eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
32.9هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 ♥️ 🥀عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد. ترڪش خورده بود بہ سرش، با اصرار بردیمش اورژانس. 🥀می‌گفت: «ڪسی نفهمہ زخمی‌ شدم. همینجا مداوام ڪنید». دڪتر اومد گفت: «زخمش عمیقہ، باید بخیہ بشہ». 🥀بستریش ڪردند. از بس خونریزی داشت بی هوش شد. یہ مدت گذشت. یڪدفعہ از جا پرید. گفت: «پاشو بریم خط». قسمش دادم. گفتم: «آخہ تو ڪه بی هوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی»؟ 🥀گفت: «بهت میگم بہ شرطی ڪه تا وقتی زنده ام بہ ڪسی چیزی نگی. «وقتی توی اتاق خوابیده بودم، دیدم خانم فاطمه زهرا (س) اومدند داخل» فرمودند: چیہ ؟ چرا خوابیدی؟ عرض ڪردم: «سرم مجروح شده، نمی‌تونم ادامہ بدم» 🥀حضرت دستی بہ سرم ڪشیدند و فرمودند: «بلند شو، بلند شو، چیزی نیست. بلند شو برو بہ ڪارهات برس.» 🥀بہ خاطر همین است ڪه هر جا ڪه می‌روید حاج احمد ڪاظمی‌حسینیہ فاطمه ‌الزهرا (س) ساختہ است ... سردار عشق و شهید عرفہ 🌷 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
❤️ ❤️ بهش گفتن: آقا ابراهیم چرا جبهه رو ول نمیکنی بیای دیدار امام خمینی(ره)؟ گفت: ما امام رو برای اطاعت میخوایم نه برای تماشا... 🍃اگر عالم همه با ما ستیزند اگر با تیغ خونم را بریزند اگر شویند با خون پیکرم را اگر گیرند از پیکر سرم را اگر با آتش و خون خو بگیرم ز خط سرخ رهبر برنگردم سروده‌ی شهید ❤️ 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🔴 ساغر کسرایی کیست؟ ♦️زنی که ادعای نمایندگی افکار عمومی ایران را داشت؛ مزدور اسرائیل از آب در آمد+تصاویر ♦️مهمترین ویدیویی که مدعی شد ایرانیان از ترور شهید سلیمانی خوشحال هستند، توسط «ساغر (اریکا) کسرایی» تولید و بیش از ۱۰میلیون بار دیده شد. او مزدور سیا و منبع تغذیه تیم تبلیغاتی ترامپ، برای محتواهای ضدایرانی است. ♦️اخیرا ویدیویی پنج دقیقه‌ای به زبان انگلیسی علیه حاج قاسم از زنی که خود را ایرانی معرفی می‌کند، در یوتیوب با بیش از 5 میلیون بازدید منتشر شده که بحث زیادی برانگیخته است. ♦️اما سایت خبری «بازفید» ماهیت این زن به نام ساغر کسرایی را فاش کرده که او کارمند "اف.‌بی.‌آی" آمریکا و همچنین کارمند یک شرکت آمریکایی لابی رسمی ارتش آزاد لیبی است. ♦️یک جستجوی ساده در اینترنت، کسرایی را در ایام فتنه 88 در حال بستن دستبند سبز به دست لیونی، وزیرخارجه اسراییل و جیمز وولسی، رئیس اسبق سازمان «سی.آی.ای» نشان می‌دهد. 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دور هم جمع شدیم.شبهای جبهه بود وهمه رزمنده بودیم.قرار شد از آرزوهایمان بگوییم. یکی گفت در راه خدا شهید شوم.یکی گفت تا آخر جنگ باشم ونبرد کنم و... منتظر آرزوی بودیم.سکوتی کرد وگفت: آرزوی من شهادت است حالا نه. من دوست دارم در نبرد با شهید شوم. 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔 دل نوشته ای با شهدا از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . کوچه به نام ؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم... . . کوچه ؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به کوچه رسیدم! ... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به کوچه! ... آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به کوچه و ... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . کوچه و ... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی دل... کم آوردم... گذشتم... . . کوچه انگار بود! بله؛ ... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . کوچه؛ رسیدم به ... انگار هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی... 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔 ای دَمش گرم! سرش رفت ولی قولش... نه تو زندگی یه عده رو خدا میذاره سر راهمون تا به ما یاد بدن چطوری میشه بنده خدا بود هدف های بالا و والا داشت و عاقبت به خیر شد به قول حاج حسین یکتا: "اینا بهمون یاد میدن چطور میشه غیرمعصوم بود اما تو دامن معصوم جون داد" اسم این یه عده رو گذاشتند هم خدا رو شاهد اعمالشون میدونستند هم الآن، خودشون شاهد اعمال ما هستند با این آدما هر چی میتونی، بیشتر رفاقت کن خیلی بامرامن اِند رفاقتن حتی اگه تو براشون کم بذاری تو رفاقتت... 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
میگویند زمان آدم هارا عوض میکند اشتباه نکن زمان حقیقت آدم ها را روشن میسازد زمان قیمت رفاقت را روشن میسازد زمان عشق را از هوس جدا میسازد زمان هرگز آدم ها را عوض نمیکند!!!👌 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🔴 درس عـبــرت ... 🔺اگر شهدا و مدافعان حرم نبودند وضعیت نوامیس مردم ایران در چه حالتی بود؟... ببینید👆😱😞😰 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت هفتاد و یکم : اسارت ✔️راوی : امیر منجر 🔸از خبر مفقود شدن ابراهيم يك هفته گذشت. قبل از ظهر آمدم جلوی مسجد، جعفر جنگروي هم آنجا بود. خيلي ناراحت و به هم ريخته. هيچكس اين خبر را باور نميكرد. مصطفي هم آمد و داشتيم در مورد ابراهيم صحبت م يكرديم. يكدفعه محمد آقا تراشكار جلو آمد. بي خبر از همه جا گفت: بچه ها شما كسي رو به اسم ابراهيم هادي ميشناسيد؟! 🔸يكدفعه همه ما ساكت شديم با تعجب به همديگر نگاه كرديم. آمديم جلو و گفتيم: چي شده؟! چه ميگي؟! بنده خدا خيلي هول شد. گفت: هيچي بابا، برادر خانم من چند ماهه كه مفقود شده، من هر شب ساعت دوازده راديو بغداد رو گوش ميكنم. عراق اسم اسيرها رو آخر شب ها اعلام ميكنه! ديشب داشتم گوش ميكردم، يكدفعه مجري راديو عراق كه فارسي حرف ميزد برنامه اش را قطع كرد و موزيك پخش كرد. بعد هم با خوشحالي اعلام كرد: در اين عمليات ابراهيم هادي از فرماندهان ايراني در جبهه غرب، به اسارت نيروهاي ما درآمده. 🔸داشتيم بال در مي آورديم! همه ما از اينكه ابراهيم زنده است خيلي خوشحال شديم. نميدانستيم چه كار كنيم. دست و پايمان را گم كرديم. سريع رفتيم سراغ ديگر بچه ها، حاج علي صادقي با صليب سرخ نامه نگاري كرد. رضا هوريار رفت خانه آقا ابراهيم و به برادرش خبر داد. همه بچه ها از زنده بودن ابراهيم خوشحال شدند. ٭٭٭ 🔸مدتي بعد از طريق صليب سرخ جواب نامه رسيد. در جواب نامه آمده بود كه: من ابراهيم هادي پانزده ساله اعزامي از نجف آباد اصفهان هستم. فکر کنم شما هم مثل عراقي ها مرا با يكي از فرماندهان غرب كشور اشتباه گرفته ايد! هر چند جواب نامه آمد، ولي بسياري از رفقا تا هنگام آزادي اسرا منتظر بازگشت ابراهيم بودند. بچه ها در هيئت هر وقت اسم ابراهيم مي آمد روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) ميخواندند و صداي گريه ها بلند ميشد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi