#یک حبه نور✨
{ و اِن یُرِدکَ بِخَیر فلا رادَّ لِفَضلِه }
و اگر خداوند اراده خیر درباره تو کند،
هیچکس قادر نیست مانع فضل او گردد .
👈"سوره یونس آیه ۱۰۷"
ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭو ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﺭو ﻧﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ میچینه !
ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺟﺰ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺯت ﺑﺮ نمیاد ... :)
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
بر کشتی نجات خدا، ناخدا، حسین!
راز به هم تنیدن دلهای ما، حسین ...
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#ڪربلالازممدلمتنگاست
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#ما_ملت_امام_حسینیم
#آھ_ڪربلا
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
همه باغ دلم آثار خزان دارد..
کو؟
آن که سامان بدهد، این همه ویرانی را...
#حسین منزوی
اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج🍃
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🏴🏴
شهادت جانسوز
امام حسن عسکری(؏)تسلیت باد🏴
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🏴🏴
بندبند دل ما...
دست نسیم سپرده میشود
تا سلام ما را جانب سامرای شما ابلاغ کند!
«السّلامُ عَلَیکَ یا مَوْلای یا أبامُحَمّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلیٍّ الهادِیَ الْمُهتَدیَ وَ رَحمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُه..»
#امام_حسن_عسکری
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
امروز،روز توست
زیر سایبان رحمت خدا بایست
خنکای صبح پاییزی
همراه با مهربانی را نفس بکش
سلام 🌤
امروزتون پر از نتیجه دلخواه
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴آجرک الله یا صاحب الزمان
🌹 نماهنگ ویژه شهادت امام حسن عسکری(ع) با نوای میثم مطیعی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
بعضیام تو ۱۹ سالگی
پرواز میکنن
تا ملکوت
تا.... خودِ خودِ خدا
#شهید_عباس_کنعانی
#نیروی_انتظامی ناجا
#گلستان_شهدا_اصفهان
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
-〖بسےگفتیموگفتندازشهیدان
شهیدانࢪاشهیدانمےشناسند🥀〗
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 پایان ۳۵ سال چشم انتظاری مادر شهید
✖️آهای مسئولی که حتما شاسیبلند و خونه بالاشهرت باید ردیف باشه تا بتونی کار کنی
✖️آهای مسئولی که انقدر گشنگی نکشیدی که از قیمتها هم خبر نداری
✖️آهای مسئولی که فکر میکنی بیتالمال ارث پدرته و از پول بیتالمال خرج زن و بچت میکنی
✖️آهای مسئولی که برادر و فک و فامیلتو آوردی سرکار بهشون حقوق میدی
🔺میبینی بعد از ۳۵ سال چیجوری جگر این مادر خونه؟ میبینی چیجوری دلش آتیشه؟ شرم کنید
▪️پ.ن: وداع مادر شهید «فرمان پوریعقوب» که پیکر مطهرش به تازگی تفحص شده
#عند_ربهم_یرزقون
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
✨با قلب خود ورقي ميسازم و با خون خود جوهري و با استخوان خود قلمي ميسازم و دست نوشته ايي به يادگار بر روي آن حك ميكنم.
از همه ميخواهم اشك و گريه هاي خود را نثار اباعبدالله الحسين (ع) و فرزندان آن بزرگوار و خانم زينب (س) كنند.
✨بي بي زينب (س) آن زمان كه شما در شام غريب بوديد گذشت. و ديگر به هيچ احدي اجازه نميدهيم به شما و سلاله اباعبدالله الحسين (ع) بي احترامي كند. بي بي جان اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و روي خون ناقابل بنده حساب كنيد.
✨بي بي جان ممنونم كه اسم بنده رو پذيرفتي و پرونده من رو سياه رو امضا كرديد و قبولم كردي كه جزو مدافعان حرمت باشم. لبيك يا زينب (س).
✍ فرازهایی از وصیت نامه شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ چقدر بزرگی 🇮🇷 سید علی 🇮🇷
از همگان خواستی به روحانی توهین نکنند
همان کسی که از تریبون های رسمی علناً به ولایت توهین کرد و ...
چشم سیدی
سمعاً و طاعتا
انقلابیون توهین نمیکنند
#امام_خامنه_ای
#لبیک_یا_خامنه_ای
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🔹راه رفتن ها...زخم شدن پاها...
نشستن ها ... #خاکی_شدن_ها ...
اشک ها ... حرف ها ... غرها! ...
آخرین نگاه ها ... دل نکندن ها ...
سبک شدن #دلها ... آدم شدن های #موقتی !
همه و همه اش را باید کیلومتر ها آن سوتر...
جستجو کرد ، که کسانی قبلاها رفته اند ...
#برای_خدا نه فقط اشک بلکه ...
قطره قطره #خونشان را پای معبود ریخته اند...
🔸خاکی شدن ...
#عادت_بچه_شیعه هاست ...
از وقتی که #مادر ...
#چادرش خاکی شد ...
.
#خاکی باشیم...
#شهیدان
#دلتنگم #تمنای_کمی_تنفس_در_هوایتان ...
#شهیدمحمدغفاری 🕊
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#تلنگـــــر
مرحوم دولابی ره:
اگر چهار مرتبه بگویی...
بیچارهام و عادت کنی،
اوضاع خیلی بیریخت میشود؛
همیشه بگویید الحمدالله، #شکرخدا؛♥️
بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت هم راه کنی.
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 با امام زمان(عج)، تنهایی حرف بزن...
🎙 به روایت: حاج حسین یکتا
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#فقط_خدا♥️
کربلای پنج نه راه پیش داشتیم و نه پس.شده بود نبرد تن و تانک. نمیدانم از کجا رسید؛ سوار بر......
#عکس_باز_شود👆
#شهید_قاسم_سلیمانی🌷
🍃🌺
🕊 چهارم آبان ماه سالروز شهادت ۲ شهید مدافع حرم است ،
🌷شهید مدافع حرم "حمیدرضا زمانی"
🌷شهید مدافع حرم «محمدرضا عسکری فرد»
این شهیدان عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
🍃🌺
کانال شهید ابراهیم هادی
#فنجانےچاےباخدا #قسمت_105 آن مرد رفت؛ وقتی که باران نمی بارید، آسمان نمی غرید و همه ی شهر خواب بود
#فنجانےچاےباخدا
#قسمت_106
قبل از حرکت به پروین و فاطمه خانم متذکر شدیم که حسام تا رسیدن به مرز، نباید از سفرمان باخبر شود که اگر بداند نگرانی محضِ حالِ بیمارم، خرابش میکند و کلافه..
و در این بین فقط مادر بود که لبخند زنان، ساکِ بسته شده ی سفرم را نظاره گر میکرد و حظ میبرد.
مانتویِ بلند و گشادِ مشکی رنگ، تنِ نحیفم را بیشتر از پیش لاغر نشان میداد و پروین با تماشایم غر میزد که تا میتوانی غذا نخور و من ناتوان از بیانِ کلماتِ فارسی با مادرانه هایش عشق میکردم.
فاطمه خانم به بدرقه مان آمد و گرم به آغوشم کشید. به چشمانم خیره شد و اشک ریخت تا برایش دعا کنم و دعوت نامه ی امضا شده اش را از ارباب بگیرم.
اربابی که ندیده، عاشقش شده بودم و جان میدادم برایِ طعمِ هوایِ نچشیده اش...
وقتی به مرز رسیدیم برادرم با حسام تماس گرفت و او را در جریانِ سفرم قرار داد.
نمیدانم فریادش چقدر بلند بود که دانیال گوشی از خود دور کرد و برایم سری از تاسف تکان داد..
باید میرنجیدم؟
حسام زیادی خودخواه نبود؟؟
خود عشقبازی میکرد و نوبت به دلِ من که میرسید خط و نشان میکشید؟؟
جملاتِ تکه تکه و پر توضیحِ دانیال، از بازخواستش خبر میداد و مخالفت شدید..
دانیال گوشی به سمتم گرفت تا شانه خالی کند و توپ را به زمین من بیاندازد.
