﷽
#حدیـــــث_روز ⇧⇧
#پنجشنبـــــہ
☀️ ۲۵ مهــــــر ۱۳۹۸
🌙 ۱۸ صفـــــر ۱۴۴۱
🌲 17 اکتبـــــر 2019
📿 ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #لااِلهَاِلااللّهُالْمَلِكُالْحَـــقّالْمُبیـــنْ 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️امام حســن عسڪری (ع)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#مدافع_حرم
#شهید_مجید_صانعی
🔺رییس کمیته بازرسی هیأت ورزشهای رزمی استان همدان
🔺بنیانگذار و نماینده رسمی سبک نینجوتسو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
🔴 #عکس_امام_خمینی_کو؟!
▫️یه روز که شهید حاجمجید اومده بود خونه ما و داشتیم در مورد یک سری مسابقات ورزشی برنامهریزی میکردیم؛ چشمش به عکس #امام_خامنهای افتاد که روی دیوار بود با حالت ناراحتی ازم پرسید که چرا فقط عکس امام خامنهای رو گذاشتی پس عکس امام خمینی کو؟ من بهشون گفتم که فقط عکس امام خامنهای رو داشتم.
▫️شهید بزرگوار برام توضیح داد که منظورش چی بود ازین حرف، گفت اگه ما فقط از عکس امام خامنهای استفاده کنیم به تنهایی، اونایی که کینهای نسبت به انقلاب توی دلشون هست، پیش خودشون گمان میکنن که ما فقط به شخص وابسته هستیم و چون دیگه امام خمینی از دنیا رفتن ما با راه امام کاری نداریم و با جابجا شدن رهبری ما هم راهمون رو عوض میکنیم.
▫️ولی اگه از عکس دوتا بزرگوار باهم استفاده کنیم معلوم میشه که هم شخص رهبری برامون مهمه هم راه و روش ولیفقیه که از امام خمینی شروع شده.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#مدافع_حرم
#شهید_مجتبی_کرمی
🔺گردان ۱۵۴ تکاور حضرت علی اکبر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
◽️شب عملیات، مجتبی بر ساعد دست خود اسم مبارک حضرت رقیه(س) را با حنا مینویسد و همان میشود که روز بعد مصادف با سوم محرم الحرام به نام شب حضرت رقیه(س) به درجه رفیع شهادت نایل میشود این در حالی است که ریحانه او نیز دختری سه ساله است.
#فرازی_از_وصیتنامه
◽️به دختر سه سالهام ریحانه جان بگویید که دوستش داشته و دارم ولی دفاع از حرم حضرت زینب (س) و دردانه سه ساله امام حسین (ع) واجب بود. خیلی دوست داشتم که دخترم ریحانه حافظ قرآن شود. اگر امکان داشت برایش محیا کنید.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_چهاردهم فکرم عجیب درگیر بود آقای محمدی ر
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_مجنون_من_کجایی؟
══🍃💚🍃══════
#قسمت_پانزدهم
رواے 👈 سیدمجتبے حسینے
وقتی وارد هئیت شدم دیدم خواهر رضا (محمدی) داره با خانم جمالی حرف میزنه
یا امام حسین خودت کمکم کن🍃
بعد نیم ساعت رضا با چهرهای که توش ناراحتی موج میزد😔 وارد حسینه شد
شنیدم عباس یکی از دوستامون بهش میگه : حتما قسمت نبود
آقا مخلصتم خخخخ🙈🙈
یعنی خانم جمالی گفته نه😳
شب که رفتم خونه بعد از شام رفتم مزار شهدا🌷 قصدم مزار شهید خودم هاشم صمدی بود اما قلبم و پاهام منو به سوی مزار شهیدِ خانم جمالی برد
«ابوالفضل ململی»
گوشیم و از جیبم درآوردم و روی مداحی🎙 سپر حامد زمانی پِلی کردم
آقا ابوالفضل به خدا عشقم پاکه
واقعا واسه ازدواج💞 میخامش
تو مرام ما بچه هئیتیها نیست بی دلیل با نامحرم هم صحبت بشیم
کمک کن
بعد از یه ربع به سمت مزار پدر خانم جمالی راه افتادم
شهید محمد جمالی🌷
سلام حاج آقا
فردا مادرم زنگ میزنه☎️ منزلتون برای امرخیر، اما قبلش میخواستم دخترخانمتون و از شما خواستگاری کنم
تا ساعت ۱۲شب مزار شهدا🌷 بودم
وارد خونه شدم فهمیدم همه خوابن😴😴
دیروز صبح بعد از ماجرای سلام و علیک محمدی با خانم جمالی به هزار و یک مصیبت تونستم به خواهرم بگم
که برای ازدواج💞 به خواهر حسین فکر میکنم
زنگ بزنن خونشون
زمانی که داشتم با خواهرم حرف میزدم فکر کنم از خجالت😥😰 ده بار مردم و زنده شدم
آخرسرم خواهرم گفت حتما به مامان میگه
امروز سر شام مامان یهو گفت مجتبی جان فردا زنگ میزنم☎️ خونه خانم جمالی اینا
غذا پرید تو گلوم😮
از خجالت پیش پدرم آب شدم
بعد از شام واقعا روم نمیشد تو خونه بمونم😥
هم اینکه دلم آرامش میخواست
برای همین راهی مزار شهدا🌷 شدم
الانم که ساعت یک نصف شبه واقعا خوابم نمیبره😔
پاشدم وضو گرفتم زیارت عاشورا خوندم
بعدش حدود ساعت ۱:۳۰ بود قامت برای نماز شب بستم🍃
ساعت ۲:۴۵ دقیقه است بخوابم که صبح باید بریم معراج الشهدا رو سیاه پوش کنیم
باید حتما با خانم جمالی هم صحبت کنم
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ بانو............ش
══🍃💚🍃══════
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
🆔 @Zahrahp
http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🌿🌹
#سردار
#مدافع_حرم
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فرازی_از_وصیتنامه
◽️دوستان عزیز شما را قسم به خدا که راه امام حسین (ع) را که راه عاقبت بخیری و مهمترین کار است را ادامه دهید.
◽️حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت بخیری در همین راه است و همیشه یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارید چون شهدا همیشه زندهاند.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#هادی_دلها
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#سیره_شهید
◾️در ايام #اربعين خانه نجف را برای اسكان زائرين آماده میكرد و خودش مشغول پخت و پز و پذيرایی از زائران #اباعبداللهالحسين (علیه السلام) میشد.
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان..
👈میخوانیـــــم
#دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩
🔻مدافع حرم🔻
#شهید_حسن_احمدی🌷
《سالروز شهادت》
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨
#شبتـــــان_حسینی
#عاقبتتان_شهدایی
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیث_روز ⇧⇧
#جمعـــــہ
☀️ ۲۶ مهــــــر ۱۳۹۸
🌙 ۱۹ صفـــــر ۱۴۴۱
🌲 18 اکتبـــــر 2019
📿 ذڪــــــر روز ⇩⇩
#اَللَّهُـمَّصَلِّعَلیمُحَمَّـدٍﷺوَآلِمُحَمـَّدﷺ
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️حضرت بقیةالله الاعظم (عجلالله تعالی فرجه الشریف)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#سلام_بر_شهدا
موڪب بہ موڪب
میرسیم از راه
لڪ لبیڪ یا اباعبدالله ...
دیروز #شهدا
در شوق زیارت ڪربلا بودند ...
و امروز #ما
در انتـظار #نیابت از شهدا ...
#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
#ســــــلامــ
#صبحتون_حسینـی
#رزقتـــــون_کربلایــــی
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#مدافع_حرم
#شهید_نادر_حمید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فرازی_از_وصیتنامه
🔴شهیدی که عکس و نوشته اعلامیه شهادتش را انتخاب کرد
◽️شهید نادر حمید در وصیتنامهای که از خود بر جای گذاشته، نوشته است: خط ولایت فقیه را بگیرید که نجات در آن است.
◽️اگر لایق شهادت شدم و بنا شد تصویری از من منتشر کنید این عکس را منتشر کنید و این جمله را کنار تصویرم بنویسید:
《یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی. (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر)》
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_پانزدهم رواے 👈 سیدمجتبے حسینے وقتی وار
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_مجنون_من_کجایی؟
══🍃💚🍃══════
#قسمت_شانزدهم
راوے👈رقیه
حسین: بچهها حاضرید؟
بریم؟
من و حسنا: بله
نزدیکهای معراج الشهدا بودیم
که گوشیم زنگ خورد
فرحناز بود
-الو
فرحناز: سلام علیکم خواهر جمالی کجای خانم؟
-مرگ نزدیکیم
فرحناز: خیلی ممنون از محبتت
همزمان با قطع کردن مکالمه، گوشی حسین زنگ خورد
چشم حاجی
تا یه ربع دیگه ناحیهام
یاعلی
بچه ها من شمارو میرسونم معراج، خودم باید برم ناحیه
حسنا: حسین خبری شده؟ اعزامی ؟😢😢😢
حسین : نمیدونم خانم
حسنا طفلک ناراحت آروم گرفت
حسین داداش مارو دم در معراج پیاده کرد
خودش رفت ناحیه
وارد حیاط معراج الشهدا شدم
دوستای صیمیم تو حیاط بودند
پانداهای من (فرحناز، مطهره، محدثه)
من عاشق عروسک پاندام 🐼🐻
یادش بخیر یه بار چه غوغایی کردم سر این عروسک خرس
خخخخخ
داشتیم معراج کار میکردیم
که مطهره با یه خرس وارد شد،
منم که هیجانی 😂😂😂
جیغ جیغی گذاشته بودم
که نگو
آخر سرم یهو دیدیم حسین جان و آقای حسینی
هنگ رفتار من
برای همین هرکس دوست دارم یا بهش میگم پاندا یا کوفته
داشتم میرفتم سمت پانداهای خوشگلم
که صدای آقای حسینی مانع شد
آقای حسینی: خانم جمالی
-سلام بله
آقای حسینی: بابت رفتار دیروزم بازم عذز میخام
-دیگه مهم نیست
آقای حسینی: دلیلش تا عصر متوجه میشید
چشام گرد شد یعنی چی دلیلشو تا عصر میفهمم سرمو انداختم پایین و جوابشو دادم
-امیدوارم قانع کننده باشه
یاعلی
به بچه ها نزدیک شدم
فرحناز :رقیه پر
میبنم که دارم تک تکتون رو مزدوج میکنم
-فرحناز😳😳چی میگی؟
فرحناز: برادر حسینی باتو مزدوج میشه
-برو بابا
دیونه
فرحناز: اگه شد چی ؟
-اگه نشد چی؟
فرحناز اگه شد من برات یه انگشتر جدید میخرم
-شرط بندی؟😳😳😳
خاک عالم
فرحناز: نه خیرم
هدیه
حسنا: بچه ها بیاید میخایم کار شروع کنیم
سیه پوش شدن حسینه تا ساعت ۱ظهر طول کشید
آقای حسینی گفت ناهار میخرم همه بخورید بعد برید
دیگه تا ما برسیم خونه ساعت ۲/۲۵دقیقه شد
تا وارد خونه شدیم
مامان: رقیه برات خواستگار زنگ زده
-هان ؟
چی؟
خواستگار؟
مامان: بله خواستگار
تو ۱۹سالته دیگه باید ازدواج کنی
-مامان
من قصد ازدواج ندارم 😢😢
مامان: حداقل بپرس کیه
شاید نظرت عوض شد
-مگه فرقی هم داره
مامان:بله داره
-خوب کیه
مامان: سیدمجتبی حسینی
-😳😳حسینی
مامان: حالا داری؟
-اجازه بدید فکرام کنم با پدر مشورت کنم چشم
مامان: به حاج خانم گفت ۹شب زنگ بزنه
جواب بده
-چشم
تو هنگ بودم وای خدا مگه میشه ؟🙈
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ بانو............ش
══🍃💚🍃══════
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
🆔 @Zahrahp
http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286