#بهخودمونبیایم🌝
قَلبـمگِرفـتاَزصُحبـتمَـردم . .
قَلـبهـٰااینجاچِقـدرسَنگاَسـت
گُفتنـدبَھـرپُولمۍجَنگیـد . .
⸤بابامَگـرخُـونقِـیمتَـشچَنـداَسـت؟..(:💔'!
‹ مَدیونیـمبہشُھَـدا ›
🌝|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒
🍒
🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
#فصل_دوم
#پارت_324
#عـشقبہشـڔطعاشــــقے
صادقانه میگم
اون اوایل قبل از ازدواجتون علاقه ای نبود
واقعا نبود
اما بعد از اون ماجرا
یه اتفاقایی درونم افتاد که نه تجربش کرده بودم و نه حتی راجبش شنیده بودم
به سمت نیمکتی که روبه روش هست میره و روش میشینه
اشاره ای هم به من میکنه که تشکرمیکنم
بلندمیشه
_شما بفرمایید بشینید من می ایستم
+نه ممنون بفرمایید شما
_تعارف ندارم بفرمایید
ازخداخواسته روی نیمکت میشینم و رو به روم می ایسته
_اما خودخدا شاهده از لحظه ای که اسم محمدحسین نشست پشت اسمتون
لحظه ای بهتون فکرنکردم
اما الان که موقعیت برام پیش اومده ریسک کردم و اومدم جلو
با اینکه میدونستم پس زده میشم
مکثی میکنه و چندقدم جلوعقب میره
کلافه چنگی توی موهاش میزنه
_ساراخانم
این علاقه مال امروز و دیروز و پسربچه های ۱۷ ۱۸ ساله نیست
این علاقه الان ۲ ساله خودشو ریششو نشون داده
_بزارید ثابت کنم خودمو
یه فرصت بدید شاید شد
بلندمیشم و نفسی تازه میکنم
+باید بهم صبربدید
مهلت بدید تا بتونم باخودم و تفکراتم کناربیام
_تا کی؟!
یک هفته زمان خوبه؟!
سری تکون میدم
+کم هست اما خب
خوبه
↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞
(یک هفته بعد_پارسا)
+خب شما یه زنگ بزن
کلافه چاقو رو توی سینی میندازه
_وای مادر تو که از بچه های ۱۷ ۱۸ ساله بدتری
زشته بخدا هی زنگ بزنم
کلافه روی صندلی میشینم
+امروز یک هفته شده
امروز باید جواب بدن
یه زنگ کوچیک فقط
کلافه دستشو با دستمال خشک میکنه
_گوشیمو بده
میخندم و گوشیشو سمتش میگیرم
+بزن رو بلندگو
اخمی میکنه که خندم بیشتر میشه و تماس میگیره
_به به
سلام سمیراجون
عجبی یادی از ماکردین
مامان خنده ای میکنه
_سلام نسرین جون
شرمنده سرم شلوغ بود
_دشمنت شرمنده
خانواده خوبن؟
_خوبن سلام دارن خدمتتون
میگم نسرین جون
غرض از مزاحمت
میخواستم ببینم ساراجون فکرکردن؟!
سکوت پشت تلفن غوغایی درونم بپامیکنه
ڪپے رماݧ حراـم❌
جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️
نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿
🍒
🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒
🍒
🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
#فصل_دوم
#پارت_325
#عـشقبہشـڔطعاشــــقے
مامان دو به شک سوالشو دوباره مطرح میکنه و من کلافه خونه رو با قدمام مترمیکنم
_نسرین جون؟!
هستی؟
_آره عزیز
راستش سارا گفت ی سری شرط ها داره
شوکه به گوشی دست مامان نگاه میکنم
دستام جلوی دهنم میشینه و قهقهم پشت دستام خفه میشه
خنده مامان نشون خبرای خوبه
باخنده سرکج میکنه و انگار که نسرین خانم جلوش نشسته زمزمه میکنه
_شرطا که هرچی باشه قبوله از نظرپارسای من
نگاهی بهم میکنه که با خنده سرتکون میدم و چشم روهم میزارم
_اما بالاخره جوابش مثبته دیگه
نه؟!
میگن همیشه سکوت علامت رضاست
اما اینبار خنده نسرین خانم میشه علامت رضا
میخندیم و مامان خوشحالی از صداش میباره
_پس مبارکه
↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞
_الهی قربونت برم شاه پسر
ببین چه دلبری میکنه این رخت دومادی توتنش
بابا درحالی که ساعتشو روی مچش میبنده میخنده و سری تکون میده
_سمیرا اینقدر پرروش نکن بچه رو
اخم مامان بدجور از بابا دلبری میکنه
_عه محسن
پررو چیه
مگه دروغ میگم
آخه دوماد به این خوشتیپی دیده بودی تو؟!
سحر همزمانی که میخنده اسفند دود میکنه و دست پرهام میده و پرهام دورسرم میگردونه
_نه مادرجون دوماد به این خوشتیپی ندیده بودیم
ولی الحق که عروسشم خیلی خوشگل و خانومه ها
قهقهمون هوا میره و مامان ابرو بالامیندازه
_اون که بله
عروسای من همشون خوشگل و خانومن
گره زیر روسریشو سفت میکنه و چادرشو سرمیکنه
_حالا میدونی چرامادر؟!
سمت درمیرم و کفش مشکی واکس زدمو میپوشم
+چون به مادرشوهرشون رفتن
مامان میخنده و کف میزنه
_آباریکلا پسرم
↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞↻∞
جلوی گل فروشی پارک میکنم و پیاده میشم
_به سلام آقای داماد
میخندم و دست میدم بهش
+سلام تازه دوماد
باخنده سرتکون میده
+دسته گلی که سفارش داده بودم آمادست مرتضی جان؟!
دسته گلی از پشت سرش بیرون میاره
_آره پسر بیا ببین خوبه؟
+عالیه
چقدرشد؟!
روشونم میکوبه
_برو بچه ما که این حرفارو نداریم
+نه خدایی بگو چقدرشد
_قابل نداره
۲۵۰ شد شما ۲۰۰ بده
+دستت درد نکنه خداخیرت بده
همونجور که کارت میکشم شاکی میگم
+میگم.مرتضی گل زیادی گرون نشده؟
میخنده و به سمت درهلم میده
_برو بچه خجالت بکش از همین اول کاری خسیس بازی درنیار
نیشخندی میزنم و دستمو به نشونه خداحافظی بالامیارم و سریع سوارمیشم و گل رو دست بابا میدم
دنده رو جابه جامیکنم و ازپارک خارج میشم و همونجورزمزمه میکنم
+بریم برای شیرینی که خیلی دیرشده
صدای مامان از پشت بلندمیشه
_نمیخواد مادر
پرهام گرفته الانم درخونه آقامرتضی ایناس
برو که دیره
+مادرمن شیرینی رو من باید ببرم داخل
_میدونم جانم
قرارشده منتظرمون بمونن باهم بریم داخل
سرتکون میدم و با سرعت به سمت خونشون حرکت میکنم
ڪپے رماݧ حراـم❌
جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️
نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿
🍒
🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
«🌱♥️»
#اربابمحسین🌱
بیاخیالکنیم
دستانمانبینضریح
گرهخوردهاند(:"
بیاخیالڪنیم
کفشهایمانرااز
کفشدارۍگرفتہایمُ
عقبعقبقدمبرمیداریم
