eitaa logo
سردارشهیدمهدی باکری
244 دنبال‌کننده
670 عکس
163 ویدیو
1 فایل
#کانال_اختصاصی_شهید_مهدی_باکرے #پیام‌شهید: اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست🇮🇷 #خدایامراپاکیزه‌بپذیر #کپی‌مطالب‌آزاد‌هست باذکرصلوات برای #شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
!!! آیاماهم اینچنین هستیم واقعا؟؟؟!!! و ترجیح می‌داد رفت‌ و آمد کند... آقامهدی، که بود پایین منطقه فرودگاه قدیم چند خانواده را شناسایی کرد و با حقوق 2800 تومانی که می‌گرفت، چند خانواده را تحت پوشش قرار داده بود. با افراد مستضعف و کم‌درآمد حتی در فامیل، ترجیح می‌داد رفت‌ و آمد کند. به بچه‌های یتیم در پرورشگاه ارومیه عنایت و محبت خاصی داشت. می‌گفت شرایط زندگی‌مان طوری که بتوانیم دو تا از آنها را بیاوریم خانه و سرپرستی کنیم خیلی خوب است... @shahidbakeri31
.... از بس با آمبولانس این طرف وآن طرف رفته بود یکی از یخچال هایش شکسته بود زنگ زد بهم گفت: خسارت این یخچال چقدر میشه؟ گفتم برای شما هیچی!! قطع کرد ؛ معلوم بود از حرفم ناراحت شده کلی التماس کردم تا قبول کرد بروم پیشش، بهم گفت مگه بیت المال و داره!! که اینجوری حرف می زنی؟؟! ۳۱عاشورا @shahidbakeri31
مي گفت: اطلاعاتي بايد آموزش ببينه... جوري که کار با قطب نما و دوربين مادون و گراگيري و از اينحرفا . ملکه‌ي ذهنش بشه..بچه ها را برديم بيابان. بيست کيلومتري قرارگاه؛ خودشان برگشتند .براي اين که ثابت کنند کارشان را بلدند، دو تا موتور و وسايل تدارکات و يک ضبط صوت هم از تدارکات برداشتند😊 بي سر و صدا!! به مسئول تدارکات کارد مي زدي، خونش در نمي آمد. آقا مهدي هم خوش حال بود و مي خنديد😊 گفت: با اينا کاري نداشته باشين... ۳۱_عاشورا @shahidbakeri31
اگر عذر موجه نداشته باشيد، مجاز نيستيد را ترك كنيد. به هنگام اذان، همه كارها را بجز نگهباني بر زمين گذاشته و به نماز جماعت برويد. کلامی ماندگار @shahidbakeri31
هیچوقت بصورت تحکمی دستور نمی‌داد بلکه با رفتار خود راه درست را به ما نشان می‌داد. هر موقع با یکی از مسئولین لشکر صحبت می‌کردند و مطلبی را می‌گفتند، ما نیز تکلیف خود را در می‌یافتیم. مثلا موقعی که به واحد تدارکات می‌گفتند که چرا لاستیک‌های چرخ‌های خودروها را بیرون ریخته‌اند، ما سریع بر می‌خاستیم و اگر این وضعیت در حوزه کاری ما نیز مشاهده می‌شد، نسبت به رفع آن اقدام می‌کردیم. روش برخورد آقا مهدی با کسانی که در اجرای مأموریت کوتاهی کرده و یا احیاناً تخلفی از آنها سر می‌زد، این بود که بدون آنکه چیزی بگوید، آن فرد را در مانور اصلی عملیات پیش رو شرکت ندهد و او را در موج‌های بعدی استفاده کرده و یا بعنوان نیروی در اختیار تلقی نماید. در اینصورت در سازماندهی عملیات بعدی به این فرد مسئولیت مستقیم واگذار نمی‌کرد و به گونه‌ای رفتار می‌کرد که آن فرد خود به خود متوجه می‌شد که اشتباهی در کارش بوده است... : آقای «علاء‌الدین نور محمدزاده» مسئول طرح و عملیات لشکر عاشورا در عملیات بدر ۳۱_عاشورا @shahidbakeri31
: اما نگفت... ✔سردار مرتضی قربانی: روزی به تعمیرگاه لشکر ۳۱ که خودش فرمانده آن بود رفت تا ماشینش را تعمیر کند. باکری دید که مکانیک مشغول شستن لباس‌هایش است. از او خواست که ماشینش را تعمیر کند. تعمیرکار گفت: «مگر نمی‌بینی لباس می‌شویم؟» شهید باکری هم پاسخ داد «من لباس شما را می‌شویم شما هم ماشین من را تعمیر کن». شهید باکری می‌توانست بگوید «من مهدی باکری فرمانده لشکر هستم، بلند شو ماشین را تعمیر کن»، اما این را نگفت!! @shahidbakeri31
