#سفر_عاشقانه
به بهانه روز
#جهانی_ناشنوایان
#شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل حرف می زد
#شهید_والامقام
#عبدالمطلب_اکبری
می خواهیم به یکی از روستاهای دوردست سفر کنیم به جایی که مردمانش حق بزرگی برگردن انقلاب دارند.
وقتی از مسیر اصفهان به شیراز حرکت و از آباده عبور کنیم، به شهرستان کوچکی به نام «خرم بید» میرسیم.
در حوالی این شهرستان روستای کوچکی است که اکنون نامش #شهید_آباد است.
خانوادههای ساکن این روستا زیاد نیستند اما وقتی به گلزار #شهدای روستا سر بزنی تعجب خواهی کرد.
آن ها چهل و سه #شهید تقدیم انقلاب و اسلام کرده اند ؛ #شهدایی که هرکدام پرچمی برای سرافرازی و سربلندی نظام هستند.
از میان قبور #شهدا وقتی عبورکنی به مزار سردار رشید اسلام، #شهید_شعبانعلی_اکبری خواهی رسید.
در بالای مزار او قبر #شهیدی است که اکنون زائرانی از مناطق دور و نزدیک دارد.
آنجا مزار #شهید_عبدالمطلب_اکبری است.
#عبدالمطلب به همه، من و شما نشان داده که هیچ چیز نمیتواند مانع رشد و کمال معنوی انسان شود.
او از نعمت گویایی و شنوایی محروم بود، نه می شنید، نه می توانست حرف بزند.
اما این پسر هوش و استعداد فوق العاده داشت. با بچههای هم سن و سال خود مدرسه رفت.
آنقدر تیز هوش بود که تا کلاس پنجم درس خواند بعد به سراغ بنایی رفت. یک استاد کار ماهر در بنایی شد. تقریباً همه خانههای روستا یادگار اوست. هرکس احتیاج به تعمیر خانه داشت #عبدالمطلب را خبر میکرد.
در لوله کشی و کارهای خدماتی هم استاد بود. خلاصه یک آدم با استعداد و دوست داشتنی که از نعمت تکلم و شنوایی محروم بود.
انقلاب که پیروز شد به بسیج پیوست. دوستی داشت که ارتباط آنها مانند مرید و مراد بود. دوست او #شهید_شعبانعلی_اکبری بود که مسئولیت عقیدتی سپاه خرم بید را برعهده داشت. آن ها شب و روز با هم بودند.
#عبدالمطلب با کمک او راهی جبهه شد. قدرت بدنی او بالا بود. برای همین سختترین کارها را قبول میکرد. او آرپی جی زن شده بود. در کارش بسیار ماهر و استاد بود. خیلی دقیق هدفگیری میکرد.
دوستانش از #عبدالمطلب چیزهای عجیبی میگفتند. یکی میگفت عجیب است؛ #عبدالمطلب ناشنواست، اما وقتی خمپاره شلیک میشود او زودتر از همه خیز برمیدارد.
دیگری می گفت بارها با هم توی خط بودیم #عبدالمطلب بسیار به نماز اول وقت مقید بود. ما شنوایی داشتیم ، ساعت داشتیم اما او هیچ کدام را نداشت ، اما هنگامی که موقع اذان می شد آرپی جی را کنار می گذاشت و آماده نماز می شد. هنوز این معما باقی مانده که او از کجا هنگام اذان را تشخیص می داد.
اما این رزمنده شجاع و غریب ، زمانی که دوست عزیزش را از دست داد بسیار بی تاب شده بود.
وقتی #شهید_شعبانعلی_اکبری را به خاک می سپردند در کنار قبر نشسته بود و اشک می ریخت. #شعبانعلی در والفجر ۸ به #شهادت رسید.
#عبدالمطلب در بالای مزارش نشست و روی زمین صورت یک قبر را ترسیم کرد،با زبان بی زبانی به همه گفت : اینجا قبر من است.
برخی از افراد او را مسخره کردند؛ برخی به او خندیدند و…
#عبدالمطب در آخرین روزهای سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد. آن موقع بیست و دو ساله بود. بلافاصله به منطقه برگشت. درعملیات کربلای ۸ در شلمچه غوغا کرد . هر جا همه خسته می شدند او یک تنه در مقابل تانک های دشمن با شلیک آرپی جی قد علم می کرد .
برادرش می گفت : نوزدهم فروردین ۱۳۶۶ #عبدالمطلب به وصال محبوب خود رسید.
پیکر پاک این #شهید را به روستا آوردند.
#شهدا را به ردیف دفن می کردند. حالا نوبت به جایی رسیده بود بالای مزار #شهید_شعبانعلی_اکبری ، وقتی او را به خاک می سپردیم برخی با تعجب به هم نگاه می کردند ، مثل اینکه خاطره ای به یادشان آمده بود.
بله آنها خاطره آن روزی را به یاد آوردند که #عبدالمطلب درست همین مکان را نشان داد و گفت : « من اینجا دفن خواهم شد »
مدت ها گذشت ، ما هم مانند بسیاری از مردم از عظمت و بزرگی #شهدا غافل بودیم ، به کلام حضرت امام که قبور مطهر #شهدا تا ابد دارالشفا خوانده بود بی توجه بودیم .
برادر #شهید ادامه داد :
مادر ما دچار سرطان بسیار حادی شده بود .
چند ماه به همه پزشکان شیراز و … مراجعه کردیم اما بی فایده بود.
سرطان بدخیم بود و مادر ما کهولت سن داشت . گفتند ایشان را اذیت نکنید ، ببرید خانه تا راحت تر …
ما هم مادر را به خانه آوردیم . همه ناراحت بودیم ، مادر توان راه رفتن نداشت .
