــــدی🕊🌹 🔴 #شهادتی_شبیه_شهادت_مادر 🔸داود عابدی، خيلی دوست‌ داشت‌ مثل‌ حضرت‌ زهرا(س‌) شهيد بشه؛ هميشه‌ اين‌ را می‌گفت‌. 🔸صبح‌ روز عمليات‌ بدر، در مسيری كه‌ دوشكاهای دشمن‌ بدجوری شليک می‌كردند، داود را ديدم‌ كه‌ چهارزانو روی زمين‌ نشسته‌‌. كلاه‌ مشکی‌ای روی سر، موهای كوتاهش‌ را پوشانده‌ بود و ريش‌ انبوه‌ و مشكی‌اش‌ همچنان‌ زيبا می‌نمود. چفیه‌ی سفيدی به‌ دور كمر بسته‌ بود. 🔸جلو كه‌ رفتم،‌ ديدم‌ گلوله‌ای از پهلوی چپ‌ او وارد و از پهلوی راستش‌ خارج‌ شده‌، خون ‌داشت‌ بيرون‌ می‌زد، اما داود خونسرد نشسته‌ بود. انگشتان‌ دست‌هايش‌ را درهم پيچيده‌ بود و فشار می‌داد. خيلی به‌خودش‌ فشار می‌آورد. 🔸در همان‌ حال‌ نشسته‌، با صدايی گرفته‌ و سخت، زمزمه‌ای به‌ گوشم‌ رسيد. داود بود كه‌ می‌خواند: 《ذكــــر دل‌ بُوَد يا علی مدد بی حدّ و عدد يا علی مدد》 اين‌ را كه‌ به‌ پايان‌ رساند، آرام‌ با صورت‌ بر زمين‌ افتاد و به‌ #شهادت‌ رسيد. 🔸همان‌گونه‌ كه‌ خودش‌ دوست‌ داشت، با عشق‌ به‌ حضرت‌ زهرا(س‌) و حضرت ‌علی(ع‌). #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #بر_بال_سخن 🔸اگر عاشـــــق "خدا" شدے ... دوان دوان بســـوے فـــــدا شدن در راه معشـــــوقت خواهی دوید ... و این خاصیـــــت کســــانے است که در فڪر جـــــاودانہ‌ شدن‌اند ... °•{رفیـــــق شهیدم😊 #شهید_محمودرضا_بیضایی🕊🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. 👈میخوانیـــــم #دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩ 🔻دفاع مقدس🔻 #شهید_رمضانعلـــــی_بائیـــــان🌷 《ســـــالروز ولادت》 #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #شبتـــــان_بخیـــــر #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیـــــث_روز ⇧⇧ #سه‌شنبـــــہ ☀️ ۱۵ مــــــرداد ۱۳۹۸ 🌙 ۴ ذی‌الحجه ۱۴۴۰ 🌲 6 اوت 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یااَرْحَـــــم‌َالرّاحِمیـــــٖنْ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام سجـاد (ع) ▫️امام باقــــر (ع) ▫️امام صادق (ع) #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌸🍃 #سݪام_بر_شھـــــدا ◽️ایـــــل ما  ایل عجم‌هاست  که یک #کـــــودک ما ◽️جگـــــری  با جــگر شیر  بـــــرابـــــر دارد.... #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•|🍃🌸 °•{ســـــردار والامقام #شهید_مصطفی_ردانی‌پــور🕊🌹}•° 🔴 #معلـــــم_بی‌حجاب 🔸معلم جدید بی‌حجاب بود مصطفی تا دید سرش را انداخت پایین. خانم معلم آمد سراغش دستش را انداخت زیر چانه‌اش که "سرت را بالا بگیر ببینم." چشم هایش را بست و سرش را بالا آورد. 🔸از کلاس بیرون زد، تا وسطهای حیاط هنوز چشم‌هایش را باز نکرده بود. خونه که رسید گفت دیگه نمیخوام برم هنرستان. 🔸پرسیدند آخه برای چی؟؟؟ مصطفی گفت: معلم‌ها بی‌حجابن، انگار هیچی براشون مهم نیست، میخوام برم قم؛ حوزه. 🔻چشماتو از حرام ببندی... خدا خوشگل خوشگلا رو بهت نشون میده؛ امتحان کن... ●فرمانده قرارگاه فتح ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #برگـــــےازخاطراتـــــ 🔹هم قد گلوله توپ بود، گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟ 🔸گفت: با التماس! 