eitaa logo
سردارشهیدمهدی باکری
191 دنبال‌کننده
615 عکس
143 ویدیو
1 فایل
#کانال_اختصاصی_شهید_مهدی_باکرے #پیام‌شهید: اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست🇮🇷 #خدایامراپاکیزه‌بپذیر #کپی‌مطالب‌آزاد‌هست باذکرصلوات برای #شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر صرفا دلت چيزي را خواست آن را انجام نده و اگر به چيزي علاقمند بودي همان را در راه خدا ببخش. نفست در اختيار تو باشد نه_تو در اختيار نفس، چون خواسته هاي نفساني يكي دو تا نيست، هر چه به نفس بله بگويي، باز هم چیزهای بیشتری می خواهد و آن گاه مي بيني همه زندگيت را به بازي فروخته اي.... راوی: همسرشهید سردارجاویدلاثرجزیره‌مجنون شادی‌روح شهدا صلوات @shahidbakeri31
‍ 🔸 " در محضـــر شهیـــــد "... توی قیافه‌ی همه می شد خستگی را دید. دو مرحله عملیات کره بودیم . آقا مهدی وضع را که دید، به بچه های فنی – مهندسی گفت جایی درست کنند برای صبحگاه. درستش کرد، یک روزه . همه ی نیروها هم موظف شدند فردا صبحش توی محوطه جمع شوند. صحبت های آقا مهدی جوری بود که کسی نمی توانست ساکت باشد . آن قدر بلند بلند شعار می داند و فریاد می زدند که نگو. بعد از صبحگاه وقتی آقا مهدی می خواست برود. بچه ها ریختند دور و برش .هرکسی هر جور بود خودش را بهش می رساند وصورتش را می بوسید. بنده ی خدا توی همین گیر و دار چند بار خورد زمین. یک بار هم ساعتش از دستش افتاد . یکی از بچه ها برش داشت. بعدا پیغام داد : " بهش بگین نمی دم. می خوام یه یادگاری ازش داشته باشم " 🕊 ❄چندیست که گم گشته ی در نیمه راهم ... @shahidbakeri31
✨ بیایید از شهدا الگو بگیریم 🍃در زمانی که چروک بودن لباس‌ها و نامرتب بودن موها نشانه بی‌اعتنایی به ظواهر دنیا بود، حمید خیلی خوشگل و تمیز بود. پوتین هایش واکس زده و موهایش مرتب و شانه کرده بود. به چشمم خوشگل‌ترین پاسدار روی زمین می‌آمد. 🌾روح و جسمش تمیز بود. وقتی می‌خواست برود بیرون، می‌ایستاد جلوی آینه و با موهایش ور می‌رفت. به شوخی می‌گفتم: «ول کن حمید! خودت را زحمت نده، پسندیده‌ام رفته.» می‌گفت: «فرقی نمی‌کند، آدم باید مرتب باشد.» 📚کتاب نیمه پنهان ماه، جلد سوم، حمید باکری به روایت همسر شهید، نویسنده: حبیبه جعفریان، ص ۱۱ و ۲۳ @shahidbakeri31
مقصد حرم امام رضا بود و زیارت بهانه ایی تا فرماندهان جنگ قبل از عملیات آینده از روح بلند ائمه معصومین کمک بگیرند و با استفاده از توجه آنان عملیاتی دیگر را آغاز کنند. در این سفر من درمیان همه فرماندهان مجذوب حالات آقامهدی شده بودم.در حرم حضرت معصومه(س) حالات عجیبی داشت، زیرلب چیزای را زمزمه میکرد واشک می ریخت، ومن نیز تحت تاثیر قرار گرفتم. آقای نیکخواه از برادران قراگاه کربلا وچند نفر دیگه از برادران دیگر هم مثل من متوجه او بودند. نیکخواه بعدها گفت بعداززیارت به خدمت آقامهدی رفتم و پرسیدم: آقامهدی از حضرت معصومه چه خواستی؟ با چشمان اشک بار رو بمن کرد و گفت از صمیم دل می خواستم که دراین عملیات نصیبم شود. وارد حرم (ع) شدیم هرکس به طرفی رفت ومن باز در فکر او بودم ، مهدی داخل حرم با مهدی بیرون خیلی تفاوت داشت آن آرامش، سکوت و طمانیه بیرون درهم می شکست ومهدی به آتشفشانی خروشان تبدیل می شد وبا خود گفتم شاید به یاد افتاده و یاد شهیدان لشکرش، ولی دقیق که می شدم می دیدم چیز دیگری درون او را به آشوب کشیده است.گرچه من نسبت به فرماندهان دیگر بامهدی زیاد محشور نبودم و ارتباط نزدیکی بااو نداشتم ولی در آن چند روز در دریای چشمان مهدی غرق شده بودم. : حاج صادق آهنگران : خداحافظ‌سردار 🙏 @shahidbakeri31
حرم مطهر آقاامام رضا (ع ) با آقا مهدی😊
چه زيباست به ياد آوردنِ شما ‏ميان اين همه شلوغى ‏و خستگى‌هايم... @shahidbakeri31
خرمشهر را خدا آزاد کرد سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر @shahidbakeri31
شاید تنها باری که سرم داد زد به خاطر بیت‌المال بود. کشاورزها کنار جاده اهواز – دزفول کاهو و گل کلم و سبزیجات می‌گذاشتند، می‌فروختند. مهدی مدام رفت و آمد داشت. گفت اگر سبزی چیزی لازم دارم بنویسم از آنجا بخرد. خودکارش گوشه اتاق بود برداشتم که بنویسم، یک داد زد: «اون خودکار رو بذار سرجاش». گفت: «از خودکار_خودمون استفاده کن. اون مال بیت‌الماله! نه ... ترسیدم. فکر کردم چی شده! من فقط می‌خواستم اسم چند تا سبزی را بنویسم؛ همین. گفتم: «تو دیگه خیلی سخت می‌گیری». تا آمدم از فلان و بهمان بگویم، گفت: «به کسی کار نداشته باش. ما باید ببینیم حضرت علی (ع) و امام چه طور زندگی می‌کنند. ✅برگرفته از کتاب نیمه پنهان ماه 6 (مهدی باکری به روایت همسر شهید @shahidbakeri31
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏...
ای رفیقی که همه زحمت ما گردن توست... ما محال است که دست از سر تو برداریم:) @shahidbakeri31
(ره) فوق العاده به امام خمینی (ره) علاقه‌ مند بود. ✔آقامهدی بقدری به امام علاقمند بودند که تمام سخنرانی های ایشان را گوش میداد واگر موفق به شنیدن سخنرانی ها نمیشد از همسرش میخواست آنهارا برایش ضبط کند. ✔آقامهدی به اندازه ای عاشق شهادت بود که وقتی در اسفند ۱۳۶۳ به زیارت امام خمینی (ره) رفت، در آنجا از آیت الله خامنه ای خواهش کرد که از امام بخواهد که دعا کند تا شهید شود... ✔در عملیات بدر - که عملیات کم کم سخت میشد - آقای انصاری از بیت امام (ره) با من تماس گرفت و گفت، امام یک پیام داده و فرموده اند: "به فرماندهان سپاه بگویید ما ایستاده ایم، شما هم بایستید.. ✔ﺣﻀﺮﺕﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ(ره)ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺳﺖ : ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺍﺳﻼﻡ ‏(ﻣﻬﺪﯼﺑﺎﮐﺮﯼ ) ﺭﺍ ﺭﺣﻤﺖ ﮐﻨﺪ. @shahidbakeri31
بعضی ها شبیه عطر بهار نارنج هستند... در کوچه پس کوچه های دلت نفس می کشند... @shahidbakeri31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرده از راز سحر بر گیرید تا ببینند که با او چه کرامت‌ها بود @shahidbakeri31
🌿🍃🌿🍃🌿 🌸امام خامنه ای: را قبل از انقلاب دیده بودم؛ یک دوست مشهدی که در دانشگاه تبریز تحصیل می کرد، مرحوم آقا مهدی باکری را آورد مشهد، من ایشان را دیدم؛ یک دانشجوی معمولی بود. امام از یک دانشجوی دانشگاه، یک شخصیّت بزرگ، یک فرمانده بزرگ، یک الگو به وجود آورد و خلق کرد؛ این کار امام بود. امثال مهدی باکری و شهید قاسم سلیمانی را امام تولید کرد، امام اینها را به وجود آورد. حرکت تداوم انقلاب این جوری است؛ جوانها را پی‌درپی به شخصیّت‌های انقلاب، به مردان انقلاب، به پیشروان انقلاب تبدیل می کند و پیش می برد. @shahidbakeri31
سوار بر ماشین داشتیم می رفتیم جایی. هوا به شدت گرم بود، اما جرأت نمی کردم کولر روشن کنم! طاقت گرما رو نیاوردم و کولر ماشین رو روشن کردم! یهو آقا مهدی نگام کرد و گفت: ! می دونی کولر رو که روشن می کنی، مصرف بنزین بیت_المال بالا میره؟ خاموش کن! چه جوابی داریم به شهدا بدیم؟ مگه بچه ها توی سنگر، زیر کولر نشستند که تو کولر روشن می کنی؟ ۳۱عاشورا @shahidbakeri31