eitaa logo
🕊️شهــید آࢪمــان‌ علے‌‌وࢪدے‌🕊️
5.9هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
43 فایل
بِسم‌ࢪَبِ‌الشُهدا °|ڪانال‌شہید‌آࢪمان‌علے‌وࢪدے‌|°❤️ گویَند که چِرا دِل بـِهـ شَهیدان دادی؟ وَالله کهـ مَن نَدادَم آنها بُردَند..C᭄ #باحضوࢪدوستان‌بزࢪگواࢪ‌شهــید🌹 حالاکه دعوتت کرده بمون🕊 ✍️تبادلات و خیریه @Sangare_Arman ✍️نقاشی شهدا @Naghashshohada
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیزان بسم الله...
سلام ان شاءالله تا چند روز آینده نتیجه قرعه کشی در کانال قرار میگیره🌿🌹
🌹واریز کمک های شما عزیزان جهت ایستگاه صلواتی جبهه انقلاب اجرکم عندالله
سلام داداش آرمان نمیدونم چی بنویسم ولی از زمان آشنایی با شما مینویسم زمانی که توی اعتکاف بودیم و داشتن گلدان های شهدایی میدادن به خاطر دلایلی دلم شکسته بود و تو حال و هوای خودم بودم با خودم نیت کردم شهیدی برام بیوفته رو به رفقای شهیدم اضافه کنم هرشهیدی که باشه🥺 نوبت من که شد شما برام افتادی اصلا غم و غصه هام فراموش شد و چون از قبل باشما آشنایی داشتم خیلی خوشحال شدم و وقتی که کتاب آرمان عزیز رو خوندم خوشحال شدم که شماهم جزو داداشای منی و خلاصه تمام سعی خودم رو میکنم که شبیه شما بشم❤️ مهدیار شرکت کننده سی وهشتم🌿🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آرمان عزیز ۲۳ساله شد❤️🌱 😍 🌹 🌿 تولدت مبارک😘🌹
🕊️شهــید آࢪمــان‌ علے‌‌وࢪدے‌🕊️
بسم رب الشهدا❤️🔗 سلام☺️ حالتون چطوره؟🌹 ما اومدیم و یه مسابقه ی دیگه😍😍😍 میدونی به چه مناسبت؟! یادت ک
سلام مخاطبای گرامی یه خبر خوش دارم براتون😍 تصمیم گرفتیم مسابقه رو تا پایان امشب تمدید کنیم هرکی دوست داره شرکت کنه هنوزم وقت هست☺️زود باش تا دیر نشده🌿🌹
🕊️شهــید آࢪمــان‌ علے‌‌وࢪدے‌🕊️
سلام داداش آرمان نمیدونم چی بنویسم ولی از زمان آشنایی با شما مینویسم زمانی که توی اعتکاف بودیم و داش
بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام و درود خدا بر شما شهدای امنیت، بر شمایی که برای وطن از همه چیز خود حتی از جان خود نیز گذشتید . آرمان عزیز تو نماد ایثار ، از خودگذشتگی برای وطن و .... هستی ، تنها جرم تو این بود که طلبه ، بسیجی و عاشق رهبر بودی . تو را به فجیع ترین شکل ممکن به شهادت رساندند . تو عزیز ملت ایران هستی ، تو آرمان عزیز رهبرم هستی . شرکت کننده سی ونهم🌿🌹 خانم زهرا رضایی
