「شهیده راضیه کشاورز」
مصاحبه پدر دختری😍🥲 _کجا داری میری؟ +میخوام برم #مشهد 💚 #شهیده_راضیه_کشاورز #کلیپ
این کلیپو از دست ندین👌✨
بخاطر کیفیت پایین فیلم از شما پوزش میطلبیم...همین فیلم در دسترس بود
22.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدیو | توصیه سردار حاج قاسم سلیمانی به کتابخوانی
🔹 کتاب هایی که سردار سلیمانی خواندن آن را به دیگران توصیه میکردند.
#سردار_سلیمانی
#کتاب
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یار مهربان
#شهیده_راضیه_کشاورز
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
10.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه با دختری که میزبان ویژهترین مهمان نمایشگاه کتاب بود!
🔹 حتی یک درصد هم فکر نمیکردم رهبری به غرفه من بیاد، اون عکس معروف پدر دختری بود
#رهبر
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_جمعه
دلم میخواد با امام زمان یه شب جمعه
کربلا باشم .🌺❤
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کربلا
#امام_زمان
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
#تلنگر
گفتم:
اگر در ڪربلا بودم
تا پای جان برای حسین <؏>
تلاش میکردم ـ ـ ـ🍁]
گفت:
یڪ حسین زنده داریم
نامش مهدی <عج> است
تا حالا برای او چه کرده ای؟
سڪوت ڪردم ـ ـ🍂]
#امام_زمان
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
202030_87567982.m4a
3.6M
دعای کمیل با نوای زیبای استاد فانی، مصطفی موسوی، محسن فرهمند
🌹 التماس دعا 🤲
#دعای_کمیل
#شب_جمعه
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
#خاطره_شهید #خاطرات_شهدا
آواےبابا
عاشق دخترش بود،از در که وارد میشد با صدای بلند میگفت:《عشق من کجــاست؟ عشق من کجــاست؟ 》آوا هم مدام توی اتاق مشغول درس خواندن بود.مدرسه تیزهوشان میرفت.حمید هم سر به سرش می گذاشت و می گفت:《بسه دیگہ!چقد درس میخونی.》همیشه برایش کلی خوراکی میخرید. بعد هم پشت در می ایستاد و می گفت:《به آوا بگید بیاد جلو در.》می خواست غافلگیرش کند. به مادرم می گفت:《اگه خدا بهم هیچی از مال دنیا نداده،عوضش ی دختر داده که جبران همه ایناس.》مهربانی اش فقط برای من و مادر و دخترش نبود.یک عمه دارم که مجرد است. حمید یکسره بهش زنگ می زد و دنبال کارهایش بود.خریدی داشت،جایی میخواست برود.می گفت:《این کارا سنگینه عمه نمیتونه تنها انجام بده.》حتی به فکر دوستان مادرم هم بود.گاهی مامان می گفت:{حمید دوستم هندونه خریده سنگینه برو کمکش بیار. } حمید هم عصاۍ دست مادرم بود هم کمک حال دیگراݩ.
یاد شهید غیرت صلوات
شهیدهراضیهکشاورز هر روز صبح دعاهای ... میخواند🕊🥀ِ
#شهیده_راضیه_کشاورز
#عکس_نوشته