eitaa logo
سردارشهیدمهدی باکری
243 دنبال‌کننده
670 عکس
163 ویدیو
1 فایل
#کانال_اختصاصی_شهید_مهدی_باکرے #پیام‌شهید: اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست🇮🇷 #خدایامراپاکیزه‌بپذیر #کپی‌مطالب‌آزاد‌هست باذکرصلوات برای #شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
سردارشهیدمهدی باکری
خاطره_ای_از_آقامهدی_باکری #بروایت_حاج‌صادق_آهنگران 👇👇
مقصد حرم امام رضا بود و زیارت بهانه ایی تا فرماندهان جنگ قبل از عملیات آینده از روح بلند ائمه معصومین کمک بگیرند و با استفاده از توجه آنان عملیاتی دیگر را آغاز کنند. در این سفر من درمیان همه فرماندهان مجذوب حالات آقامهدی شده بودم.در حرم حضرت معصومه(س) حالات عجیبی داشت، زیرلب چیزای را زمزمه میکرد واشک می ریخت، ومن نیز تحت تاثیر قرار گرفتم. آقای نیکخواه از برادران قراگاه کربلا وچند نفر دیگه از برادران دیگر هم مثل من متوجه او بودند. نیکخواه بعدها گفت بعداززیارت به خدمت آقامهدی رفتم و پرسیدم: آقامهدی از حضرت معصومه چه خواستی؟ با چشمان اشک بار رو بمن کرد و گفت از صمیم دل می خواستم که دراین عملیات نصیبم شود. وارد حرم امام رضا(ع) شدیم هرکس به طرفی رفت ومن باز در فکر او بودم ، مهدی داخل حرم با مهدی بیرون خیلی تفاوت داشت آن آرامش، سکوت و طمانیه بیرون درهم می شکست ومهدی به آتشفشانی خروشان تبدیل می شد وبا خود گفتم شاید به یاد افتاده و یاد شهیدان لشکرش، ولی دقیق که می شدم می دیدم چیز دیگری درون او را به آشوب کشیده است.گرچه من نسبت به فرماندهان دیگر بامهدی زیاد محشور نبودم و ارتباط نزدیکی بااو نداشتم ولی در آن چند روز در دریای چشمان مهدی غرق شده بودم. : حاج صادق آهنگران : خداحافظ‌سردار ۳۱عاشورا 🙏 @shahidbakeri31
محل استقرار بهداری و درمانگاه لشکر در سمت راست ورودی پادگان نزدیک چادر فرماندهی بود. در چادر بودم که از بیرون کسی مرا به اسم صدا کرد. بیرون که آمدم آقا مهدی را جلو چادر تدارکات بهداری دیدم. سرگونی نان را با یک دست گرفته بود و با دست دیگرش لای خورده نانها را می گشت. تا آخر قضیه را خواندم. سلام کردم، جواب سلامم را داد و تکه نانی را از گونی بیرون آورد و به من نشان داد و گفت: - برادر رحمان! این نان را می شود خورد؟! - بله، آقا مهدی می شود. دوباره دست در گونی کرد و تکه نان دیگری را از داخل گونی بیرون آورد. - این را چطور؟ آیا این نان را هم میشود استفاده کرد؟ من سرم را پایین انداختم. چه جوابی می توانستم بدهم؟ آقامهدی ادامه داد. !. پس چراکفران نعمت می کنید؟.. آیا هیچ می دانید که این نان ها با چه مصیبتی از پشت جبهه به اینجا می رسد؟. . . هیچ میدانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا لااقل ده تومان است؟ چه جوابی دارید که بخدا بدهید : رحمان رحمان زاده ۳۱عاشورا @shahidbakeri31
با شرمندگی آمده بود پیشم، میگفت: ما که نمیدونستیم شهرداره، بهش بی‌اعتنایی کردیم، خودش رفت مثل یه کارگر و ایستاد و کار کرد ما هم... مسئول کارگاه شن و ماسه بود، ترسیده بود، گفتم: نگران نباش! ناراحت نمیشه، آخه ما خیلی اذیتش کردیم، قضیه را که برای مهدی تعریف کردم، برای همه شان تشویقی نوشت تا بفهمند از دست شان ناراحت نیست، گفت: کاش میتونستن بفهمن من دارم با نفسم میجنگم، به اون میخوام بگم فکر نکنی برای ریاست اومدی، فقط اومدی خدمت کنی! کمی مکث کرد و دوباره گفت: اگه من میرم کنارشون کار میکنم میخوام رنج و سختیه کارگرها رو درک کنم، نمیخوام کسی فکر کنه برای ریاست اومدم. 🌷شهید مهدی باکری🌷 @shahidbakeri31
بسیجی پیری داشتیم که متولی صحرایی پادگان دزفول بود پیرمرد باحالی بود وسعی می کرد به هر نحوی به بسیجی ها خدمت کند. آقامهدی یک روز به قصد بازدید از وضعیت بهداشتی حمام ها به آنجا رفته و فارغ از همه جا وارد کانتینر شده بود و به داخل یک یک حمامها که خالی بود نگاه می کرد که آن بسیجی پیر سر رسیده بود... آی برادر... کجا؟! بیا برو ته صف! دست آقامهدی رو گرفته بود و تا آخر صف برده بود و در راه نصیحتش می کرد: تو که بسیجی خوبی هستی، چرا بدون نوبت می روی داخل حمام؟... اینها هم مثل تو بسیجی هستند که منتظرند تا حمام خالی شود و تو بروند.... پدرجان! من نمیخواستم به حمام بروم فقط می خواستم داخل حمام ها را نگاه کنم... آقامهدی وقتی دیده بود که پیرمرد متوجه منظورش نشده رفته بود و آخر صف ایستاده بود تا نوبتش شود وحمام ها را نگاه کند.یکی از بسیجی ها آقامهدی را شناخته بود و به پیرمرد گفته بود که ایشان آقامهدی هستند وقتی پیرمرد شنیده بود کسی که اخر صف ایستاده است برگشته بود تا عذر خواهی کند ! دست هایش را دور گردن آقامهدی انداخت و تندتند گفت ببیخشید من شمارو نشناختم... آقامهدی هم پیرمرد رابوسید و گفت : پدرجان شما کار خوبی کردید... شما وظیفه تان را انجام می دهید... ... ۳۱‌عاشورا @shahidbakeri31
 همسر شهید باکری فرمانده دلاور لشکر 31 عاشورا می گوید : هنگامی که برادر ایشان حمید آقا به رسید آقا مهدی با وجود علاقه خاصی که به او داشت ، بی هیچ ابراز اندوه و غمی ، با خانواده اش تماس گرفت و گفت : « حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما شده است »  او به این قصد که وصیت حمید کردن_راه_کربلاست ، در جبهه ماند و برای مراسم آقا حمیدهم نیامد... ۶۲ @shahidbakeri31
۶۳ در مرحله مقدمات عملیات بدر، رزمندگان را برای نبردی مردانه و عارفانه دعوت می‌کند این شهید در شب عملیات می‌گیرد و همه گردان‌ها را یک یک از زیر قرآن عبور می‌دهد و توصیه می‌کند: «برادران! خدا را از یاد نبرید (عج) را زمزمه کنید. کنید که کار ما برای خدا باشد. از پشت بی‌سیم نیز همه را به ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» تشویق می‌کند» در اولین شب عملیات بدر موفق به شکستن خط دشمن می‌شود، در مرحله دوم عملیات هم خسارات و شکست سنگینی به دشمن بعثی وارد می‌کنند. (عج) @shahidbakeri31
سردارشهیدمهدی باکری
#سالروز_شهادت_شهید_مهدی_باکری گرامی باد🍃🍃 #تولد: ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ میاندوآب #شهادت: ۲۵ اسفند۱۳۶۳ شرق د
🖤 عملیات بدر شروع شده بود و لشکرش مثل همیشه جلوتر از همه بودند. روز ششم عملیات، عراقی‌ها پاتک سنگینی روی مواضع لشکر در هورالهویزه شروع کردند. کار گره خورده بود. از زمین و آسمان آتش می‌بارید. عرصه بر عاشورائیان تنگ شده بود. هرطور شده باید را برمی‌گرداندند عقب. زیر بار نمی‌رفت. می‌گفت «من برگردم عقب، فردای قیامت جواب را چه کسی می‌خواهد بدهد؟ جواب را و جواب این‌همه شهیدی که خون‌شان هنوز خشک نشده است؟» می‌دانستند حرف احمد_کاظمی را زمین نمی‌اندازد. احمد پشت بی‌سیم قسمش می‌داد که ! برگرد عقب...» و فقط گفت: ! پاشو بیا این‌جا. نمی‌دانی چه محشری برپاست... اگر بیائی تا همیشه کنار هم‌ هستیم...» و بی‌سیم را گذاشت... تیر که خورد، پیکر نیمه‌جانش را سوار قایق کردند برش گردانند عقب؛ دشمن فهمیده بود مسافر قایقِ روی آب ؛ انگار که عاشورا تکرار شده باشد... هر کس از دور و نزدیک هر چه آتش داشت بر سر قایق می‌ریخت. موشک آرپی‌جی که خورد به پهلوی قایق، کار را تمام و را میهمان آب کرد... و ، ماند میان آب.. آبی که از آسمان برای پاکی آمد و هر چیز و همه چیز با آن زند‌گی گرفت و دعایش که خواسته بود » در دل آب رنگ اجابت گرفت. و را از فرش به عرش برد. آن‌سان که حق تعالی فرمود: «عرش خدا روی آب استوار است تا شما را بيازمايد كه كدام‌يك نيكوكارتريد!... » ، آدمِ ماندن نبود. اهل معامله بود. اهل معامله‌های کلان. متاعش را به غیر خدا نفروخت و کارهایش را با خدا معامله کرد و نگذاشت کسی زیاد از این معامله‌ها خبر داشته باشد. کسی هم نمی‌تواند بگوید را شناخته. گمنامی انتخابِ درستِ بود؛ مردی که در » به دنیا آمد و در دل آب‌های خروشان ، حیات جاودانه گرفت تا اجر شهادتش مضاعف شود و سومین مرد خانواده‌ی باشد که شهید می‌شود، بی‌آن‌که پیکر مطهرش مزاری را به بودنش مفتخر کرده باشد. و نحن ان شاء الله بهم لاحقون... ۳۱عاشورا ❤️ @shahidbakeri31
بابی انت واُمی یاصاحب الزمان(عج)🌸همه عالم بفدایت یاصاحب‌الزمان🌸 قبل ازعملیات بدر : فرمانده اصلی ما ،‌خدا و امام زمان(عج) است، ‌اصل آنها هستند و ما موقت هستیم✔ ⬅️ امام‌زمان(عج) (عج)مبارکباد❤ 🌷 @shahidbakeri31
: حاج محسن ايرانزاد از نيروهاى كادر لشكر عاشورا :  يك روز يك شلوار كهنه و مندرس آورد و گفت اين شلوار خدمت شما باشد. شلوار را گرفتم و مدتى سپرى شد، با خود گفتم اين شلوار به درد نمیخورد، و آن را در جايى انداختم. بعد از مدتى آقا مهدى آمد و گفت: «اين امانتى ما را بده.» گفتم كدام امانت؟ گفت: «همان شلوار!» گفتم آنكه به درد نمیخورد. آقا مهدى گفت: «سريع آن را پيدا كن.» چون خيلى تأكيد كرد رفتم و گشتم و شلوار را يافتم. آقا مهدى شلوار را گرفت وصله كرد، شست و در عملياتها تا آخر آن را به پا داشت... .... آیاماهم عمل میکنیم؟؟؟ ♡شادی روح شهدا صلوات♡ @shahidbakeri31 1400/1/2
🔰 تقدیر رهبر انقلاب از فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» و دست‌اندرکاران آن 🔻 رئیس رسانه ملی از تماشای فیلم «موقعیت مهدی» توسط رهبر انقلاب و تقدیر ایشان از این اثر سینمایی خبر داد. آقای جبلی در یادداشتی نوشت که رهبر انقلاب عصر دیروز جمعه، این فیلم را تماشا کرده و نکات زیر را در تقدیر از آن بیان نموده‌اند: 🔸 فیلم «موقعیت مهدی» عالی بود. پر از نکته‌های دقیق و روایت درست. این فیلم شخصیت شهیدان باکری خصوصاً محور فیلم که «آقامهدی» است را به درستی و با ظرافت، تصویر و روایت کرده است. زاویه‌ی روایت فیلم هم ابتکاری بود؛ خاصّه با محوریت خانه و خانواده. 🔸 برخی قسمت‌های فیلم مانند «مواجهه آقامهدی با خانواده بعد از شهادت آقاحمید و برنگشتن پیکر برادر»، «من مهدی باکری نیستم» و یا «روایت شهادت خود آقامهدی باکری» پر از نکته است. البته از این نکات قابل تأمل در فیلم فراوان است؛ شاید بیست نکته‌ی اینگونه وجود دارد. 🔸 این فیلم از آن فیلم‌هایی است که آدم دوست دارد تا تمام شد، دوباره آن را ببیند. از تمام عواملِ دست‌اندرکارِ ساخت این اثر بسیار خوب، کارگردان و تهیه‌کننده فیلم، باید تشکر و قدردانی کرد. @shahidbakeri31