eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
8.6هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
7.2هزار ویدیو
122 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
📌شهیدی که تاریخ وروزشهادتش را میدانست. تاریخ شهادت: ۲۱/ ۱/ ۱۳۹۵ مزار: چالوس محل شهادت: خان طومان/سوریه به حسین بواس گفتن: حسین! تو که پاسدار نیستی نمیترسی بعد از شهادتـت ، فراموش بشی؟! میگفت :ما ڪارگر انقلابیم و به شوخے میگفت اگر شهید شدم بزنید ڪارگر شهید حسین بواس... از او پسری به نام محمد جواد به یادگار مانده است و پسری دیگر به نام محمد حسین که بعد از شهادت پدر، به دنیا آمد همان پسری که وقتی حاج قاسم سلیمانی نماز میخواند گلی را در نماز به او میدهد... شهید علاقه خاصی به شهید صیاد شیرازی داشت یک شب بدون اینکه شهید حامد کوچک زاده را بشناسد خوابش را دید ، از فردا عضو کانال شهید و از این طریق ارادت خاصی به او پیدا کرد. در عالم خواب شهید کوچک زاده به او گفته بود به زودی به شهادت میرسی روزی که با شهادت یکی از بزرگان ایران مصادف است. و آن بزرگ صیاد شیرازی بود که در ۲۱فروردین به شهادت رسیده بود. حسین سه بار به سوریه رفت که سرانجام در ۲۱ فروردین ماه سال ۹۵ طبق خوابی که دیده بود در خان طومان سوریه به شهادت رسید و به ملکوت اَعلیٰ پرواز کرد. 📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🦋🦋🦋
۵ دختر ناز پرورده‌ی من دیگه اجازه‌ی مدرسه رفتن نداشت. از پدرش به شدت میترسید. اگر پدرش میگفت بشین مینشت اگر میگفت بایست میایستاد.‌ من این وضعیت رو دوست نداشتم‌ اما مدام‌به خودم میگفتم ۱۴ سال تو‌ نتونستی بزار شاید پدرش بتونه.‌ شاید اگر وقتی ۹ ساله‌ش بود بابت کارش تنبیه میشد ۱۴ سالگی تنهایی نمیرفت شمال.‌ همسرم اول خوب دخترم رو مطیع خودش کرد بعد هر دو تاییمون رو برد پیش مشاوره.‌ مشاور کلی راه کار یادمون داد و گفت دخترم باید درسش رو بخونه. اما شوهرم قبول نکرد.تو همون‌گیر و دار برای دخترم یه خاستگار اومد. پسره ۳۲ ساله‌ش بود. ۱۸ سال از دخترم بزرگ تر بود. همسرم گفت باید باوهمین ازدواج کنه.‌ دوباره التماس های ما شروع شد ولی حرف شوهرم عوض نشد ادامه دارد کپی‌ حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ سروها ایستاده میمیرند✌️ موقعیت(محل‌شهادت) سرهنگ شهید مدافع‌حرم مجتبی ذوالفقارنسب💔 گفتم کلید قفل شهادت شکسته است یا اندر این زمانه، درِ باغ بسته است؟! خندیدوگفت‌:ساده‌نباش‌ای‌قفس‌پرست در بسته نیست، بال و پرِ ما شکسته است 📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات (🌸)اللّهُمَّ ✨(💗)صَلِّ ✨✨(🌸)عَلَی ✨✨✨(💗)مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ آلِ ✨✨✨✨✨(💗) مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ عَجِّلْ ✨✨✨(💗)فَرَجَهُمْ ✨✨(🌸)وَ اَهْلِکْ ✨(💗)اَعْدَائَهُمْ (🌸)اَجْمَعِین ‌‌ 𖧷⚘❥꯭·.,¸🌸¸,.· 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ‌باسلام هر روز را با یاد شهدا آغاز کنیم. 🌷 پاسدار شهید، غلامحسین رزاقی 🌷 تولد: اول دی ۱۳۴۳، تهران 🌷 شهادت: ۲۱ فروردین ۱۳۶۶، شلمچه 🌷 سن موقع شهادت: ۲۳ سال 🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد. ✍ فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز: ✅ امت حزب الله! تا آخرین نفر و آخرین قطره خون، پشتیبان ولایت‌فقیه باشید و هرگز دست از دامان مقدس فرزند رسول خدا (ص) امام خمینی بر ندارید و گوش به فرمان پیر خردمند جماران باشید! که خیر دنیا و آخرت شما در آن است. ✅ دوستان جوان من! مدتی از عمر گرانمایه را با هم سپری کردیم، دوست، چیز خوبی است ولیکن بیشتر انحرافات جوانان جامعه ما از همین دوستان ناباب سرچشمه می‌گیرد. کسی را برای دوستی انتخاب کنید که شما را در جهت الله، هادی و راهنما باشد و اگر غیر از این باشد، خود را در دامن پلید شیطان خواهید یافت که بازگشت مشکل است و تباهی و بدبختی در کمین. ✅ خواهرانم! حجاب را حفظ کنید! که حفظ حجاب تو، تیری است بر قلب دشمن اسلام و موجب خشنودی قلب مطهر حضرت زهرا (س) می‌شود. 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز، فاتحه با صلوات. 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان، ان‌شاءالله. 📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات (🌸)اللّهُمَّ ✨(💗)صَلِّ ✨✨(🌸)عَلَی ✨✨✨(💗)مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ آلِ ✨✨✨✨✨(💗) مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ عَجِّلْ ✨✨✨(💗)فَرَجَهُمْ ✨✨(🌸)وَ اَهْلِکْ ✨(💗)اَعْدَائَهُمْ (🌸)اَجْمَعِین ‌‌ 𖧷⚘❥꯭·.,¸🌸¸,.· 🦋🦋🦋
