eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ✍فرازی از 🌕شهید مدافع‌حرم سعید شاملو 💥من از امت اسلامی می‌خواهم که از اسلام ناب محمدی و ولایت فقیه دفاع کنند! مبادا روزی بیاید که شما از اسلام دفاع نکنید! 💥بهترین کاری که شما انجام می‌دهید، اینست که با تقوا و صبور باشید! برای من گریه نکنید! فقط برای مظلومیّت انسانهای مسلمان جهان و خون‌های بی‌گناهی که روی زمین ریخته می‌شود و دفاع از آنها به عمل نمی‌آید، گریه کنید و زمانی اندوهگین شوید که مسلمانی، بانگ برآورد که ای مسلمانان به فریادم برسید و مردم، بی‌توجه باشند! 💥از امت جهان اسلام می‌خواهم که همیشه با ظلم و ستم مبارزه کنند که حتما در این راه پیروز خواهید شد! این وعده‌ای است که خداوند داده است! 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💐اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💐 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 💌 🔵شهید مدافع‌حرم سید حمید سجادی هفت یا هشت ماه طول کشید⏳ تا اجازه بدهم فرزندم به سوریه برود🇸🇾 و دلیلم نیز این بود که👇🏻 فکر می‌کردم شور تو سرش افتاده🤔 منتظر بودم عاقلانه‌تر فکر کند❤️ و به شعور معنوی برسد اما😢 غافل از این بودم که سیدحمید را🥀 امام زمان(عج) انتخاب کرده تا💚 به‌کاروان‌ِفدائیان‌ِحضرت‌زینب‌بپیوندد🕊 📀راوے: مادر شهید 🦋🦋🦋
۵ با کنایه گفتم ظاهرا بجز ظاهر زیبا مینا هر چی داره ویژگیهای منفی و بده. نزدیک بود صابر بزنه زیر گریه.دلم براش سوخت اما خود کرده را تدبیر نیست اون خودش انتخاب کرده بود و حالا باید تحمل میکرد یه روز گفت ترو خدا کمکم کن من با این زیر یه سقف برم یا از دستش روانی میشم یا یروز از فرط عصبانیت و‌غصه میزنم ناقصش میکنم. پیشنهاد دادم باهم برن پیش مشاور. جلسات اول هیچ فایده ای نداشت و حتی وقتی به خونه برمیگشتند مینا سرناسازگاری میگذاشت و خیلی اذیتش میکرد.جالبه که پدرومادرش هم حمایتش میکردند ...تا اینکه یبار تو جمع اقوام مادریش ، مینا با دختر خاله و خاله ش بحثشون میشه ادامه دارد... کپی حرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:تین،العلق🦋 من سوره:تین :1الی8 :کامل من سوره:العلق :1الی5 :الاستاد:ابوالعینین شعیشع اجراشده:حرم مطهرحضرت علی بن موسی الرضا(ع) سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽ 🕊♥️ ‍🕊﷽ 🌸بسم رب الشهدا دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند و اگر بال خونیـن داشته باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد دلها را راهے ڪربلاے جبهه ها مے ڪنیم و دست بر سینه، به زیارت "شهــــــداء" مے رویم... بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
۶ وقتی صابر وساطت میکنه با اون هم بدرفتار کرده و حتی زمانی که پدرو مادر خودش مداخله کرده بودند تا کوتاه بیاد به اونها هم روی خوش نشون نداده و دعوا رو ادامه میداده...از اون زمان ببعد صابر از پدرو مادرش درخواست میکنه تا کمکش کنند مینا رو راضی بشه با مشاور همکاری کنه... کم کم به نتایجی که لازم بود رسیدند. مینا هنوز هم یسری اخلاقهای خاصش رو داره اما تا حدودی تغییر کرده. خواستم بگم سیرت زیبا خیلی بهتر از صورت زیباست هیچوقت گول ظاهر زیبای بعضی ادما رو نخورید، چهره ی ادما معمولا در روابط اولیه یکم مهمه اما وقتی ارتباط تکرار میشه افکار و اخلاق و کردار مهم تر میشه پایان کپی حرام
‍ ‍ 🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 ✅ (۲۷) ✍🏻به نقل از: پدر شهید ➖➖🌷➖➖🌷➖➖ محمد رشته تجربی درس میخواند. با اینکه در بسیج و هیئت بسیار مشغول بود اما از شاگرد ممتازهای دبیرستان بود.معدل زیر هجده نداشت. دیپلم که گرفت در کنکور شرکت کرد‌. کارشناسی تغذیه دانشگاه خرم آباد قبول شد. اما نرفت. برای پسر درس خوانی مثل محمد رشته پایینی بود. برای سال بعد آماده شد. خیلی مطالعه کرد شب و روز با کتاب بود. کنکور سال بعد شرکت کرد. با شرایطی که از محمد سراغ داشتیم همه می گفتند که یک رتبه ی خوب و یک رشته ی خوب قبول خواهد شد. رتبه های کنکور آمد. محمد نتیجه زحمات خود را گرفت. با اینکه رقابت در رشته تجربی خیلی سخت تر بود اما بدون سهمیه با رتبه ی حدود هزار قبول شده بود! هر فردی می شنید خوشحال بود‌. در موقع انتخاب رشته هم آنچه علاقه داشت را انتخاب کرد. نتایج که آمد همه به او تبریک میگفتند. محمد رشته ی دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز قبول شد. دیگه تو دهن همه ی بچه های مسجد و هیئت افتاده بود آقا دکتر. ⏸ادامه دارد... 🇮🇷شادی ارواح مطهر شهدا صلوات🇮🇷 ❤️
ای جانباز! فراتِ جان تو،سقّای خیمه های تشنگان وطن بود تا امروز،در سایه امن ایمان، عبّاس(ع) را در آیینه چهره تو ببینیم ❣سلام و عرض،ادب ، ولادت حضرت ابوالفضل(ع)و روز جانباز مبارک باد❣ التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ دو شهید از یک خانواده در یک قاب! 🇮🇷شهید دفاع‌مقدس محمدامیر اسماعیلی 🇮🇷برادر شهید مدافع‌حرم احمد اسماعیلی 🌹شهید ▫️تاریخ شهادت: ۱۳۶۴ ▫️محل شهادت: فاو 🌹شهید ▫️تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۰۳ ▫️محل شهادت: حلب سوریه 📿شــادی ارواح مطهر شـهدا صلوات📿 ❁اللَّهمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❁ 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🔰 فرازی از وصیت نامه شهید؛ ای ملت حزب الله! پشتیبان ولایت فقیه باشید ،چون ولایت فقیه قلب اسلام است. فاطمه جان! دخترم خداحافظ! فرزندی که خوب مرا ندیدی.. شهادت فنا نیست، مرگ نیست، بلکه زندگی ابدی است.. سردار شهید صادق مکتبی🌷 فرمانده گردان حمزه سیدالشهدا(ع) لشکر ویژه ۲۵کربلا شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۲۹ ،منطقه عملیاتی فاو این شهید والامقام حساسیت خاصی در مورد اموال عمومی و بیت المال داشت، عسگر قلی پور یكی از همرزمان شهید مكتبی می گوید: یك روز پس از انتقال گردان در آخر كار كه نیروها همگی رفته بودند، صادق به محوطه گردان برگشت، ۲ عدد قاشق شكسته اما قابل استفاده، ۲ عدد لیوان و یك كلمن شكسته را جمع كرد و گفت: باید برای همه این ها در نزد خدا باید جوابگو باشیم. ♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌ لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَجــــ 🦋🦋🦋
‹🚔🖤› •﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ • تواسـلام‌‹بہ‌توچہ› ‹بہ‌من‌چہ› نداریـــم... اینایےڪہ‌میبینن‌ یہ‌گناه‌ داره‌رواج‌ پیدامیڪنہ‌میگـن‌تذڪــربدیـم‌فایده‌‌ نداره!🤨؛' ... توتذڪربده‌[•فحش‌•بخور ؛•بہ‌تـوچہ• بشنــو :]' تاشریڪ‌گنـاه‌اون‌نشــے !'✋🏼 تو‌همون‌لحظہ‌‌هر‌آدمے‌میخواد‌' وجهہ‌خودشو‌حفظ‌ڪنہ🤷🏽‍♂'' اول‌مقاومت‌میڪنہ‌' ولےوقتےازهم‌جدا‌شیـن‌"🚶🏻‍♂... دربیشتراوقات‌‌اینجوریہ‌ڪہ‌ بعداً‌بہ‌حرفتون‌فڪرمیڪنہ • • ‹ ッ!. › ‹ . › 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐 امروز دوم اسفند ماه سالروز شهادت مدافع حاجات خویش را دل من از خدا گرفت تا اینکه برد نام حسن را، دعا گرفت بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟ با ذکر ، سفر کربلا گرفت با دیدن مزار غریبت دلـم شکست در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم این هدیه را ز دست کریم شما گرفت روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم باید تمام صحن حسن را طلا گرفت . 🦋🦋🦋
🤦‍♀🤦‍♀ ‌با این اوضاع قیمتا دیگه لباس خریدن به صرفه نیست😕 مگه خودت اینجوری🤤 ای ؟ 😁 😍👈 خــووودت بـِـدوووز 👉😍 📌گـروه ما چون آموزشاش بدون الگوئه خانمایی رو خیاط کرده که بلد نبودن سـوزن دست بگیرن😅 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/992018610C9e89cb3e2f
خانومی که بتونه مانتوهاشو خودش بدوزه شش هیچ از بقیه جلوتره 😌 خواستگارم بهتر براش پیدا میشه😁🙈 ✂️ خودت تو خونه با لباس بچه و ... بدوز 🌼🌸گلدوزی و تزیین هم یادت میدم😇👇 https://eitaa.com/joinchat/992018610C9e89cb3e2f فقط پارچه وردار بیا تو کانال 🤓👆👆
یاد خاطرات عاشقان ●هر موقع كه او به جبهه میرفت، دختر كوچكم گريه میكرد. آخرين مرتبه كه به جبهه رفت وخداحافظى كرد. صورت دخترش را بوسيد. ●هنوز فرصت بود كمى بنشيند كه دخترم به او گفت: بابا برو دشمنامونو بکش . محمدرضااشك در چشمانش حلقه زد. به من گفت: اين بچّه احساس مسئوليّت میكند و تو ناراحتى؟ به اوگفتم: من ناراحت نيستم، چون تازه مرخصی آمدى و هيچ وقت در منزل نيستى. حالا کمی بمون پیش ما. ان شاءاللّه جنگ به سلامتى تمام میشود. ●وقتى ازدر خارج شد، مادرم پشت سر او آب ريخت. با يك حالت خاصى برگشت ونگاه كرد كه من در همان حال به زمين نشستم و گفتم: رضا!صورتت را برگردان ، گفت: چرا؟ گفتم: ديگر بر نمیگردى برگرد یه باردیگه ببینمت. گفت: بادمجان بم آفت ندارد. رفت و دیگه برنگشت. هروقت ازش میپرسیدن : چرا جلوى دوربين نمیآيى؟ میگفت: اين با اخلاص انسان منافات دارد. من به جبهه میروم برای رضاى خدا. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎فرماندهٔ گردان حضرت‌معصومه لشگر ۱۰علی‌ابن‌ابیطالب 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۳/۴/۱ تربت‌حیدریه ، خراسان‌رضوی ●شهادت : ۱۳۶۴/۱۲/۳ فاو ، عملیات والفجر۸ 🦋🦋🦋
💠شهیدی که با شهادتش توانست جان بیش از ۴۰زائــــر حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها را نجات دهد! ⬅️ شهید مدافع‌حرم حجت اسدی ▫️روز دوم اسفند۱۳۹۴، حجت اسدی که اتاقش نزدیک حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بود، بعد از نماز صبح پنجره اتاق را باز کرد و رو به حرم حضرت زینب گفت:«۱۵سال برایتان نوکری کردم، یک شبش را بخرید و من در شب شهادت مادرتان شهید شوم!» ▫️غروب همان‌روز، مصادف با شب شهادت حضرت‌زهــــرا سلام‌الله‌علیها، درحالیکه قرار بود حجت اسدی و دوستانش دوروز دیگر به مناطق عملیاتی بروند، متوجه یک عملیات انتحاری نزدیک حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها می‌شوند؛ پس از انفجار اول، شهید حجت اسدی به سرعت به کمک مجروحان رفتند ولی دقایقی بعد، عامل انتحاری دوم و سوم منفجر شد و حجت اسدی را به آرزوی دیرینه‌اش رساند. ▫️شهید حجت اسدی همانند حضرت‌زهــــرا سلام‌الله‌علیها از ناحیه پهلو، صورت و بازو مجروح شد؛ مقدار ترکش‌ها در ناحیه پهلو به‌قدری بود که به گفته یکی از همرزمانش اگر حجت نبود، این ترکش‌ها به ۳۰تا۴۰نفر اصابت می‌کرد. حجت اسدی به‌سوی شهادت شتافت تا بسیاری را به زندگی امیدوار کند. 🎈اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد 🦋🦋🦋
۱ نیاز مالی نداشتم اما از بیکاری بیزار بودم. افتادم دنبال کار یروز بابام گفت دنبال چه کاری هستی ؟ گفتم هرکاری باشه از بیکاری بهتره.. خیلی جدی و عصبی گفت: الهام دیگه نشنوم این حرفو... هرکاری یعنی چی؟ مگه محتاج درامدشی... دنبال یه کار ابرومند و مطمین باش. برای یه دختر مهمتر از هرچیزی سالم بودن محیط کارشه. به سفارش دوست مامانم رفتم یه شرکت مهندسی که منشی نیاز داشت... اونجا هم مهندس خانم بود و هم اقا احساس کردم محیط سالم و مطمینی هست. بخاطر روابط عمومی خوبم خیلی راحت استخدام شدم. و هرروز سرکار میرفتم و راس ساعت ۴ عصر هم تعطیل میشدم. شش ماه گذشته بود و با همه ی مهندسین شرکت اشنا شده بودم. ادامه دارد... کپی حرام
یاد خاطرات عاشقان ●هر موقع كه او به جبهه میرفت، دختر كوچكم گريه میكرد. آخرين مرتبه كه به جبهه رفت وخداحافظى كرد. صورت دخترش را بوسيد. ●هنوز فرصت بود كمى بنشيند كه دخترم به او گفت: بابا برو دشمنامونو بکش . محمدرضااشك در چشمانش حلقه زد. به من گفت: اين بچّه احساس مسئوليّت میكند و تو ناراحتى؟ به اوگفتم: من ناراحت نيستم، چون تازه مرخصی آمدى و هيچ وقت در منزل نيستى. حالا کمی بمون پیش ما. ان شاءاللّه جنگ به سلامتى تمام میشود. ●وقتى ازدر خارج شد، مادرم پشت سر او آب ريخت. با يك حالت خاصى برگشت ونگاه كرد كه من در همان حال به زمين نشستم و گفتم: رضا!صورتت را برگردان ، گفت: چرا؟ گفتم: ديگر بر نمیگردى برگرد یه باردیگه ببینمت. گفت: بادمجان بم آفت ندارد. رفت و دیگه برنگشت. هروقت ازش میپرسیدن : چرا جلوى دوربين نمیآيى؟ میگفت: اين با اخلاص انسان منافات دارد. من به جبهه میروم برای رضاى خدا. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎فرماندهٔ گردان حضرت‌معصومه لشگر ۱۰علی‌ابن‌ابیطالب 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۳/۴/۱ تربت‌حیدریه ، خراسان‌رضوی ●شهادت : ۱۳۶۴/۱۲/۳ فاو ، عملیات والفجر۸ 🦋🦋🦋
💠شهیدی که با شهادتش توانست جان بیش از ۴۰زائــــر حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها را نجات دهد! ⬅️ شهید مدافع‌حرم حجت اسدی ▫️روز دوم اسفند۱۳۹۴، حجت اسدی که اتاقش نزدیک حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بود، بعد از نماز صبح پنجره اتاق را باز کرد و رو به حرم حضرت زینب گفت:«۱۵سال برایتان نوکری کردم، یک شبش را بخرید و من در شب شهادت مادرتان شهید شوم!» ▫️غروب همان‌روز، مصادف با شب شهادت حضرت‌زهــــرا سلام‌الله‌علیها، درحالیکه قرار بود حجت اسدی و دوستانش دوروز دیگر به مناطق عملیاتی بروند، متوجه یک عملیات انتحاری نزدیک حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها می‌شوند؛ پس از انفجار اول، شهید حجت اسدی به سرعت به کمک مجروحان رفتند ولی دقایقی بعد، عامل انتحاری دوم و سوم منفجر شد و حجت اسدی را به آرزوی دیرینه‌اش رساند. ▫️شهید حجت اسدی همانند حضرت‌زهــــرا سلام‌الله‌علیها از ناحیه پهلو، صورت و بازو مجروح شد؛ مقدار ترکش‌ها در ناحیه پهلو به‌قدری بود که به گفته یکی از همرزمانش اگر حجت نبود، این ترکش‌ها به ۳۰تا۴۰نفر اصابت می‌کرد. حجت اسدی به‌سوی شهادت شتافت تا بسیاری را به زندگی امیدوار کند. 🎈اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 📚برشی از 📗صندوقچه گل رز 🌹شهید ابوالفضل راه چمنی 🟣اهمّیّت ویژه به نماز اول وقت ✨عازم شهرستان سبزوار بودیم. حدود نیم‌ساعت مانده بود به مقصد برسیم که صدای اذان به صدا درآمد. داداش ابوالفضل گفت: «یک مسجد این نزدیکی‌ها هست، ماشین را نگهداریم و نمازمان را بخوانیم.» 💜گفتم: ابوالفضل نیم‌ساعت دیگه نمانده تا برسیم مقصد، می‌رویم لباس‌هایمان را عوض می‌کنیم، نفسی تازه می‌کنیم و با خیال راحت نمازمان را می‌خوانیم. ✨ابوالفضل گفت: «نه! نماز اول وقت یک چیز دیگه است. اگر شما نمی‌خواهید بخوانید، اشکالی ندارد اما من می‌خواهم نمازم را اول وقت بخوانم. 💜توی مسیر یک مسجد خیلی زیبایی بود. در محلی بنام «جاجرم» نگه داشتیم. ماشین را توی سایه پارک کردیم؛ وضو گرفتیم و نمازمان را خواندیم. واقعا لذت بردم و خستگی از تنم برطرف شد. ✨می‌گفت مگر نه این است که مولایمان امام حسین علیه‌السلام در وسط جنگ و خونریزی نمازش را اول وقت برپا کرد! 🎙راوے: برادر شهید 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات ❄️اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❄️ 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 💌 💠شهید مدافع‌حرم حجت اسدی همسر شهید نقل می‌کنند: بارها دست عنایت امام زمان(عج) را در زندگی‌مان شاهد بودم💚 یکبار در نزدیکی قزوین، ماشین‌مان خــــراب شد🚙 و ما تقریباً شش‌هزار تومان همراه‌مان بود اگرچه به شهید دلداری می‌دادم اما استرس داشتم که مبادا هزینه تعمیر بیشتر شود😨 ناگهـــان چشمم به حلقه ازدواجم افتاد💍 در دل گفتم: اگر بیشتر شد، این را گرو می‌گذاریم و بعد پرداخت می‌کنیم امــــا.... تعمیــــرکار⚙ پس از اتمام کارش گفت هزینه شش‌هزار تومان می شود!😎 نه یک ریال کمتر، نه یک ریال بیشتر✌️🏻 اینها نبود مگر در نتیجه اخــــلاص💚 و ارتبــــاط شهید بزرگوار با اهــــل‌بیــــت علیهم‌السلام🤍 🦋🦋🦋
