﷽
#حدیـــــث_روز ⇧⇧
#جمعـــــہ
☀️ ۱۵ شهریور ۱۳۹۸
🌙 ۶ محـــرم ۱۴۴۱
🌲 6 سپتامبر 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
#اَللَّهُـمَّصَلِّعَلیمُحَمَّـدٍﷺوَآلِمُحَمـَّدﷺ
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️حضرت بقیةالله الاعظم (عجلالله تعالی فرجه الشریف)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
#سلام_بر_محرم
#ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#اولینروزمحاصرهآب
◾️شب نوجوانان عاشورایی، شب روضه قاسم بن الحسن(ع).
◾️وقتی امام حسین(ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: عموجان ایا من نیز به فیض شهادت نائل می شوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم مرگ را چگونه میبینی؟
◾️قاسم پاسخ داد: از عسل شیرین تر!
شهادت طلبی قاسم(ع) و پافشاری او برای رسیدن به مقصود، زیباترین الگو را برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد.
#ســــــلامــ
#صبحتون_حسینـی
#رزقتـــــون_کربلایــــی
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
°•{مدافع حرم
فرمانده لشکر زینبیون
#شهید_اکبـــــر_نظـــــری🕊🌹}•°
◽️شهید اکبر نظری از معدود ایرانیهای لشکر زینبیون بود که به عنوان یک فرمانده، رزمندههای مدافع حرم پاکستانی را در جبهه مقاومت اسلامی همراهی کرد.
◽️میگفت: زینبیون نعره حیدری دارند. وقتی تیپ زینبیون میخواست عملیات کند، هیچ چیز جلودار آنها نمیشد، آنقدر با شجاعت میجنگیدند که همه حیرت میکردیم.
◽️درباره ایمانشان صحبت میکرد و میگفت: نماز خواندن ما در مقابل نماز آنها هیچ نبود. میگفت: من وقتی عبادت آنها را میدیدم از خودم خجالت میکشیدم.
◽️بچههای زینبیون را خیلی دوست داشت، وقتی همسرم مجروح میشود خود بچههای پاکستانی داوطلب میشوند تا بروند و پیکر مجروح او را بیاورند و حتی هنگام انتقال او، دو نفر از بچههای پاکستانی شهید میشوند.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_سیوچهارم تاحالا کربلا نرفتہ بودم
✨﷽✨
#داستان_مذهبی
#رمان_عاشقانه_دو_مدافع
════════ ✾💙✾💙✾
#قسمت_سیوپنجم
هرچقدر اصرار کردم قبول نکرد که بمونہ و رفتیم خونہ ما...
جاشو تو اتاق انداختم.هنوز حالش بد بود و زود خوابش برد😴
بالا سرش نشستہ بودم و بہ حرفایے کہ زده بود راجب مصطفے فکر میکردم🤔
بیچاره زنش چے میکشہ هییی خیلے سختہ خدایا خودت بهش صبر بده ...😔
دستمو گذاشتم رو سرش، باز هم تب کرده بود دستمال و خیس کردم و گذاشتم رو سرش🤕
دیگہ داشت گریهام میگرفت تبش نمیومد پاییݧ🤒
بالاخره گریم گرفت و همونطور کہ داشتم اشک میریختم😭 پاشویش کردم
بهتر شد و تبش اومد پاییݧ .
اذاݧ صبح و دادݧ
یہ بغضے داشتم چادر نمازمو برداشتم و رفتم اتاق اردلاݧ
بغضم بیشتر شد یہ ماهے بود رفتہ بود
سجادمو پهݧ کردم و نماز صبح و خوندم🍃
بعد از نماز تسبیح📿 و برداشتم و شروع کردم بہ ذکر گفتݧ
دلم آشوب بود، یہ غمے تو دلم بود کہ نمیدونستم چیہ
بغضم ترکید، چشمام پر از اشک شدو صورتمو خیس کرد😭
با چادرم صورتم و پاک کردم و رفتم سمت پنجره پرده رو زدم کنار
تو کوچہ رو نگاه کردم حجلہے یہ جوونے رو گذاشتہ بودݧ و کلے پلاکارد ترحیم عجیب بود اومدنے ندیده بودم یاد حرفے کہ اردلاݧ قبل رفتݧ زد افتادم
"شهید🌷 نشیم مییریم"
قلبم بہ تپش افتاد اصلا آروم و قرار نداشتم💓
رفتم اتاق خودم علے با اوݧ حالش بلند شده بودو داشت نماز میخوند🍃
بہ چهارچوب در تکیہ دادم و تماشاش میکردم
نمازش کہ تموم شد برگشت کہ بره بخوابہ چشمش👀 افتاد بہ مݧ
باصدایے گرفتہ گفت: إ اونجایے اسماء
آره تو چرا بلند شدے از جات ؟؟؟
خوب معلومہ دیگہ واسہ نماز🍃
خیلہ خوب برو بخواب ،حالت بهتره؟؟؟؟؟
لبخند کمرنگے🙂 زدو گفت مگہ میشہ پرستارے مثل توداشتہ باشم و خوب نباشم؟؟عالیم
خیلہ خوب صبر کݧ داروهاتو💊 بدم بهت بعد بخواب
داروهاشو دادم ،پتو رو کشیدم روشو با اخم گفتم بخواب وگرنہ آمپول💉 و میارمااااا
خندیدو گفت چشم تو هم بخواب چشمات قرمز شده خانم😳
سرمو بہ نشونہ تایید تکوݧ دادم
خیلے خستہ بودم تا سرمو گذاشتم رو بالش خوابم برد😴
ساعت نزدیک ۱۲ظهر بود کہ با تکوݧهاے ماماݧ بیدار شدم
ماماݧ اسماء بیدار شو ظهر شد..
بہ سختے چشمامو باز کردم و ب جاے خالے علے نگاه کردم👀
بلند شدم و نگراݧ از ماماݧ پرسیدم
علے کو؟؟؟؟؟
علیک سلام دو ساعت پیش رفت بیروݧ
کجا⁉️
نمیدونم مادر ،نزاشت بیدارت کنم گفت خستہاے بیدارت نکنم
گوشے📱 و برداشتم و شمارشو گرفتم
مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد
چند بار پشت سر هم شمارشو گرفتم اما در دسترس نبود
اعصابم خورد شد گوشے و پرت کردم رو تخت و زیر لب غر میزدم😖
معلوم نیست با اوݧ حالش کجا رفتہ اه
ماماݧ همینطور با تعجب😯 داشت نگاهم میکرد
سریع لباسامو پوشیدم ،چادرمو سر کردم و رفتم سمت در
ماماݧ دنبالم اومد و صدام کرد🗣
کجا میرے دختر؟؟ دست و صورتت و بشور صبحونہ بخور بعد
ݧه ماماݧ عجلہ دارم
امروز میخوام برم خونہ اردلاݧ پیش زهرا تو نمیاے؟؟؟
ݧه ماماݧ شما برو اگہ وقت کردم منم میام
درو بستم و تند تند پلہهارو رفتم پاییݧ وارد کوچہ شدم اما اصلا نمیدونستم کجا باید برم😳
گوشیمو از کیفم برداشتمو دوباره شماره ے علے و گرفتم📱
ایندفعہ دیگہ بوق خورد اما جواب نمیداد
تا سر خیابوݧ رفتم و همینطور شمارشو میگرفتم
دیگہ ناامید شده بودم بہ دیوار تکیہ دادم و آهے کشیدم هنوز خستگے دیشب تو تنم بود😔
چند دیقہ بعد گوشیم📱 زنگ خورد
صفحہ ے گوشے و نگاه کردم علے بود سریع جواب دادم
الو علے معلوم هست کجایے؟؟
علیک سلام اسماء خانم .مݧ تو راهم دارم میام پیش شما😊
کجا رفتہ بودے با اوݧ حالت؟؟؟
خونہے مصطفے اینا بعدشم حالم خوبہ خانوم جاݧ
خیلہ خب کجایےدقیقا؟؟
دارم میرسم سر خیابونتوݧ
مـݧ سر خیابونمونم اهاݧ دیدمت دستم✋ و بردم بالا و تکوݧ دادم تا منو ببینہ
سوار ماشیݧ🚙 شدم و یہ نفس راحت کشیدم
نگاهم کردو گفت :کجا داشتے میرفتے؟؟
اخم کردم و گفتم دنبال جنابعالے
مگہ میدونستے مـݧ کجام؟؟؟
ݧه ولے نمیتونستم خونہ بمونم نگراݧ بودم😯
ببخشید عزیزم کہ نگرانت کردم ،خواب بودے دلم نیومد بیدارت کنم رفتم خونہ لباسامو عوض کردم و رفتم خونہ مصطفے اینا ببینم چیزے نمیخواݧ مشکلے ندارݧ؟
خب چیشد ؟؟؟
خدارو شکر حالشوݧ بهتر بود⁉️
علے کاش منو هم میبردے میرفتم پیش خانم رفیقت
بعد از ظهر میبرمت
دستم و گذاشتم رو سرش ݧه مثل ایݧ کہ خوبے خدارو شکر تبت قطع شده بریم خونہ ما برات سوپ🍜 درست کنم
إ مگہ بلدے؟؟؟؟
اے یہ چیزایے
باشہ پس بریم
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ خانم علیآبـــــادی
════════ ✾💙✾💙✾
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
🆔 @Zahrahp
http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
🏴…🏴…🏴
°•{طلبه، مدافع حرم
#شهید_محمد_پورهنـــــگ🕊🌹}•°
🔴 #ترور_بیولوژیک_شهید_مدافع_حرم
◽️هوا خیلی گرم بود، همسرم توسط یکی از نیروهای نفوذی دشمن که اهل سوریه هم بود و مدتی با ایشان کار میکرد مسموم شد.
◽️این فرد یک لیوان آب به همسر من تعارف کرده بود. ظاهر آب هم که هیچ تفاوتی با آبهای سالم نداشت. اما همسرم میگفت همان موقع که آب را نوشیدم درد شدیدی در معدهام احساس کردم. چندساعت بعد وقتی ایشان به خانه آمد حالش خیلی بد بود.
◽️دکتر از همان اول تشخیص مسمومیت داد اما ما فکر می کردیم که یک مسمومیت ساده غذایی است؛ تصورمان این بود که با مصرف دارو حالش بهتر می شود. اما این اتفاق نیفتاد. سم رفته رفته بیشتر اثر کرد. علائم دیگری هم از راه رسید، مثل تب شدید، علائم سرماخوردگی، خون ریزی معده، تهوع شدید و ضعف و سردرد و سرگیجه.
◽️در نتیجه همسرم در بیمارستان بستری شد و آنجا بود که تشیخص دادند که سم وارد خونشان شده و حتی چند واحد خون جدید به ایشان تزریق کردند که به خیال خودشان تعویض خون انجام شود. اما چون در #ترور_بیولوژیک سم در مرحلهای وارد بدن میشود که قابل شناسایی نباشد و به سرعت هم اثر کند،
◽️ظرف سه هفته این سم در بدن همسرم اثر کرد و کبد ایشان را از کار انداخت، طوریکه ظاهر کبد ایشان سالم بود اما در داخل کاملا از کار افتاده بود. ما همانجا به تشخیص فوق تخصص خون و دستور مافوق همسرم، به ایران برگشتیم اما به خاطر پیشرفت بیماری، همسرم ظرف یک هفته در بیمارستان شهید شد.
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
°•{سردار
#شهید_سیدیونس_فاطمی🕊🌹}•°
#فرازی_از_وصیتنامه
◽️آنان كه دل خويش را به نور عشق زنده كردند و جان دادند، جاودانه شدند. آنان كه برای هميشه زندهاند و نزد خدای خويش روزی میخورند و آن پاكدلانی كه به جستجوی پروردگار خويش برخاستند و او را يافتند و وقتی يافتندش به او محبت ورزيدند و چون لبريز از محبت او شدند، عاشق او شدند و هنگامی كه عاشق شدند خدا هم عاشقشان شد و تنشان كه حجاب جان بود را از ميان برداشت و خود خون بهای خون مقدسشان گشت.
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
#شهیدانه
◾️نزدیڪ ایام محرم ڪہ میشد
دیگہ دل تو دلش نبود؛ جواد بود و پیراهن مشڪی ڪہ ڪل ایام ماه محرم و صفر تنش بود..
◾️خیلی مقید بود هر شب حتما در هیئت حضور داشتہ باشہ، اڪثر وقتها هم تو آشپزخانہ مسجد بود و مشغول آماده ڪردن شام هیئت...
🔻جواد ثابت ڪرد بچہ هیئتی آخرش #شهید میشہ...
°•{مدافعحرم
#شهید_جواد_محمدی🕊🌹}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
3(1).mp3
9M
#فایل_صوتی
◾️روضه جانسوز حضرت علیاصغر (علیه السلام)😭😭
🏴 #شب_هفتم_محرم
🎤حاج حیدر #خمسه
#پیشنهاد_ویژه_دانلود💯
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان..
👈میخوانیـــــم
#دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩
🔻مدافـــع حـــرم🔻
#شهید_عـــــادل_سعـــــد🌷
《سالروز شهادت》
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨
#شبتـــــان_بخیـــــر
#عاقبتتان_شهدایی
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیث_روز ⇧⇧
#شنبـــــہ
☀️ ۱۶ شهریور ۱۳۹۸
🌙 ۷ محـــرم ۱۴۴۱
🌲 7 سپتامبر 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #یارَبَّالْعالَمیــــٖـن 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️پیامبـــــر اکرم (ﷺ)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
#سلام_بر_محرم
#هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر(ع)
◾️علی اصغر(ع) فرزند کوچک امام حسین(ع) و حضرت رباب دختر امرءالقیس است که با تیر سه شعبه حرمله بن کاهل اسدی به شهادت رسید.
◾️مصیبت علی اصغر(ع) برای حسین(ع) جان فرسا بود چنان که گریست و به خداوند عرض کرد: "خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن، آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند ولی برای کشتن ما کمر بستهاند".
◾️در این لحظه ندایی از آسمان رسید که: ای حسین(ع) در اندیشه اصغر(ع) مباش، هم اکنون دایهای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است.
◾️شب هفتم، شب رضاست. حسین(ع) بهترین الگوی پایداری و رضآیت است. او پس از تحمل شهادت همه یاران و جوانانش، کودک شیرخوار خود را به میدان آورد. هنگامی که علی اصغر نیز فدا شد بر قضای الهی گردن نهاد و خطاب به خداوند گفت: ای خدا! چون تو این صحنهها را میبینی تحمل این مصیبتها بر من آسان میشود.
#ســــــلامــ
#صبحتون_حسینـی
#رزقتـــــون_کربلایــــی
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
Karimi-Shab7MoharramAlhadi1390[07].mp3
6.93M
#فایل_صوتی
🎧 #نوحه بسیار زیبا و جانسوز
حضرت علی اصغر (ع)😭😭
《لالایی گلم لالا موقع خوابه حالا
اما نه به زیر خاک》
🎤 حاج محمود #کریمی
#پیشنهاد_ویژه_دانلود💯
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