eitaa logo
مؤسسه شهید عباس دانشگر
3.3هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
6هزار ویدیو
553 فایل
﷽ " کانال رسمی شهید مدافع حرم عباس دانشگر " با عنوان ✅ مؤسسه شهید دانشگر . ولادت : ۱۳۷۲/۲/۱۸ سمنان شهادت : ۱۳۹۵/۳/۲۰ . خادم الشهدا: @faridpour 👤این کانال زیر نظر خانواده و اقوام شهید اداره می شود. 🌷زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 وزارت اطلاعات بخش‌هایی از میلیون‌ها سند به دست آمده از مراکز حساس و افراد موثر در برنامه اتمی رژیم صهیونیستی را منتشر کرد 🔹وزیر اطلاعات پیشتر ۱۸ خرداد وعده انتشار این اسناد را داده بود. 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 دلم یاد رفیقان کرده امروز ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یار را عاشق شوی آخر شهیدت میکند...♥ 🆔 |@refigh_asemani|🇮🇷 ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
✅ مجموعه جدید خاطرات و محبت‌های شهید عباس دانشگر ۱۵۴ 💠 آقای ایزدپناه از استان چهارمحال و بختیاری: ✍ تابستان بود؛ روزهایی که خورشید با گرمای آتشینش حتی برگ‌های لرزان درختان را می‌سوزاند. بی‌حوصلگی، مثل پتویی سنگین، روی شانه‌هایم افتاده و نفس‌هایم را کند کرده بود. در خانه بی‌هدف روی مبل راحتی نشسته بودم، تلویزیون روشن اما بی‌جان؛ تصاویر می‌دویدند و می‌گریختند، اما ذهنم مثل برکه‌ای بی‌موج راکد مانده بود. کانال‌ها را بی‌فکر بالا و پایین می‌کردم، انگار دنبال چیزی می‌گشتم که خودم هم نمی‌دانستم چیست… تا خسته شدم و رها کردم؛ اما این سکون، این بی‌حالی، داشت خفه‌ام می‌کرد. ناگهان صدایی از تلویزیون رشته‌ی ذهنم را برید؛ صدایی که مثل تیر از میان دیوار بی‌حوصلگی گذشت: «مثل آب‌خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند… قلب چند نفرمان به درد آمد؟… صدای "العطش" می‌شنوم گوش عالم کر است…خیام می‌سوزد، اما دلمان آتش نمی‌گیرد.» وصیت‌نامه‌ی یک شهید مدافع حرم بود؛ جملاتی که زلزله‌ای در وجودم انداخت. از کودکی عاشق حضرت ابوالفضل‌العباس علیه‌السلام بودم و حالا کلمات "خیام" و "العطش" مثل شعله، تارهای روحم را لرزاند. بی‌درنگ بلند شدم، نامش را در فضای مجازی جست‌وجو کردم… و تصاویرش بار دیگر دیوارهای وجودم را فرو ریخت. شهید عباس دانشگر تنها چند سال از من بزرگ‌تر بود، اما جهانش بیکران‌تر از سنش. از او یاد گرفتم دغدغه‌مند بودن یعنی چه، وسعت دید؛ یعنی چه، و تلاش تا آخرین نفس یعنی چه. او مرا از خوابی طولانی بیدار کرد. سال‌ها گذشت… دوباره خسته، دوباره سرگردان. انگار همه‌ی راه‌ها کور بود، تا اینکه وصیت‌نامه‌اش را این بار کامل خواندم؛ خط‌به‌خط، با انگشت روی کلماتش. نوشته‌ها و کتاب‌هایش را، مستندها را، همه را. با خود عهد کردم که هرگز فراموشش نکنم. این جمله‌اش مدام در گوشم می‌پیچید: «من سکون را دوست ندارم؛ سکون بلای بزرگ پیروان حق است.» در اوج ناامیدی، سه صلوات به نیتش فرستادم… و با لطف خدا، ناممکن‌ها ممکن شدند. شب‌ها بیدار می‌ماندم، اضطراب چون موج بر سینه‌ام می‌کوبید، و در این بی‌قراری، ناگاه او به خاطرم آمد: «چقدر مهربان است… فراموشش می‌کنم، اما او بزرگوارتر از آن است که رهایم کند.» نذر کردم قرآن بخوانم و هر کار نیکی را به یادش پیوند زنم. او آرام آمد، مثل نوری که بی‌خبر از شکاف کوچک وارد خانه‌ای تاریک می‌شود؛ کلیدی شد که سکون جانم را شکافت. تابستانِ بی‌حوصله پایان یافت، و حالا هرگاه نفس می‌کشم، احساس می‌کنم به راهی افتاده‌ام که آغازش به یک‌صدا برمی‌گردد… صدایی که هنوز می‌گوید: «سکون، بلای بزرگ پیروان حق است.» و من دیگر متوقف نمی‌مانم. 📗 نویسنده: مصطفی مطهری‌نژاد ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ @shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
|✍🏻🌿. هدیه پک لوازم تحریر به نیابت از شهید عباس دانشگر به دانش آموزان📚🖇 کانون شهید عباس دانشگر شهر کرمان گروه ۲۱ {🌱} | @kanoon_shahiddaneshgar | ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