eitaa logo
شَھـــیدانہ‌تٰا‌شَھــ🖤ـــٰادَتْ
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
262 ویدیو
26 فایل
#تابع‌قوانین‌جمھورۍ‌اسلٰامے💚⛓ ڪپی‌رمان‌حرام❌ چنل‌هاۍ‌دیگرمون‌درایتا🌱 @morabaye_shirin @istgahkhoda @DelSheKastE31 @banooye_IdeaLL شرایط @Sh_shahidane
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 روز عروسیش خسته شده بود.. 🎊 مدام درگیر کارها بود و رفت و آمد و هی شوخی میکرد.. 😅 به هرکسی میرسید میگفت: زن نگیری ها ببین به چه روزی افتادم زن نگیر.. 🤭 حتی به خواهر ها میرسید می گفت: آبجی زن نگیریا🙂😂؛! " -شهید محمد تقی سالخورده 🌿|•@shahidane_ta_shahadat
🌱بسم‌رب‌خدایی‌که‌ اسپانسر‌تمام آرزوهایت💛
شَھـــیدانہ‌تٰا‌شَھــ🖤ـــٰادَتْ
- چَشم‌ تا کار میکرد مدهوش‌ بهار بود•◡•
🌱 حوالـے اردیبھشت بوۍ بھشت کھ میآید عطـرِ شکوفھ‌ها وخاکِ باران خورده هوش از سرِ رهگذرانِ شهر، پرانده وَ گویـے فصلِ بهار ، شوخـے بردار نیست همہ را عاشق میکند ! ــ 😌🧡 +سلام‌ رفقاے همیشگیمون ظهرتون بخیر و شادی😁🌸 🌱|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہ‌تٰا‌شَھــ🖤ـــٰادَتْ
برای آرزوهای قشنگتون یه آمین از ته دل :) 🦋|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہ‌تٰا‌شَھــ🖤ـــٰادَتْ
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇 مشتی روی فرمون میکوبم و روشن میکنم و از کوچه خارج میشم از آینه نگاهی به عقب میندازم که دنای سفیدش پشت سرم شروع به حرکت میکنه پوفی از سر عصبانیت میکشم و سرعتمو زیادمیکنم و از بین ماشینا سبقت میگیرم به طبع پشت سرم میاد و باهمون سرعت به چراغ خطر که میرسیم دقیقا کنارماشینم توقف میکنه بادستم روی فرمون ضرب میگیرم که بوقی میزنه نگاهش میکنم و با دست به شیشه اشاره میکنه صورتم از عصبانیت سرخ سرخ شده شک ندارم دکمه رو میزنم و منتظرنگاهش میکنم کمی سمت صندلی شاگرد خم میشه نیشخندش شدیدا روی اعصابمه _خانم موسوی آروم تر لطفا اتفاق خبر نمیکنه نگرانتونم با چشم گرد شده نگاهش میکنم که همون لحظه چراغ سبزمیشه و تک خنده ای میکنه و حرکت میکنه و رد میشه سری تکون میدم عجب آدمیه ها گوشیمو برمیدارم و زنگی به مامان میزنم _جانم +سلام مامان بیزحمت فاطمه رو آماده کن دارم میام دنبالش _نمیخواد مادر منو فاطمه و سحر اومدیم خرید فاطمه زهرا روهم آوردیم بروخونه لباستو عوض کن برید صحبتاتونو کنید بابات و سینا و آقا محسن درجریانن ابروم از اینهمه برنامه ریزی دقیق بالا میپره جلوی خونه ترمز میزنم و پیاده میشم به ماشینش جلوی درخونه تکیه داده _ماشینتونو بزنید داخل باماشین من میریم بهتره اینجوری اهمیتی نمیدم و کلیدمیندازم داخل میرم و کتابارو توی اتاق میزارم و فقط کیف دستی کوچیکی برمیدارم حتی لباس هاموهم عوض نمیکنم و همونجوری بیرون میرم درخونه رو قفل میکنم و بیرون میام که با دیدنم ابروش بالامیپره و بازهم بی اهمیتی میبینه از طرف من سمت ماشینم میرم که سریع تکیشو ازدرمیگیره و جلومیاد _گفتم که باماشین من بریم بفرماییدلطفا +من اینجوری راحت نیستم میفهمم کلافش کردم دستی پشت گردنش میکشه و نگاهی به اول و آخر کوچه میندازه _خیلی خب بفرمایید بریم پارک‌ غدیر؟ +بله بفرمایید فقط جلو بیافتید من مسیرو گم نکنم سری تکون میده و سوارمیشه و حرکت میکنه پشت سرش حرکت میکنم و سعی میکنم گمش نکنم هرلحظه که به مقصد نزدیک ترمیشیم لرزش دستام بیشتر و بیشتر و از قبل بیشترمیشه و عرق سردی که روی پیشونیم نشسته بیشتر ازقبل آزارم میده پارک میکنم و پیاده میشم همزمان بامن پیاده میشه و سمتم میاد و به سمت ورودی پارک میریم _اومدیم صحبت کنیم اما خب راستش تک خنده ای میکنه _نمیدونم باید چی بگم نفس عمیقی میکشم +اما من میدونم آقا پارسا من یه بار ازدواج کردم بچه دارم اصلا مورد مناسبی برای ازدواج باشما نیستم شما هزاران هزارموقعیت بهتر از من دارید توی کلامم میپره _درسته اما من همینجوری پسندکردم اشاره ای به خودش میکنه _مگه بحث آینده من نیست؟! ما باهم میتونیم شاید شاید شاید.. من منی میکنه _شاید توی گذشته یه جاهایی خراب کردم اما انسان جایزالخطاست نیست؟ انگشت اشاره به نشونه تاکیدبالا میبرم +جایز نه ممکن اما ما هیچیمون بهم نمیخوره چجوری اینقدر قاطعانه حرف میزنید؟ جلوم میاد و هردو رو به روی هم _من آدمی نیستم که بگم آره اگه یه عشق باشه همه چی اوکیه اگه یه تفاهم عقیده باشه همه چی اوکیه اگه یه پول باشه همه چی اوکیه نه نه اصلا هرسه لازمه لازمه ازدواج هرسه اینهاست از موقعیت شغلی نمیخوام بگم خودتون مطلعید از لحاظ تفاهم عقیده کامل مثل هم نیستیم اما منم اون آدم قبل نیستم هستم ساراخانم؟! مامیتونیم باهم کامل بشیم من به شماکمک کنم شما به من هیچ انسانی کامل نیست و باید مکملشو پیداکنه و منم پیداکردم و میمونه مسئله سوم عشق و علاقه ڪپے رماݧ حراـم❌ جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️ نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿 🍒 🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
بِسْمِکَ‌اَلَّذِی‌خَالِق‌ٌلَا‌خَالِقَ‌لَهُ🌱
شَھـــیدانہ‌تٰا‌شَھــ🖤ـــٰادَتْ
«✌️🏻🇮🇷»
🌿 یہ مسجد، وسط دو تا مثلث اسیره‍🥀 یہ کودک، زیر چکمہ سیاهی می میره‍🍃 یہ ضجہ، توی آسمون شب پر می گیره‍🕊 یہ مادر، دوباره نالہ رو از سر می گیره‍💔 🌿|•@shahidane_ta_shahadat
⧼🌱به‌نامت‌ای‌که‌‌آرام‌ِجان‌هایـے🎈⧽
شَھـــیدانہ‌تٰا‌شَھــ🖤ـــٰادَتْ
- هر روز بھ بهونہ‌هات بگو من از شما قوۍترم ! ^^
خدا همیشہ‌ راهۍ رو فراهم‌ مۍکنھ و همیشہ‌ همه‌ چیز درست‌ شدنیھ ، پس‌ نگران‌ نباش‌ رفیق 🧡(: 🍭|•@shahidane_ta_shahadat
امشب داریم ان شاءالله به شرط حمایت ویژه و بالارفتن ویو☺️❣
⧼🌱به‌نامت‌ای‌که‌‌آرام‌ِجان‌هایـے🎈⧽
🌝 ‌‌‌‌‌‌‌ قَلبـم‌گِرفـت‌اَزصُحبـت‌مَـردم . . قَلـب‌هـٰااینجاچِقـدرسَنگ‌اَسـت گُفتنـد‌بَھـرپُول‌مۍجَنگیـد . . ⸤بابامَگـرخُـون‌قِـیمتَـش‌چَنـداَسـت؟..(:💔'! ‌‌‹ مَدیونیـم‌بہ‌شُھَـدا › 🌝|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہ‌تٰا‌شَھــ🖤ـــٰادَتْ
