•|🌼♥️|•
•| #دعاۍروزبیستودومماهرمضآݧ🌙
اللَّهُمَّافْتَحْلِیفِیهِأَبْوَابَفَضْلِكَوَأنْزِلْ
عَلَیَّفِیهِبَرَكَاتِكَوَوَفِّقْنِیفِیهِلِمُوجِبَاتِ
مَرْضَاتِكَوَٵَسْكِنِّیفِیهِبُحْبُوحَاتِجَنَّاتِكَ
یَامُجِیبَدَعْوَةِالْمُضْطَرِّینَ❀
خدایابگشابهرویمدراینماهدرهاۍ
فضلتوفرودآربرایمدرآنبرڪاتت
راوتوفیقمدهدرآنبراۍموجبات
خوشنودیتومسڪنمدهدرآنوسط
هاۍبهشتاِۍاجابتڪنندهخواسته
هاودعاهاۍبیچارگاݧ♡
•••
گاهي اَز دعا کردن
هم شَرم میکنم ،
بس که آبرویَت را
خرجِ منِ بيآبرو کردي!(:🌿
#خدایِجآن
•••
@shahidhojajjy
#دخترانههاےآرام 🌸🍃
مادࢪم از تو بسیاࢪ ممنونم😍
ڪه به من بزࢪگترین هدیه💝ࢪا دادی😊
هدیه ے تو جهانِ بسیاࢪ زیباییست ڪه عطࢪ بهشت رامیدهد🌸🍃
مادࢪم تو امانت حضرت زهرا را در دستانم🤲🏻 گذاشتے،،،تاج👑 افتخاࢪےڪه تا ابد بࢪ سࢪم نشاندی🌹
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@shahidhojajjy
#پسرانہهاےآرام 🌸🍃
{•💔🍃•}
❃شڪ نداࢪم ڪہ خطا ڪاࢪم و بد ،
آه ولــے😔 ؛
بِعلیٍّ💔 بِعلیٍّ💔 بِعلی💔..
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@shahidhojajjy
قشنگع بخونید❤️🍃
یه موتور گازی داشت 🏍
که هرروز صبح و عصر سوارش میشد
و باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر ...
که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️
رسید به چراغ قرمز .🚦
ترمز زد و ایستاد ‼️
یه نگاه به دور و برش کرد 👀
و موتور رو زد رو جک
و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣
الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳
اشهد ان لا اله الا الله ...👌
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید 😂
و متلک مینداخت😒
و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳
که این مجید چش شُدِه⁉️
قاطی کرده چرا⁉️
خلاصه چراغ سبز شد🍃
و ماشینا راه افتادن🚗🚙
و رفتن .
آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟
چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!!
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀
و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ 😏
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود
که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖
و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒
من دیدم تو روز روشن ☀️
جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌.
به خودم گفتم چکار کنم
که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه .
دیدم این بهترین کاره !"👌
همین‼️✌️
🎌برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین
#تلنگرانـہ
[
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @shahidhojajjy
♥️🌱
اَللّهمَّ اجْعَلْنا...
مِمَّنْ دَاءْبُهُمُالاِْرْتِياحُ اِلَيْك...
#خدایا!...
مرا از کسانے قرار دِه...
ڪہ شیوهشان آرام گرفتن به درگاهِ توست...🙃✌️🏻
.
گفت:دلتتنگبشهچیکارمیکنی؟!
گفتم: #برایحسیـــن...
گریهمیکنم...!!
.
آنهاییکهباموزیک
گریهمیکنندرادرکنمیکنم...‼️
حیفِاشکچشمها...💔
حیف..😔
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @shahidhojajjy
يا سَیّـد السّٰــاداٺ ، یا مُجیبــَ دَعَواتــ
اے آقاے آقــاها ،🌷
اےاجابت کنندهٔ دعاها🤲 (جوشن کبیـر)
یعنےمیشه امشب "اللهم عجل لولیڪـ الفرج" #مستجاب_الدعوہ باشہ💔🥀
#التماسدعا
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @shahidhojajjy
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#رمان_بدون_تو_هرگـز♥️ #پارت_18 پدرم ک دل خوشي از علي و اون بچه ها نداشت... زينب و مريم هم که دو
#رمان_بدون_تو_هرگـز♥️
#پارت_19
هانيه... چند شب پيش توي مهموني تون، مادر علي آقا گفت اين بار که آقا اسماعيل
از جبهه برگرده مي خواد دامادش کنه...🤵
جمله اش تموم نشده تا تهش رو خوندم... به زحمت خودم رو کنترل کردم...
- به کسي هم گفتي؟
يهو از جا پريد!
- نه به خدا! پيش خودمم خيلي بالا و پايين کردم.
دوباره نشست... نفس عميق و سنگيني کشيد.
- تا همين جاش رو هم جون دادم تا گفتم...😓
با خوشحالي پيشونيش رو بوسيدم😇
- اتفاقا به نظر من خيلي هم به همديگه ميايد، هر کاري بتونم مي کنم...
گل از گلش شکفت... لبخند محجوبانه اي زد و دوباره سرخ شد!😄
توي اولين فرصت که مادر علي خونه مون بود، موضوع رو غير مستقيم وسط کشيدم و شروع کردم از کمالات
خواهر کوچولوم تعريف کردن؛ البته انصافا بين ما چند تا خواهر از همه آرامتر، لطيفتر و با محبتتر بود! حرکاتش مثل حرکت پر توي نسيم بود. خيلي صبور و با مالحظه بود، حقيقتا تک بود!❣
خواستگار پروپاقرص هم خيلي داشت. اسماعيل، نغمه رو ديده بود! مادرشون تلفني موضوع رو باهاش مطرح کرد و نظرش رو پرسيد. تنها حرف
اسماعيل، جبهه بود، از زمين گير شدنش مي ترسيد...
اين بار، پدرم اصلا سخت نگرفت. اسماعيل که برگشت، تاريخ عقد رو مشخص کردن و کمي بعد از اون، سه قلوهاي من به دنيا اومدن👼
سه قلو پسر... احمد، سجاد، مرتضي و
اين بار هم موقع تولد بچه ها علي نبود... زنگ زد، احوالم رو پرسيد. گفت فشار توي جبهه سنگينه و مقدور نيست برگرده.😞
وقتي بهش گفتم سه قلو پسره... فقط سالمتيشون رو پرسيد...
- الحمدلله که سالمن...
- فقط همين؟ بي ذوق! همه کلي واسشون ذوق کردن...
- همين که سالمن کافيه... سرباز امام زمان رو بايد سالم تحويل شون داد، مهم سالمت و عاقبت به خيري بچه هاست، دختر و پسرش مهم نيست...☺️
همين جمالت رو هم به زحمت مي شنيدم... ذوق کردن يا نکردنش واسم مهم نبود...
الکي حرف مي زدم که ازش حرف بکشم... خيلي دلم براش تنگ شده بود؛ حتی به شنيدن صداش هم راضي بودم. زماني که داشتم از سه قلوها مراقبت مي کردم... تازه به حکمت خدا پي بردم؛ شايد کمک کار زياد داشتم؛ اما واقعا دختر عصاي دست مادره!
اين حرف تا اون موقع فقط برام ضرب المثل بود...
سه قلو پسر، بدتر از همه عين خواهرهاشون وروجک! هنوز درست چهار دست و پا نمي کردن که نفسم رو بريده بودن. توي اين فاصله، علي يکي دو بار برگشت، خيلي کمک کار من بود؛ اما واضح، ديگه پابند زمين نبود. هر بار که بچه ها رو بغل مي کرد...
بند دلم پاره مي شد! ناخودآگاه يه جوري نگاهش مي کردم انگار آخرين باره دارم مي بينمش💔
نه فقط من، دوستهاش هم همين طور شده بودن... براي ديدنش به هر بهانه اي ميومدن در خونه... هي مي رفتن و برميگشتن و صورتش رو مي بوسيدن...
موقع رفتن چشمهاشون پر اشک مي شد. دوباره برميگشتن بغلش مي کردن. همه؛
حتی پدرم فهميده بود اين آخرين ديدارهاست... تا اينکه واقعا براي آخرين بار... رفت🥀
حالم خراب بود! مي رفتم توي آشپزخونه... بدون اينکه بفهمم ساعت ها فقط به در و
ديوار نگاه مي کردم. قاطي کرده بودم... پدرم هم روي آتيش دلم نفت ريخت...
برعکس هميشه، يهو بي خبر اومد دم در... بهانه اش ديدن بچه ها بود؛ اما چشمش توي خونه مي چرخيد... تا نزديک شام هم خونه ما موند. آخر صداش در اومد...
- اين شوهر بي مبالات تو... هيچ وقت خونه نيست..😒
#ادامهدارد...
⛔️کپیبدونذکـرلینڪحراماست⛔️
🌿ʝoɨŋ👇
https://eitaa.com/joinchat/923729942Cb2a8af8cf7
DoaJoshanKabir-Motiee.mp3
27.67M
یاامیرالمؤمنین...😭
🔉 دعای #جوشن_کبیر
💠 (از اعمال مشترک شب های #قدر)
🎙 بانوای: #حاجمیثممطیعی
#التماسدعا🌱
#رزقمعنوے
#التماسدعاےفـرج🥀
┅═══✼🖤✼═══┅┄
@shahidhojajjy
┅═══✼🖤✼═══┅┄
.
میبخشے و نمیبخشم
میخوانے و نمیخوانم !
معبودِ من ..؛
امشب را برایم آنگونھ
رقم بزن ڪھ ؛
درشان خدایے توست
نھ بندگے من :) ...
#التماسدعـآ ..؛
#شـہـیدانهـ💚
•{اگر میخواهید در شبهاے قدر دعاے مستجاب داشته باشید، شهـــ❤ـــدا را شفیع خود قرار دهید}•
~مقام معظم رهبرے
در شبقــدر🖤,چنــانزار زنـم تا خــودصبـح
شـایداربـاب دلـشسـوخت حــرمداد بـہمن... :)
-آنقــدردربزنــمخـانـہیاربـابـمرا...🖐🏻🙂بلـڪہآخــرنگـهشلحظـهاےافتـادبـہمن...🌱
4_5909018325119140042.mp3
5.06M
#مداحے
🎼دلم و زدم بہ دریا
توے این شباے احیــاء
آبرومو دادم از ڪفـ.ـ....💔
باالحسینِ الهے العفــو....
🎤 سید مجید بنے فاطمہ
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @shahidhojajjy
• 🎈•
+ خدائ مَـن
مئ بَخشـی مَـن رؤ ... ؟! 😞
- بَندهٔ مَـن
چـئ رؤ ببخشَـم ... ؟!🙃