🔹گفتم: چه جوری گلوله رو بلند می‌کنی میاری؟ 🔸گفت: با التماس! 🔹به شوخی گفتم می‌دونی آدم چه جوری شهید میشه؟ 🔸لبخندی زد و گفت: با التماس! 🔻وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن، فهمیدم چقدر التماس کرده !!! ▫️ای شهیـــــد! گذشتی از روزهای خوش نوجوانی‌ات؛ دعا کن برایم که این جوانی، مرا به بازی نگیرد... #التماس_دعای_شهادت ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_سوم سر جام نشستہ بودم و تکون نمیخ
✨﷽✨ ════════ ✾💙✾💙✾ وارد اتاق شد 😥 سرشو چرخوند تا دور تا دور اتاقو ببینہ محو تماشاے عکسایے بود کـہ رو دیوار اتاقم بود😯 عکس چند تا از شهدا که خودم کشیده بودم و به دیوار زده بودم دستم و گذاشتہ بودم زیر چونم و نگاهش میکردم😊 عجب آدم عجیبیہ  ایـن کارا ینی چے😑 نگاهش افتاد به یکے از عکسا چشماشو ریز کرد بیینہ عکس کیہ رفت نزدیک‌تر اما بازم متوجہ نشد ☹️ سرشو برگردوند طرفم خودمو جم و جور کردم بی هیچ مقدمہ‌ای گفت این عکس کیہ چهرش واضح نیست متوجہ نمیشم🤔 چقدر پررو هیچے نشده پسر خالہ شد اومده با من آشنا بشہ یا با اتاقـم❓😠 ابروهامو دادم بالا و با یہ لحن کنایہ آمیزے گفتم ببخشید آقاے سجادے مثل اینڪہ کاملاً فراموش کردید براے چے اومدیم اتاق😏 بنده خدا خجالت کشید 🙈 تازه به خودش اومد و با شرمندگے گفت معذرت میخوام خانم محمدے عکس شهدا منو از خود بیخود کرد بی ادبے منو ببخشید 🙏 با دست به صندلے اشاره کردم و گفتم خواهش میکنم بفرمایید😊 زیر لب تشکرے کرد و نشست منم رو صندلے رو بروییش نشستم 😄 سرش و انداخت پاییـن و با تسبیحش بازے میکرد 😔 دکمہ‌هاے پیرهنش و تا آخر بستہ بود عرق کرده بود و رنگ چهرش عوض شده بود😓 احساس کردم داره خفہ میشہ دلم براش سوخت گفتم اون عکس یہ شهید گمنامہ چون چهره‌اے ازش نداشتم به شکل یک مرد جوون که صورتش مشخص نیست کشیدم😕 سرشو آورد بالا لبخندے زد و گفت حتما عکس همون شهید گمنامیہ ک هر پنج‌شنبہ میرید سر مزارش😶 با تعجب نگاش کردم بله❓شما از کجا میدونید؟😱 راستش منم هر... در اتاق بہ صدا در اومد ... 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی ════════ ✾💙✾💙✾ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🍃🌸 °•{مدافــــع حــــرم #شهید_سیدمجتبی_ابوالقاسمی🌹}•° #برگـــــےازخاطراتـــــ 🔹ماه رمضان بود و سید توی خانه‌شان تنها بود، چندین بار برای افطار دعوتش کردم، اما نمی‌پذیرفت. می‌گفت: «خواهرمم هی زنگ می‌زنه میگه برا افطار بیا، اما من نمیرم!» بعد با خنده می‌گفت: «اینجا همه چی هست! گرسنه نمی‌مونم! نگران نباش!» 🔹یکبار بالاخره از زیر زبانش کشیدم که افطار چه می‌خورد. گفت: «نون و ماست یا نون و پنیر و انگور!» گفتم: «پس هی میگی همه چی هست، همه چی هست، این بود همه چی؟! نون و ماست؟!» 🔹خندید و گفت:《مگه قرار نیست حال و روز فقرا رو بفهمیم؟!》حرفی برای گفتن نداشتم. راوی 👈 دوست شهید 🔻فرمانده گردان بیت المقدس و شاعر و مداح اهلبیت (ع) °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