ومیگوییم↓💔
[وَلاجَعلہاللہآخِرالعَهدمِنےلِزیارتِکُم]
-بیاخیالکنیمڪربلاییم(:♥️
🌱|•@shahidane_ta_shahadat
#قشنگیجات🍭
「گاهےمعجزھهمونادماےِخۅش
قلبےهستنکهـبھطورکاملااتفـٰاقے
تـۅمسـیرزندگیمۅنقـرارمیگیـرن」
+هواشونو داشته باشیم:)
🍭|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
#قشنگیجات🍭 「گاهےمعجزھهمونادماےِخۅش قلبےهستنکهـبھطورکاملااتفـٰاقے تـۅمسـیرزندگیمۅن
یک وقتایی بشین و خلوت کن
نگاهی به اطرافت، به خوشبختی هات
به کسانی که دوستت دارند
به چیزهایی که دوستشان داری
به خدایی که تنهایت نخواهد گذاشت
آنجاست که آرامش پیدا می کنی♥️✨🌱
🌱|•@shahidane_ta_shahadat
#شهیدآنه🦋
✨میگفټ:↓
•°🌱اگرمےخواهیدنذرےڪنید
فقط #گناه نڪنید...!مثلانذرڪنید
یڪروزگناهنمےڪنمهدیہبہآقاصاحبالزمان «عج»🧡
ازطرفخودم•°یعنےازطرفخودتانعملےرابراےسلامتیوتعجیلدرفرجآقاامامزمان«عج»انجاممےدهیدڪہیڪےازمجربترینڪارهابراےآقااست.🌿🙂
_شہیدمجیدسلمانیان
🦋|•@shahidane_ta_shahadat
#عشقولانہ♥️
آمدی تا من فقط مومن به چشمانت شوم
ربّنا و آتنای بینِ دستانم تویی...
♥️|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
#دخترونہچادرے🌸 قسم به چهار حرف مقدست که شد آرامشی بر دلم،چادرم👑🌸 🌸|•@shahidane_ta_shahadat
•
بـپـوشـان چـادر ڪه ݪبـخـند زنـد
بـنـٺ پـیـامـبـر،فاطمہ بہ زیـبایـۍ
تـو😌🎈
🎈|•@shahidane_ta_shahadat
#کࢪبلا🦋
بـٰآگِـریہرۅبہِڪَربۅبَـلـآمِیـدَهـمسَـلـآم
دُۅرۍزِ«طُ»اَمـآنِدِلَمرآبُـریدهاَسـتحُـسِینシ..!
-رویـاےحرم...(:
🦋|•@shahidane_ta_shahadat
#شهیدانھ🌿
همیشھمیگفت:
واسھکیکارمیکنی؟!
میگفتم:امامحسین(ع)
میگفت:پسحرفهاروبیخیال!!
کارخودتروبکن
جوابشباامامحسین(ع)😌😍
-شهیدمحمدحسینمحمدخانے
🌿|•@shahidane_ta_shahadat
#حالخوب🦋
چه حال قشنگیه
وقتی خدا میگه : هر جا باشی کنارتم 💛🙈...
🦋|•@shahidane_ta_shahadat
#شایدتلنگــر🌿
گناهڪـارۍڪہبعدازگنـاه
بہترسواضطرابمیوفتہ
بہنجـاتنزدیڪتره
تا ڪسۍڪہاهلعبـادتہ،
امـاازگناهنمۍترسہ !
بہهمریختگۍبعدازگنـاه،
نشونہیہوجدانبیداره🌿..!
🌿|•@shahidane_ta_shahadat
#سهشنبههایمهدوی🌱
ایراحتدل،قرارجانها!برگرد
درماندلشکستهما،برگرد
مانديمدرانتظارديدار،ایداد!
دلھاهمهتنگِتوستآقا!برگرد:)…♥️
🌱|•@shahidane_ta_shahadat
هرچه تبر زدی مرا
زخم نشد؛ جوانه زد(:
.
همیشه حتی با بدی بقیه
شما خوب بمونین؛
نزارین بدیِ دیگران
خوبیِ شمارو بگیره...🖐🏻
🦋|•@shahidane_ta_shahadat
هدایت شده از ایسٺگٰاهخدا
•
به این فکر نکن کی میشه
بخواد بشه میشه
انقدر خوشگل میچینه(:
#خدارومیگما☝️🏻♥️
🍭|•@istgahkhoda