به اسیر کن مدارا ...
مهماننوازی فرمانده از اسرای عراقی !
« عملیات کربلای یک » در تیرماه ۱۳۶۵
یکیاز میدانهای سختوحساس نبرد بود
که فرمانده «صراف» این شهید گرانقدر
ابهتِ دشمن را شکست ....
و در ادامه در رویارویی با دشمنی که تا
دقایقی پیش پشت تانک نشسته بود و
با گلوله مستقیمِ تانک نفر را شکار میکرد
و حالا اسیر شده گفتگو میکند و به آنها
یادآور میشود که خطری تهدیدشان نمیکند
و میتوانند لباسهای خود را در بیاورند تا
کمی خنک شوند و پاهایشان که داغ شده
بود را از پوتین خارج کنند تا پاهایشان هوا
بخورد. سپس کلمن آب یخ آماده و در ادامه
از آنها پذیرایی میکند ...
📎پ.ن: مدارا با اسیر را از
مکتبِ علی(ع) آموختهاند ...
#اسرای_عراقی
#فرمانده_گردان_شهادت
#لشکر۲۷_حضرترسولﷺ
#شهید_سردار_جواد_صراف🌷
#شهادت
شهادت سنگ را بوسیدنی کرد...
به مزار رفقای شهیدت که می روی
پنجه بر سنگ قبر می گذاری
وفاتحه ای نثارش می کنی
سنگ را می بوسی
دلت آرام می گیرد
اما بمیرم برای آن رفقایی که با آب رفتند
جاودانه شدند
بی جسمی و کالبدی
انگار باید پنجه ات را بر آب بگذاری
وفاتحه ای و اخلاصی
شاید دریا، از آن شب به بعد، جور دیگری شده است
گمانم آن میهمانان آب، دیگر نخواهند آمد
پس هر گاه وضو می گیرید
تا چشم تان بر آب می افتد
یاد دلاوران مدفون در عمق آب باشید
و صلواتی، فاتحه ای، اخلاصی....
📎 سنگ قبر شهید عزیزم حمیدرضای شریفی منش که در حین غواصی حوالی کربلای پنج، با ترکش خمپاره شصت پرکشید
عکس دوم نفر سمت چپ غواص شهید مجید نجفی از اطلاعات عملیات لشکر پنج نصر که در عملیات والفجر هشت آسمانی شد.🌷
✍عماد سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ #عند_ربهم_یرزقون
روایتی شنیدنی از شهید مجید قربانخانی..
حتما ببینید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گذشت ...
شب ِ هـجر و
یار از سفر آمد
ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی!
#خوش_آمدی_بابامحمدم❤️
#شهید_محمد_اینانلو🌷
#خانطومان
این هفته هم طبق روال چهارشنبه های هر هفته با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای 17شهریورسال 57 و (شهید میدان ژاله) محلمون شهید گرانقدر#محمد_کاردان
#ویزیت خانواده های معزز #شهداء#جانبازان#ایثارگران#خادمان و #فعالین مسجد توسط خانم دکتر عاشوری (پزشک و حکیم طب سنتی)
همچنین؛
قبول ختم زیارت #عاشورا ، دعای #علقمه و دعای #عهد تا آخر ماه صفر، ختم 3400 #صلوات توسط خانواده های ویزیت شده این هفته که هدیه به روح شهید محمد کاردان نمودند.
نثار ارواح طیبه#شهداء#امام شهداء#اموات#صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهای کوه غیرت...💔🥀
.
.
.
#مرد_میدان| #حاج_قاسم
♦ فتنهی آینده (فتنه بچه حزباللهیهای بیبصیرت)
۱- اینکه خیال کنیم زمانی میرسد که دیگر فتنهای نباشد، تصوری فانتزی است. چرا که بر اساس منطق قرآن، فتنه سنت الهی است! (به عنوان نمونه به سوره مبارکه عنکبوت مراجعه شود)
۲- دشمن در فتنهها، به شدت روی جدا کردن بدنه اصلی نظام اسلامی یعنی حزب اللهیها از حرکت اصیل انقلابی حساب باز کرده است. چونکه موتور محرکه انقلاب همینها هستند و اگر اینها دچار شک و تردید و یا خدایی نکرده به حد مقابله با نظام برسند، بسیار خطرناک است.
۳- متاسفانه جریانی در بین بدنه حزباللهی در حال شکلگیری است که تدریجا، به حد بیتفاوتی و یا تقابل با نظام میرسد. جریانی که متاسفانه فهم ناقص، کاریکاتوری، غیر جامع و غیرفقیهانه خود از اسلام را فهم اصیلی میداند و خط قرمزهای خاصی برای خود تعریف کرده و توقع دارد که رهبری عزیز نیز تابع آن خط قرمزها باشد.
مثلا عدهای بدون عنایت به منطق قرآن در مواجهه با نفاق و منافقین و فهم جامع و درست از کُبرَیات قرآنی، شروع به مصداقیابی میکنند و شخصیتهای حقوقی و رئوس نظام را منافق و مستوجب توهین و انگزدن میدانند و توقع دارند که رهبری هم اینگونه عمل کنند و اگر احیانا حمایتی از روسای قوا کردند، یا آنرا واقعی نمیدانند و یا آنرا نشانی از فقد عدالت در ایشان قلمداد میکنند.
یا عدهای بدون عنایت به موضوعات ذاتاً سیال و ذاتا متغیّر و فهم تزاحمات، ابزارهایی چون موبایل و اینترنت و شبکههای اجتماعی و غیره را کاملا غیراسلامی معرفی کرده و حضور و استفاده از آنها را خلاف اسلام می دانند. حال اگر رهبری خلاف نظر آنها نظر دهد، آنوقت واویلاست!
یا عدهای متوجه نرمش قهرمانانه و مسائل کلان و راهبردی در سطح منطقه و جهانی نیستند و در دلشان حمایت از تیم مذاکره کنند را خلاف مصالح اسلام میدانند.
خلاصه اینکه مثالها زیاد است و ظرفیت این فضا کم
اما خصیصه ویژه این بچه حزب اللهی ها که متاسفانه علمدارشان طلاب کم سواد و بیبهره از منطق کلان اسلامی هستند، این است که رهبری را در دایره خطوط قرمز خود دانسته و خارج از آنرا مستحق رمی به بی عدالتی و ظلم میدانند.
لذا حقیر فتنه آینده را این فتنه میدانم که رگههایی از آن در چند سال اخیر و مخصوصا در حوادث اخیر قابل مشاهده است.
✍ حجهالاسلام و المسلمین آقای محمدعلی رنجبر
به سال ۱۳۳۷ هجری شمسی در یکی از خانههای قدیمی منطقه مستضعفنشین (پشت مسجد امام) شهر «اصفهان» متولد شد. او که از خانه صالحی برخاسته بود و به لحاظ مذهبی، خانوادهای مقید و متدین داشت، تحصیل در هنرستان را به دلیل جو طاغوتی و فاسد آن زمان تحمل نکرد و از محیط آن کناره گرفت و با مشورت یکی از علما به تحصیل علوم دینی مشغول شد. وی حدود شش سال مشغول کسب علوم دینی بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه، شهید «ردانی پور» با عضویت در «شورای فرماندهی سپاه یاسوج» فعالیتهای همه جانبه خود را آغاز کرد. سپس به منظور مقابله با جریان های منحرف و آگاهی بخشی به مردم و بازگردان امنیت و ثبات «کردستان» به سوی این خطه شتافت. در جلسهای که به اتفاق نماینده حضرت امام (قدس سره) و امام جمعه اصفهان خدمت حضرت امام مشرف شده بودند ، وی از معظم له درباره رفتن به کردستان کسب تکلیف کرد. حضرت امام به شهید ردانی پور امر فرمودند، شما باید به کردستان بروید و کار کنید.
