eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
215 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱😭✨ باید هر شب یادی از شهدا بشه به یاد بچه هایی كه وقتی رمز عملیاتشون رو فهمیدن یاقمربنی هاشمه همه قمقمه ها رو خالی كردن می دونی چرا قمقمه هاشون رو خالی می كردن؟؟؟؟ اصلاً آب نمی خوردن امامی دونستند اگه دستشون به آب بخوره عطش اونها كم میشه عباس دستش به آب خورد همچین كه دست به آب رسید دستاش رو آورد بالا،گفت عباس دستای تو به آب رسید اما دست حسین نرسید این دست رو دیگه نمی خوام این چشم رو دیگه نمی خوام ای فدات بشم حسین با این عباست بی خود نبود، بهش گفتی:بنفسی انت دلیل داره....💔 ✨😭🌱 •|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|• 🥀@shahidhojajjy🥀
@MaddahionlinYEKNET.IR -narimani.mp3
زمان: حجم: 8.48M
🔳 #شهادت_امام_سجاد (ع) ◼️ #روضه 🌴پیرمردِ بلا کشیده منم 🌴پسرِ شاهِ سر بریده منم 🎙 سید #رضا_نریمانی 👌بسیار دلنشین ❣| @shahidhojajjy
@MaddahionlinYEKNET.IR - roze 1 - fatemiae 98.10.26 - narimani.mp3
زمان: حجم: 8.61M
🏴 🌴خدارو چه دیدی 🌴چقدر ناامیدی 🎤 دلنشینہ رفقا...💔 صبرمیکنم رفقامون دان کنن بعد شروع میکنیم ان شاءالله ..یکم حجیمه اجرتون با مادرمون حضرت زهرا (س)🌟 @shahidhojajjy
به اینکه رو ازت بگیرن . . !
#بِفَضلِ_سَیِّدُ_اَلشُّهَدا❤️✨ . مارا اگر چه بازی دنیا خراب کرد... اما به لطف #روضه ارباب بهتریم...💔✋🏼 . #لا_عشق_الا_حسین @shahidhojajjy
﴾ ﷽ ﴿ ♨️کانال 🎤 حاج محمود کریمی 👌#مداح_انقلابی در‌ایتا افتتاح شد. 💯 #عید_بيعت #محرم ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💢 فایل‌های #صوتی‌و‌ #تصویری ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ☑️ اطلاع‌رسانی #مراسمات 🎙 ارسال‌فایل‌های‌ #بروز‌ و 📽 گلچین‌فایلهای #قدیمی 🎥 کلیپ‌هاےاختصاصے ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ♥️ #مناجات ♥️ #روضه ♥️ #مدح 💥 #شور 💥 #واحد 💥 #زمینه ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ https://eitaa.com/joinchat/2063007823C116e09e493 ✅ پیشنهادعضویت 👆 👆 👆
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
♥️خاطراتی از شهید محسن حججی♥️ #پارت‌هجدهم گفت: "لطفاً توی هیئت کارهای #سنگین و #سخت رو به من بدید.
♥️خاطراتی از شهید محسن حججی♥️ . بعضی موقع ها که توی جمع میرفت سر به سرش می گذاشتند و دستش می انداختند.😒 به خاطر عقایدش،شغلش، ریشش، تیپ و قیافه اش، حزب اللهی بودنش، زیاد رفتنش به گلزار شهدا، ارادتش به . می دانستم توی ذوقش می خورد می دانستم ناراحت می شود اما هیچ نمی گفت به روی خودش نمی آورد به همه آنها می گذاشت به تک تک شان.🤗💚 ΠΠΠΠΠΠΠΠΠΠ بعضی موقع ها کوچولوی یک ساله مان را رو به رویش می نشاند.😌 نگاهی به علی می کرد و بعد شروع می کرد به خواندن و کردن و سینه زدن.😭 تماشایی داشتند. مجلس پدر و پسری. بعضی موقع ها هم نصف شب صدای گریه و مناجاتش می‌آمد.😢 می‌رفتم می‌دیدم نشسته سر اش و دارد برای خودش روضه می خواند. می نشستم کنارش. آنقدر با سوز و گداز روضه می خواند که جگرم آتش می گرفت.😭💚 میگفتم: "محسن، بسته دیگه. طاقت ندارم." روضه حضرت زهرا علیها السلام را که می خواند، دیگر بی تاب بی تاب می شدم. خودش را که نگو،بس که به نام بی بی بود و پای روضه هایش اشک می ریخت و ضجه می زد.😔😭👌🏻 یک شب هم توی خانه سفره حضرت علیهاالسلام انداختیم.💝 فقط خودم و محسن بودیم. پارچه ی پهن کردیم و و و مقداری خوراکی روی آن چیدیم. یک لحظه محسن از خانه بیرون رفت و بعد آمد.🙄 نمی دانم از کجا یک پیدا کرده بود. بوته را گذاشت کنار بقیه چیزها.😔 نشست سر سفره. گلویش را گرفته بود. من هم نشستم کنارش. نگاه کرد به بوته خار. طاقت نیاورد.زد زیر من هم همینطور. دو تا یک دل سیر گریه کردیم.😭😭😭😭😭 •••