بسم رب عشق💞.
...
#الگوی_زندگی #زندگی_به_سبک_شهدا #ازدواج_آسان ...
#لذت_دیدن_رویت_به_دلم_می_چسبد...
#دوست_دارم_که_فقط_سیر_نگاهت_بکنم
...
آدم یک وقت هایی دلش صفیه مدرس بودن میخواهد
که وقتی به داماد میگوید میخواد مهریه اش یک جلد قرآن و یک کلت کمری باشد بفهمد داماد هم همین نظر را داشته💞😊
.
که از فردای عروسی سادگی زندگی بدون تشریفاتشان مهریه..جشن عقد و عروسی...بشود زبونزد همه مردم و منبر علمای شهر....
.
#حسرتی_گر_به_دلم_هست_همان_دیدن_توست...
#کجایند_مردان_بی_ادعا!
#عاشقانه_های_آسمانی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
۰با همین چادر و چفیه شده ای همسفـــرم
.
تو فقط باش کنـــارم ، شهادت با مــــن...
.
با همین چــــادر و چفــیه شده ام همســفرت... .
ای به قربـــان تو یارم ، شهـــادت با هم... .
#شهید_مهدی_باکری
#مهدی_باکری
#الله_بندهسی
#باکری
@shahidbakeri31
#خاطره
.
#فرمانده_شجاع:
.
.
توي قرارگاه تاکتيکي بوديم. دو نفر اسير عراقي آوردند.تا آقا مهدي ديدشان...گفت: به خدا اون يکي تيربارچي شونه. اولين کسي بود که آتيش رو شروع کرد.» عراقيه هم #آقا_مهدي را شناخت. گفت « اين #اولين نفرتون بود که اومد جلو...
...
#فرمانده_بیادعا #الله_بندهسی #خاکی #آقای_مهندس #آقای_شهردار #شهیدجاویدالاثرمهدیباکری
@shahidbakeri31
&از قافلهی عشق مرا جا نگذارید
در موج بلا یکه و تنها نگذارید&
.
#ڪــلامشهـــید #شهــید_مهــدی_باڪرۍ :
قافله ما قافله از جان گــذشتن
است هرڪس از #جانگـذشته نیست با ما نیاید..! ♦️♥️♦️♥️♦️♥️♦️♥️♦️♥️ #قافله... #قافله...
گذشتید
ومـا فقـط نـظاره کردیم
دور شدنـتان را !
نه...نه!
دورشدنمان را ... #شهادت_زیباست.... #گمنامی_آرزوست... 🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷 حـــــال ِما بی شهدا حالی نیست.... #شهــــدا !
یادتان باشد ، که یادتان کـردیم..
یادتان باشد ، که روزهایمان را به امیـد ِ وصال ِ شما گذراندیم... #الله_بندهسی.... #سکوتدل #ایشهادتدلمبهدستتواسیره...
@shahidbakeri31
#آقای_مهندس_مهدی_باکری.
.
.
#مهندس_مکانیک
.
. 🔹برای #مهندسین بنبستی وجود ندارد؛ آنان یا راهی خواهند یافت٬ یا راهی خواهند ساخت… 🔺۵ اسفند « #روز_مهندس» مبارک باد!
.
.
وقتی که #شهردار ارومیه بود بر اثر بارندگی زیاد، در بعضی نقاط سیل آمده بود. مهدی گروه های امدادی را اعزام کرد و خودش هم به کمک سیل زدگان رفت. آب وارد خانه پیرزنی شده بود و کف اتاقها را گرفته بود، در میان جمعیت، چشم پیرزن به مهدی خیره شده بود که سخت کار میکرد، پیرزن به مهدی گفت: «خدا عوضت بده مادر، خیر ببینی، نمیدانم این شهردار فلان فلان شده کجاست، ای کاش یک جو از غیرت شما را داشت» و مهدی فقط #لبخند میزد❗️ .
.
#روزت_مبارک_آقایمهندس🌹 #روزتمبارکآقامهدیجانم
#شهیدمهندسمهدیباکری
#جزیره_مجنون
#لشکر۳۱عاشورا
#الله_بندهسی
#خدایامراپاکیزهبپذیر
#شهادت:۲۵اسفند۶۳
@shahidbakeri31
💠سردار مرتضی قربانی:
روزی شهید باکری به تعمیرگاه لشکر ۳۱ که خودش فرمانده آن بود رفت تا ماشینش را تعمیر کند. باکری دید که #مکانیک مشغول شستن لباسهایش است. از او خواست که ماشینش را تعمیر کند. تعمیرکار گفت: «مگر نمیبینی لباس میشویم؟» شهید باکری هم پاسخ داد «من لباس شما را میشویم شما هم ماشین من را تعمیر کن». شهید باکری میتوانست بگوید «من مهدی باکری فرمانده لشکر هستم، بلند شو ماشین را تعمیر کن»، اما این را نگفت...
