#خاطره✨
|خُمسِبرنج|
نشسته بود سرِ سفره ، اما لب به برنج نمیزد .
_چرا شروع نمیکنی مادر؟ از دهن افتاد!
+خمس برنج هارو دادین؟
_وقتی اطمینان دادم که خمسش را دادهایم ، بسماللّه گفت و قاشق اول را به دهان برد...
_بهروایتازمادربزرگوارِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌱
#آرمانِعزیز🕊
#خاطره✨
|همانجاییکهمیخواست|
یکی از خصوصیاتِ آرمان این بود که خیلی اهلِ ارتباط با شهدا بود .
طوری که سعی میکرد اگه میشد حداقل هرهفته به زیارتِ شهدا برود .
حالا گلزارشهدا یا کهفالشهدا و...
حدودِ یک ماه پیش بود که با هم گلزار شهدا رفتیم .
زیارت کردیم و فاتحه و روضه خوندیم تا رسیدیم به قطعهء ۵۰ .
به مزارِ شهید سجادِ زبرجدی که رسیدیم ،
آرمان کنارِ مزار خوابید و با لبخند به من نگاه کرد .
گفت : حاجی چی میشه ما هم شهید شیم اینجا خاکمون کنن ، همین جا کنارِ شهید زبرجدی دفنمون کنن .
من اصلا فکرش را نمیکردم ، یک ماه بعد ، آرمان شهید بشود و کنارِ همان شهید هم دفن شود ...
_بهروایتازرفیقِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌹
#آرمانِعزیز🕊
یاد کنیم:
《شَهیـد آرمانِ علیوردی》
را با ذکر فاتحه والاخلاص معَ الصلوات🕊
#آرمانِعزیز
#شهیدآرمانِعلیوردی
#خاطره
|اهلِکارجهادی|
چون اهل کار جهادی و فرهنگی بود ، گاهی درسخواندنش به تعویق میافتاد.
وقتی همه میخوابیدند،آرمان گوشهیی حجره مینشست ، برای این که کسی اذیت نشود ، نور لپتاپش را خیلی کم میکرد و تا پاسی از شب درس میخواند
_بهروایتازرفیقِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🕊
#آرمانِعزیز🌱
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهماتکمداریم:)
قدریلبخندبزنبرادر...❤️🩹
#شهیدآرمانعلیوردے🕊
#آرمانِعزیز🌱
#خاطره
|زندگیامامزمانی(عج)|
سالِ آخر خیلی دغدغه داشت .
چند ماه قبل شهادتش ، همش زنگ میزد و پیام میداد میگفت: زخمزبونها اذیتم میکنه؛ این که بعضی ها هر وقت من یا خانوادم رو میبینن ، میگن چرا پسرتون رو فرستادید حوزه؟
آیندهش خراب شد...
فلانی تو فامیل یا دوستای همسن و سالش پزشکی و مهندسی میخونن ، آرمان چی ؟
انقد اذیتش کرده بودن که گفت : به فکرم زده چند سال از حوزه بزم یه کاری راه بندازم ، از این فشار در بیام ، دوباره برگردم.
باهاش صحبت کردم و دلداری دادم ، گفتم : شرایط اکثر طلاب همینه ، اما با وجود همه این سختی ها باید پای اسلام و انقلاب ایستاد .
چند روز بعد زنگ زد گفت : فکر هام رو کردم ، هیچ مسیری بهتر از طلبگی امام زمان(عج) نیست .
هر کی هم هر چی میخواد بگه.
حالا که این توفیق رو بهم دادند ، منم کم نمیذارم.
واقعا هم کم نذاشت...
_بهروایتازرفیقِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌱
#آرمانِعزیز🕊
30.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفیقشهیدمبهشتتوچشمتودیدم.....💚🌱
#شهیدآرمانعلیوردے🌹
#آرمانِعزیز🕊
آهای کوه غیرت
آقای #شهید آرمان علی وردی
صدامونو داری؟
خواستم بگم ممنون
که بهمون یادآوری کردی تا کجا پای باورها و عقایدمون بایستیم
#شهیدآرمانعلیوردے🌹
#آرمانِعزیز🕊
🌿 #خاطره
آرمان هم مهربان بود،
هم درسخوان و هم قانونمدار.
از آنجایی که اهل کار جهادی و فرهنگی بود، گاهی درس خواندنش به تعویق می افتاد؛ اما ما می دیدیم که وقتی همه میرن بخوابند، آرمان گوشه حجره مینشست، برای این که کسی اذیت نشود نور لپتاپش را خیلی کم میکرد و تا پاسی از شب درس میخواند...
#آرمانعزیز🕊
#شهیدآرمانعلیوردے🌹
کاری ک برای خداست گفتن نداره.....🗣❌
#شهیدآرمانعلیوردے🌹
#آرمانِعزیز🕊
11.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{سخن حضرت اقا}
💐| طلبه باید دستش از ڪتاب رها نشود؛
ڪتاب بخواند همه جورش را بخواند، در دورهی جوانی بخواند! این ذخیره ی حافظه را ڪه بینهایت دارای ظرفیت است هرچه میتوانید
در دوره ی جوانی پر ڪنید.
[ مقام معظم رهبری(مدظله) ]
#شهیدآرمانعلیوردے🌹
#آرمانِعزیز🕊