🌸🕊
°•{خلبـــــان مدافـــع حـــرم
#شهید_کمـــال_شیـــــرخانی🍃🌹}•°
🔴 #اولین_استاد_خلبان_پهباد_ایران
🔸"چمروش" نام پهپادی است که شهید شیرخانی در تمامی مراحل طراحی، ساخت و پرواز این پرنده حضور داشتند.
🔸این پهپاد برای نخستین بار توسط این شهید عزیز که اولین استاد خلبان پهپاد ایران است در آسمان حلب به پرواز در آمد.
《"چمروش" به معنی پرندهای که محافظ آسمان ایران است》
°•{نشــــــــربمناسبتــــــــ
#ســـــالــــروز_شهــــــادتــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🍂
#بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄
#شهید_محمدرضا_دهقانامیری🍃🌹
🔹دوران ڪودڪے اگر از جایے حرف زشت یاد میگرفت و در خانہ تڪرار مےڪرد به او مےگفتم: دهانت ڪثیف شده برو آن را بشور چون بچہ بود باور مےڪرد و دهانش را مےشست
🔹یڪ بار حرف زشتے را دوبار تڪرار ڪرد. سرے اول شست و برگشت سرے دوم آن فحش را مجدد گفت تشر زدم ڪہ دهانش را خوب نشستہ است. این بار رفت و با مایع و صابون دهانش را ڪف آلود ڪرد و شست و پیش من آمد و گفت ڪہ حالا دهانم تمیز شده.
راوی 👈 مادر شهید
#یاد_شهدا_با_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🍂
#بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄
#شهید_محسـن_حججـــــی🌹🍃}•°
◽️محسن همیشه میگفت:
«غرق دنیا شده را، جام #شهـــــادت ندهند»
◽️محسن چیزی زیباتر از دنیا را دید. شهادت، خدا و زیبایی را دیده بود که حاضر شد دنیا را رها کند و برود.
راوی 👈 همسر شهید
#یاد_شهدا_با_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان..
👈میخوانیـــــم
#دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩
🔻چهار دیپلمات ایرانی ربوده شده
#محســـــن_موســـــوی
#تقی_رستـــــگار_مقدم
#حاجاحمـــــد_متوسلیـــــان
#کاظـــــم_اخـــــوان
🔻به امید آزادی و بازگشت پیروزمندانه این عزیزان به میهن اسلامی
#ما_همچنان_منتظریم
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨
#شبتـــــان_بخیـــــر
#عاقبتتان_شهدایی
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیـــــث_روز ⇧⇧
#شنبـــــہ
☀️ ۱۵ تیـــــــــر ۱۳۹۸
🌙 ۳ ذیالقعده ۱۴۴۰
🌲 6 ژوئیــــــه 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #یارَبَّالْعالَمیــــٖـن 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️پیامبـــــر اکرم (ﷺ)
#السلامعلیکیااباصالحالمهدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🕊
°•{مدافـــــع حـــــرم
#شهید_جلیــــل_خادمــــی🍃🌹}•°
💌 #دلنوشتـــــہ_دخترشهیــد
◽️پدرم! وقتی رفتی، دلم گرفت، آخر با تو میشد به پیشباز صنوبرها رفت و پرستوها را تا دیار نور بدرقه کرد. با تو میشد تا آن سوی پرچین دلها رفت و عشق خدائی را زیباتر دید. با تو دلم چه آرامش غریبی داشت.
◽️بگو ای مسافر نازنینم! بگو برای دیدن تو باید از کدام کوچه گذشت؟! آری! تو شهادت را بر ماندن ترجیح دادی، چرا که روح بلند تو نمیتوانست در این دنیای خاکی بماند.
◽️خوشا به حالت ای بابای عزیزم که به قافله حسین(ع) پیوستی و از علائق دنیا گذشتی. خوشا به حالت که این دنیا نتوانست تو را در قفس تنگ خویش محبوس نماید، نگاهت نگاه عشق و فداکاری است.
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_از_سوریه_تا_منا ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ #قسمت_چهلوچهارم 🔹تلفن منزل زنگ خورد گ
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_از_سوریه_تا_منا
══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾
#قسمت_چهلوپنجم
🔹صالح در تکاپوی اعزام به حج🕋 بود و حسابی سرش شلوغ شده بود. خرید وسایل لازم و کلاسهای آموزشی و کارهای اداری اعزام، حسابی وقتش را پر کرده بود. به اقوام هم سر زده بود و با بعضیها تماس تلفنی داشت و از همه حلالیت طلبیده بود.🙏🏻
🔸همه چیز خوب بود فقط تنها مشکلمان پدرجون بود که دکترش اکیدا فعالیت خسته کننده و پرواز را برایش منع کرده بود.😢 حتی صالح پرونده پزشکی پدرجون را به چند دکتر خوب و حاذق که از همکاران دکتر پدرجون بودند، نشان داد اما تشخیص آنها هم همین بود.