. ، آدمِ ماندن نبود اهل معامله بود اهل معامله‌های کلان ، متاعش را به غیر خدا نفروخت و کارهایش را با خدا معامله کرد و نگذاشت کسی زیاد از این معامله‌ها خبر داشته باشد . کسی هم نمی‌تواند بگوید مهدی را شناخته ... گمنامی انتخابِ درستِ بود مردی که در میاندوآب به دنیا آمد و در دل آب‌ های خروشان دجله حیات جاودانه گرفت تا اجر شهادتش مضاعف شود و سومین مرد خانواده‌ی باکری باشد که « » می‌شود؛ بی‌آنکه پیکر مطهرش مزاری را به بودنش مفتخر کرده باشد و خاکی میزبانِ جسم افلاکی‌ش باشد ... ⚘یادداشت حسین شرفخانلو فرزند شهید علی شرفخانلو⚘ :صلوات @shahidbakeri31
وصیت به مادرم و خواهران و برادرانم و اهل فامیل: بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست،همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید،‌پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید،‌اهمیّت زیاد به دعاها و مجالس و بدهید ۳۱_عاشورا @shahidbakeri31
سال پنجاه و دو تازه دانشجو شده بودم. تقسیممان که کردند، افتادم خوابگاه شمس تبریزی. آب و هوای تبریز به من نساخت ، بد جوری مریض شدم. افتاده بدم گوشه‌ی خوابگاه . یکی از بچه ها برایم سوپ درست کرد و ازم مراقبت می کرد. هم اتاقیم نبود. خوب نمی شناختمش. اسمش را که از بچه ها پرسیدم، گفتند:   @shahidbakeri31
به یاد شهید «حجت ایرجی» شهادت در رکاب فرمانده اش شهیدآقاحمید باکری❤ : ✔بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای مقابله با گروهک های ضد انقلاب در سال ۱۳۵۸ عازم پیرانشهر شد و با شروع جنگ تحمیلی درعملیات بیت المقدس از ناحیه پا زخمی گردید. ✔بعد از مداوا درعملیات والفجر ۱ شرکت کرد و دراین عملیات به علت آتش پرحجم دشمن ۵۰ درصد شنوایی خود را از دست داد و به عنوان نیروی اطلاعاتی درعملیات های والفجر ۴ وخیبر شرکت کرد و درعملیات خیبر بعد از حماسه سازی های فراوان درکنار فرمانده دلاورش شهیدسردار « » به آرزوی دیرینه اش نایل شد و همچنان که خودش آرزو داشت به علت عدم دسترسی به جنازه اش اعلام گردید. 🌹قسمتی از وصیتنامه شهیدایرجی :عزیزان من شایسته است به شما تبریک گفته شود، چرا که خداوند این خانواده را هم لایق دیده که فردی از میانشان برای شهادت برگزیند و شما را هم صاحب برادری کند که لقب شهید بر وی خطاب می شود... @shahidbakeri31
سردارشهیدمهدی باکری
✅شهیدمهدی باکری #فرمانده_جاویدالاثر_لشکر ۳۱عاشورا
هفته_دفاع_مقدس_و_یاد_شهدا_گرامی_باد . 👈خاطره ای از یکی از برادرهام شهید شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود.  وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد. نزدیکی های غروب رسیدیم به لشکر.. هم می آمد. من رفتم دم ، اجازه بگیرم برویم تو .. توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت « قدمتون روی چشم . فقط باید بیاین توی همین چادر ، جای دیگه ای نداریم.»  صبح که داشتیم راه می افتادیم، بهم گفت« برو رو پیدا کن ،ازش تشکر کنم..  توی لشکر این ور و اون ور می رفتم تا آقا مهدی را پیدا کنم. یکی بهم گفت «آقا مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده.»  گفتم « چرا ؟» ... گفت « دیشب توی چادر جا نبود. تا بخوابد، زیر بارون موند، سرما خورد... .... ♡شادی‌روحشون‌صلوات♡ @shahidbakeri31
شهیدی که امضاء شهادتش را از امام رضا(ع) گرفت.. ■ 15 روز قبل از «عملیات بدر» به مشهد مقدس مشرف شد و با تضرع از (ع) خواست که خداوند توفیق را نصیبش کند. وقسمتش هم شد.. @shahidbakeri31