🔷🔹🔹 🔺 #پوستـــــرشهـــــدایی #شماره⇦۱۹ 👈 تصویـــــر بـاز شـود ⇧⇧⇧ ■|نگاهے ڪہ با خلق نامهربان
🔷🔹🔹 🔺 #پوستـــــرشهـــــدایی #شماره⇦۲۰ 👈 تصویـــــر بـاز شـود ⇧⇧⇧ •\هر ڪھ خـــــدا را •\بیش از خود دوستــــ❤️ بدارد •\بے‌شـــــڪ #شهیـــــد خواهـــــد شد ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{ســـــردار والامقام #شهید_فتـــــح‌الله_نظـــــری🕊🌹}•° #فرازےازوصیتنـــــامہ ◽️ #شهيـــــد نمى‌ميرد، #شهيـــــد زنده و جاويد است و در بالاترين و والاترين درجه در جايى كه چشم ما آن را نمى‌بيند و در جايى كه ما فكر آن هم نمى‌كنيم به زندگى خود ادامه مى‌دهد. ◽️خداوند هر كس را كه خالص شده باشد و آنگونه باشد كه خدا مى‌خواهد بهترين كارى براى او مى تواند انجام دهد اين است كه او را #شهيد كند، يعنى شاهد بر تمامى جهان قرار دهد. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{سرلشکر خلبـــــان #شهید_عبـــــاس_بابایـــــی🕊🌹}•° 🔴 حضرت #آیت‌الله_خامنـــــه‌ای در توصیـــــف شهید عباس بابایـــــی‌⇩↯⇩ 《در میان رزمندگان، شهید بابایی یك انسان بزرگ و یك چهره‌ ماندگار و فراموش نشدنی است》 🔘➼‌┅══┅┅───┄ #فـــــرازےازوصیتنـــــامہ ◽️در این دنیا فقط پاكـــــی، صداقـــت، ایمان، محبت به مردم، جان دادن در راه وطن و عبادت باقی می‌ماند ... ◽️همیشـه بخاطرت این كلمـــات بسیار شیــرین و پر ارزش را بسپـــار؛ كسی كه به پـــــدر و مـــــادرش احتــــرام بگذارد، یعنی طوری با آنها رفتار كند كه رضـایت آنها را جلب نماید، همیشه پیش خداونـد عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود.  🔻معاون عملیاتی نیروی هوایی ارتش ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #بــرگـےازخــاطــراتــــ #شهید_مصطفی_شعبـــــانی🕊🌹 ▫️با هم خیلی رفیق بودیم؛ تو عملیات والفجر ۸ شهیـــد شد. یه شب به خوابم اومد و دو تا توصیه ڪرد: 1⃣ گناه نڪنید ... 2⃣ اگر گناه ڪردید سریع توبه ڪنید. #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. 👈میخوانیـــــم #دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩ 🔻سردار دفاع مقدس🔻 #شهید_محســــن_دین‌شعـــــاری🌷 《ســـــالروز شهـــــادت》 ● فرمانده واحد تخریب لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #شبتـــــان_بخیـــــر #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
⇧⇧ ☀️ ۱۶ مـــــــرداد ۱۳۹۸ 🌙 ۵ ذی‌الحجه ۱۴۴۰ 🌲 7 اوت 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام ڪاظم (ع) ▫️امام رضــــا (ع) ▫️امام جــواد ‌(ع) ▫️امام هــادی ‌‌(ع) ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌸🍃 #سݪام_بر_شھـــــدا صبحے ڪه با سلام شما آۼاز مے‌شود؛ صد پنجره به باغ غزڸ باز مے‌شود #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{مدافع حرم #شهید_مرتضی_حسین‌پور🕊🌹}•° #برگـــــےازخاطراتـــــ 🌿اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا میکرد، می‌دیدم که بعد نماز از خدا طلب شهادت می‌کند. 🌿 نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند، نماز شبش ترک نمیشد، دیگر تحمل نکردم؛ یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم، به او گفتم: تو این خونه حق نداری نماز شب بخونی، #شهید می شی! 🌿 حتی جلوی نماز اول وقت او را میگرفتم! اما چیزی نمی‌گفت. دیگر هم نماز شب نخواند! پرسیدم: چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟ خندید و گفت: کاری و که باعث ناراحتی تو بشه تو این خونه انجام نمیدم، رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره، اینجوری امام زمان هم راضی‌تره.  🌿 بعد از مدتی برای #شهادت هم دعا نمی‌کرد، پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟  گفت: چرا. ولی براش دعا نمیکنم! چون خود خدا باید عاشقم بشه تا به شهادت برسم. 🌿 گفتم: حالا اگه تو جوونی عاشقت بشه چیکار کنیم؟؟ لبخندی زد و گفت: مگه عشق پیر و جوون میشناسه؟! راوی 👈 همسر شهید ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #دلنوشتـــــہ ♡ دامنشـــ بوے بهشٺـــ🌼ــــ میداد و گرد معرفٺـــ بہ رویشــــ ♡ [•پســـــرے را در آغوشِــــــ ️•] [•خود جــــــورے ٺربیٺــــــ •] ڪرد ڪہ از [•فرشـــــ بہ عرشــــــ رسید•] #صبوری_دل_مادران_شهدا_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_چهارم وارد اتاق شد 😥 سرشو چرخوند
✨﷽✨ ════════ ✾💙✾💙✾ در اتاق به صدا در اومد... مامان بود... اسماء جان❓ ساعت و نگاه کردم اصلا حواسمون بہ ساعت نبود یڪ ساعت گذشتہ بود 😱 بلند شدم و درو اتاق و باز کردم😕 جانم مامان😑 حالتون خوبہ عزیزم آقاے سجادے خوب هستید چیزے احتیاج ندارید 🙄 از جاش بلند شد و خجالت زده گفت 🙈 بلہ بلہ خیلے ممنون دیگہ داشتیم میومدیم بیرون🙊 ایـن و گفت و از اتاق رفت بیرون🚶 به مامان یه نگاهے کردم و تو دلم گفتم اخہ الان وقت اومدن بود❓😖 چرا اونطورے نگاه میکنے اسماء❓😐 هیچے آخہ حرفامون تموم نشده بود 😔 نه به ایـن کہ قبول نمیکردے بیان نه به ایـن که دلت نمیخواد برن😏 اخمے کردم و گفتم واااااا مامان من کے گفتم...☹️ صداے یا اللہ مهمونارو شنیدیم 😣 رفتیم تا بدرقشون کنیم 🏃 مادر سجادے صورتمو بوسید و گفت چی شد عروس گلم پسندیدے پسر مارو😊 با تعجب نگاهش کردم 😳 نمیدونستم چی باید بگم 🙈 که مامان به دادم رسید حاج خانم با یہ بار حرف زدن که نمیشہ انشااللہ چند بار همو ببینن حرف بزنـن بعد☺️ سجادے سرشو انداختہ بود پاییـن 😔 اصـلا انگار آدم دیگہ‌اے شده بود قــرار شد که ما بهشون خبر بدیم که دفہ‌ے بعد کے بیان🤔 بعد از رفتنشون نفس راحتے کشیدم و رفتم سمت اتاق که بوے گل یاس و احساس کردم🌾 نگاهم افتاد به دستہ گلے که با گل یاس سفید و رز قرمز تزئین شده بود 💐 عجب سلیقہ‌اے من و باش دستہ گل شب خواستگاریمم ندیده بودم...😢 شب سختے بود انقد خستہ بودم که حتے به اتفاقات پیش اومده فکر نکردم و خوابیدم😴 صبح که داشتم میرفتم دانشگاه🛣 خدا خدا میکردم امروز کلاسے که با هم داشتیم کنسل بشہ یا اینکہ نیاد نمیتونستم باهاش رو در رو بشم 😅 داشتم وارد دانشگاه میشدم ک یہ نفر صدام کرد سجادے بود بدنم یخ کرد 😰 فقط تو خونہ خودمون شیر بودم خانم محمدی......