eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🌸🍃 #سݪام_بر_شھـــــدا ▫️من و تو مثل یڪ مرداب ماندیم خوشا آنان ڪه مثل رود رفتند... #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 📄 #بــــرگــےازخاطــــراتــــــ ▫️ازش می‌پرسم درد داری؟ ▪️می‌گه : نه زیاد ▫️می‌خوای مسڪن بهت بدم؟ ▪️نه ▫️می‌گم : هر جور راحتی 🔻لجم گرفته ازش ... با خودم می‌گم : این دیگه ڪیه ؟! دستـــــش قطع شده؛ صـــداش هم در نمی‌یاد. #علمدار_جبهه‌ها #شهید_حاج_حسین_‌خرازی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #شهیـــــدانہ 《پایی دیـــــروز در راه جـــــا مـــاند》 《تا ما امـــــروز از راه برنگـــــردیـم... .》 #راهتان_ادامه_دارد ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #داستان_واقعی #رمان_عاشقانه‌ای_برای_تو 💖═══════💖═══════💖 #قسمت_چهاردهم 《من و خدای امیرحسین》
✨﷽✨ 💖═══════💖═══════💖 《دست‌های خالی》 📌توی این حال و هوا بودم که جلوی یه ساختمان بزرگ، با دیوارهای بلند نگه داشت ... رفت زنگ 🛎 در رو زد ... یه خانم چادری اومد دم در ... چند دقیقه با هم صحبت کردند ... و بعد اون خانم برگشت داخل ... . دل توی دلم نبود💓 ... داشتم به این فکر می‌کردم که چطور و از کدوم طرف فرار کنم ... هیچ چیزی به نظرم آشنا نبود ... توی این فکر بودم🤔 که یک خانم روگرفته با چادر مشکی زد به شیشه ماشین ... .🚖 انگلیسی بلد بود ... خیلی روان و راحت صحبت می‌کرد ... بهم گفت: این ساختمان، مکتب نرجسه. محل تحصیل خیلی از طلبه‌های غیر ایرانی ... راننده هم چون جرأت نمی‌کرده من غریب رو به جایی و کسی بسپاره آورده بوده اونجا ... از خوشحالی گریه‌ام گرفته بود ...😭 چمدانم 🎒رو از ماشین بیرون گذاشت و بدون گرفتن پولی رفت ... . اونجا همه خانم بودند ... هیچ آقایی اجازه ورود نداشت ... همه راحت و بی حجاب تردد می‌کردند ... اکثر اساتید و خیلی از طلبه‌های هندی و پاکستانی، انگلیسی بلد بودند ... .👌 حس فوق العاده‌ای بود 😍... مهمان نواز و خون گرم ... طوری با من برخورد می‌کردند که انگار سالهاست من رو می‌شناسند ... . مسئولین مکتب هم پیگیر کارهای من شدند ... چند روزی رو مهمانشون بودم تا بالاخره به کشورم برگشتم ... یکی از اساتید تا پای پرواز ✈️ هم با من اومد ... حتی با وجود اینکه نماینده کشورم و چند نفر از امورخارجه و حراست بودند، اون تنهام نگذاشت ... .😊 سفر سخت و پر از ترس و اضطراب من با شیرینی بسیاری تموم شد که حتی توی پرواز ✈️ هم با من بود ... نرفته دلم برای همه‌شون تنگ شده بود ... علی‌الخصوص امیرحسین که دست خالی برمی‌گشتم ... .💔😔 اما هرگز فکرش رو هم نمی‌کردم بیشتر از هر چیز، تازه باید نگران برگشتم به کانادا باشم ... .😔 ✍ ... ⇩↯⇩ 💖═══════💖═══════💖 👇👇 ➣ @zahrahp ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #بــرگـےازخــاطــراتــــ #خاطره_خانوادگــی #تربیت_علیرضــا 💠 مصطفی اصلا دوست نداشت پسرش لوس باشد مثلا در مورد غذا خوردن تأکید می‌کردند که بسم الله بگوید و به او می گفت هر کاری را که شروع می کنی به بسم الله بگو... 