🔹پدرجون آرام به نظر میرسید اما غم چشمانش از هیچکداممان پوشیده نبود. کاری نمیشد کرد. سلامتیاش در خطر بود و مدام میگفت:
ــ خیره انشاءالله.😔
🔸روزی که اعزام شد واقعا دلتنگ بودم اما این دلتنگی کجا و دلتنگی سفرهای سوریهاش کجا؟!😱 این سفر، سفری بود که میدانستم سراسر شور بود و آرامش. صالح با تنی رنجور و قلبی بغض آلود میرفت که پاک و طاهر بازگردد.☺️ مثل طفلی تازه متولد شده...
🔹دلم آرام بود، بغض و دلتنگی داشتم اما نگرانی نه... نگران بازگشتش نبودم و میدانستم گلولهای نیست که جان صالحم را تهدید کند.
🔸توی فرودگاه همهی زوار با وسایل لازم خودشان و ساکهایی شبیه به هم دسته دسته ایستاده بودند و مسئولین کاروانها در تکاپو بودند برای گرفتن کارتهای پرواز.✈️
🔹خانوادهها برای بدرقهی حجاج آمده بودند و همه جا اشک و لبخند با هم ترکیب شده بود. گاهی صدای صلوات از گوشهای و در میان جمع انبوهی بلند میشد. سالن فرودگاه جای سوزن انداختن نبود.
🔸من و سلما و علیرضا و زهرا بانو و بابا هم با صالح آمده بودیم. پدرجون هم به اصرار با ما آمد. دوست نداشتیم جمع حاجیان عازم سفر را ببیند و داغ دلش تازه شود. هر چه بود و هر حکمتی داشت پدرجون یک، جامانده محسوب میشد.😔 اما با این تفاسیر نتوانستیم در برابر اصرارش مقاومت کنیم و او هم همراهمان آمد.
🔹صالح آنقدر بغض داشت که نمیتوانست حتی به جهتی که پدرجون ایستاده بود نگاه کند. لحظهی آخر هم اینقدر دستش را بوسید و اشک ریخت که اشک همه را درآورد.😭
🔸ــ پدرجون از خدا میخوام ثواب سفرم رو به شما و روح مامان برسونه😭
ــ برو پسرم... خدا به همراهت باشه. قسمت یه چیزی بوده که با عقل من و شما جور در نمیاد. فقط خدا خودش میدونه حکمتش چی بود؟ دست حق به همراهت مراقب خودت باش...
🔹با همه خداحافظی کرد و به من رسید.
ــ مهدیه جان😔
ــ جانم عزیزم😭
ــ هر بدی ازم دیدی همینجا حلالم کن. زحمتم خیلی به گردنت بوده. بخصوص تنهاییهات وقتی میرفتم مأموریت و جریان دستم و بچه و...😔 خدا منو ببخشه😭
🔸بغض داشتم اما باید صالح را مطمئن راهی میکردم. من هر کاری کرده بودم بر حسب وظیفهی همسریام بود.
ــ این چه حرفیه؟ وظیفهام بوده. تو هیچی برام کم نذاشتی. تو باید منو حلال کنی. مراقب خودت باش و قولت یادت نره.
🔹پیشانی ام را بوسید و زیر گوشم گفت:
ــ شاید دیگه ندیدمت. از همین حالا دلتنگتم.😞
دلم فرو ریخت و از بغض نتوانستم جواب حرفش را بگویم. همه به منزل بازگشتیم. آن شب سلما هم پیش من و پدرجون ماند. عجیب دلتنگ صالح شده بودم💔😔😢
#فدایی_خانم_زینـــــب
✍ ادامه دارد ...
══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
➣ @MODAFEH14
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🌾
°•{ #زندگینـــــامہ
#شهید_امیــر_افراسیابـــی🍃🌹}•°
🔻سومين شهيد از ۵ شهید خانواده افراسیابی ⇩↯⇩
◽️شهید سوم خانواده افراسیابی «امیر افراسیابی» پسر ارشد این خانواده است كه در مراحل اول، دوم و سوم عملیات رمضان شركت كرد و در تابستان ۱۳۶۱ به شهادت رسید.
◽️وی كه فرمانده گروهان بود، شهادت خود را پیشبینی كرده بود و یك ساعت قبل از عملیات به یكی از فرمانده گردانهایی كه همراهش بوده، میگوید و «من در این عملیات شهید میشوم» و ساعتی بعد تركش به گلوی این بزرگوار می نشیند و به شهادت میرسد.
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