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇 صادقانه میگم اون اوایل قبل از ازدواجتون علاقه ای نبود واقعا نبود اما بعد از اون ماجرا یه اتفاقایی درونم افتاد که نه تجربش کرده بودم و نه حتی راجبش شنیده بودم به سمت نیمکتی که روبه روش هست میره و روش میشینه اشاره ای هم به من میکنه که تشکرمیکنم بلندمیشه _شما بفرمایید بشینید من می ایستم +نه ممنون بفرمایید شما _تعارف ندارم بفرمایید ازخداخواسته روی نیمکت میشینم و رو به روم می ایسته _اما خودخدا شاهده از لحظه ای که اسم محمدحسین نشست پشت اسمتون لحظه ای بهتون فکرنکردم اما الان که موقعیت برام پیش اومده ریسک کردم و اومدم جلو با اینکه میدونستم پس زده میشم مکثی میکنه و چندقدم جلوعقب میره کلافه چنگی توی موهاش میزنه _ساراخانم این علاقه مال امروز و دیروز و پسربچه های ۱۷ ۱۸ ساله نیست این علاقه الان ۲ ساله خودشو ریششو نشون داده _بزارید ثابت کنم خودمو یه فرصت بدید شاید شد بلندمیشم و نفسی تازه میکنم +باید بهم صبربدید مهلت بدید تا بتونم باخودم و تفکراتم کناربیام _تا کی؟! یک هفته زمان خوبه؟! سری تکون میدم +کم هست اما خب خوبه ↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞ (یک هفته بعد_پارسا) +خب شما یه زنگ بزن کلافه چاقو رو توی سینی میندازه _وای مادر تو که از بچه های ۱۷ ۱۸ ساله بدتری زشته بخدا هی زنگ بزنم کلافه روی صندلی میشینم +امروز یک هفته شده امروز باید جواب بدن یه زنگ کوچیک فقط کلافه دستشو با دستمال خشک میکنه _گوشیمو بده میخندم و گوشیشو سمتش میگیرم +بزن رو بلندگو اخمی میکنه که خندم بیشتر میشه و تماس میگیره _به به سلام سمیراجون عجبی یادی از ماکردین مامان خنده ای میکنه _سلام نسرین جون شرمنده سرم شلوغ بود _دشمنت شرمنده خانواده خوبن؟ _خوبن سلام دارن خدمتتون میگم نسرین جون غرض از مزاحمت میخواستم ببینم ساراجون فکرکردن؟! سکوت پشت تلفن غوغایی درونم بپامیکنه ڪپے رماݧ حراـم❌ جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️ نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿 🍒 🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
شَھـــیدانہ‌تٰا‌شَھــ🖤ـــٰادَتْ
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇 مامان دو به شک سوالشو دوباره مطرح میکنه و من کلافه خونه رو با قدمام مترمیکنم _نسرین جون؟! هستی؟ _آره عزیز راستش سارا گفت ی سری شرط ها داره شوکه به گوشی دست مامان نگاه میکنم دستام جلوی دهنم میشینه و قهقهم پشت دستام خفه میشه خنده مامان نشون خبرای خوبه باخنده سرکج میکنه و انگار که نسرین خانم جلوش نشسته زمزمه میکنه _شرطا که هرچی باشه قبوله از نظرپارسای من نگاهی بهم میکنه که با خنده سرتکون میدم و چشم روهم میزارم _اما بالاخره جوابش مثبته دیگه نه؟! میگن همیشه سکوت علامت رضاست اما اینبار خنده نسرین خانم میشه علامت رضا میخندیم و مامان خوشحالی از صداش میباره _پس مبارکه ↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞ _الهی قربونت برم شاه پسر ببین چه دلبری میکنه این رخت دومادی توتنش بابا درحالی که ساعتشو روی مچش میبنده میخنده و سری تکون میده _سمیرا اینقدر پرروش نکن بچه رو اخم مامان بدجور از بابا دلبری میکنه _عه محسن پررو چیه مگه دروغ میگم آخه دوماد به این خوشتیپی دیده بودی تو؟! سحر همزمانی که میخنده اسفند دود میکنه و دست پرهام میده و پرهام دورسرم میگردونه _نه مادرجون دوماد به این خوشتیپی ندیده بودیم ولی الحق که عروسشم خیلی خوشگل و خانومه ها قهقهمون هوا