این جنس شهادت، تبریک دارد. یک مبارک در دل خود کم دارد. زیرا ملت را منسجم‌تر می‌کند، دست دشمن را مستقیم‌تر رو می‌کند، دست چدنی و بی رحم دشمنان قسم خورده را زیر دستکش مخملین ریا و نیرنگ و فریب آشکارتر می‌کند و قطعا انقلاب را یک گام نه بلکه صدگام سریع‌تر به سر منزل مقصود نزدیک‌تر می‌کند.ما بر صراط مستقیم انقلاب هم پیمان هستیم، اما با قطرات خون مظلومانه شهید آرمان علی وردی هم دل‌تر شدیم. ما تا دیروز یک آرمان داشتیم، خون پاک شهید مدافع امنیت باعث شد هزاران آرمان از دل مردم ما جوانه بزند. هزاران آرمان میشویم برای رساندن پرچم بدست صاحب اصلی... امروز این ملت همگی همچون آرمان هستند. به فضل الهی این شهادت چراغ روشنی است برای طلابی که تو را الگوی خود قرار خواهند داد و در این مسیر تا پای جان پیش خواهند رفت و همه آنان که دل در گرو آرمان‌های انقلاب اسلامی دارند و دلبسته نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و رهبر عزیزمان هستند، ان شاالله. آرمان و آرزوی همه‌ی ما جوانان آرمان شدن است. آرمان جان آن ضربه‌ها ما را یاد قتلگاه حسین بن علی (ع) انداخت وقتی که دشمن کور دل به بدنش یورش برد، یاد اقتدار علی بن ابی طالب در بدر که برای دفاع از اسلام و حقیقت بدنش آماج شمشیر‌ها شد... و، اما چشمان پر از امید و آرمان تو ادامه خواهد داشت شرکت کننده چهلم🌿🌹 آقای بهزاد غلامی
بردار جان! مقام تو، مقام "وفا" و "صدق" است. تو، مرد میدانی و مرد ایستادن و پشت‌نکردن و عهد نشکستن. "جان" دادی و "ایمان" نباختی. می‌خواستند از زبان یک طلبه‌ی بسیجی، اهانت به آیت‌الله خامنه‌ای را به گوش دوست و دشمن برسانند، اما هرچه زدند و درد آفریدند و زخم نشاندند، کلامی از تو نشنیدند. داستان کربلا را نخوانده‌اند و نمی‌دانند انقلاب، حامیانی دارد که همچون اصحاب حسین، سخت‌تر از پاره‌های پولاد هستند. آن‌که "عهد خون" با ولیّ حقّ بسته است، از خون خویش دریغ نمی‌کند و از "مرگ" نمی‌هراسد. و سرانجام، پاداش مجاهدت، "شهادت" شد. برادر جان! آرمان علی‌وردی! تو اتّفاق برآمده از انقلابی، نه آن قلاده‌‌شکسته‌های هرزه‌زبان در خیابان و دانشگاه. شرکت کننده چهل و یکم🌿🌹 آقای امیرحسین غلامی
در عمق فتنه‌، چه "تقدیر غریبی" برایت رقم خورد. خدا تو را برای چنین صحنه‌ی تلخ و عرصه‌ی دردآوری انتخاب کرد. این تو بودی که می‌توانستی در چنین نقش دشواری، ظاهر بشوی و دشمن را سیه‌رو و ناکام بگذاری. مرحبا به مقاومتت.‌ تو مقاومت را در وجود خون‌آلود و مجروح خویش، متجلّی و عیان کردی. اینک باید تو را "اسطوره‌ی مقاومت" دانست. مقاومت باید در برابر بدن خون‌آلود و تن رنجورت، زانو بزند و شاعرِ عاجزِ انگشتر شکسته‌ات شود برادر جان! در دل شهر، داغ "تنهایی" و "مظلومیّت" را دیدی و طعم "زخم‌ها" و "ضربه‌ها"ی سهمگین را چشیدی. دست تقدیر، تو را از دوستانت جدا کرد و به دست گرگ‌های خبیث سپرد تا در تنهایی‌ات، "قساوت‌شان" را در پیکر خونین تو نمایان سازند. و تو نشان دادی که شیاطین خیابانی، چه بی‌اندازه درّنده‌اند. شرکت کننده چهل و دوم🌿🌹 خانم فرشته بساقی