eitaa logo
❀شهیدحجت الله رحیمی❀
2.1هزار دنبال‌کننده
33.1هزار عکس
14.3هزار ویدیو
108 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 گرفته بودیم و می آمدیم طرف خوابگاه چندتا سنگ به نانها چسبیده بود. مصطفی کندشان و برگشت سمت . میگفت «بچه بودم، یه بار نون سنگگ خریدم، سنگ هاش رو خوب جدا نکرده بودم؛ بهش چسبیده بود. خونه که رسیدم، بابام سنگ ها رو جدا کرد داد دستم، گفت برو بده به . نونواها بابت اینا میدن.» 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidhojatrahimi
📖 با موتور داشتیم مےرفتیم ، تا چشمش خورد بہ تصویر شهید ابراهیم یڪ دفعہ موتور را نگہ داشت و سلام ڪرد . پرسیدم بہ ڪی سلام دادی ؟ گفت بہ شهید ابراهیم هادی ... شهید زنده است و جواب ما را مےدهد . @Shahidhojatrahimi
📖 با موتور داشتیم مےرفتیم ، تا چشمش خورد بہ تصویر شهید ابراهیم یڪ دفعہ موتور را نگہ داشت و سلام ڪرد . پرسیدم بہ ڪی سلام دادی ؟ گفت بہ شهید ابراهیم هادی ... شهید زنده است و جواب ما را مےدهد . @shahidhojatrahimi
صادق وصیت کرده بود که بعد از شهادتش و در مراسم تشییع سیاه نپوشم و سفید به تن کنم🤍 می‌گفت برای تشییع‌ کننده‌هایش که بسیار هم عظیم حضور داشتند لبخند بزنم و قوت قلب‌شان باشم.😊 در مراسماتش به تأکید می‌گفت: به جای خرما شیرینی پخش کنید و سر تشییع کنندگانم نقل بپاشید. از من خواستند در جمع گریه نکنم و زینب‌وار بایستم.♥️ [نقل‌ازهمسرشهید] اکبری @shahidhojatrahimi
📖 عباس را فرستادند اميديه ، سه‌شنبه شد و پنج‌شنبه‌اش عيد قربان بود ، همان عید قربانی ڪه عباس به حج نرفت تا در دفاع از انقلاب اسلامی به خدا برسد و همان روز در آسمان شهید شد . عباس داشت با من حرف می‌زد . ۴۵ دقيقه برای من درس اخلاق گفت : ← مواظب آقای خامنه‌ای باش ، اين سيد اولاد پيغمبر را تنهاش نگذار هر جا می‌رود ، همراهش باش . ← نماز اول وقت را فراموش نڪن . ← از دعا غافل نشو . ← قلبت وسط دريا باشد . ببين موج‌هايی مثل بنی‌صدر و ڪارهای آنها را . آنها مثل موج‌هایی هستند ڪه وقتی به صخره‌ها بخورند ، ڪف می‌شوند ؛ قلبت وسط دريا باشد ڪه با هيچ چيزی نلرزد . ✍ راوی:امیر خلبان علی اصغر مطلق سرلشگر خلبان ... @Shahidhojatrahimi
📌 هر وقت از سوریه تماس میگرفتن، میخندیدن و میگفتن از تمام وسایلی ڪه برام گذاشتین فقط قرآن به ڪارم میاد قرآن مدام تو جیبش بود و آن را می خواند، در هنگام رفتنش هم یه قرآن تو جیبی با معنی براش گذاشتم چون عادت داشت قرآن رو با معنی بخونه. راوی همسر 🌷 @shahidhojatrahimi
❀شهیدحجت الله رحیمی❀
🌾دل تنگـ💔ــے برای #برق نگاهت غمی نداره❌ 🌾سر عکس 🖼خنده هات☺️ دردل کن #بغضی نداره #شهید_احمد_مشلب🌷
