🔷خاطرات #فرمانده_اسماعیل 🔷
☘☘☘☘❤️☘☘☘☘
💠فُرغون
🔻در #عملیات_خیبر (سال 1362) فرمانده گردان بود ؛ اما دیری نپایید ؛ كوتاه بود و چون نسیم بهاری به یاد ماندنی. روزهای پیش از عملیات برای دیدارش به پادگان لشكر (17 علی ابن ابی طالب قم) رفتم. او را دیدم ؛ اما كجا و چه گونه؟
دو نفر را دیدم كه فرغونی پر از ظروف غذا را جهت شستشو می بردند. نیروها زیاد بودند و ظرف ها كفایت نمی كرد. آنان با عجله فرغون را می راندند تا ظروف برای غذا خوردن بقیه بچه ها آماده شود. ممكن است باورتان نشود! اما واقعیتی بود كه دیدم. یكی از آنان ، سردار سبزمان ، #اسماعیل_دقایقی بود:
خواندم از آسمان چشمانت
سینه مصداق بی ریایی بود
چهره ات خاكی و غبار آلود
مثل مردان روستایی بود
📎راوی: #اسماعیل_محمدی
________♡________
🔴 https://eitaa.com/shahiddaghayeghi