💠 یک سری چیزها را به خود علیرضا می‌گفت مثلا می‌گفت سعی کن نترسی هیچ وقت. وقتی با هم کشتی می‌گرفتند همیشه به علیرضا می‌گفت سعی کن نترسی و حمله کن. 💠 خیلی دوست داشت به مراسم عزاداری ها و مسجد ببردش. خودش اگر نمی‌توانست می‌گفت با دیگران حتما برود خیلی تاکید داشت شجاع بار بیاید... راوی 👈 همسر شهید 👈علیرضا فرزند #شهیدمصطفی‌احمدےروشن ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #بــرگـےازخــاطــراتــــ #شهید_رضـــــا_دادبیـــــن🕊🌹 ▫️یک هفته پس از شهادتش می‌گذشت وقتی پدر بالای جنازه‌ی رضا رسید، هنوز از زخم کتفش خون می‌آمد؛ پدر فوری یک پارچه آورد و به خون آغشته کرد. گفت: می‌خواهم این پارچه رو به منتقم خون شهداء، #حضرت_مهدی (علیه السّلام) هدیه کنم. راوی 👈 پدر شهید °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #بــرگـےازخــاطــراتــــ 📄 °•{شهید مدافــع حــرم #محمدحسین_محمـــدخانی🕊🌹}•° ▫️اگر سردردی، مریضی یا هر مشکلی داشتیم، معتقد بودیم برویم #هیئت خوب می‌شویم؛ می‌گفت: «می‌شه توشه تمام عمر و تموم سالت رو در هیئت ببندی!» ... ▫️جزو آرزوهایش بود در خانه روضه هفتگی بگیریم، اما نمی‌شد، چون خانه‌مان کوچک بود و وسایل‌مان زیاد ... البته اکثراً هیئت دو نفری داشتیم؛ برای هم #سخنرانی می‌کردیم و چاشنی‌اش چندخط #روضه هم می‌خواندیم، بعد چای، نسکافه یا بستنی می‌خوردیم. می‌گفت: «این خوردنیا الان مال هیئته!» ▫️هر وقت چای می‌ریختم می‌آوردم، می‌گفت: «بیا دوسه خط روضه بخونیم تا چای روضه خورده باشیم!» ▫️زیارت عاشورا می‌خواندیم و تفسیر می‌کردیم، اصرار نداشتیم زیارت #جامعه_کبیره را تا ته بخوانیم. یکی دو صفحه را با معنی می‌خواندیم، چون به زبان عربی مسلط بود، برایم ترجمه می‌کرد و توضیح می‌داد. 📙 برشی از کتاب «قصه دلبری، #شهید_محمدحسین_محمدخانی به روایت همسر» ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #انتظار_فـــــرج دعـا برای ظهـــــورش چه لذتـــــی دارد غـلام درگه مهــــــدی چه عزتـــــی دارد بمان همیشه منتظر و بی قرار دیدارش که انتــظار ظهـــــورش چه قیمتی دارد #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #بــــرگــےازخاطــــراتــــــ #شهید_محمدابراهیم_همـت🕊🌹 💢 #التزام_به_اقتصاد_مقاومتی ◽️گونی‌های نان خشک را چیده بودیم کنار انبار، #حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد؛ پرید به ما که: «دیگه چی؟ نون خشک معنی نداره؟!» ◽️از همان موقع دستور داد تا این گونی‌ها خالی نشده، کسی حق ندارد ️ نان بپزد و بدهد به بچه‌ها. ◽️ممدتها موقع ناهار و شام، گونی‌ها را خالی می‌کردیم وسط سفره، نان‌های سالم‌تر را جدا می‌کردیم و می‌خوردیم. #همت_یک_ملت #ســـــردار_دلهـــــا ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸گرچه ز شراب عشـــــق مستم🌸 🍃عاشـق‌تر از این کنم که هستم🍃 🌸از عمر مـن آنچه هست برجای🌸 🍃بستان و به عمر رهبــــر افزای🍃 🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. 