قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#پارتهفتم 🌸اززبانهمسرشهید🌸 مجردکهبودمهمیشهسرسجادهنمازازخدامی خواستمکسیراشریکزندگی
🌸اززبانهمسرشهید🌸
#پارتهشتم
روزعروسیامبود.ازآرایشگاهکهبیرونآمدم، نشستمتویماشینمحسن.اقواموآشناهاهمبا ماشینهایشانآمدهبودندعروسکشان.😍
ماراهافتادیموآنهاهمپشتسرمانآمدهاند.
عصربود.وسطراهمحسنلبخندیزدوبهمنگفت:
"زهرا،میایهمهشونروقالبزاریم؟"
گفتم:"گناهدارنمحسن."😅
گفت:"بابابیخیال. "
یکدفعهپیچیدتوییکفرعی.
چندتاازماشینهادستمانراخواندند.😁آمدن دنبالمان😃
تویشلوغیخیابانهاوترافیک،محسنراهباریکی پیداکردوازآنجارفت.
همانهاراهمقالگذاشت. 😁👌🏻
خوشحالبودقاهقاهداشتمیخندید.🤩
دیگرنزدیکیهایغروببودداشتناذانمغربمی گفتند.😇
محسنوروترمزوماشینراگوشهخیاباننگهداشت. 😊
حسوحالخاصیپیداکردهبود.دیگرمثلچند دقیقهقبلخوشحالنبودونمیخندید.😢
روکردبهمنگفت:"زهراالانبهترینموقعبرایدعا کردنبیابرایهمدعاکنیم. "😇
.بعدگفت:"مندعامیکنمتوآمینبگوخدایاشهادت نصیبمنبکن. "
دلمهریریختپایین.😨
اشکامسرازیرشد.مثلشبعقد،دوبارهحرف شهادتراپیشکشیدهبود.😢
منتازهعروسبایدشبعروسیهمبرایشهادت شوهرمدعامیکردم‼️
اشکهایمبیشتربارید.
نگاهمکردوخندیدوگفت:"گریهنکناینهمهپول آرایشگاهدادم،داریهمشراخرابمیکنی."😅
خودمراجمعوجورکردم.
دلمنیومددعایشرابدونآمینبگذارم،
گفتم:"انشااللهبهآرزوییکهداریبرسی.
فقطیکشرطداره.😌
اگهشهیدشدی،بایدهمیشهپیشمباشی.توسختی ها وتنهاییها.بایدولمنکنی.بایدمدامحستکنم. قبول؟"😊😌
سرشراتکاندادوگفت:"قبول."
گفتم:"یهشرطدیگههم دارم.اگر شهیدشدی،باید سالمبرگردی.بایدبتونمصورتوچهرهراببینم. " گفت:"بازهمقبول."😊
نمیدانستم…نمیدانستماینیکیرارویحرفش نمیایستدوزیرقولشمیزند! 😔
#ادامهدارد•••