°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
#خـادمـ_نـوشتـ^_^
در مـیاݩ جمعیـ فـریاد زدم:
در پے آدرسیـ میگـردم...
مـیگـویند مـرڪز آرامش هستیـسٺ آنجـا😍✨
میگـوینـد زیبـاتریݧ جـای دنـیاست آنجا🍃🌹
میگـوینـد...
ناگهـاݩ شخـصی از آݩ مـیان فـریاد زد:
راسـت میگـویی...
مـݩ میدانمـ آنجـا کجـاسٺ!
ڪـرببلاے حسـیݩ اسـت آنجـآ✋♥️
#لبیـڪ_یـاحسـیݩ
آقا جـان نـظری نمـیڪنی به سـویمـ😔؟
.
•|ڪـانال قطعهـ ای از بهـشت🌳|•
♥️→ @shahidhojajjy
🌸😍🌸😍🌸
باور نمی کنم خدا به کسی بگوید: "نه..!"
خدا فقط سه پاسخ دارد:👇👇
۱_چشم...💚
۲_یه کم صبر کن...💙
۳_پیشنهاد بهتری برایت دارم...💜
همیشه در فشار اندوهگین مشو...💔
شاید خداست که در آغوشش می فشاردت..💞
برای تمام رنج هایی که میبری صبر کن....!🍃
صبر،اوج احترام به حکمت خداست....🌼
🌸😍🌸😍🌸
#خدا
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
فضیلت عظیم روزه عید غدیر
امام صادق(علیه السلام)
صِیَامُ یَوْمِ غَدِیرِ خُمٍّ یَعْدِلُ صِیَامَ عُمُرِ الدُّنْیَا لَوْ عَاشَ إِنْسَانٌ ثُمَّ صَامَ مَا عَمَرَتِ الدُّنْیَا لَکَانَ لَهُ ثَوَابُ ذَلِکَ وَ صِیَامُهُ یَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ عَامٍ مِائَهَ حَجَّهٍ وَ مِائَهَ عُمْرَهٍ مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلَاتٍ وَ هُوَ عِیدُ اللَّهِ الْأَکْبَر
روزه عید غدیر خم برابر است با روزه عمر دنیا، اگر انسانی زندگی کند سپس تمام طول دنیا روزه گیرد برای او ثواب آن است. و روزه آن در نزد خدای بزرگ و بلند مرتبه در هر سال برابر است با صد حج تمتع و صد حج عمره قبول شده و آن عید بزرگ خداوند است.
بحارالأنوار،مجلسی، ج۳۷،ص۱۵۶ح۴۰
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
فضیلت عظیم روزه عید غدیر امام صادق(علیه السلام) صِیَامُ یَوْمِ غَدِیرِ خُمٍّ یَعْدِلُ صِیَامَ عُمُ
فردا همه روزه بگیریمـــ☺️💚
فقط به عشق #مولاعلے 🌸
#دلتنگـــ💔
مثلا الان دوست داشتم رو به رو ایوان طلا امام علے(ع) ایستاده باشمــ🌸✨
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
🌹🌱
خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم..
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را...
مبادا گم کنم اهداف زیبا را...
مبادا جا بمانم از قصار موهبت هایت...
خداوندا مرا مگذار تنها لحظه ای حتی…
🌹🌱
#خدا
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
🌸❤️💜
در غدیر خم ، ولایت شد قبول....🌱
برد بالا دست مولا را رسول....✨
رفت بالا دست خورشید غدیر....❣
شد امام و مقتدای ما ، امیر....🌼
💛💐عید غدیر خم مبارک💐💛
#عید_غدیر
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
یڪۍازدرسهاۍغدیراینہ↓↓
وقتۍباڪسۍبعیتڪردۍ🤝
سوگندبہوفادارۍزدۍاخرش
نگۍاصلـامنتـورُنمۍشناسم🐾
#حـواسمـونبہبیعـتهامونباخـداباشہ🍃
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
از دلبــر ما ڪه نشانه دارد؟!
در خانه مهے نهان ڪه دارد؟!
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
❤️🌸
به سلامتی عکاس
که بهترین لحظه هارو ثبت می کنه...اما...خودش همیشه پشت دوربینه و دیده نمیشه...📷
🌹روز عکاس را به همه عکاسان عزیز تبریک میگم🌹
#عکاس
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
کار ما را سپردند دو دنیا به علی،
طفل را دست کسی غیر پدر نسپارند..!
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است💚
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
رمانـــ ـــ❤️قصّـــہء دݪبــــرے❤️ـــ ـــ
🔽 #قسمت_چهارم ^^ ↓
🌱 به نام خــــــدا 🌱
رفتارهایش را قبول نداشتم . فکر می کردم ادای رزمنده های دوران جنگ را در می آورد . نمی توانستم با کلمات قلمبه سلنبه اش کنار بیایم . 🍂 دوست داشتم راحت زندگی کنم ، راحت حرف بزنم ، خودم باشم . 🙂 به نظرم زندگی با چنین آدمی اصلا کار من نبود . دنبال آدم بی ادعایی می گشتم که به دلم بنشیند .
در چارچوب در ، با روی ترش کرده 😒 نگاهم را انداختم به موکت کف اتاق بسیج و گفتم : من دیگه از امروز به بعد ، مسئول روابط عمومی نیستم . خداحافظ ! ✋
فهمید کارد به استخوانم رسیده . خودم را برای اصرارش آماده کرده بودم ، شاید هم دعوایی جانانه و مفصل . 🤗 برعکس ، در حالی که پشت میزش نشسته بود ، آرام و با طمأنینه گونه ی پر ریشش را گذاشت روی مشتش و گفت : یه نفر رو به جای خودتون مشخص کنید و برین ! 🤓
نگذاشتم به شب🌙 بکشد . یکی از بچه ها را به خانم ابویی معرفی کردم . حس کسی را داشتم که بعد از سال ها نفس تنگی یک دفعه نفسش آزاد شود ، سینه ام سبک شد .
چیزی روی مغزم ضرب گرفته بود : آزاد شدم ! ✨ صدایی حس می کردم شبیه زنگ آخر مرشد وسط زورخانه . به خیالم بازی تمام شده بود .ا
زهی خیال باطل ! تازه اولش بود . هر روز به هر نحوی پیغام می فرستاد و می خواست بیاید خواستگاری . 🌸 جواب سر بالا می دادم . داخل دانشگاه جلویم سبز شد . خیلی جدی و بی مقدمه پرسید : چرا هر کی رو می فرستم جلو ، جوابتون منفیه ؟ 🤔
بدون مکث گفتم : ما به درد هم نمی خوریم !
با اعتماد به نفس صدایش را صاف کرد : ولی من فکر می کنم خیلی به هم می خوریم ! 🤗
جوابم را کوبیدم توی صورتش : آدم باید کسی که می خواد همراهش بشه ، به دلش بشینه !
خنده ی پیروزمندانه ای سر داد ، انگار به خواسته اش رسیده بود : یعنی این مسئله حل بشه ، مشکل شما هم حل میشه ؟ 🌱
جوابی نداشتم 😕 . چادرم را زیر چانه محکم چسبیدم و صحنه را خالی کردم . از همان جایی که ایستاده بود ، طوری گفت که بشنوم : ببینید ! حالا این قدر دست دست می کنید ، ولی میاد زمانی که حسرت این روزا رو بخورید ! 😏
زیر لب با خودم گفتم : چه اعتماد به نفس کاذبی!
اما تا برسم خانه ، مدام این چند کلمه در ذهنم می چرخید : حسرت این روزا ! 🍃
مدتی پیدایش نبود ، نه در برنامه های بسیج ، نه کنار معراج شهدا 🌷. داشتم بال در می آوردم . از دستش راحت شده بودم . 🙃 کنجکاوی ام گل کرده بود بدانم کجاست . خبری از اردو های بسیج نبود ، همه بودند الّا او . خجالت می کشیدم از اصل قضیه سر در بیاورم تا اینکه کنار معراج شهدا 🌷 اتفاقی شنیدم از او حرف می زنند . یکی داشت می گفت : معلوم نیست این محمد خانی این همه وقت توی مشهد ✨ چی کار می کنه !
نمی دانم چرا ؟ یک دفعه نظرم عوض شد . دیگر به چشم یک بسیجی افراطی و متحجر نگاهش نمی کردم . حس غریبی آمده بود سراغم . نمی دانستم چرا این طور شده بودم . 😕 نمی خواستم قبول کنم که دلم برایش تنگ شده است ، با وجود این هنوز نمی توانستم اجازه بدهم بیاید خواستگاری ام 🌹.
راستش خنده ام می گرفت ، خجالت می کشیدم به کسی بگویم دل من را هم با خودش برده 😍! وقتی برگشت پیغام داد می خواهد بیاید خواستگاری 🎉. باز قبول نکردم . مثل قبل عصبانی نشدم ، ولی زیر بار هم نرفتم .
خانم ابویی گفت : دو سه ساله این بنده ی خدا رو معطل خودت کردی ! طوری نمی شه که ! بذار بیاد خواستگاری و حرفاش رو بزنه !
گفتم : بیاد ، ولی خوش بین نباشه که بله بشنوه ! 😊
شب میلاد حضرت زینب ✨ مادرش زنگ زد برای قرار خواستگاری . نمی دانم پافشاری هایش باد کله ام را خوابانده بود یا تقدیرم ؟ شاید هم دعاهایش . به دلم نشسته بود . با همان ریش بلند و تیپ ساده ی همیشگی اش آمد 🤗 . از در حیاط که وارد خانه شد ، با خاله ام از پنجره او را دیدیم . خاله ام خندید : مرجان ، این پسره چقدر شبیه شهداست ! 🌸 با خنده گفتم : خب شهدا یکی مثل خودشون رو برام فرستادن ! 😉
خانواده اش نشستند پیش مادر و پدرم . خانواده ها با چشم و ابرو به هم اشاره کردند که : این دو تا برن توی اتاق ، حرفاشون رو بزنن !
با آدمی که تا دیروز مثل کارد و پنیر بودیم ، حالا باید با هم می نشستیم برای آینده مان حرف می زدیم . تا وارد شد ، نگاهی انداخت به سرتا پای اتاقم . گفت : چقدر آینه ! از بس خودتون رو می بینین این قدر اعتماد به نفستون رفته بالا دیگه ! 😅😁
از بس هول کرده بودم ، فقط با ناخن هایم بازی می کردم . مثل گوشی در حال ویبره ، می لرزیدم . 😖 خیلی خوشحال بود . به وسایل اتاقم نگاه می کرد . خوب شد عروسک پشمالو و عکس هایم را جمع کرده بودم . 😺 فقط مانده بود قاب عکس چهار سالگی ام . اتاق را گز می کرد ، انگار روی مغزم رژه می رفت . جلوی همان قاب عکس ایستاد و خندید 😌😄
#ادامه_دارد ....
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
💛🍃❣
چشمهایت را ببند...🌸
در دلت با خدا سخن بگو...💙
به همان زبان ساده ی خودت بگو...🌱
هر چه میخواهی بگو...⭐️
او میشنود...
بگو ارزویی داری...✨
شاید دعایی...🙏
یا شکرش...🌈
بگو می شنود...👂
این لحظه ی زیبا را برای خودت تکرار کن ، و پرواز دلت را حس کن.....🍃
#خدا
#آرامش
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
شبـــــ هــــاے
کربـــــلا نصیبتونــــــ🌙✨
#انشاءالله 😍
#شبتونـــــ_کربلایـــے 🌸🌱
❤️🌸💜🌹💚
آمدن هر صبح
پیام خداوند برای آغاز یک فرصت تازه است
برخیز و در این فرصت تازه
زندگی را زندگی کن
تغییر مثبتی ایجاد کن
و از یک روز دوست داشتنی خداوند لذت ببر
❤️🌸💜🌹💚
#خدا
#صبح_بخیر
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
🌹🌸
غدیر یعنی کسانی که عقب مانده اند برسند و کسانی که جلو رفته اند برگردند.....
غدیر یعنی باولایت حرکت کردن.✨
👏💙عید غدیر مبارک💙👏
#عید_غدیر
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