#منبع: سایت شهید کاظمی
#شهیدجاویدالاثرمهدیباکری
#جزیره_مجنون
#لشکر۳۱عاشورا
#الله_بندهسی
#خدایامراپاکیزهبپذیر
#شهادت:۲۵اسفند۶۳
@shahidbakeri31
#ایام_شهادت_آقا_مهدی_باکری:
" #شهید_مهدی_باکری:
از خدا خواستم " بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه "
آب دجله او را برای همیشه با خودش برد...
#حاج_قاسم_سلیمانی 4ساعت قبل از شهادت در سوريه خاطره ای از #مهدي_باكري گفت: «زمانیکه گلولهای به پیشانی باکری خورد و روی زمین افتاد، قایقی میآید که او را به عقب بیاورد اما آن قایق را دشمن میزند و #پیکرمهدی به رود دجله میافتد، از آنجا به اروند میرود و در خلیج فارس به ابدیت میپیوندد....
💠سرلشکر محسن رضایی:
تنها #فرماندهی است که پیکرش 400 کیلومتر در آب حرکت کرد و به خلیج فارس افتاد #آقا_مهدی_باکری است.
#شهیدجاویدالاثرمهدیباکری
#جزیره_مجنون_عملیاتبدر
#لشکر۳۱عاشورا
#الله_بندهسی
#خدایامراپاکیزهبپذیر
#شهادت:۲۵اسفند۶۳
@shahidbakeri31
#ایام_شهادت_آقا_مهدی_باکری (فرمانده مخلص)
.....
#تعبیر_خواب:
روز ششم تیرماه، مصادف با هفتم شهادت مهدی امینی بود. از طرف سپاه مراسمی در محل اعزام نیرو که آن زمان در خیابان بهشتی(دانشکده سابق)قرار داشت،برگزار شده بود من نیز در آن مراسم حضور داشتم؛ برادر پاسدار مصطفی ایزدی در سخنرانی خود به #خوابی که یکی از رزمندگان در مورد #آقامهدیباکری دیده بود، اشاره کردند و گفتند:قبل از عملیات بدر، بچه های سپاه را برای دیدار با امام، به بیت ایشان بردند در بیت امام، مهدی را تنها گیر آوردم و گفتم:آقامهدی گویا برایت خواب های خوشی دیده اند! با تعجب گفت:مگر خبری شده؟! گفتم: یوسف ولی نژاد قبل از شهادتش نقل کرده که یکی از فرماندهان گردان به ایشان گفته بود در خواب دیدم در بهشت کاخی رفیع و سفیدرنگ می سازند پرسیدم این کاخ را برای چه کسی دارید آماده می کنید؟ گفتند به تازگی قرار است یکی بیاید بهشت،این کاخ را برای او می سازیم پرسیدم آن شخص کیست؟ و در آنجا رو به آقامهدی کردم و گفتم: خب فکر می کنی در جواب او چه گفتند؟ مهدی سری تکان داد و گفت:خب بقیه اش؟! گفتم:به او می گویند قرار است #مهدی_باکری به این زودی بیاید اینجا ؛ما این کاخ را برای ایشان آماده می کنیم آقا مهدی وقتی این را شنید،سرش را پایین انداخت و رنگش سرخ شد.
#کتاب_همیشه_باهم_هستیم
#خاطرات_مهدی_فرجاد_ازشهیدمهدی_باکری
#نویسنده_سیاوش_رحیمی
#شهیدجاویدالاثرمهدیباکری
#جزیره_مجنون_عملیاتبدر
#لشکر۳۱عاشورا
#الله_بندهسی
#خدایامراپاکیزهبپذیر
#شهادت:۲۵اسفند۶۳
@shahidbakeri31
پُستی متناسب با اتفاقی که دیروز۲۵ آذر۹۹ افتاد... طرف باماسک وارد منطقه میشه وسربازی که دژبان بود این فرمانده رو نمیشناسد واجازه ورود به ایشان نمیده! بجای اینکه بیاد مثل شهیدباکری #دژبان رو مورد تقدیر قرار بدهد ! وازین کارش استقبال کند! سرباز رو به باد کتک میگیرد...اینه آیا راه وروش شما؟برین مردانگی رو از امثال شهیدباکری.کاظمی .سلیمانی یاد بگیرید!!!
#فرمانده_آقامهدی_رو_بیشتر_بشناسید؟!
فقط #امضای_باکری را میشناسم!!
سردار جعفر جهروتی زاده: دژبان با همان لهجه ترکی گفت: برگه تردد. باکری هم در آمد که: #من_باکری_هستم. گفت: آقا نمی شود،شما باکری باش . به من گفتهاند: #فقط_امضای_باکری😊
یک روز من، حاج همت، رضا دستواره، عباس کریمی و مهدی باکری با جیپی که شبیه جیپهای ارتش بود، حرکت کردیم تا وارد منطقه شویم. از جیپهای ارتش استفاده میکردیم تا عراقیها متوجه تحرکات اضافی در منطقه نشوند...
صبح راه افتادیم که از این جاده وارد منطقه بشویم. رسیدیم به دژبانی لشکر عاشورا . همان دژبانی ای که به دستور باکری بر پا شده بود. دژبان آمد پای ماشین و گفت؛ #آقا_نمیشود_بروید.😊
گفتیم: برای عبور از این جاده چه چیزی باید داشته باشیم؟
با همان لهجه ترکی گفت:برگه تردد. باکری هم درآمد که: من باکری هستم. گفت: آقا نمیشود، شما باکری باش. به من گفتهاند امضای باکری. من فقط امضای باکری را می شناسم. خودش را نمیشناسم.
هر کاری کردیم، #دژبان نگذاشت که وارد جاده شویم. باکری گفت:خب، همین الان امضا میکنم. گفت:نه، باید بروید قرارگاه از مسئول ما برگه بگیرید و بیاورید. البته فکر میکرد که با اوشوخی میکنیم. نیم ساعتی با این دژبان سر و کله زدیم. هر کاری کردیم نگذاشت برویم. #باکری_خوشش_آمد.😊
#پیاده_شد_و_صورتش_را_بوسید!و گفت: خب، حالا که نمی گذاری برویم، ما هم برمیگردیم. برگشتیم و آمدیم پایین تر. یک جاده غیرقابل استفاده بود که اصلا ماشین در آن تردد نمیکرد. بعضی جاهایش را هم آب برده بود. حاج عباس کریمی قبلا از این جاده تردد کرده و آن را می شناخت...
#شهید_باکری
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_بیادعا
#آقای_شهردار
#الله_بندهسی
#اقای_مهندس
#لشکر_عاشورا
#خدایا_مرا_پاکیزه_بپذیر
#یک_غریبه_دلتنگ_یاران(شهیدان)
۲۶آذر ۹۹
#آیامامثلشهداعملمیکنیم؟؟! جواب :نه متاسفانه!!
#خوشحالمهنوزسربازانیاسلامهستندکهبهکشورخدمتمیکندمثلهموندژپانوآقامهدی...
#یاعلی
@shahidbakeri31
#آقای_مهندس_مهدی_باکری.
.
.
#مهندس_مکانیک
.
. 🔹برای #مهندسین بنبستی وجود ندارد؛ آنان یا راهی خواهند یافت٬ یا راهی خواهند ساخت… 🔺۵ اسفند « #روز_مهندس» مبارک باد!
.
.
وقتی که #شهردار ارومیه بود بر اثر بارندگی زیاد، در بعضی نقاط سیل آمده بود. مهدی گروه های امدادی را اعزام کرد و خودش هم به کمک سیل زدگان رفت. آب وارد خانه پیرزنی شده بود و کف اتاقها را گرفته بود، در میان جمعیت، چشم پیرزن به مهدی خیره شده بود که سخت کار میکرد، پیرزن به مهدی گفت: «خدا عوضت بده مادر، خیر ببینی، نمیدانم این شهردار فلان فلان شده کجاست، ای کاش یک جو از غیرت شما را داشت» و مهدی فقط #لبخند میزد❗️
#روزت_مبارک_آقایمهندس🌹 #روزتمبارکآقامهدیجانم
#شهیدمهندسمهدیباکری
#جزیره_مجنون
#لشکر۳۱عاشورا
#الله_بندهسی
#خدایامراپاکیزهبپذیر
#شهادت:۲۵اسفند۶۳
#روزمهندسبرتماممهندسین شهید
مبارک باد
@shahidbakeri31