میره و مامان ابرو بالامیندازه _اون که بله عروسای من همشون خوشگل و خانومن گره زیر روسریشو سفت میکنه و چادرشو سرمیکنه _حالا میدونی چرامادر؟! سمت درمیرم و کفش مشکی واکس زدمو میپوشم +چون به مادرشوهرشون رفتن مامان میخنده و کف میزنه _آباریکلا پسرم ↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞ جلوی گل فروشی پارک میکنم و پیاده میشم _به سلام آقای داماد میخندم و دست میدم بهش +سلام تازه دوماد باخنده سرتکون میده +دسته گلی که سفارش داده بودم آمادست مرتضی جان؟! دسته گلی از پشت سرش بیرون میاره _آره پسر بیا ببین خوبه؟ +عالیه چقدرشد؟! روشونم میکوبه _برو بچه ما که این حرفارو نداریم +نه خدایی بگو چقدرشد _قابل نداره ۲۵۰ شد شما ۲۰۰ بده +دستت درد نکنه خداخیرت بده همونجور که کارت میکشم شاکی میگم +میگم.مرتضی گل زیادی گرون نشده؟ میخنده و به سمت درهلم میده _برو بچه خجالت بکش از همین اول کاری خسیس بازی درنیار نیشخندی میزنم و دستمو به نشونه خداحافظی بالامیارم و سریع سوارمیشم و گل رو دست بابا میدم دنده رو جابه جامیکنم و ازپارک خارج میشم و همونجورزمزمه میکنم +بریم برای شیرینی که خیلی دیرشده صدای مامان از پشت بلندمیشه _نمیخواد مادر پرهام گرفته الانم درخونه آقامرتضی ایناس برو که دیره +مادرمن شیرینی رو من باید ببرم داخل _میدونم جانم قرارشده منتظرمون بمونن باهم بریم داخل سرتکون میدم و با سرعت به سمت خونشون حرکت میکنم ڪپے رماݧ حراـم❌ جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️ نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿 🍒 🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌱بسم‌‌ـالخالق‌‌العبودیت🌸
شَھـــیدانہ‌تٰا‌شَھــ🖤ـــٰادَتْ
«🌱♥️»
🌱 بیاخیال‌کنیم دستانمان‌بین‌ضریح گره‌خورده‌اند(:" بیاخیال‌ڪنیم کفش‌هایمان‌را‌از کفش‌‌دارۍگرفتہ‌ایمُ عقب‌‌عقب‌قدم‌بر‌میداریم و‌میگوییم↓💔 [وَلاجَعلہ‌اللہ‌آخِرالعَهد‌مِنےلِزیارتِکُم] -بیا‌خیا‌ل‌کنیم‌ڪربلاییم(:♥️ 🌱|•@shahidane_ta_shahadat
بِسْمِکَ‌اَلَّذِی‌خَالِق‌ٌلَا‌خَالِقَ‌لَهُ🌱
🍭 「گاهے‌معجزھ‌‌‌همون‌ادماےِ‌خۅش قلبے‌‌هستن‌کهـ‌بھ‌طور‌کاملااتفـٰاقے تـۅمسـیر‌زندگیمۅن‌قـرار‌میگیـرن」 +هواشونو داشته باشیم:) 🍭|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہ‌تٰا‌شَھــ🖤ـــٰادَتْ
#قشنگیجات🍭 「گاهے‌معجزھ‌‌‌همون‌ادماےِ‌خۅش قلبے‌‌هستن‌کهـ‌بھ‌طور‌کاملااتفـٰاقے تـۅمسـیر‌زندگیمۅن‌
یک وقتایی بشین و خلوت کن نگاهی به اطرافت، به خوشبختی هات به کسانی که دوستت دارند به چیزهایی که دوستشان داری به خدایی که تنهایت نخواهد گذاشت آنجاست که آرامش پیدا می کنی♥️✨🌱 🌱|•@shahidane_ta_shahadat
🦋 ✨می‌گفټ:↓ •°🌱اگر‌مےخواهید‌نذرے‌ڪنید فقط‌ نڪنید...!مثلا‌نذر‌ڪنید یڪ‌روز‌گناه‌نمےڪنم‌هدیہ‌بہ‌آقا‌صاحب‌الزمان «عج»‌‌🧡 از‌طرف‌خودم•°‌یعنے‌از‌طرف‌خودتان‌عملے‌را‌براے‌سلامتی‌و‌تعجیل‌در‌فرج‌آقا‌امام‌زمان‌«عج»‌انجام‌مےدهید‌ڪہ‌یڪے‌از‌مجربترین‌ڪارهابراے‌آقا‌است.🌿🙂 _شہید‌مجید‌‌سلمانیان 🦋|•@shahidane_ta_shahadat
『🌱بہ‌نٰامش‌و‌در‌پنٰاهش🌸』
♥️ آمدی تا من فقط مومن به چشمانت شوم ربّنا و آتنای بینِ دستانم تویی... ♥️|•@shahidane_ta_shahadat