🌷 🔰خوش اخلاقی و شوخ طبعی احمد زبان زد بود🌸. بسیار نکته و دقیق بود. هیچ گاه تولد خواهرانش را فراموش نمی کرد و هر سال به ما هدیه می داد. او برادری مهربان و دوستی قابل اعتماد بود. 🔰در همه چیز داشت👌. نه پر حرف بود نه کم حرف. در هنگام خشم و ناراحتی، سکوت می کرد. این حدیث امام علی علیه السلام را همیشه برای من می خواند: “برای دنیای خودت چنان عمل کن که گویا تا ابد در دنیا می کنی☝️ و برای آخرت خودت چنان عمل کن که گویا همین فردا می میری.”❗️ 🔰معتقد بود این باعث جلوگیری از افراط و تفریط در میان مسلمین می شود.احمد مبنای زندگی خودش را بر همین اساس بود اهل تفریح و خوش گذرانی به جا بود، با دوستانش بیرون می رفت.شاخص ترین ویژگی های احمد، صبر او بود. 🔰او و دست و دل💗 باز بود و اطرافیان را با بخشندگی خود خوشحال می کرداحمد بسیار با گذشت بود. هرگز از کسی نمی شد و هرگز از کسی کینه به دل نمی گرفت و مواظب بود کسی از او دلگیر نشود 🌷 @Shahidhojatrahimi
📖 هیچ خانم نامحرمی را نگاه نمی‌ڪرد. همیشه می‌گفت : اگر قرار است چشمی به آقا امام‌زمان (عج) بیفتد ؛ نباید با نگاه به نامحرم آلوده شود . در خیابان هم ڪه بودیم همیشه ملاحظه می‌ڪرد ڪه نگاهش به نامحرم نیفتد و مراعات می‌ڪرد . شهید مدافع حرم آل‌الله... @shahidhojatrahimi
🖇 🔗کارهایش را روی و انضباظ انجام می داد و برای بیت المال اهمیت و خاصی قائل بود. نحوه برخورد و سلوک او با اقوام و دوستان و همکاران باعث شده بود که مورد علاقه و احترام همه باشد. 🔗نسبت به خود احترام و محبت وافری داشت و هیچگاه جلوتر از آنها قدم بر نمی داشت. بنا به اظهارات همرزمانش، 📝اش را همزمان با بمباران مسجد جامع خرمشهر نوشت. او همواره به مادرش می گفت: "شما باید مانند مادر وهب باشید، اگر من به راه اسلام نرفتم، را حلالم نکنید." 🌷 @Shahidhojatrahimi
🥀💚 °•🌱مہدے قبل از رفتن بہ سوریہ، آخرین پیامڪش را براے یڪے از دایے هایش فرستاد: دایے ! من رفتم. دستمال اشڪہام روبا ڪمے تربت ڪربلا گذاشتہ ام لاے قرآن روے طاقچہ. اگہ یہ وقت طورے شد، آنہا را بگذارید ڪنارم. ♥️ 🥀 🥀💚 @shahidhojatrahimi
🌟 🔻یکبـار وصیت کرد ، وقتی مـن را گذاشتید توی قبر ، یک مشت خاک بپاش به صورتم. پرسیدم، چرا؟ گفت، برای ایـنکه به خودم بیایم. ببینم دنیایـی که بهش دل بسته بودم و بخاطرش معصیت می‌ کردم یعنی همین... 🌷 📕 ستارگان خاکی @shahidhojatrahimi
🌟 | 🔻 چند وقتی بود بچه ‌ها صبح که پا میشدند، میدیدن پوتین هاشون واکس زده دم مقر جفت شده بود . با چند تا بچه ‌ها قرار گذاشتیم تا ببینیم کار کیه ؟! یه شب نیمه شب یدفعه از خواب بیدار شدم و صدای توجه ام رو جلب کرد، یه نفر با یه گونی داشت آروم از مقر میرفت بیرون، دنبالش رفتم، یه گوشه نشست و شروع کرد به واکس زدن پوتین ها.بدون توجه خودم رو بهش رسوندم و روبرویش ایستادم . برای چند لحظه ماتم برد اون اسماعیل بود ، فرمانده لشکر بدر. خواستم چیزی بگم که گفت، هیس !! هیچ چیزی نگو و قول بده بچه‌ ها هم چیزی نفهمند .... سردار 📕 ستارگان خاکی @shahidhojatrahimi