eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.3هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
26هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو آسمون شهرری ،نور هل عطایی مسافر شهر نبی پور مجتبایی راوی قرآن تویی،مظهر ایمان تویی کوکب شهرری و قبله تهران تویی 🍃🌼ولادت سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مبارک باد🌼🍃 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
صبـح است بیا پنجرہ را باز کنیم با بـوی دل انگیز گل آغاز کنیم با عـطر دل‌آرای سلام این صبـح را تا اوج غـزل‌های تو پـرواز کنیم سـ🌸ـلاااااام صبـح زیبـاتـون بخیـر سـلام بـه دل‌هـای گرمتـان سـلامی بـه قلـب پـاک و پـر مهـرتان آرزو می‌کنـم امـروز از شـوق سر ریز باشیـد و لبخنـدی بـه بلنـدی آسمـان رو لب‌هاتـون نقـش ببنـدد 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
♡معترضانه گفت کجایی ای به آرامی ندا داد تو کجایی‌ اِنَّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَاَرى ... ای با شهدا 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 چه آرایه زیبایی از نسل باشی و دیدار روی ماهت ثواب زیارت در را داشته باشد میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی مبارک 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 شهیدی که بعد از ۱۶سال پیکرش سالم بود ۱ محمدرضا در قم به دنیا آمد و در عملیات کربلای۴ با جراحتی شدید، اسیر شد و پس از چند روز با لب تشنه گویان شهید شد و او را در عراق دفن کردند. بعد از ۱۶سال پیکر محمدرضا را سالم از خاک درآورده بودند اما صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر مطهر را سه ماه در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود اما.... ... 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 شهیدی که بعد از ۱۶سال پیکرش سالم بود😳🤔 ۲ پیکر پاک را ۳ماه در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود ولی سالم مانده بود. حتی مواد مخصوص تخریب جسد روی پیکر مطهش ریختند تا استخوان های پیکر هم از بین برود ولی باز هم سالم ماند! وقتی گروه تفحص، پیکر محمدرضا را تحویل می گرفتند سرهنگ عراقی که آنجا حضور داشت با گریه گفته بود: "ما چه کسانی را کشتیم"!!!😔 ... 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
. . . کاش ذکری یادمان می داد در باب وصال در مفاتیح الجنانش شیخ عباس قمی.! | ؟!🌊 |🌱 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولاے مـهربان مـا؛ چقدر دلمان برایتان می‌گیرد، که ديده نمی‌شويد! و از شما هیچ صداے محسوسي، و راز و نيازے شنیده نمی‌شود! که پاسخ شما به ما، از طرف ما شنیده نمی‌شود؛ دلمان می‌سـوزد که شما نمی‌توانید پاسـخ ما را بدهیـد... اے کاش دیگر، تمام شود دوران دورے‌تان... جانم بفداےتان؛ مَتَی تَرانَا و نَرَاڪَ.... 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
~🕊 وقتی از عملیات خبری نبود، می خواستی پیداش کنی، باید جاهای دنج را می گشتی. پیداش که میکردی، می دیدی 📚 به دست نشسته، انگار توی این دنیا نیست. ده دقیقه وقت که پیدا می کرد، می رفت سر وقت کتابهاش. گاهی که کار فوری پیش می آمد، کتاب همان طور باز📖 می ماند تا برگردد. ✍کتاب شهید زین الدین، ص 52 ♥️🕊 ✨ 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره‌ی مادر شهید رسول خلیلی از بوی پیراهن خونین شهید که از معراج شهدا تحویل گرفتند 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💠پایی که سال ۶۶ در شهر حلبچه جاماند❗️ ●جانی که سال ۹۶ در شهر بوکمال سوریه و در دفاع از حریم اهل بیت فدا شد حمید چشمش به اشاره حضرت آقا بود و می دانست اصلی ترین وظیفه اش حفظ قرآن, اسلام و انقلاب است. ● با توجه به اینکه یکی پاهایش قطع بود, خیلی مصیبت کشید تا به جمع مدافعان حرم بپیوندد و من به عینه شاهد تاولها در روی پا و زانویش بودم اما حمیدرضا اندکی گله یا احساس خستگی نمی‌کرد و عاشورا را در نبرد سوریه می دید. حمیدرضا در انهدام آخرین پایگاه داعش در شهر بوکمال سوریه, هدف تک تیر انداز داعشی قرار می گیردو به شهادت می رسد و حمیدرضا جزو آخرین شهدای آزادسازی سوریه از سیطره داعش است. ✍ راوی : همرزم شهید 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🍃باکری را همه می‌شناسند نامش که برده می‌شود، شجاعت و خدمت در پسِ ذهن‌ها نقش می‌بندد😌 . 🍃دو برادر بودند که قلبشان برای می‌تپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی می‌کردند. . 🍃قلم اینبار از حمید بنویسد... ، مبارزه را از برادر بزرگترشان آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید😔 . 🍃قد می‌کشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمی‌کرد. . 🍃به و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در ، حمید را به آنجا کشاند! . 