eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
31.6هزار عکس
12.7هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🎤 ♥️ 🌿 هیچوقت آدم ها را به خوب و بد دسته بندی نمیکرد... بلکه به همه با دید یکسان در پیشگاه خداوند نگاه میکرد ✨ ♥️ @shahidhojatrahimi
❣🖌 هميشه يكى از چيزهايى كه خاطرات سيد را برايم يادآورى مى كند، صداى اذان است.🎶✨ هر جا كه بوديم، توى جاده يا مقر يا هر جاى ديگر، وقتى موقع نماز مى شد ، فوراً مى زد كنار و مى گفت "حيفه نماز اول وقت مون از دست بره." ♥️ بعد هم چفيه اش را پهن مى كرد و مى ايستاد به نماز.... 📿 🕊 ♥️ راوی @shahidhojatrahimi
♥️🎙 دغدغه این رو داشت که این جوون‌ها و بچه‌هایی که تو خیابون هستن، این بچه‌ها رو آشنا کنه و مانوس کنه با امام رضا علیه السلام✨ و می دوید دنبال این،پول خرج می کرد... زندگی می گذاشت، نفس می زد، چقدر زحمت می کشید بخاطر همین ... 🙃 وقتی بچه ها با علی می‌گشتند و می‌رفتند حرم و می‌آمدند، واقعا تاثیر می‌گرفتند🖐🏻 حتی خود بنده وقتی با علی می‌گشتم، می‌رفتیم حرم.... می‌گفت بریم جلو ضریح زیارت عاشورا بخونیم🙂✨💔 دیگه السلام علیک ... شروع می‌شد، گریه علی هم شروع می‌شد...😭 واقعا سفر دلچسبی بود و بچه ها دوست داشتند کنار علی آقا باشند 🌿 @shahidhojatrahimi
♥️🎙 شب شهادت امام صادق(ع) بود، سید ابراهیم با برادر شهید قاسمی دانا اومدن هیئت... هیئت ما اون زمان نزدیک به 1سال بود تاسیس شده بود و کم جمعیت بود... آخرای هیئت شد و هیئت تمام شد. نزدیک 6 نفراز بچه ها موندیم با سید ابراهیم صحبت میکردیم✨ سیداز حسن تعریف میکرد، آخرش که میخواست بره به ما گفت : 《همیشه با اخلاص باشید و اصلا به جمعیت هیئت نگاه نکنین که کم هستش یا زیاد، مهم اون معنویت و خلوص نیتی هستش که باید تو هیات ایجاد بشه...🖇🕊》 سیدابراهیم تک بود ،فردی با اخلاص و مظلوم🙃♥️  _درس بگیریم از شهدا 🖐🏻 @shahidhojatrahimi
°•|سیدابراهیم|•°: ♥️🎙 مصطفے میگفت : " این زندگی یه زندگیه و اون چیزی که ما بهش فکر میکنیم عشقش رو داریم یه چیز دیگس.. ما زن و بچه رو دوست داریم ، رفقا رو دوست داریم ، ولی عشق به خدا وا امام زمان عج ♥️ یه چیز فراتر از زندگی مادیه!💫" واقعا هم همینطور بود! از وقتی که یادم هست دغدغه شهادت داشت و فکرش همیشه شهدا بود... من شهدا را خیلی نمیشناختم، اما مصطفی4 تا جایی که میتوانست به دیگران معرفیشان میکرد :) چون دغدغه شهدا را داشت و زندگینامه ی شان را میخواند و دنبال آنها میرفت ...🖐🏻 برای همین چیز ها بود که میگفت : "اگه کسی یه روز به فکر شهادت نبود باید خودش رو تنبیه کنه!💯" @shahidhojatrahimi
•°🤞🏻🌱°• همسر شهید مطهری میگویند: ایشان حتی آب را هم بدون وضو نمی‌خوردند... ✨•✨• @shahidhojatrahimi
