⭕️ تعامل و همکاری ایرانیان با فاتحان مسلمان
✍ اکبر عزیزیان
🔺از مهم ترین دلایلی که #اعراب مسلمان را برای فتح ایران ترغیب می کرد، ضعف و انحطاط دولت #ساسانی و نارضایتی #ایرانیان بوده است.
دکتر عبدالحسین زرینکوب نوشته است: ضعف و فساد در همه ی ارکان روی داشت و دولت برومند کهن، اینک روی به نکبت و ذبول آورده بود...در آن گیر و دار عجیب که بعد از شیرویه در ایران پدید آمده بود دیگر برای #ساسانیان چیزی نمانده بود که کسی از عامه بدان دلبسته باشد و یا به خاطر آن فداکاری کند.(۱)
استاد مطهری نیز آورده است: حقیقت این است که مهمترین عامل شکست حکومت ساسانی را باید ناراضی بودن ایرانیان از وضع دولت و آیین و رسوم اجحاف آمیز آن زمان دانست.(۲)
رسول جعفریان نیز معتقد است تمدن ایران از درون تهی شده بود و لذا توان مقابله با اعراب را نداشته است.(۳)
ساسانیان در دو جنگ #قادسیه و #نهاوند با تمام توان در برابر صف آرایی اعراب مسلمان مقاومت کردند اما علی رغم تعداد چندبرابری نیروها متحمل شکست های سنگین شدند و تسلط اعراب بر پایتخت و شهرهای مهم ایران، راه فتح مناطق مختلف دیگر را نیز تقریباً هموار کرد.
طبقات مختلف ایرانی در برابر لشکرکشی های مسلمانان واکنش های متفاوتی داشته اند. در برخی مناطق، به سبب مقاومت مردمی و نظامی، فتح به #جنگ حاصل می شد و در برخی دیگر، پس از جنگ یا بدون درگیری بین دو طرف قرارداد #صلح برقرار می شد و مردم امان می یافتند.
یکی از سیاست های فاتحان، مدارا با کسانی بود که خود برای صلح پیشقدم می شدند و بدون جنگ و درگیری تسلیم می گشتند...و تا وقتی که به عهد خود وفادار بودند، از جانب اعراب زحمتی نمی دیدند.(۴)
در این بین نباید از این واقعیت غافل شد که مقاومت ایرانیان در برابر سلطه ی اعراب مسلمان، بعضاً خالی از انگیزه ی لازم بود و زود درهم می شکست. از دلایل این امر هم چنانکه اشاره شد نارضایتی عامه از حاکمان ساسانی و امید به رهایی از وضع آشفته ی موجود بود.
ایرانیان در بیشتر اوقات به پرداخت #جزیه تن در می دادند و این البته مورد پسند فاتحان هم بود که به طمع کسب مال و غنیمت در فتوحات شرکت داشتند.
دکتر زرینکوب نوشته است:
در ولایاتی مانند ری و قومس و اصفهان و جرجان و طبرستان، مردم جزیه را می پذیرفتند اما به جنگ آهنگ نداشتند و سببش آن بود که از بس دولت ساسانیان دچار بیدادی و پریشانی بود، کس به دفاع از آن علاقه ایی و رغبتی نداشت.(۵)
با شکست ایرانیان در نبرد قادسیه، شاهنشاه ایران چاره ای جز فرار و استمداد از امیران محلی نداشت اما برخلاف انتظار او، حاکمان شهرهای ری، کرمان و خراسان از حمایت وی سرباز زدند و در نهایت آخرین پادشاه ساسانی در مرو به دست یک ایرانی کشته شد.(۶)
در بیشتر مناطق، فرماندهان نظامی و حاکمان ولایت ها هم که برای ساسانیان سرانجامی نمی دیدند، به سپاه مسلمانان می پیوستند و با آنان همکاری می کردند.
اشپولر ، شرق شناس آلمانی می نویسد:
(در ابتدای فتوحات) همه جا رهبران اشراف و اعیان بودند که به مذهب فاتحان می گرویدند. در مقابل نیز فاتحان عرب، قدرت و نفوذ آنان را به حال خود باقی می گذاشتند.(۷)
طبقات اجتماعی برتر ایران مانند روحانیان زرتشتی، سپاهیان، دیوان سالاران، دهقانان، کشاورزان و صنعت گران هر کدام به ترتیب به دلیل تسامح مذهبی مسلمانان، از دست رفتن روحیه ی نظامی و سلحشوری، حفظ موقعیت و معاش، حفظ مقام و منصب و کاهش خراج مقرری، راه تعامل را با فاتحان مسلمان در پیش گرفته و در پیروزی آنان نقش آفرینی کردند.(۸)
🔺در ادامه، چند نمونه از کمک های نظامی ایرانیان به سپاه مسلمانان را مرور می کنیم که بیشتر با هدف براندازی نظام ساسانی انجام می گرفت:
۱. پیوستن چهار هزار تن از سپاه منظم ساسانی به مسلمانان در جنگ قادسیه و شرکت در فتح #مدائن و گشودن جلولاء.
۲. پیوستن قباد خراسانی و لشکرش به اعراب و پذیرش ولایت حلوان.
۳. همکاری و همراهی سرداران نظامی با اعراب در همدان، دربند، فارس و شاپور.
۴. ملحق شدن سپاه ارسالی #یزدگرد از اصفهان به فرماندهی سیاه اسواری به مسلمانان و یاری رسانی در فتح شوشتر و سپس خراسان.
۵. مشورت دادن هرمزان، سردار ایرانی به خلیفه ی دوم در امور نظامی و دیوانی
۶. حضور ایرانیان نومسلمان در سپاه چندهزارنفری احنف بن قیس و کمک به فتح بخش هایی از خراسان.
۷. یاری رساندن حاکمان طوس، طرخون، مرو، طالقان، فاریاب، بلخ، سرخس و بخارا به قتیبه بن مسلم در سال های بعد.(۹)
⭕️ تعامل و همکاری ایرانیان با فاتحان مسلمان
✍ اکبر عزیزیان
🔺از مهم ترین دلایلی که #اعراب مسلمان را برای فتح ایران ترغیب می کرد، ضعف و انحطاط دولت #ساسانی و نارضایتی #ایرانیان بوده است.
دکتر عبدالحسین زرینکوب نوشته است: ضعف و فساد در همه ی ارکان روی داشت و دولت برومند کهن، اینک روی به نکبت و ذبول آورده بود...در آن گیر و دار عجیب که بعد از شیرویه در ایران پدید آمده بود دیگر برای #ساسانیان چیزی نمانده بود که کسی از عامه بدان دلبسته باشد و یا به خاطر آن فداکاری کند.(۱)
استاد مطهری نیز آورده است: حقیقت این است که مهمترین عامل شکست حکومت ساسانی را باید ناراضی بودن ایرانیان از وضع دولت و آیین و رسوم اجحاف آمیز آن زمان دانست.(۲)
رسول جعفریان نیز معتقد است تمدن ایران از درون تهی شده بود و لذا توان مقابله با اعراب را نداشته است.(۳)
ساسانیان در دو جنگ #قادسیه و #نهاوند با تمام توان در برابر صف آرایی اعراب مسلمان مقاومت کردند اما علی رغم تعداد چندبرابری نیروها متحمل شکست های سنگین شدند و تسلط اعراب بر پایتخت و شهرهای مهم ایران، راه فتح مناطق مختلف دیگر را نیز تقریباً هموار کرد.
طبقات مختلف ایرانی در برابر لشکرکشی های مسلمانان واکنش های متفاوتی داشته اند. در برخی مناطق، به سبب مقاومت مردمی و نظامی، فتح به #جنگ حاصل می شد و در برخی دیگر، پس از جنگ یا بدون درگیری بین دو طرف قرارداد #صلح برقرار می شد و مردم امان می یافتند.
یکی از سیاست های فاتحان، مدارا با کسانی بود که خود برای صلح پیشقدم می شدند و بدون جنگ و درگیری تسلیم می گشتند...و تا وقتی که به عهد خود وفادار بودند، از جانب اعراب زحمتی نمی دیدند.(۴)
در این بین نباید از این واقعیت غافل شد که مقاومت ایرانیان در برابر سلطه ی اعراب مسلمان، بعضاً خالی از انگیزه ی لازم بود و زود درهم می شکست. از دلایل این امر هم چنانکه اشاره شد نارضایتی عامه از حاکمان ساسانی و امید به رهایی از وضع آشفته ی موجود بود.
ایرانیان در بیشتر اوقات به پرداخت #جزیه تن در می دادند و این البته مورد پسند فاتحان هم بود که به طمع کسب مال و غنیمت در فتوحات شرکت داشتند.
دکتر زرینکوب نوشته است:
در ولایاتی مانند ری و قومس و اصفهان و جرجان و طبرستان، مردم جزیه را می پذیرفتند اما به جنگ آهنگ نداشتند و سببش آن بود که از بس دولت ساسانیان دچار بیدادی و پریشانی بود، کس به دفاع از آن علاقه ایی و رغبتی نداشت.(۵)
با شکست ایرانیان در نبرد قادسیه، شاهنشاه ایران چاره ای جز فرار و استمداد از امیران محلی نداشت اما برخلاف انتظار او، حاکمان شهرهای ری، کرمان و خراسان از حمایت وی سرباز زدند و در نهایت آخرین پادشاه ساسانی در مرو به دست یک ایرانی کشته شد.(۶)
در بیشتر مناطق، فرماندهان نظامی و حاکمان ولایت ها هم که برای ساسانیان سرانجامی نمی دیدند، به سپاه مسلمانان می پیوستند و با آنان همکاری می کردند.
اشپولر ، شرق شناس آلمانی می نویسد:
(در ابتدای فتوحات) همه جا رهبران اشراف و اعیان بودند که به مذهب فاتحان می گرویدند. در مقابل نیز فاتحان عرب، قدرت و نفوذ آنان را به حال خود باقی می گذاشتند.(۷)
طبقات اجتماعی برتر ایران مانند روحانیان زرتشتی، سپاهیان، دیوان سالاران، دهقانان، کشاورزان و صنعت گران هر کدام به ترتیب به دلیل تسامح مذهبی مسلمانان، از دست رفتن روحیه ی نظامی و سلحشوری، حفظ موقعیت و معاش، حفظ مقام و منصب و کاهش خراج مقرری، راه تعامل را با فاتحان مسلمان در پیش گرفته و در پیروزی آنان نقش آفرینی کردند.(۸)
🔺در ادامه، چند نمونه از کمک های نظامی ایرانیان به سپاه مسلمانان را مرور می کنیم که بیشتر با هدف براندازی نظام ساسانی انجام می گرفت:
۱. پیوستن چهار هزار تن از سپاه منظم ساسانی به مسلمانان در جنگ قادسیه و شرکت در فتح #مدائن و گشودن جلولاء.
۲. پیوستن قباد خراسانی و لشکرش به اعراب و پذیرش ولایت حلوان.
۳. همکاری و همراهی سرداران نظامی با اعراب در همدان، دربند، فارس و شاپور.
۴. ملحق شدن سپاه ارسالی #یزدگرد از اصفهان به فرماندهی سیاه اسواری به مسلمانان و یاری رسانی در فتح شوشتر و سپس خراسان.
۵. مشورت دادن هرمزان، سردار ایرانی به خلیفه ی دوم در امور نظامی و دیوانی
۶. حضور ایرانیان نومسلمان در سپاه چندهزارنفری احنف بن قیس و کمک به فتح بخش هایی از خراسان.
۷. یاری رساندن حاکمان طوس، طرخون، مرو، طالقان، فاریاب، بلخ، سرخس و بخارا به قتیبه بن مسلم در سال های بعد.(۹)