با شروع جنگ تحمیلی، شهید ردانی پور به همراه عدهای از همرزمان خود از کردستان وارد جنوب شد و با نیروهای اعزامی از اصفهان (سپاه منطقه ۲) که در نزدیکی آبادان جبهه «دارخوین» مستقر بودند شروع به فعالیت کرد. او مدتها با رزمندگان اسلام در خطی که به «خط شیر» معروف بود، علیه دشمن بعثی مبارزه کرد و ازمهمترین عللِ شش ماه،
مقاومتِ مستمرِ نیروها در این خط، وجود این روحانی عزیز و دلسوز بود که به آنها روحیه میداد، سخنرانی یا مراسم دعا برگزار میکرد. ایشان با تجربهای که از کار در جبهههای کردستان داشت، سلاح بر دوش، به تبلیغ و تقویت روحی رزمندگان میپرداخت و با برگزاری مراسم دعا و مجالس وعظ و ارشاد، نقش مؤثری در افزایش سطح آگاهی و رشد معنوی رزمندگان ایفا میکرد و در واقع، او را میتوان یکی از منادیان به حق و توجه به حالات معنوی در جبههها نامید.
شهید مصطفی ردانیپور در عملیات «محرم» «والفجر ۱» و «والفجر ۲» شرکت داشت و تا لحظه شهادت هرگز جبهه را ترک نکرد و فرمان امام عظیم الشأن (قدس سره) را در هر حال بر هر چیزی مقدم میدانست. تازه سه روز از عروسیاش گذشته بود که دست همسرش را در دست مادرش گذاشت و گفت: « دلم میخواهد دختر خوبی برای مادرم باشی.» بعد هم آرام و بیصدا رفت منطقه و چند روز بعد از آن در عملیات والفجر ۲ در منطقه «حاج عمران» در تاریخ ۱۳۶۰,۰۵.۱۵ به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت در راه خدا رسید. شهید ردانیپور میگفت: «اگر شهید شدم، جنازهام را جلوی در گلستان شهدای اصفهان دفن کنید، دلم میخواهد وقتی پدر و مادرها میآیند زیارت بچههایشان پاهایشان را روی قبر من بگذارند، شاید خدا از سر تقصیرات من هم بگذرد.» ولی پیکر پاکش هیچگاه پیدا نشد و برای او سنگ یادبودی در گلستان شهدای اصفهان، قطعه «کربلای ۵» در کنار سردار شهید «حاج حسین خرازی» گذاشتند....
کتاب گویای « نیمه پنهان ماه » روایتگر بخشی از زندگی سردار شهید حجتالاسلام حاج « مصطفی ردانیپور » است. شهیدی که مسلح به سلاح تقوی بود و در توصیه دیگران به تقوی و خصایل والای اسلامی، تلاش زیادی داشت. شنیدن این کتاب گویا را به شما پیشنهاد میکنیم.
هدایت شده از
امام زادگان عشق
💠 قرار شبانه
روایت است که :
هر زمان جوانی دعای فرج مهدی (عج) را زمزمه کند، همزمان امام زمان دستهای مبارکشان را به سوی آسمان بلند می کنند و برای آن جوان دعا می فرمایند .
پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام #شهدا
🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸
🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ
🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ
🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ
🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ
🌸وضاقَتِ الاْرْضُ
🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ
🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ
🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى
🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا
🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ
🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ
🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ
🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
بلا فاصله نگاهم به سر آقاابراهیم افتاد..
قسمتی از موهای بالای سر او سوخته بود..
مسیر یک گلوله را می شد بر روی موهای او دید.
با تعجب گفتم:
داش ابرام سرت چی شده؟
دستی به سرش کشید ،
با دهانی که به سختی باز میشد گفت:
می دانی چرا گلوله جُرأت نکرد وارد سرم بشود؟
گفتم چرا؟
ابراهیم لبخندی زد و گفت:
گلوله خجالت کشید وارد سرم بشود ،چون پیشانی بند "یامهدی"
به سرم بسته بودم...
#شهید_ابراهیم_هادی
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