◾️ 💔 __________ توی سوریه بعد از عملیاتی در حال برگشت بودیم که توی راه چون بیابان بود یه خار هایی داشت که به قول خودمون یه شاخه داشت و سرش یه خار گرد مانند بود ما میرفتیم با پوتین میزدیم زیر ایناو اینا پرت میشد تو هوا هی این کارو کردیم تا اینکه سید ابراهیم 💔 اومد و اروم تو گوشم با همون لهجه ی شیرینی که داشت گفت: ابوعلی جان اینا موجود زنده هستن همین کارارو میکنی که شهید نمیشی دیگه💔🌿 راوی : رفیق سید ابراهیم ؛ شهید مرتضی عطایی💔 @shahidhojatrahimi
**🌹 مصطفے روزی برای عمه اش خوابی تعریف می‌کند که گویا خواب دیده بوده مسجد ساخته شده...🍃 آن هم با چه عظمتی و آنجا شهید آوردند تابوت را وسط مسجد گذاشتند و از این تابوت نور در آسمان می‌رود.✨ جالب اینجاست که اولین شهیدی که در این مسجد تشییع شد خود مصطفے بود بعد از او هم سجاد عفتے :) * @shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤♥️ دائم الوضو بود...✨ محمدحسین برادرش به شوخی میگفت: 《داداش چہ خبره! اونقدر وضو میگیرے رنگت عوض شده!😅🍃》 @shahidhojatrahimi
خیلی به بحث حجاب اهمیت میداد. وقتی چهارشنبه ها از حوزه بیرون میزدیم تا برویم خانه ، مصطفی سرش را پایین مینداخت و اخم هایش را در هم می‌کرد.... میپرسیدم :چی شده باز؟ با دلخوری میگفت: این همه شهید ندادیم که ناموس مملکت با این سر و وضع بیرون بیاد...💔🚶🏻‍♂ ⁩⁩⃟🇮🇷@shahidhojatrahimi
🎞 دوست‌شہید : بابڪ‌همیشہ‌تکہ‌کلامش‌بود "فداتـم"😅 همیشہ‌بہ‌من‌این‌حرف‌رو‌میزد! آخرین‌باری‌کہ‌دیدمش‌یک‌هفتہ قبݪ‌ازرفتنش‌بہ‌سوریہ‌بود!🌱 من‌خبرنداشتم‌قراره‌بره این‌حرفشو‌همیشه‌یادمہ‌،گفت "فداتـم!"🥺 ورفت ... فدایـےحضرٺ‌زینب(س)شد ♥️.. @shahidhojatrahimi
حمید چون طبقه پایین خانه مادرم زندگی می کرد. خیلی می آمد بالا و می رفت. چون همسرش اکثر اوقات سرکار بود، بیشتر وعده هایش را با مادرم می گذراند. صبح ها حیاط را آب و جارو می کرد. صبحانه اش را با مامان می خورد بعد هم ظرف ها را می شست و می رفت محل کار مامان می گفت صبح همان روز حادثه، حمید کولر را درست کرد. آب حوض را عوض کرد. همه خانه را جاروبرقی کشید و ظرف ها را هم شست. مادرم تازه گچ پایش را باز کرده بود. حمید نمی گذاشت از جایش تکان بخورد. شب حادثه وقتی ما به خانه رسیدیم، همه جا مثل دسته گل بود. به مادرم گفتم:«چرا این همه کار کردی؟» گفت:« کار من نیست مادر. حمید همه کارارو کرده.» خیلی هوای مادرم را داشت. گاهی حتی اگر پنج دقیقه می خواست دیر بیاید حتما خبر می داد. چون مامان عمل قلب باز کرده بود و حمید نمی خواست نگرانش کند. ✏️ مریم برزویی @shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️شهید حاج قاسم سلیمانی: امام [خمینی] میفرمایند در سیر و سلوک، اوج بندگی در سیر و سلوک و در عالم معنویت، شهادت است؛ یعنی بندگی، بندگی خالصانه، عبودیت منجر به شهادت می‌شود‌. @shahidhojatrahimi