صبح روز بعد دیدیم مادر از جا بلند شد! با شور و نشاط مشغول کارهای خانه شد ، همه با تعجب به سراغ مادر رفتیم یعنی چه شده بود؟
مادر می گفت دیشب #عبدالمطلب به دیدنم آمد ، یک تکه نان تبرکی به من داد و گفت : «بخور»
من هم خوردم.
از صبح که بیدار شدم هیچ اثری از بیماری در وجودم نیست . مادر را نزد پزشکان شیراز بردیم.
آزمایشات مختلف انجام شد.
یکی از پزشکان از خارج آمده بود و به معجزه اعتقادی نداشت . همه یک چیز می گفتند ، این ماجرا چیزی شبیه معجزه است . هیچ خبری ازتوده سرطانی نیست .
از آن ماجرا سالها گذشت ، دیگر هیچ مشکلی پیدا نکرد ، شبیه این ماجرا بارها برای اهالی و حتی چند نفر ازاهالی مرودشت و… اتفاق افتاد.
نامه ای با دست خط #شهید
یک عمر هر چی گفتم به من خندیدند .
یک عمر هر چی خواستم به مردم محبت کنم ، فکر کردند من آدم نیستم و مسخره ام کردند .
یک عمر هر چی جدی گفتم شوخی گرفتند .
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم .
خیلی تنها بودم .
اما مردم ، حالا که ما رفتیم بدونید ، هر روز با آقام حرف می زدم .
آقا به من گفتند : «تو شهید می شی . جای قبرم رو هم بهم نشون دادند . این را هم گفتم اما باور نکردید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
شادی روح_شهدا_امام شهداء #عبدالمطلبها که #شنیدنیها را با #گوش_جان شنیدند و #گفتنیها را با #زبان_دل گفتند ... و اموات#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
امام زادگان عشق
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
💠 دست نوشته تکاندهنده شهیدی که هنگام بمباران شیمیایی ماسکش را به یکی از رزمندهها داد
🔹 ۱۲ فروند هواپیما ساعت ۵ غروب منطقه را بمباران شیمیایی کردند که یکی در ۱۰ متری او افتاد.
🔹 نعمت الله ملیحی ماسکش را به یکی از رزمندهها داد و خودش بدون ماسک مانده بود كه درعمل دَم نايژکهای ريه تاول میزد و در بازدم تاولها پاره میشد ! به همین علت برای گفتگو کردن روی کاغذ مینوشت و کمتر صحبت میکرد.
🔹 در بیمارستان به دلیل حاد بودن جراحت نعمت الله، او را ممنوع از نوشیدن آب کردند.
🔹 او از شدت تشنگی و زجر کاغذی خواست و روی آن نوشت :" جگرم سوخت، آب نیست ؟! " و بعد از دقایقی به علت شدت جراحت به شهادت رسید.
#روحش شاد
#یادش گرامی با ذکر #صلوات
آدرس پیاده روی اربعين در فضای مجازی
دل تنگ صحن و سرای شش گوشه شدید ما را هم #دعا کنید.
http://haram360.ir/
#التماس_دعا
هدایت شده از 🛍️فروشگاه اقتصاد مقاومتی همسایه📉
سلام؛✋🏻
به کانال ارتباطی فروشگاه اقتصاد مقاومتی همسایه خوش اومدید😃
📌 در این فروشگاه محصولات و تولیدات خانگی و محلی شما عزیزان با قیمتی مناسب عرضه میگردد👌
📌 از شما همسایگان گرامی که توانایی تولید محصولات خانگی و محلی را دارید دعوت میشود تا به جمع تولید کنندگان فروشگاه همسایه بپیوندید📨
جهت اطلاع از شرایط فروش اجناس خود با شمارهی فروشگاه تماس بگیرید👇
🔺 شماره تماس فروشگاه☎️
۰۲۵ ۳۳۳۶۶۰۱۸
📌 لازم به ذکر است بخش قابل توجهی از درآمدهای فروشگاه همسایه صرف هزینههای جاری و امور فرهنگی مسجد حضرت زینب(علیهاالسلام) میشود🕌
فلذا شما میتوانید با خرید مایحتاج روزمرهی خود در ادارهی امور این خانهی خدا نیز شریک باشید😇
📌 لیست اجناس موجود در فروشگاه در کانال پین شده است📃
شما عزیزان میتوانید به منظور دسترسی به قیمت و اطلاعات محصول مد نظر خود، هشتگ مربوطه را لمس کنید📲
🔺نشانی:
قم، بنیاد، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پاییزان، خیابان دکتر حسابی، جنب مسجد حضرت زینب(علیهالسلام)، فروشگاه اقتصاد مقاومتی همسایه
🔺شماره تماس فروشگاه☎️
۰۲۵ ۳۳۳۶۶۰۱۸
از اینکه در کنار شما هستیم خوشنودیم😚
و امیدواریم در راستای امر فرمانهای مقام معظم رهبری(حفظهالله)، در مسیر اقتصاد مقاومتی گام برداریم🙂
🔘 ارائه کنندهی محصولات خانگی و محلی
💠فروشگاه اقتصاد مقاومتی همسایه💠
🆔 Eitaa.com/hamsaye_shop
5f5243244f738301145076ec_-7272741941116189517.mp3
زمان:
حجم:
13.16M
سفارش عظمای ولایت به خواندن
🎧 #دعای هفتم صحیفه سجادیه
در این روزهای سخت جهت شفای مرضای مسلمین جهان بویژه شیعیان با هم بخوانیم دعای سفارش شده صیفحه را
🎤 با صدای آقای برخورداری