❓ سرمو برگردوندم 😳 ازم فاصلہ داشت دویید طرفم🏃 نفس راحتے کشید. 😥 سرشو انداخت پاییـݧ و گفت 😞 سلام خانم محمدے صبحتوݧ بخیر 😊 موقعے که باهام حرف میزد سرش  پاییـݧ بود اصـݧ فک نکنم تاحالا چهره‌ے منو دیده باشہ پس چطورے اومده خواستگارے الله و اعلم😶 _سلام صبح شما هم بخیر ایـݧ و گفتم و برگشتم که به راهم ادامہ بدم 🚶 صدام کرد ببخشید خانم محمدے صبر کنید 😑 میخواستم حرف ناتموم دیشب و تموم کنم راستش...من...😑 انقد لفتش داد کہ دوستش از راه رسید (آقای محسنی) پسر پر شر و شور دانشگاه، رفیق صمیمیے سجادے بود اما هر چے سجادے آروم و سر بہ زیر بود محسنی شیطون و حاضر جواب اما در کل پسر خوبے بود رو کرد سمت مـݧ و گفت بہ بہ خانم محمدے روزتون بخیر سجادے چشم غره‌اے براش رفت😠 و از مـݧ عذرخواهے کرد و دست محسنے و گرفت و رفت🚶 خلاصہ که تو دلم کلے به سجادے بدو بیراه گفتم😖 اوݧ از مراسم خواستگارے دیشب که تشریف آورده بود واسہ بازدید از اتاق اینم از الان ☹️ داشتم زیر لب غر میزدم ک دوستم مریم اومد سمتم و گفت بہ بہ  عروس خانم چیه چرا باز دارے غر غر میکنے مثل پیر زنها❓😆 اخمے بهش کردم 😠گفتم علیک سلام بیا بریم بابا کلاسموݧ دیر شد😣 خندید و گفت: اوه اوه اینطور که معلومه دیشب یه اتفاقاتی افتاده. 😂 یارو کچل بود❓زشت بود❓ نکنه چایے رو ریختی رو بنده خدا❓بگو مـݧ طاقت شنیدنشو دارم😂 دستشو گرفتم و گفتم بیا کم حرف بزن تو حالا حالاها احتیاج داری به ایـݧ فکر. تازه اول جوونیتہ 😜 تو راه کلاس قضیہ دیشب و تعریف کردم اونم مثل مـݧ جا خورد 😳 تو کلاس یه نگاه به من میکرد یہ نگاه به سجادے بعد میزد زیر خنده. 😂😂 نفهمیدم کلاس چطورے تموم شد کلا تو فکر دیشب و سجادے و....بودم خدا بگم چیکارت کنه مارو از درس و زندگے انداختے....😒 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی ════════ ✾💙✾💙✾ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🍃🌸 °•{مدافـــــع حـــــرم و جانبـــــاز دفاع مقدس #شهید_حاج‌محمد_شالیــکار🕊🌹}•° #برگـــــےازخاطـــــراتـــــ 🔹قبل از عملیات کربلای ۴ بود که شهید محمدعلی معصومیان به من گفت: «محمد، دیشب خواب دیدم با هم رفتیم کربلا و من سمت راست ضریح امام حسین(ع)، اما تو کنار درگاه ورودی ایستادی و داخل نیامدی!» 🔹نگاهی به هم کردیم، عمیق و پر معنا! گفتم: «محمدعلی جان، تعبیر آن خواب شهادت توست و مجروح شدن من، که همین هم شد.» 🔹در عملیات کربلای ۴ بود که محمدعلی معصومیان به شهادت رسید و من هم مجروح شدم. 🔹«محمد شالیکار» از همرزمان سردار شهید حاج «حسین بصیر» و سردار «علی اصغر بصیر» در دوران دفاع مقدس بود؛ وی که از ناحیه سر در جنگ هشت ساله دچار جانبازی شده بود، بعنوان یکی از نیروهای داوطلب مدافع حرم به کشور سوریه سفر کرد که در نبرد با تروریست‌های تکفیری مجروح شد. وی که از ناحیه کتف و ریه دچار آسیب جدی شده بود، سرانجام پس از مجاهدت‌های فراوان در بیست‌و سوم آذر سال ۱۳۹۴، به یاران شهیدش پیوست. °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