eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.4هزار دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
28.1هزار ویدیو
75 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ دروغ است اگر کسی بگوید من عاشق امام زمان هستم، ولی عاشق رهبری نیستم❗️ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
AudioLabRecording_10-12-22_14-49-15-392_10-12-22_15-07-07-506.mp3
13.28M
سیاست ترور و آشوب ، اشاره ای به گوشه ای از سابقه ترور در سرویس اطلاعاتی امریکا 🎙️مهرداد 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
حاج حسین یکتا مےگفت : در عالم رویا به شهید گفتم چرا برای ما دعا نمی ڪنید کہ شهید بشیم💔؟! شهیدگفت: ما دعا میکنیم؛ براتون هم شهادت مینویسند ولی گناه میکنید پاک میشہ…😞 📚◈ 📮◈ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
کسی می تواند از سیم خار دارهای دشمن عبور کند که در سیم خار دارهای نفس خود گیر نکرده باشد . . ." 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
درفرهنگ کربلا... جوان یعنی آن کسی که جلوداراست واز همه زودتر به سمت شهادت سبقت می گیرد...! جوون حواست باشه.... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
👈آخرین عکس! ➖ سه‌شنبه ۷ بهمن ۱۳۶۵ ۵ 🔻 آن روز ، کنار «محسن کردستانی» و «سلیمان ولیان» داخل سنگر کوچک‌شان نشسته بودم. سنگر جا برای دراز کشیدن نداشت. محسن پیک دسته بود. ریز بود، ولی ایمانی قوی داشت. زیر شدیدترین آتش، این طرف و آن طرف می‌دوید و پیام‌ها را می‌رساند. این بار هم را همراه آورده بودم. برای این‌که آسیب نبیند، آن را داخل کیسه‌ی پلاستیکی پیچیده بودم و در کیف کوچک کمک‌های اولیه جا داده بودم. گفت: حالا که دوربینت رو تا این‌جا آورده‌ای، دو سه تا عکس از ما بگیر. 📍اصلا به فکرم نرسیده بود. راست می‌گفت. فکر نبودم. آن را درآوردم و به محسن گفتم: - ژست بگیر می‌خوام یه مشدی ازت بگیرم. با تبسمی ‌دل‌نشین در گوشه‌ی سنگر نشست و من عکس گرفتم؛ خاک‌گرفته‌ای که خستگی چند روز نبرد مداوم از آن پیدا بود و که زودتر از لبانش می‌خندیدند. دوربین را به او دادم و او هم عکسی از من و سلیمان ولیان گرفت که هم ته سنگر تکیه داده بودیم. دقایقی بعد رفتم تا به خاکریز عقبی سر بزنم. 🔅 در برگشت، دوان دوان به طرف پست امداد رفتم. جلوی در ورودی، حاج آقا تیموری را دیدم که روی مجروحی دولا شده بود و سعی می‌کرد به او کمک کند. همچنان دست و پا می‌زد و آخرین لحظاتش را می‌گذراند. جلوتر که رفتم، کردستانی را شناختم. سرم گیج رفت. آخر، قبل پهلویش بودم و حالا داشت جلوی چشمم جان می‌داد. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
... 📸 👆 این عڪس معروف مربوط است بہ ۲۱ دی ماه سال ۶۵ ، سومین روز عملیات ڪربلای پنج در شلمچہ است ؛ 🇮🇷وقتی ڪه گروهی از نیروهای ایرانی در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند . توی یڪی از سنگرها، عباس حصیبی (شهید سمت چپ در عڪس) و علی شاه آبادی (شهید سمت راست) ، ڪنار هم نشستہ بودند ڪه تیر سمینوف عراقی می خورد بہ سر حصیبی و رد می ڪند و می خورد بہ سر شاه آبادی . سر حصیبی را باند پیچی ڪرده بودند … عڪس را هم رضا احمدی با دوربین علی شاه آبادی گرفتہ است 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
10.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖 🎥 🔅مقام زن... 🔺تشرف دختر آیت الله اراکی محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🔰