👈میخوانیـــــم #دعــاےفرج را به نیابت ⇩⇩ 🔻سلامتی و طول عمر رهبـــــر عزیـــــز و فرزانه‌مـــــان؛ #آیت‌الله_سیدعلی_خامنـــــه‌ای🔻 #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #شبتـــــان_بخیـــــر #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیـــــث_روز ⇧⇧ #شنبـــــہ ☀️ ۵ مـــــرداد ۱۳۹۸ 🌙 ۲۴ ذی‌القعده ۱۴۴۰ 🌲 27 ژوئیــــــه 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یار‌َبّ‌َالْعالَمیــــٖـن 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️پیامبـــــر اکرم (ﷺ) #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌸🍃 #سݪام_بر_شھـــــدا خوشا آنانــــ ڪہ جانان مـےشناسند طریق #عشق و ایمانــــ مـےشناسند بسـے گفتیم و گفتند از #شهیــــدان شهیــــدان را شهیــــدان مےشناسند #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{مدافـــــع حـــــرم #شهید_وحید_نومــــی_گلزار🕊🌹}•° ◽️در مدت کمی که در عراق بود بر حسب نبوغ نظامی و رشادتی که از ویژگی‌های منحصر رزمندگان ایرانی است، خیلی زود بین رزمندگان عراقی شناخته شده می‌شود. ◽️او در عراق به واسطه اقدامات و ابتکاراتش خیلی شناخته شده بود چندین مورد هم هوش و ذکاوت وحید باعث شده بود که نیروهای نفوذی داعش در بین رزمندگان شناسایی و دستگیر شوند. ◽️بسیاری از فرماندهان عراقی که همگی دوره‌های عالی نظامی را گذرانده‌اند از وحید درس می‌گرفتند. ◽️می‌دانست که چطور از یک سلاح می‌شود بهره بهتر برد، چگونه می‌شود یک سلاح را ترمیم و بازسازی کرد. °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{سـردار جاویدالاثر #شهیـد_علــــی_تجلایــــی🕊🌹}•° 📃 #فــــرازےازوصیتنـــــامہ ◽️به خدا سوگند، يك لحظه از اين عهد و پيمانی كه با تو بسته‌ام ، نظرم بر نخواهد گشت و آخرين قطره خونی كه از بدنم بيرون ريزد، نقش « خمينی رهبر » خواهد بست؛ زيرا كه من اين وفاداری را از مكتب كربلا، از پرچمدار اباعبدالله (ع) آموخته‌ام و عينيت اين وفادار‌ را از سيدمان و مولايم شهيد آيت الله بهشت‌ آموخته‌ام ... . 🔻فرمانده عملیات و معاون عملیاتی سپاه در نبرد هلاویه و سوسنگرد و مسئول طرح و عملیات قرارگاه خاتم °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #داستان_واقعی #رمان_عاشقانه‌ای_برای_تو 💖═══════💖═══════💖 #قسمت_پانزدهم 《دست‌های خالی》 📌توی
✨﷽✨ 💖═══════💖═══════💖 《اسیر و زخمی》 📌از هواپیما که پیاده شدم پدرم توی سالن منتظرم بود ... صورت مملو از خشم 😠... وقتی چشمش به من افتاد، عصبانیتش بیشتر شد ... رنگ سفیدش سرخ سرخ شده بود😡 ... اولین بار بود که من رو با حجاب می‌دید ... مادرم و بقیه توی خونه منتظر ما بودند ... پدرم تا خونه ساکت بود ...😐 عادت نداشت جلوی راننده یا خدمتکارها خشمش رو نشون بده ... . وقتی رسیدیم همه متحیر بودند ... هیچ کس حرفی نمی‌زد که یهو پدرم محکم زد توی گوشم 👂... با عصبانیت تمام روسری رو از روی سرم چنگ زد ... چنان چنگ زد که با روسری، موهام رو هم با ضرب، توی مشتش کشید😱 ... تعادلم رو از دست داد و پرت شدم ... پوست سرم آتش 🔥گرفته بود ... . هنوز به خودم نیومده بودم که کتک مفصلی خوردم ... مادرم سعی کرد جلوی پدرم رو بگیره اما برادرم مانعش شد ... .🙋‍♂ اون قدر من رو زد که خودش خسته شد ... به زحمت می‌تونستم نفس بکشم ... دنده‌هام درد می‌کرد، می‌سوخت و تیر می‌کشید ... تمام بدنم کبود شده بود ... صدای نفس کشیدنم شبیه ناله و زوزه شده بود ... حتی قدرت گریه کردن نداشتم ... .😑😞 بیشتر از یک روز توی اون حالت، کف اتاقم افتاده بودم ... کسی سراغم نمی‌اومد ... خودم هم توان حرکت نداشتم ... تا اینکه بالاخره مادرم به دادم رسید ... .🍃 چند تا از دنده‌ها و ساعد دست راستم شکسته بود ... کتف چپم در رفته بود ... ساق چپم ترک برداشته بود ... چشم چپم از شدت ورم باز نمی‌شد و گوشه ابروم پاره شده بود ... .😔 اما توی اون حال فقط می‌تونستم به یه چیز فکر کنم ... امیرحسین، بارها، امروز من رو تجربه کرده بود ... اسیر، کتک خورده، زخمی و تنها ... چشم به دری که شاید باز بشه و کسی به دادت برسه ...😔 ✍ ... ⇩↯⇩ 💖═══════💖═══════💖 👇👇 ➣ @zahrahp ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{ســـردار رشیداسلام #شهید_سیدباقر_طباطبایی‌نژاد🌹}•° ✍ #بر_بال_سخـــــن ▫️وای بر ما اگر این نعمت الهی (جمهوری اسلامی) را شکر گزار نبوده و لیاقت استقرار حکومت جهانی اسلام را نیابیم، شما در برابر خون پرجوش و خروش شهیدان مدیون و مسئولید. ▫️وای بر ما! چگونه می‌خواهیم فردای قیامت در جلو رسول‌الله(ص) حاضر شویم؛ بکوشید قلم و قدم و تلاش و کلام و همه اعمالمان در جهت رضای خدا و استحکام جمهوری اسلامی و پیشرفت انقلاب اسلامی باشد. 🔻فرمانده قرارگاه تاکتیکی نصر ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{سردار رشیداسلام #شهید_نوروزعلی_ایمانی‌نسب🌹}•° 📃 #فــــرازےازوصیتنـــــامہ ▫️تو ای خواهرم! تو بايد همچون زينب پيام مرا به تاريخ برسانی و کاخ يزيديان را به لرزه افکنی و از دامن پاک تو همچون فاطمه (ع) حسين‌ها و حسن‌ها و زينب‌ها پرورش يابد. 🔻فرمانده گردان ادوات تیپ دوم لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #شهید_علی_مزارعـــــی🕊🌹 📃 #فــــرازےازوصیتنـــــامہ ▫️خدایا تو آگاهی که هیچ هدفی جز تو در دلم نیست و اکنون با دیده‌ای بینا و آشنایی کامل این راه که جهاد مقدس اسلامی است برگزیده و انتخاب نموده، بنده حرفی برای کسی ندارم زیرا امت حزب الله ایران راه و خط خودش را شناخته و انتخاب کرده است. °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{سردار رشیداسلام #شهید_مرتضی_خانجــــانی🕊🌹}•° 📃 #فــــرازےازوصیتنـــــامہ ▫️این چند روزه زندگی با همۀ سختی و مشکلات درد آورش اتمام خواهد یافت و بالاخره روز حسابرسی و برقراری عدالت خواهد رسید؛ نکند خدای نکرده عملی مرتکب شوید که موجبات رنجش روح #شهـــــدا شود... 