‍ ‍﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 📨 🌹شهید مدافع‌حرم احمد اسماعیلی دوست شهید نقل می‌کند: احمد از بچگی خیلی شیطون بود. معمولا یه‌جا بند نمی‌شد. همه از دستش کلافه بودند. خواهر و برادرهای دیگه‌اش اینطور نبودند. اون موقع‌ها کسی نمیدونست بیش‌فعالی یعنی چی و چه‌جوری با یه بچه بیش‌فعال باید رفتار کرد! کسی نمیدونست بعضی از بچه‌هایی که دل به درس نمیدن، خنگ نیستند؛ به خاطر همین، معمولا با برخوردهای خشن و حتی تنبیه فیزیکی روبرو می‌شد🥊🤨 به خاطر ابن اخلاقش، خیلی زود خودش وارد اجتماع شد و حضورش رو به جامعه تحمیل کرد. احمد روابط عمومی بسیار خوبی داشت. با تراشیده و نتراشیده دوست بود اما به شدت اعتقاد به ولایت داشت و روش با کسی معامله نمی‌کرد. اختلاف نظر زیادی با هم داشتیم اما مثل برادر به همدیگه احترام میذاشتیم و با هم شوخی می‌کردیم☺️ خیلی سعی کردم مانع رفتنش به سوریه بشم. بهش می‌گفتم احمد! زمان جنگ با عراق این عرب‌ها یه لیوان آب دست ما ندادند، می‌گفت "اگه ما نریم داعش میاد اینجا". باز بهش می‌گفتم احمد تو نرو اگه داعش اومد اینجا با هم میریم جنگ! آخرش که احمد گیر می‌افتاد می‌خندید و می‌گفت کی گفته من میرم شهید بشم؟ من برای پیروزی میرم✌️🇮🇷 باز بهش می‌گفتم احمدجان! گلوله، حسن و حسین نمی‌شناسه! دیگه خستــــه می‌شد و هِرهِر می‌خندید و بحثو عوض می‌کرد. این اواخــــر، میدونستم نمیشه باهاش صحبــــت کرد و همیشه منتظــــر شهادتش بــــودم😔💔 از اونجایی که روابط عمومی قوی‌ای داشت، بعد از شهادتش همــــه مردم از اصولگرا، اصلاح طلب حتی ضد دین و ضد انقلاب در تشییع‌اش شرکت کردند. با هر کدوم‌شون که صحبت می‌کردی، یه خاطــــره خوبی از احمد داشتند. احمد با هیچکسی به خاطــــر نگاه متفاوتش به دین و یا انقلاب برخــــورد نکرده بــــود👌🕊 تشییع جنازه‌اش از تشییع جنازه بسیاری از مسئولین نظام با شکوهتر بود؛ احمد انسانی خاکی، دوست‌داشتنی، معمولا با چهره‌ای خندان که همیشه آچار فرانسه و عصای دست اعضاء خانواده و اقوام و حتی غریبه‌ها بود🥇💙 🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ آی شــ‌هدااااا.... مـن هـم میخـــام آسمانی بشم...😔 شهادت به آسمــان رفتن نیست بخــود آمدن است... من هم میخـام بخودم برگردم😔 دلگیـرم دلگیر از خودم که غرق شده ام... نجاتممم دهید... هواااای دلممم از حد هشــداااار گذشته است😔 شهااااادت مرگ نیست رسالت است رفتن نیست جــاودانه ماندن است جــان دادن نیست جــان یافتن است سکوت نیست بلکه فریـــاااد است ‌آری شــ‌هادت سرآغاز پایندگيست... تنها راه رسیــدن بخداست... آخ شهادت شهادت شهادت دلم به تو اسـ‌یـــــره....😭 ‌غریبانه رفتیــد من ملتمسانــه گفتم: مدد کنیــد تا طی کنم... این راه ناهمـوار را...😭😭😭 اللهم ارزقنا توفیق شهادت🌹 🦋🦋🦋
۲ یکی از مهندسین جوون تقریبا روزی یکبار همدیگه رو میدیدیم و این دیدارهای هرروزه باعث ایجاد جوی صمیمی بینمون شده بود. پسر خوشتیپ و موقری بود بهم پیشنهاد ازدواج داد البته گفت برای اشنایی بیشتر با خصوصیات هم مدتی در ارتباط باشیم. ومن هم قبول کردم. از اونروز میزان دیدارهامون هرروز بیشتر از قبل میشد. بعد از اتمام ساعت اداری با کیوان به گردش میرفتیم و البته برای رفع خستگی بیشتر اوقات به کافه میرفتیم ...خیلی دلش میخواست من رو به مادرش نشون بده اما من معتقد بودم شب خاستگاری بهترین فرصته ادامه دارد... کپی حرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:النبا🦋 :33الی36 :الاستاد:عبدالباسط محمدعبدالصمد القرا طلایی ملکوتی سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