eitaa logo
【 ݥڪٺݕ‌ۮࢪس‌شۿۮݳ🇵🇸 】
809 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
44 فایل
گویندچرادل‌به‌شهیدان‌دادی!؟ والله‌که‌من‌ندادم‌آنهابردند💚🌱 بگوشیم👇 https://harfeto.timefriend.net/17230456282329 کانال دوم @yaran_mehdizahra313 کپی‌رگباری‌؟حلالت‌رفیق 「ٺــــوَڶُــــــڌ۲۶آݕـــإݩ¹⁴۰¹❥︎」 「 اِݩقضا!؟تـﺄخداچہ‌بخـۈاهـد」
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از متروکه .
۲۰تابسیجی بیان اینور بشیم ۴۰۰تا؟!🥺 @Aztabarzahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
【 ݥڪٺݕ‌ۮࢪس‌شۿۮݳ🇵🇸 】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام رفقا، اینجا گالری مِهره . همونجایی‌که منبعِ دست‌سازه‌های رنگیه و حالِ دلتو پُراز انرژی مثبت میکنه😌💚. _ با مناسب‌ترین هزینه‌ها وسیله‌ی خاصِ هنری/دستیِ خودتون‌رو دارا بشید😎😍. _ + نقاشی با ویترای روی وسیله دلخواهتون.. Join/Click . https://eitaa.com/joinchat/848036171Cc998482153 بهترین هدیه واسه کسی دوسش‌داری🥺🤍.
【 ݥڪٺݕ‌ۮࢪس‌شۿۮݳ🇵🇸 】
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #توبه_نصوح 》 [ #قسمت_چهل_وششم ] ناهار خورده شد. بخاطر حاج رسول که
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] آبی به صورتم زدم و کمی توی حیاط قدم زدم. «خدای مهربونی داریم ها...» صدای حاج رسول بود که تمام محفظه ی ذهنم را گرفته بود. کمی که بهتر شدم به داخل منزل رفتم. حاج رسول میوه را برایم پوست گرفته بود و منتظر گوشه ی مبل لم داده بود. _ بیا حسام جان. یه گلویی تازه کن، طعم دهنت عوض شه... مثلا زنگ تفریحه و خندید. بی صدا نشستم و تکه ای میوه به دهانم گذاشتم. _ اگه اذیت میشی، بذارم برا بعد _ نه... اذیت نمیشم، فقط دارم میبینم چی بودم و چه خدایی داشتم و نشناختمش... _ می دونی حسام... ما آدما گاهی یادمون میره خدامون چقدر خاص و خارق العاده ست و زود ناامید میشیم. وقتی دوتا گناہ کردی زود ناامید نشو از روزی که تو اومدی توی این دنیا تا قیام قیامت خدایی داری که سرتاسر لطفه! اِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ پروردگارا تنها تو را می‌پرستيم، و از تو ياری مي‌جوييم و بس! علامه طباطبایی از این آیه تعبیر خیلی قشنگی دارن. می دونی چرا اول میگیم ایاک نعبد و بعدش ایاک نستعین؟ خدا دارہ میگه که اول بندگیِ منو بکن، بعد هرچی از من میخوای بخواہ. حدیث قدسی داریم، خداوند فرمودند: من مطیع کسی هستم که از من اطاعت کند. اول إِيَّاكَ نَعْبُدُ، تو از خدا اطاعت کن، خدایا من بندہ ی تو، از من چی میخوای؟ حجاب؟ چشم پاکی؟ درستکاری؟ إِيَّاكَ نَسْتَعِين حالا خدا میگه تو از من چی میخوای؟ بگو ببین چطور برآوردہ کنم! توی نماز دارہ اینو بهمون یاد میدہ که اول بندگی، بعدش درخواست. اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيم فرض کن من نابینا هستم،تو اتاق نشستم روی صندلی. میخوام برم بیرون از اتاق، تو رو صدا می کنم که منو ببری، وقتی تو میای، نمیخواد که منو بغل کنی و ببری! اولین کاری که می کنم چیه؟ باید بلند بشم دیگه ،وقتی من بلند میشم یعنی آمادہ ی رفتنم. ما توی نماز می ایستیم، میگیم اهدنا الصراط المستقیم می گیم خدایا ما نابینا هستیم، ما راست و دروغ رو تشخیص نمیدیم، خدایا بیراهه ها انقدر زیاد شدہ، ایستادن از ما، اعلام آمادگی برای رفتن از ما، مارو ببر توی راہ راست. چرا میگیم ما رو به راہ راست هدایت کن؟! چرا نمیگیم منو؟ چرا میگیم ما؟ اینم یکی از درس های نمازہ، دلیلش اینه که خدا میگه بندہ ی من، خوبی هارو برای همه بخواہ. پس یکی از درس های دانشگاہ نماز اینه که خودخواهی ممنوع... حالا چرا میگیم ما رو به راہ راست هدایت کن؟ چرا مثلا نمیگیم ما را به راہ قرآن، به راہ دینت، به راہ پیامبر هدایت کن؟! خندید و گفت: _ دیگه این همه ریاضی که خوندیم این یه چیزو یاد گرفتیم که نزدیک ترین فاصله بین دو نقطه؟! خط راست و مسقیمه➖➖ با خدامون میگیم خدایا خودت میدونی بیراهه ها چقدر زیادہ! من نمیخوام توی زندگی همش چپ برم، بالا برم، پایین برم، انقدر الکی دورِ خودم بچرخم. تا شاید یه روزی هم برسم به سرمنزل مقصود. خدایا من میخوام زود بهت برسم. مستقیم و راست. به خودِ خودت. زودِ زود... این اشک ها چه بود که داشت آبرویم را می برد. _ بابا... آقامحمدرضا دم در کارتون داره. _ بگو بیاد توی حیاط این پسره اینجا چه کار داشت؟ چطور خودم را خلاص می کردم؟ _ حاجی من رفع زحمت می کنم. بدون اینکه منتظر جوابشان باشم از نگاه پرسشگر حوریا فرار کردم و در حضور پر از تعجب و کینه توزانه ی محمدرضا کفش پوشیدم و سریع آنجا را ترک کردم. [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
【 ݥڪٺݕ‌ۮࢪس‌شۿۮݳ🇵🇸 】
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #توبه_نصوح 》 [ #قسمت_چهل_وهفتم ] آبی به صورتم زدم و کمی توی حیاط
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] انگار هیچ جا نبودم. توی مغازه بودم و نبودم. همه جا برایم قفس بود. انگار وسط ابرها بودم و چشمم هیچ کجا را نمی دید. گنگ بودم و سردرگم. حسام بودم اما حسام نبودم. حسام یک آدم تنها و خوش گذران بود که مرتب به مغازه اش می آمد و خودش را با عروسکش مشغول می کرد. پایه ثابت پارتی ها بود و نوشیدنی دلخواهش... حسامی که نه سر از کار کسی در می آورد و نه کسی اجازه نزدیک شدن به حریمش را داشت. حسام بودم اما نه آن حسامی که توی ذهنم به او فکر می کردم. به خدا بی احترامی نمی کردم و یا حتی او را انکار نکردم. اما آنقدر از او دور بودم که انگار فکر می کردم خودم تحت اختیار حسام بودنم نفس می کشم. نمی دانم به خودم خرده بگیرم یا بگویم حسام تنها که کسی را برای آموزش به موقع نداشت بهتر از این هم از آب در نمی آمد. دوست داشتم بیشتر بشناسمش. هنوز بلد نبودم نماز بخوانم اما خیلی وقت ها که به خودم می آمدم، می دیدم ساعت ها و دقیقه هاست که توی ذهنم با او حرف می زنم یا به حرف های حاج رسول فکر می کنم و غرق خدایی می شوم که نمی دیدمش. قرار مغازه را نداشتم و قبل از غروب مغازه را بستم. وقتی به خانه بازگشتم، برای اولین بار طی این چند سالی که تنها شده بودم، تلویزیون را روی آنتن ملی بردم. شبکه ها را بالا و پایین کردم و بی هدف روی یک کانال کنترل را رها کردم. مشغول خوردن غذا بودم که صدای تلاوت قرآن و بعد از آن اذان مغرب از تلویزیون پخش شد. بعد از فوت مادربزرگم این اولین بار بود که نوای قرآن و اذان را اینقدر واضح می شنیدم و توی خانه ام پخش می شد. گاهی در آپارتمانهایی که اجاره می کردم و نزدیک مسجد بود، صوت اذان را به اجبار می شنیدم. اما آن بی خیالی و لاقیدی کجا و این بی قراری کجا. روی کاناپه نشستم و تا انتهای اذان به تلویزیون زل زدم. دلم یک جوری بود. حسی داشت مثل شعف و دلشوره. اصلا انگار قاطی کرده بود. بلند شدم و رفتم وضو گرفتم اما نه طریقه درست نماز را می دانستم، نه مهر و سجاده داشتم و نه حتی می دانستم قبله کدام جهت است. خودم را به بالکن رساندم و سرم را به آسمان گرفتم و گفتم: _ خدایا خسته شدم از خودم. اون راه مستقیمی که امروز حاج رسول می گفت زود زود بهش می رسیم، میخوام اون راه مستقیم رو بهم بدی. من دیگه هیچکس رو به غیر از تو ندارم. همانجا توی بالکن نشستم و چندین دقیقه با خدا حرف زدم و سبک شدم. ماشینی جلوی منزل حاج رسول ایستاد و افرادی شبیه به یک خانواده از آن پیاده شدند و در آخر پسری بلند بالا که کت و شلوار به تن داشت و سبدی گل از جعبه ی ماشین درآورد، به دست گرفت و زنگ خانه ی حاج رسول را زدند. خوب که دقت کردم، محمدرضا بود. انگار یک لحظه کسی به ته قلبم یک نیشگول محکم گرفت. دهانم تلخ شد و روی صندلی توی بالکن نشستم به تماشا. همه وارد خانه شدند و من از فاصله پنج طبقه بالاتر از آن سطح، با حالی که دست خودم نبود و نمی فهمیدمش به قیافه ی محمدرضا با آن سبد گل توی دستش فکر می کردم. [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
ناشناس سلام لطفاً کانالم رو حمایت کنید https://eitaa.com/TAMANA_HOSEIN -------- حمایت رفقا✨
ناشناس https://eitaa.com/Iran_gavi/17025..... اولالا🙂😂 اول سلامتی رهبر😂 دوم سلامتی خودم😂 سوم سلامتی خودم😂 چهارمم سلامتی خودم😐😂 ----------------- 😂❤️💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 شیخ رجب علی خیاط و زنی آتشین! ✍️ فـرزند شیخ رجبعلی خیاط می‌گوید پدرم چیزهایی می‌دید که دیگران نمی‌دیدند. 🔸یکی از دوستان پدرم نقل می‌کرد. یـک روز بـا جـنـاب شـیـخ بـه جـایـی می‌رفتیم کـه دیـدم جـنـاب شـیـخ بـا تعجب و حیرت بـه زنی کـه موی بلند و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه می‌کنـد. از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می‌ گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه می‌کند! نگاهی به من کرد و فرمـود: تو هم میخواهی ببینی من چی می‌بینم؟ ببین! نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته، آتش و سرب مذاب به زمین می‌ریزد و آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند. 🔹شیـخ رجبعلی فرمـود این زن راه می‌رود و روحـش یقـه مرا گـرفته او راه می‌رود و مـردم را هـمـینـطـور با خـودش به آتش جهنـم می‌بَرَد. 📚 کتاب بوستان حجاب ص ۱۰ ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
اسمت رو جمع کنید ببینید چه شعری ساخته میشه..🤔😃 الف..........ای مهربان یارم ب............باعشق تو میمانم پ............پای خسته ای دارم ت............تا هستی منم هستم ث............ثابت میکنم هستم ج.............جان من فدای تو چ.............چند وقتی بمان بامن ح.............حال از من نمیپرسی خ.............خوابم با تو شیرینه د.............در جانم زدی رخنه ذ.............ذره ذره آبم کن ر.............رسوای جهانم کن ز.............زلف خود پریشان کن ژ.............ژنده جامه ای پوشم س...........سر برشانه ام بگذار ش...........شوق من دو چندان کن ص...........صبح من تو روشن کن ض...........ضربان دلم بشنو ط............طاهرگشته‌ام با تو ظ............ظهر عاشقی بنگر ع............عاشق شو تو هم چون من غ ...........غم غربت دلم بشکست ف...........فریاد دلم بشنو ق............قربان دو چشمانت ک............کردی همچو فرهادم گ............گم گشته دو دستانم ل.............لای موج موهایت م.............مروارید چشمانت ن.............نور دیده من شو و.............وصف جمله خوبیهات ه.............هر دم بر زبان جاریست ی............یادی از دل ماکن 🤐🤣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 ✅رهبر انقلاب: به ما میگفتند که در اروپا نیست و زن و مرد با هم قاطی‌اند، هوس و شوق جنسی هم در آنجا طبعاً کنترل‌شده! 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫داستان بسیار زیبای گفتگوی مورچه🐜 باحضرت سلیمان نبی👑 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ↯ 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
اعدام تروریست مرتبط با سرویس‌های جاسوسی بیگانه ▪️حبیب اسیود، عامل اصلی حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح اهواز در سال ۱۳۹۷ بود 🔹حکم اعدام حبیب فرج‌الله‌چعب، ملقب به «حبیب اسیود»، سرکرده گروهک تروریستی حرکة‌النضال و طراح اصلی حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در سال ۱۳۹۷ که منجر به شهادت و زخمی‌شدن تعداد زیادی از شهروندان شد، صبح امروز -شنبه ۱۶ اردیبهشت- به اجرا درآمد. 🔹«حبیب فرج‌الله‌چعب» ملقب به «حبیب اسیود»، سرکرده گروهک تروریستی و تجزیه‌طلب «حرکةالنضال»، چندین عملیات تروریستی را در ایران اجرا و طراحی و از این طریق تعدادی از افراد بی‌گناه از جمله زنان و کودکان ایرانی را قربانی کرده بود. 🔹اسیود از سال ۱۳۸۴(۲۰۰۵ میلادی) سرکردگی گروهک تروریستی حرکةالنضال را تحت حمایت چندین سرویس‌ جاسوسی از جمله موساد و ساپو( سرویس جاسوسی کشور سوئد) و بعضی کشورهای منطقه برعهده گرفت. 🔹در نتیجه اقدامات تروریستی و خون‌بار این گروهک به سرکردگی حبیب اسیود، بیش از ۴۵۰ نفر از شهروندان ایرانی شهید یا مجروح شده‌اند. ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
چرا فوت کردن به غذا و نوشیدنی ممنوع است⁉️ 🔸طبق تحقیقات پزشکی هوای دهان از دو اکسیژن و یک هیدروژن مرکب شده است، هنگام بازدم اکسیژن تبدیل به دی اکسید کربن می شود. 🔸هنگام فوت کردن به غذا دی اکسید کربن با غذا مخلوط می شود و موجب تولید ماده مضر برای بدن می شود و با خون ترکیب می شود و عامل بیماری های پوکی استخوان، ضعف عضلانی، کمبود حافظه و ایجاد سنگ کلیه می شود و بر روی باروری مردان نیز تاثیر سوء می‌گذارد. 🔸همچنین خیلی از ویروس های بدن با تنفس از بدن خارج می شوند اما با فوت کردن به غذا جذب غذا می شود و مجددا به بدن بر گردد. ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
سازمان بهداشت جهانی: وضعیت اضطراری کرونا به پایان رسیده است. ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
_گرنشد‌قسمت‌ِمن‌کربُبَلاعیبی‌نیست! کاش‌یک‌شب‌حَرمت‌جلوه‌‌کند‌در‌خوابم(:🚶
می‌گفت : خوشبحال‌اونی‌که ؛ شب‌اول‌قبرش‌امام‌حسین‌بیادبگه : باهاش‌کاری‌نداشته‌باشید! سرسفره‌من‌بزرگ‌شده :)🚶🏾‍♂
مرا به گوشه‌ ی آغوشِ خویش دعوت کن مگر به جز تو کسی گوشه‌ی دلم دارم؟!
دَربینِ‌ذِڪرها؎ِشفابخشِ‌دردِ‌عِشق اَلحق‌ڪِه‌یارِضاچیزِدیگَریست..シ!✋🏼💛 ‌‌‌‌ ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
♥️🌿 =] شهید ابراهیم همت هر وقت‌ می‌خواست‌ برای بچه‌ها یادگاری بنویسہ مینوشت: "من کان لله،کان الله له" هرڪی با خدا باشہ خدا با اوست...🌿 -شهیدانہ ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
مگـر میشود تو را "دوسـت" نداشـت ؟!🚶🏿‍♂ ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
آقـا‌جانـم، مولایِ‌من، امام‌زمانـم... دلـم‌به‌وسعتِ‌غیبتِ‌کبـری‌تنگ‌است...! میشوداین‌جمعـه‌بیایی؟! دورتـان‌بگردم‌آقـای‌مهربان! یاصاحب‌الزمان♥'!
هدایت شده از 🌷منتظران منجی🌷
_ای‌ظهورت‌دردهارا خوشترین‌درمان‌بیا...(:"✋🏻💚🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا‌بماند‌‌برای‌عاقل‌ها… ما‌مجنونیم‌و‌دلمان‌هوای‌پرکشیدن‌دارد(: ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------
چرا لف؟؟🥲💔 شما خودتون بیشترتون دانش آموز هستید و الان هم دوران امتحاناته.. 🥲😐🚶
🌺 ✅دارویی به‌نام محبت ✍لقمان حکیم چه زیبا گفت: من ۳۰۰ سال با داروهای مختلف، مردم را مداوا کردم؛ و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم که هیچ دارویی بهتر از «محبت» نیست! کسی از او پرسید: و اگر این دارو هم اثر نکرد چه؟ لقمان حکیم لبخندی زد و گفت: مقدار دارو را افزایش بده!  جواب سلام را با سلام بده، جواب تشکر را با تواضع، جواب کینه را با گذشت، جواب بی‌مهری را با محبت، جواب دروغ را با راستی، جواب دشمنی را با دوستی، جواب خشم را با صبوری، جواب سرد را با گرمی، جواب نامردی را با مردانگی، جواب پشتکار را با تشویق، جواب بی‌ادب را با سکوت، جواب نگاه مهربان را با لبخند، جواب لبخند را با خنده، جواب دل مرده را با امید، جواب منتظر را با نوید، و جواب گناه را با بخشش. هیچ‌وقت، هیچ‌چیز و هیچ‌کس را بی‌جواب نگذار و مطمئن باش هر جوابی بدهی، یک روزی، یک جوری، یک جایی به تو بازمی‌گردد. ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 -------•••🕊•••------- @Iran_gavi🌱 -------•••🕊•••-------