🔻فرمانده گردان کمیل لشکر ۲۷ محمد‌رسول‌الله (ص) ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{فاتح بازی دراز #شهید_محسن_وزوایی🕊🌹}•° 🔹در این نبرد نابرابر، خلبان علی‌اكبر شیرودی پس از رزمی بی‌امان و درهم كوبیدن استحكامات دشمن، مظلومانه به شهادت رسید و محسن كه خود شاهد سرنگونی بالگرد شهید شیرودی بود از این حادثه به شدت متأثر شد. 🔹به دنبال فتح بازی دراز محسن سه روز دیگر هم در منطقه باقی ماند تا ارتفاعات فتح شده تثبیت شود، آن هم در شرایطی كه به سختی مجروح شده بود، تیری به فك او اصابت كرده بود و استخوان سمت چپ فك را خرد كرده بود ، وزوایی از ناحیه دست راست بر اثر اصابت تركش جراحت سختی برداشت و گوشت و استخوان دستش از بین رفت. 🔹پس از تثبیت خط در جبهه بازی دراز به ناچار جهت معالجه به تهران برگشت در بیمارستان علیرغم آنكه به سختی درد می‌كشید ولی ناله نمی‌كرد و در پاسخ به یكی از پزشكان كه از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی كرده بود گفته بود:《آقای دكتر من هر چه بیشتر درد می‌كشم بیشتر لذت می‌برم، احساس می‌كنم از این طریق بیشتر به خدای خودم نزدیك می‌شوم》 🔻رتبه ۱ شیمی دانشگاه صنعتی شریف °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{ســـــردار و روحانی #شهید_حاج‌محسن_دین‌شعاری🌹}•° 📃 #فــــرازےازوصیتنـــــامہ ▫️ #شهـــــادت يعنی انتقال يافتن از زندگی مادی به زندگی معنوی و الهی و شهادت در مکتب اسلام يک مسأله انتخابی است که انسان کامل با تمام آگاهی آن را انتخاب می‌کند و با شهادت خويش شمع راه انسان‌های پاک و نورانی می‌شود. 🔻فرمانده واحد تخریب لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. 👈میخوانیـــــم #دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩ 🔻شهید امر به معروف🔻 #شهید_غلامرضـــــا_زوبـــــونی🌷 《ســـــالروز ولادت》 #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #شبتـــــان_بخیـــــر #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیـــــث_روز ⇧⇧ #یکشنبـــــہ ☀️ ۶ مـــــرداد ۱۳۹۸ 🌙 ۲۵ ذی‌القعده ۱۴۴۰ 🌲 28 ژوئیــــــه 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یاذَالْجَـــــلاٰل‌ِوَالاِڪْـــــرٰامْ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امیرالمؤمنین علی (ع) ▫️حضرت فاطمة الزهرا (س) #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌸🍃 #سݪام_بر_شھـــــدا ●‌/بے‌قـــراری و شوق پـــــرواز از چهره‌هاتان مےبارد... ●/خستگے را خستـــہ ڪردید افلاڪیان خاکے... ●/صورت‌هاے غبـــار گرفتہ نشانه دو چیز است؛ ●/خستگـے از دنیا و اشتیاق بہ شهـــادت #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{مدافـــــع حـــــرم #شهید_محمــــد_بلباســــی🕊🌹}•° 🔰 اینها رو که مینویسم بده نیروها تهیه کنند، بعد بیان برای اعزام به #جبهه_فرهنگی ! ۱- توکل ۲- توسل ۳- غیرت ۴- تهذیب نفس ۵- فرمایشات آقا ۶- و از همه مهمتر اخلاص #اخلاص #جبهه_فرهنگی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