🔰#احکام_سیاسی، شماره ۱۲
⁉️حکم تبیین و تحلیلهایی که منتهی به طرح کمبودها و ضعفهایی میشود که احیاناً ایجاد بدبینی نسبت به نظام مقدس #جمهوری_اسلامی را فراهم میکند، چیست؟
🔴 چنانچه موجب تضعیف نظام جمهوری اسلامی باشد، جایز نیست.
#بصیرت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
رسول در روبیکا👇
https://rubika.ir/rasull313
رسول در ایتا👇
https://eitaa.com/rasul313
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اتفاقی جالب وسط هیئت میثم مطیعی
🔹در مراسم جشن میلاد امام علی(ع) در هیئت میثم مطیعی، دختربچهها پدرانشان را غافلگیر کردند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
رسول در روبیکا👇
https://rubika.ir/rasull313
رسول در ایتا👇
https://eitaa.com/rasul313
25.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بستنشینی فرشتههای کوچک در خانۀ خدا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
رسول در روبیکا👇
https://rubika.ir/rasull313
رسول در ایتا👇
https://eitaa.com/rasul313
7.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 من شبها بیدارم تا تو روزها زندگی کنی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
رسول در روبیکا👇
https://rubika.ir/rasull313
رسول در ایتا👇
https://eitaa.com/rasul313
4_5778185675593490481.mp3
3.66M
🎧 معنای شیعه امیرالمؤمنین علیهالسلام | کلیپ صوتی جدید KHAMENEI.IR
👈 بیانات رهبر انقلاب درباره محبت و پیروی از امیرالمؤمنین علیهالسلام
✏️ ما که در دنیا به نام شیعه معروف هستیم، شیعه را اینجور معنا کردهایم: «الشّیعة من شایع علیّا»؛ باید دنبال او حرکت کنیم و هدفهای او را دنبال کنیم. معلوم است که ما با همهی تلاش خود به رتبهی #امیرالمؤمنین نخواهیم رسید، اما به سمت آن قله باید حرکت بکنیم. ۱۳۸۷/۴/۲۶
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
رسول در روبیکا👇
https://rubika.ir/rasull313
رسول در ایتا👇
https://eitaa.com/rasul313
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 امیرالمؤمنین (ع)؛ بزرگمرد آفرینش | نماهنگ جدید KHAMENEI.IR
☝بیانات رهبر انقلاب درباره ۱۳ رجب، روز ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام: هر کسی که علی بن ابیطالب (علیه الصّلاة و السّلام) را ولو از دور بشناسد، یقیناً در یادبود روز ولادت این بزرگمرد آفرینش احساس شادمانی میکند.
🌷مقام #امیرالمؤمنین در نزد خداوند متعال در سایهی مجاهدت، عبادت، تلاش و فداکاری برای آن بزرگوار به دست آمده است. ۱۳۸۸/۴/۱۵
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
رسول در روبیکا👇
https://rubika.ir/rasull313
رسول در ایتا👇
https://eitaa.com/rasul313
خواهران عزیزم
در کانال پایگاه
علاوه بر داستان ک هر شب گذاشته میشود ..داستانهای در رابطه با زندگی با شهدا )👌
یسری آموزش (خیاطی ...آشپزی ...هنری ...و...
گذاشته میشه بصورت صلواتی .👌👌👌👌👌.
حتما عضو گروه بشید و استفاده کنید از این نذر قشنگ 👌🙏
https://eitaa.com/shahidhemaatt
کانال نسل سلیمانی 👆👆👆👆
⭕️ پیش ثبت نام دانشگاه علمی کاربردی حضرت محمد رسولالله (ص) در نیمسال بهمن ماه ۱۴۰۳ در دو مقطع کاردانی و کارشناسی بدون کنکور و آزمون آغاز شد‼️
✅ لینک ثبتنام👇🏻
https://digiform.ir/wb8d27c9e
🔸اطلاعات بیشتر و نحوه ثبت نام با شماره های ٣٣٠٨١٦٨٦ و ٣٣١٨٠٥٠٥ تماس گرفته یا مشخصات خود(نام و نام خانوادگی،رشته مورد تقاضا و شماره تماس) را به سامانه پیامکی 6600098266 ارسال نمائید.
♻️لطفاً نشر و اطلاع رسانی شود.
🔹سایت دانشگاه 👇
http://Hazratemohammad-uast.ir
هدایت شده از مدیر
#مدافع_عشق
#قسمت_اول
یڪےازچشمانم رامیبندم وباچشم دیگردرچهارچوب ڪوچڪ پشت دوربین عڪاسےام دقیق میشوم...
هاله لبخندلبهایم رامیپوشاند؛سوژه ام راپیدا ڪردم❣
پسری باپیرهن شونیزسرمه ای ڪه یڪ چفیه مشڪےنیمےازبخش یقه وشانه اش راپوشانده.
شلوارپارچه ای مشڪےویڪ ڪتاب قطوروبه ظاهرسنگین ڪه دردست داشت📑
حتم داشتم مورد مناسبـےبرای صفحه اول نشریه مان باموضوع"تاثیرطلاب ودانشجودرجامعه"خواهدبود❣
صدامیزنم:ببخشید آقا❢یڪ لحظه...
عڪس العملـےنشان نمیدهےوهمانطورسربه زیربه جلوپیش میروی.
باچندقدم بلند وسریع دنبالت مےآیم ودوباره صدامیزنم:
ببخشیییید...ببخشیدباشمام❢
باتردید مڪث میڪنے،مےایستےوسمت من سرمےگردانےاماهنوزنگاهت به زیراست
آهسته میگویی:
_ بله؟؟..بفرمایید❢
دوربین رادر دستم تنظیم میڪنم..
_ یڪ لحظه به اینجا نگاه ڪنید(وبه لنز اشاره میڪنم)
نگاهت هنوز زمین رامیڪاود❢
_ ولـے....برای چه ڪاری؟
_ برای ڪارفرهنگے❢ عڪس شماروی نشریه مامیاد.
_ خب چرا ازجمع بچه ها نمیندازید..؟چراانفرادی؟
بارندی جواب میدهم:
_ بین جمع، شما،طلبه جذاب تری بودید❢
چشمهای به زیرت گرد وچهره ات درهم میشود.
زیرلب آهسته چیزی میگویی ڪه دربین آن جملات"لاالله الا الله"رابخوبـےمیشنوم.👂
سرمیگردانـےوبه سرعت دور میشوی،من مات تابه خود بجنبم تووارد ساختمان حوزه میشوی..
#سوژه_عکاسی_ام_فرارکرد😐
باحرص شالم رامرتب وزیرلب زمزمه میڪنم:
چقدر بـےادب بود😒
یڪ برخورد ڪوتاه وتنهاچیزی ڪه در ذهنم ازتو#طلبه_بی_ادب ماند،یڪ چهره جدی،مو و محاسن تیره بود..❣
✍ ادامه دارد ...
#مدافع_عشـــق
#قسمت_دوم
روی پله بیرون ازمحوطه حوزه میشینم وافرادی ڪه اطرافم پرسه میزنند را رصد میڪنم❢
ساعتـےاست ڪه ازظهر میگذرد و هوا بشدت گرم است.جلوی پایم قوطی فلزی افتاده ڪه هرزگاهے با اشاره پاتڪانش میدهم تاسرگرم شوم❢
تقریبا ازهمہ چیزو همه ڪَس عڪس گرفته ام فقط مانده...
_ هنوز طلبہ جذابتون رو پیدا نڪردید؟❣❣😒
رومیگردانم سمت صدای مردانہ اشنایی ڪه باحالت تمسخرجمله ای راپرانده بود❣
همان چهره جدی و پوشش ساده چفیه،ڪوله ڪه باعث میشد بقول یکی ازدوستانم #نوربالابزنه.
_ چطورمگه؟❣...مفتشـے..؟😒
اخم میڪنے،نگاهت رابه همان قوطےفلزی مقابل من میدوزی❣
_ نہ خیر خانوم!!..نه مفتشم نه عادت بہ دخالت دارم اونم تو ڪار یه نامحرم...ولـے..😠
_ ولےچے؟....دخالت نڪنید دیگه❢...وگرنه یہو خدا میندازتتون توجهنما😁
_ عجب❢...خواهر من حضور شما اینجا همون جهنم ناخواستہ اس❢
عصبـےبلند میشوم...😠
_ ببینید مثلاً برادر!خیلی دارید ازحدتون جلو میزنید! تاڪےقصد بہ بےاحترامی دارید!!!
_ بےاحترامی نیست!...یڪ هفتس مدام توی این محوطہ میچرخید❢اینجا محیط مردونس
_ نیومدم تو ڪه😠....جلو درم😒
_ اها! یعنے آقایون جلوی درنمیان؟...یهو به قوه الهے ازڪلاس طی الارض میڪنن به منزلشون؟..یاشایدم رفقا یادگرفتن پرواز ڪنن و ما بـےخبریم؟😐😕
نمیدانم چرا خنده ام میگــیرد و سڪوت میڪنم...
نفس عمیقی میڪشے و شمرده شمرده ادامہ میدهی:
_ صــلاح نیست اینجا باشید!...
بهتره تمومش ڪنید و برید.
_ نخـــوام برم؟؟؟؟؟
_ الله اڪبرا...اگر نرید...
صدایی بین حرفش میپرد:
_ بابا #ســـید... رفتے یہ تذڪر بدیا!چہ خبرته داداش!
نگاه میڪنم،پسری باقد متوسط و پوششی مثل تو ساده.
حتماً رفیقت است.عین خودت پررو!!
بی معطلے زیرلب یاعلی میگویی و بازهم دور میشوی..
یڪ چیز دلم راتڪان میدهد..
#تو_سیدے...
✍ ادامه دارد ...
#مدافع_عشق
#قسمت_سوم
به دیوارتڪیه میدهم ونگاهم رابه درخت ڪهنسال مقابل درب حوزه میدوزم...😊
چندسال است ڪه شاهدرفت وآمدهایـے؟❢استادشدن چندنفررا به چشم دل دیده ای؟..توهم #طلبه_هارادوست_داری؟❤
بـےاراده لبخند میزنم❢به یاد چند تذڪر #تو...چهار روز است ڪه پیدایت نیست.😔
دوڪلمه اخرت ڪه به حالت تهدید درگوشم میپیچد... #اگرنرید..
خب اگر نروم چـے؟❢😐
چرا دوستت مثل خروس بـے محل بین حرفت پرید و...😒
دستـے از پشت روی شانه ام قرار میگیرد! ازجامیپرم و برمیگردم...
یڪ غریبه درقاب چادر.بایڪ تبسم وصدایـے ارام...
_ سلام گلم❣..ترسیدی؟
با تردید جواب میدهم
_سلام❣...بفرمایید..؟
_ مزاحم نیستم؟..یه عرض ڪوچولو داشتم.
شانه ام راعقب میڪشم ...
_ ببخشید بجانیاوردم..!!
لبخندش عمیق ترمیشود..
_ من؟؟!....خواهرِ مفتشم😊
یڪ لحظه به خودم آمدم و دیدم چندساعت است ڪه مقابلم نشسته وصحبت میڪند:
_ برادرم منو فرستاد تا اول ازت معذرت خواهـے ڪنم خانومے❣اگر بد حرف زده....درڪل حلالش ڪنے.بعدهم دیگه نمیخواست تذڪر دهنده باشه!
بابت این دو باری ڪه با تو بحث ڪرده خیلے تو خودش بود.
هـےراه میرفت میگفت:اخہ بنده خدا بہ تو چہ ڪه رفتـے با نامحرم دهن به دهن گذاشتـے!...
این چهارپنج روزم رفته بقول خودش آدم شہ!...
_ آدم شہ؟؟؟...ڪجا رفته؟؟؟😕
_ اوهوم...ڪارهمیشگے!
وقتـےخطایـےمیڪنه بدون اینڪه لباسےغذایـے،چیزی برداره.قرآن،مفاتیح و سجادش رو میزاره توی یه ساڪ دستـے ڪوچیڪو میره...
_ خب ڪجا میره!!؟
_ نمیدونم!...ولـے وقتـے میاد خیلـےلاغره...!یجورایـے #توبه میڪنه😊
باچشمانـےگرد به لبهای خواهرت خیره میشوم...
_ توبه ڪنه؟؟؟؟...مگہ...مگہ اشتباه ازیشون بوده؟...
چیزی نمیگوید.صحبت رامیڪشاند به جمله آخر....
_ فقط حلالش ڪن!...علاقہ ات بہ طلبہ هارم تحسین میڪرد!...
#علے_اکبر_غیرتیه... اینم بزار پای همینش
#سیدعلے_اکبر...
همنام پسرِ اربابــے....هر روز برایم عجیب ترمیشوے...
تو متفاوتـے یا...#من_اینطور تو را میبینم؟
✍ ادامه دارد ...