eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.7هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
4.7هزار ویدیو
50 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
|•🌿•| برای‌امام‌زمان‌«عج‌»در‌غیبت‌ کبری‌رنج‌و‌درد‌بیش‌از‌هر‌زمانی‌است. شیعیان‌را‌می‌بیند،ناراحتی‌ها‌و‌ دشواری‌ها‌و‌‌دردهای‌آن‌ها‌‌را‌مۍبیند‌ و‌برای‌‌آن‌ها‌در‌رنج‌است..🌱 شھیدعبدالحمیددیالمه |•🌿•| |•🌿•|
°🔗🫀°| شایدشھادت‌آرزوۍ‌همه‌باشد امایقیناًجزمخلصین کسۍبدان‌نخواهدرسید کاش‌بجاۍزبان،باعملمان طلب‌شھادت‌کنیم.... :)💛 سپھبدشھیـدسردارحاج‌قاسم‌سلیمانی |°🔗🫀°| |°🔗🫀°| |°🔗🫀°|
از زیبایی های راهیان نور❤️
بسم رب الشهید🌹 ⁦☑️⁩شهید امیرسیاوشی متولد ۱۳۶۷/۳/۱۵ در محله چیذر تهران بود و در بسیج اسلامشهر فعالیت میکرد ، به مرور زمان عضو تفنگداران دریایی سپاه شد. 🔴وی از برترین شاگردان شهید محمد ناظری بود. بصورت داوطلبانه در قالب بسیج بعنوان مدافع حرم چندبار به عراق اعزام شد. ماموریت های برون مرزی با شناورهای تجاری جهت حفاظت در برابر حملات تروریستی و دزدان دریایی داشت. 🔷20 روز مانده بود به عروسیش که در نهایت ۱۳۹۴/۹/۲۹ در حلب سوریه توسط تک تیراندازان داعشی به شهادت رسید. پیکر شهید را شهید محمد ناظری در امامزاده علی اکبر تهران دفن کرد شهید امیر سیاوشی خادم و هیأت دار همان امامزاده بود⁦❤️⁩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷پیش بینی شهید حاج قاسم سلیمانی درباره آزادی قدس 🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸
حاج‌احمدمتوسلیان‌درعملیات‌فتح‌المبین‌گفت: ثابت‌کردیم‌که‌بسیج‌مردم،اتکاءبه‌مردم‌وتوکل‌به خدافقط‌تنها‌راهگشای‌کارهاست‌وبس...!:)
‏از حاج احمد سوال شد چرا اسمِ تیپتان را محمد رسول‌الله گذاشتید؟! گفتن: تا هروقت که اسم لشکر ۲۷ بردہ می‌شود ذکر صلوات به همراه داشته باشد :)
کاش بودی💔
🙃🍃 هنوز یڪ دختر بچه بودم‌.. یڪ روز از ڪنار بانکے در میدان احمد آباد رد می‌شدم.. ڪه داخل ڪوچه ڪناربانڪ ماشین ساواک ایستاده بود.. در همان حال، چند پسر جوان آمدند و شیشه‌های بانک را شکستند و‌ آتش زدند و می‌خواستند به سمت همان کوچه فرار کنند.. من جلو رفتم و به یکی‌شان گفتم که داخل کوچه ساواکی‌ها منتظرند‌.. بعدها فهمیدم آن پسری که لنگه کفشش را حین فرار در میدان جا گذاشت اسمش غلامرضاست غلامرضا! پسری که حالا اسمش ‌ را در شناسنامه من جا گذاشته بود..🙃❤️ همسر