🍃تمامِ فکر و ذکرش بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا می‌ریختند❣️ . 🍃رنگ و بویِ را که دید، گویی روحش به رسید، خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمی‌کرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد. خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد بود و میدان جنگ!🙂 . 🍃بی‌وقفه در بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول "استراحت را گذاشته بود بعد از "! . 🍃شهادتی که در اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از باز نگشت اما آنچه حاکم است، است به حمید که در دلها مانده❤️ . 🍃فرمانده حمید این روزها به چون تویی نیاز داریم...کسی که خسته نشود و دردِ مردم را بفهمد...درد مردم را درد خودش بداند، به کسی نیاز است که دلبسته به و منصب و میز نباشد!😞 . 🍃از آنجایی که تو هستی تا جایی که ما ایستاده ایم فرسنگ‌ها فاصله است برای روحِ زمین‌گیرمان بخوان...شاید نفسِ تو زنده مان کند!🥺 . 🍃گرچه شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما... فرمانده🥰 . ✍️نویسنده : . 🌺به مناسبت سالروز تولد . 📅تاریخ تولد : ۱ آذر ۱۳۳۴ . 📅تاریخ شهادت : ۶ اسفند ۱۳۶۲.جزیره مجنون عراق . 📅تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : مفقودالاثر🌹 . 🍃🌺
خدایا آغازی که تو صاحبش نباشی چه امیدیست به پایانش؟ پس به نام تو آغاز می‌کنم روزم را به نام خدای همه 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
الهی در اول هفته براي شانه های خسته قدری عشق برای گام های مانده در تردید قدری عزم برای زخم هامرهم برای اخم ها لبخند و برای ظلمت جان روشنایی عطافرما به برکت صلوات بر محمد و آل طاهرینش اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
نور 💥 مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ هركه نیكى آورد، پس براى او پاداشى ده برابر آن است وهر كه بدى آورد، جز مانند آن كیفر نخواهد دید و به آنان هرگز ستم نخواهد شد. -آیه ۱۶۰ 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
...♡‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌این ورودیِ جنان یا در باب القبله ست؟ چه بهشتی است سرایِ تو اباعبدالله ع‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎💔 اللهم الرزقنا کربلا بطلب مرا شهِ کربلا✋🏻 صبحتون حسینی ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌                🍃🌺           ‌‌             @shahidaziz_ebrahim_hadi
تا نیایی گره از کارِ بشر وا نشود دردِ ما جز به ظهورِ تو مداوا نشود... اللهم عجِّل لولیک الفرج وَ تَصَدَّق عَلَینا ؛ یَا صاحبَ العصرِ والزَّمان🍃 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
دست خودم نیست صبح که می‌شود بی اختیار دنبال اتفاقات خوب می‌گردم دنبال آدم‌های خوبی که حال خوبم را با لبخندهایشان به روزگارم سنجاق کنم یک روز خوب اتفاق نمی‌افتد ساخته می‌شود ...!!! سلام شروع هفتتون عالی🍂🍃 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 ...🍎 تاریخ دارد تکرار می شود تماشاچی و بی طرف وجود ندارد تو اگر شبیه شهدا نشوی چه کسی علَم جهاد را بردارد؟؟ 💖 شھدا در ادامه دادن راه بسیار به هم هستند... سمت راست: (مدافع حرم) سمت چپ: (دفاع مفدس) 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 من هنوز بر این عقیده هستم که بهترین‌ها خوب‌ترین‌ ها و عاشق‌ترین‌ها زودتر می‌روند ... اما... جاذبه‌شان تا الی الاَبَد می‌ماند و تربیت می‌کند... در مذهب حرام است یڪ لحظہ ز کوی ، دوری 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 تا حالا نوشته های سنگ مزار شهدا را خوانده ای؟ دیده اید کجاها به شهادت رسیده اند... یکی در خانه خودش یکی در دفاع از وطن دفاع از حرم حتی مسیحی تازه مسلمانِ شهید هم داریم... رفیق! رُک بگویم شهید شدن کار سختی نیست! اگر... شهیدانه زندگی کنیم 🌷 خودش ما را در آغوش خواهد گرفت درد اینجاست که خودمان با 🔥 راهش را بسته‌ایم سنگ مزار تعدادی از شهدای اصفهان😔 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 شهیدی که بعد از ۱۶سال پیکرش سالم بود😳🤔 ۳ ابتدای زندگی را با تنگدستی شروع کردیم. شوهرم چرخ دستی داشت، تابستان ها بستنی می فروخت و زمستان ها هم شلغم و لبو. وضع مالی مون خوب نبود و من هم با قالی بافی به همسرم کمک می کردم. محمدرضا که به دنیا آمد برکت زیادی وارد منزل ما شد. اوضاع مالی مان بهتر شد، حتی توانستیم منزل بهتری بخریم. محمد رضا یازده ساله بود که پدرش از دنیا رفت... وقتی گریه های مرا می دید دلداری ام می داد و می گفت: "مامان گریه نکن! بابا رفت ولی من هستم" یک روز که در حیاط بازی می کرد ناگهان در حوض عمیق و پر از آب افتاد، من هول شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم ... 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi