وقتایے که مثلا عصبی میشیم و تحمل نکردیم برا خودمون جریمه بزاریم
مثلا یه روز #روزه بگیریم یا یه همچین چیزی
یه جریمه ی سنگین میخواین بزارین
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
◀ #روزه_داری
بعضی وقتها چای یا شکلات تعارفش میکردم، میگفت: میل ندارم.
یادم می افتاد که امروز دوشنبہ است یا پنجشنبه، اغلب این دو روز را #روزه می گرفت.😉
چشـم هایـش نافـذ و پـرنور بود✨
همہ گردان میدانستند محسن اهـل #نمـاز و #گـریـههای شبـانـه اسـت.🌿
شهید محسن حججی♥️
بـرشی از کتاب 📚سرمشق
➣ツ°•| @shahidhojajjy
#عاشقانهشهدا
وقتی از کار برمیگشت، با وجود #خستگی کار، در خونه یک ثانیه #بیکار نمینشست.👌🏻🙂
برای #راحتی من خیلی زحمت میکشید و اگر میدید از انجام کاری #خسته شدم انجام اون کار رو به #عهده خودش میدونست...☺️
هیچ وقت نمیذاشتن من از انجام کارهای خونه خسته بشم می گفتم حسابی کد آقایی هستی برای خودت...😊
می گفت حضرت محمد(ص) به امام علی(ع) فرموده:
مردی که به زن خود در خانه #کمک کند، خدا ثواب یک سال عبادتی را که روزها #روزه باشد و شبها به قیام و #نماز ایستاده باشد به او میدهد.🌿
🌹
#شهید_محمدکاظم_توفیقی
@shahidhojajjy
#سیــره_شهــدا
🔰در طول آشناے ام با حاج موسے، ندیــدم ڪه یک بـار هــم #نــمازشـب ایشــان قطــع شــود حتے شـــب هاےعملــیات...
عملیــات کربلاے ۵ در شــرف برگزارے بــود.
دیــدم حــاج موسے روے سنگــر رفتــہ، پتویے روے خود کشــیده و نمازشــب مےخوانــد. حتے در ارتفاعــات ملـخ خور ڪہ دو متــر #برف آمــده بود و نیمے از سنــگر در برف بود، حاج موسےپتویے روے برف ها انداخـت و نمـاز شـب را اقامـہ کرد.
🔰مقیــد بود روزهاے دوشـنبه و پنجشـنبہ هـم #روزه بگیـرد.
حتی در والفجر ده، هنگام #شهادت روزه بود!
☘🌹☘🌹☘
#شهیدحاج_موسی_رضازاده
@shahidhojajjy
**:
#خصوصیات✨
#اهتمامبهنمازاولوقت و #روزه گرفتن ,#سخاوتمندي و #کمکبهزيردستان حتي بيش از حد توان خود ,🍂
اهميت ويژه به #يتيم نوازي, فردي #بيريا بود🌷
و کمک هاي خود را بدون اينکه کسي متوجه شود انجام مي رساند...
# اهتمام به حضور در #کربلا در ايام #اربعين حسيني و #احترام به همه خصوصا به بزرگترهاو…🌈
#شهید_سید_محمد_جواد_حسن_زاده
#شادی_روح_شهدا_صلوات♡
@shahidhojajjy
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
خاطرات شهید محسن حججی😍♥️ #پارتیازدهم 🌼اززبانداییهمسرشهید🌼 . عید نوروز بود. محسن آقا و زهرا آمدن
خاطرات شهید محسن حججی😍♥️
#پارتدوازدهم
🌼اززبانداییهمسرشهید🌼
.
یک بار با هم رفتیم اصفهان درس #اخلاق #آیت_الله_ناصری. آن جلسه خیلی بهش چسبید.😍
از آن به بعد دیگر نمک گیر جلسات حاج آقا شد. 🤩 جمعه ها که می رفتیم سر #قبر حاج احمد،جوری تنظیم می کرد که با درس اخلاق آیت الله ناصری هم برسیم.
توی جلسات دفترچه اش را در میآورد و حرف ها و نکته های حاج آقا را مینوشت. از همان موقع بود که #خودسازی بیشتر شد دیگر حسابی رفت توی نخ #مستحبات.
یادم هست آن سال ماه شعبان همه #روزه هایش را گرفت😮💪🏻
••••••••••••••
چند وقتی توی مغازه پیشم کار میکرد. موقع #اذان مغرب که می شد سریع جیم فنگ می شد و می رفت.
می گفتم: "محسن وایسا نرو. الان تو اوج کار و تو اوج مشتری."
محلی نمیگذاشت می گفت: "اگه میخوای از حقوقم کم کن من رفتم."😌👌🏻
می رفت من می ماندم و مشتری ها و…
#عیدغدیر خم که رفته بودیم برای #عقدش، محسن وسط مراسم ول کرد و رفت توی یک اتاق شروع کرد به نماز خواندن. دیگر داشت کفرم را در می آورد😠 رفتم پیشش گفتم: "نماز تو سرت بخوره یکم آدم باش الان مراسم جشنته. این نماز رو بعداً بخون."
به کی می گفتی؟ گوشش بدهکار نبود همان بود که بود لجباز و یکدنده☹️
#ادامهدارد•••