اما من قصد هم صحبتی و توبیخ شدن را نداشتم، هر چند که دلم پر می کشید برایِ یک ثانیه شنیدن.
سری به نشانه ی مخالفات تکان دادم و در مقابلِ چشمانِ پر حیرتِ برادر، راهِ رفتن پیش گرفتم.
ده دقیقه ایی گذشت و دانیال به سراغم آمد (سارا بگم خدا چکارت کنه..
یه سره سرم داد زد که چرا آوردمت.. کلی هم خط و نشون کشید که اگه یه مو از سرت کم بشه تحویل داعشم میده.)
از نگرانی هایی مردانه ی حسام خنده بر لبانم نشست.
دانیال چشم تنگ کرد و مقابلم ایستاد (میشه بگی چرا باهاش حرف نزدی؟؟
مخمو تیلیت کرد که گوشی را بدم بهت.
دسته گل رو تو به آب دادی و منو تا اینجا کشوندی، حالا جوابشو نمیدی و همه رو میندازی گردن من؟)
شالِ مشکیم را مرتب کردم (تا رسیدن به کربلا باید تحمل کنی..)
طلبکارو پر سوال پرسید (چی؟؟؟ یعنی چی؟)
ابرویی بالا انداختم (یعنی تا خودِ کربلا، هیچ تماسی رو از طرفِ حسام پاسخ گو نمیبااااشم.. واضح بود جنابِ آقایِ برادر؟؟؟)
نباید فرصتِ گله و ناراحتی را به امیر مهدی میدادم. من به عشق علی و دو فرزندش حسین و عباس پا به این سفر گذاشته بودم. پس باید تا رسیدن به مقصد دورِ عشقِ حسام را خط میکشیدم..
وا رفته زیر لب زمزمه کرد (بیا و خوبی کن.. کارم دراومده پس.. کی میتونی از پس زبونِ اون دیوونه ی بی کله بربیاد.. کبابم میکنه...)
انگشتم را به سمتش نشانه رفتم (هووووی.. در مورد شوهرم، مودب باشااا..)
از سر حرص صورتی جمع کرد و "نامردی" حواله ام..
بازرسی تمام شد و ما وارد مرز عراق شدیم..
سوار بر اتوبوس به سمت نجف ..
کاخِ پادشاهیِ علی..
اینجا عطرِ خاکش کمی فرق نداشت؟؟
↩️ #ادامہ_دارد...
#نویسنده: زهرا اسعد بلند دوست
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر پـدر رفت، پسر هست هنوز...
⚫️السلام علیک یابقیه الله فی ارضه
👌امام حسن عسکری(ع): هیچ بلائی نیست جز آنکه برای خداوند درآن بلا، نعمتی است که آنرا احاطه کرده است
👌آغاز امامت یگانه منجی عالم بشریت حضرت حجت بن الحسن المهدی(عج) بر شما تهنیت باد🌹
اللهم عجل لولیک الفرج
#امام_حسن_عسکری
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌺آقا مبارک است
رَدای امامتت
ای غایب از نظر
به فدای امامتت
🌺ما زنده ایم
از برکات ولایتت
ما عهد بسته ایم
به پای امامتت
🌹آغاز ولایت مهدی صاحب الزمان بر شما منتظران مبارک
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🔸اتش دشمن به قدری شدید بود که کسی جرات بیرون آمدن از کانال را نداشت دیدم یک نفر با سرباند پیچی شده روی دژ راه می رود و نیروهایش را هدایت می کند.
تعدادی نیروی دیگر هم دادم دستش که برود سمت کانال ماهی.
گفت چشم و راه افتاد با ان حجم آتش گمان نمیکردم حتی به کانال ماهی برسد اما چند ساعت بعد پشت بی سیم گفت از کانال عبور کرده با این کار شجاعانه فرمانده سپاه خودش امد روی خط بی سیم و حاج مهدی را تشویق کرد.
🔷تصویرساز: کمیل کریمی
🔶مدیر تولید: امین زاده تقی
🔷گردآورنده: احمد ایزدی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi