﷽
#حدیث_روز ⇧⇧
#پنجشنبـــــہ
☀️ ۲۱ آذر ۱۳۹۸
🌙 ۱۵ ربیعالثانی ۱۴۴۱
🌲 12 دسامبــــر 2019
📿 ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #لااِلهَاِلااللّهُالْمَلِكُالْحَـــقّالْمُبیـــنْ 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️امام حســن عسڪری (ع)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#شهید_عبدالکریم_پرهیزگار
#مدافع_حرم
#ولادت : ۱۳۶۵/۵/۲۲
#محل_تولد : روستای کراده از توابع بخش خفر شهرستان جهرم
#شهادت : ۱۳۹۶/۹/۲۱
#محل_شهادت : بوکمال - سوریه
🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹
💢 #سیره_شهدا
◽️نمیدانم چرا فرزندم وصیتنامه ندارد؛ در حالیکه تمام فعالیتهای روزانه خود را داخل دفترچه مینوشت. شاید بیم آن داشته که به وسیله وصیتنامه، آوازه پیدا کند.
◽️او به شدت از دیده شدن حذر میکرد و تمام اعمالش را در گمنامی انجام میداد. شبانه کمکهای مالی خود را به نیازمندان میرساند، تا هیچکس متوجه او نشود.
◽️فرزندم همانطور که پیش از شهادت به یاری مردم میشتافت، اکنون نیز مشکلگشایی میکند و دست همگان را میگیرد.
#سالروز_شھادت
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#شهید_هادی_ثنایی_مقدم
#دانشآموز_13_ساله
🔴 عکس #شهیدی_که زینت بخش دیوار اتاق رهبری است
◽️آقا در بین صحبتهایش فرمود:
«تصویر شهیدی در اتاق من هست که بسیار زیباست و خیلی به آن علاقه دارم»
◽️وقتی پرسیدم متعلق به کدام شهید است؟ ایشان فرمود که نامش را نمیدانم سپس به آقا میثم، فرزندش گفت که برود و آن عکس را بیاورد.
◽️دقایقی بعد که صحبتها درباره عظمت شهدا گل انداخته بود، آقا گفت:
«حتما باید شما اون عکس رو ببینید.»
◽️سپس رو به میثم کرد و مجددا گفت: «شما برو اون عکس شهید رو از اتاق من بیار» که آقا میثم رفت و سرانجام عکس را آورد.
◽️کارت پستال کوچکی بود از شهیدی با بادگیر آبی، که بر زمین تفتیده شلمچه آرام گرفته بود.
◽️عکس را که آورد، آقا با احترام و ادب خاصی آن را به دست گرفت و رو به ما نشان داد، همان طور که آن را جلوی چشم ما گرفته بود، فرمود:
◽️«شما به چهره این شهید نگاه کنید، چقدر معصوم و زیباست ... الله اکبر ... من این را در اتاق خودم گذاشتهام و به آن خیلی علاقه دارم»
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_عشق_که_در_نمیزند 💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾ #قسمت_هفدهم ( ادامه داستان از زبان نازنین
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_عشق_که_در_نمیزند
💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾
#قسمت_هجدهم
( ادامه داستان از زبان علی)
دو تا بچهها رو برداشتم و به هیچ کسی اجازه نمیدادم بیاد خونه، فقط هر از گاهی مادرم میومد و زهرای ۴۰ روزه رو حمام میبرد.🛁
۴۰ روز از رفتنت میگذره نرجس کجا رفتی ببین با رفتنت زندگیمون شده جهنم😔 کار شب تا روز امیرطاها شده بهونه گرفتنت، زهراام که مادرشو میخواد کجایی ببینی زهرا شده کپی تو مگه نمیگفتی دوست دارم یه روز دختردار بشم👧 و مثل خودم بشه مگه نمیخواستی لباسهای گل گلی کوتاه تنش کنی.... پس چیشد کجا رفتی یعنی من اینقدر بد بودم که انقدر زود رفتی....😭😭
تقهای به در خورد فهمیدم مادره چندبار صدام کرد - علی علی مادر کجایی؟
این بچه غش کرد از گریه😭 معلومه حواست کجاست؟! بلند شدم رفتم سمت حال، مادر راست میگفت زهرا یه ریز گریه میکرد.امیر طاهاام که صبحی خالش با خودش بردش خونشون....
- مامان
- چه عجب بالاخره حرف زدی! جون مامان
ساکم و انداختم جلوش و و گفتم :
- دارم میرم
- کجا مادر⁉️
- همون جایی که تاحالا بودم این خونه بدون نرجس واسه من معنی نداره😢😢😢
-معلومه داری چی میگی؟ پس بچههات چی؟
- امانت پیش شما باشن....
همه چی رو برداشته بودم واسه آخرین بار آلبوم عروسیمون و برداشتم که متوجه نامهای✉️ شدم
نامه رو برداشتم. ساکمو رو دوشم انداختم و گفتم من دارم میرم،
مادر جون تو و این بچههام و بعد خدا به شما میسپارمشون.🍃
از خونه رفتم بیرون اول رفتم سر خاک نرجس اونجا نامه رو باز کردم و خوندم نوشته بود.:
به نام کسی که دوری رو آفرید تا قدر باهم بودن رو بدونیم.
سلام عزیزم نمیدونم این حرفا آخرین حرفای من به تو هست یا نه ولی بزار بگم حرفامو.
علی امروز سه روزه حتی صدات و نشنیدم گفته بودمت بدون تو طاقت نمیارم علی گفته بودم اگه یه تار مو از سرت کم بشه من نابود میشم. امروز امیرطاها میگه : ماما بابام کو ؟ کی میاد؟ جوابی نداشتم قانعش کنم! تو که میدونستی پسرت خیلی وابستته چرا رفتی. علی دوست دارم دخترمون که دنیا اومد فقط تو راه بی بی فاطمه زهرا ( س) بزرگش کنم دوست دارم خانوم بارش بیارم. دخترم باید عاشق اقا اباعبداا... باشه. علی امروز یه لباس صورتی خشگل واسش گرفتم پس کجایی تو بیای لباسهای بچتو ببینی علی؟ علی اگه من یه روزی نبودم مراقب بچههامون باش هم واسشون مادر باش و هم پدر. علی جات خیلی خالیه تو خونه کاش بتونم یبار دیگه ببینم...
یادت نره یه چیزیا!!!
که من عاشقتم عاشق تو و زندگیم. انشاءالله سالم برگردی🌼
اشک چشمام💧 نامه ملکهام رو خیس کرده بود. کجایی ملکه من بیا ببین برگشتم بیا
لباسهای خشکل دخترت و تنش کن... دیگه بدون تو موندنم فایده ندارد نرجسی منو ببخش ولی زندگیام بدون تو معنی نداره اومدم باهات خداحافظی کنم. دارم میرم سوریه نمیخوای مثل همیشه آب پشت سرم بریزی⁉️ بلند شو بزار یبار دیگه ببینمت من دارم میرم و دیگه بر نمیگردم. اخه به ذوق دیدن کی برگردم اگه تاحالا برمیگشتم به ذوق دیدن تو بوده. حالا که نیستی منم برنمیگردم منو ببخش میخوام برم و شهید🌷 بشم. طاقت دوری تو رو ندارم میخوام زودتر اون دنیا ببینمت. یه بوسه رو سنگ قبرش زدم و راه افتادم....🍃🍃
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ بانو shiva_f@
💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
🆔 @Zahrahp
http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🌿🌹
#پنجشنبههای_دلتنگی
◽️پرندهها در بهشت زهرا پایین میآیند روی سنگها و قابها مینشینند و آرام شروع میکنند به فاتحه و ذکر ...
◽️اما امان از لحظهای که لنز دوربین را حس کنند، حالا هر دوربینی...
به آنی همهشان بلند میشوند و فرار میکنند
◽️پرندهها اهل ریا نیستند!!!
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#سیره_شهدا
#شهید_مهدی_زینالدین
◽️خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود، من هم یک شلوار خریدم، تا وقتی از منطقه آمد، با هم بپوشد. لباسها را که دید، گفت «تو این شرایط جنگی وابستهام میکنین به دنیا!!»
گفتم«آخه یه وقتایی نباید به دنیای ماهام سربزنی؟»
◽️بالاخره لباسها را پوشید، وقتی آمد، دوباره همان لباسهای کهنه تنش بود.
چیزی نپرسیدم.
خودش گفت «یکی از بچههای سپاه مراسم عقدش بود لباس درست و حسابی نداشت»
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ👆
(سلام آقا)
🎤 #علی_فانی👌
#شب_جمعه💔
#شب_زیارتی_ارباب 💔
♻️ #پیشنهاد_دانلود💯
#شبتون_حسینی💔
التماس دعا
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#کلام_نور
🌹وأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ
🌿از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!»
#قرآن_کریم
#سوره_المنافقون_آیه_10
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیث_روز ⇧⇧
#جمعـــــہ
☀️ ۲۲ آذر ۱۳۹۸
🌙 ۱۶ ربیعالثانی ۱۴۴۱
🌲 13 دسامبــــر 2019
📿 ذڪــــــر روز ⇩⇩
#اَللَّهُـمَّصَلِّعَلیمُحَمَّـدٍﷺوَآلِمُحَمـَّدﷺ
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️حضرت بقیةالله الاعظم (عجلالله تعالی فرجه الشریف)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#شهید_ناصر_اربابیان
#ولادت : ۱۳۴۱/۹/۲۲
#محل_تولد : تهران
#شهادت : ۱۳۶۷/۴/۲۲
#محل_شهادت : فکه
🔺جانشین فرمانده گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع)
🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹
💢 #برگی_از_خاطرات
◽️این نقل #شهید_همت رو برای اولین بار از زبان سردار شهید تخریب حاج ناصر اربابیان شنیدم که از قول این شهید میگفت: "اگر ۱۰۰ تومان به من بدهند و بگویند خرج عملیات کن، من ۹۰ تومان اون رو خرج آموزش میکنم و ۱۰ تومان خرج خود عملیات".
◽️شاید در نگاه اول این جمله ساده و پیش پا افتاده باشد اما اگر کمی دقت کنیم به درایت و دور اندیشی صاحب این کلام باید آفرین گفت.
#مربی_همیشه_خندان_گردانتخریب
#سالروز_ولادت
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