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ حسین سلطانی فرزند محمد علی که در سن ۲۲ سالگی در تاریخ ۵/۹/۱۳۶۱ در ابو قریب به دریجه شهادت نائل امد (🌸)اللّهُمَّ ✨(💗)صَلِّ ✨✨(🌸)عَلَی ✨✨✨(💗)مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ آلِ ✨✨✨✨✨(💗) مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ عَجِّلْ ✨✨✨(💗)فَرَجَهُمْ ✨✨(🌸)وَ اَهْلِکْ ✨(💗)اَعْدَائَهُمْ (🌸)اَجْمَعِین ‌‌ 𖧷⚘❥꯭·.,¸🌸¸,.·´ 🦋🦋🦋
یه چشمم اشک‌بود یه چشمم خون.‌التماس به همسرم فایده ای نداشت. دخترم‌گفت اگر اینکاررو کنید من خودکشی میکنم اما پدرش باهاش بد برخورد کرد که همون لحظه به غلط کردن افتاد. زنگ زدم برادر شوهرم ازش کمک بگیرم اماگفت من دخالت نمیکنم، دستم به جایی بندد نبود و فقط گریه کردم.‌ تا روز خاستگاری شوهرم گفت آماده بشید امشب میان.‌ انقدر گریه کرده بودیم هر دو چشم هامون پف کرده بود.‌اما هر چی منتظر موندیم هیچ کس نیومد.‌شوهرم گفت اصلا خاستگاری درکار نبوده و این حرف رو برای تنبیه‌هر دو تون گفتم.‌ بعد به دخترم گفت اگر یک‌بار دیگه اشتباهی ازش سر بزنه فقط با پدرش طرفه. تا یک‌ماه هم دخترم رو مجبور میکرد هر روز بهش گزارش کار بده که اون روز چیکار کرده.‌ چند وقتی مدرسه نرفته بو‌د. براش معلم خصوصی گرفت و زیر نظر خودش به درس های عقب افتاده‌ش رسید. توی این چند سال به این نتیجه رسیدم که تربیت خیلی مهمه‌.‌ به تمام خانم هایی که داستان زندگیم رو خوندم میگم که همسرتون رو در جریان اشتباهات فرزندانتون بزارید حتی اگر عصبی میشن و با خشونت رفتار میکنن.‌ وقتی پدر رو از یه مشکل کوچیک حذف میکنید تبدیل میشه به یه گره کور. پایان کپی‌حرام
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ◾️ آجرک الله یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ◾️شال عزا بر روی دوش و 🖤در غم بابا نشستی 😢 ◾️دیشب کجا بغض خودت را 🖤در کدام احیا شکستی😔 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🖤یا_مهدی_اردکنی 🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
22.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:تین،العلق🦋 من سوره:تین :1الی8 :کامل من سوره:العلق :1الی5 :الاستاد:ابوالعینین شعیشع اجراشده:حرم مطهرحضرت علی بن موسی الرضا(ع) سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽ 🕊♥️ ‍🕊﷽ 🌸بسم رب الشهدا دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند و اگر بال خونیـن داشته باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد دلها را راهے ڪربلاے جبهه ها مے ڪنیم و دست بر سینه، به زیارت "شهــــــداء" مے رویم... بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
3.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ خسته‌بودیم‌و‌زخمی وبی‌تاب اوجِ بی‌رحمی زمستـان بود روز‌‌ها آه بودوشب‌ها سـوز عمرِ دی‌ماه رو به پایان بود صبحِ یک‌جمعه بینِ اشک‌ودعا خبـری تلـخ از عـراق رسید نیمه‌شب در ضیافتی خونین زائری ازدمشق مهمان بود روی زانوی سیّدالشّهـــدا داد آرام جـان ابـومهـــدی روح آرامِ حـاج ‌قاســـم نیز در هم ‌آغوشی‌ شهیدان بود اشک و لبخندباشهادت‌وفتح رازِ اعجازِ حـاج ‌قاســم شد زمستان که آمد فکر میکردم مثل پاییز زود قرار است برود اما این زمستان سوزش سردتر از زمستانهای قبل بود خیلی سردتر استخوان سوزتر دی ماهش به اندازه یک قرن گذشت انگار این زمستان قصدِ زود رفتن را ندارد میخواهد بماند بی رحمی کند... 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ چشمانت چنان جاذبه‌ای دارد که لب تر کنی ، جز چَشم نمی‌توان پاسخت داد.. پادشاه قلب من‌اند آن دو آرامِ موّاج... نبینمت هم اگر ، به یاد شکوه چشمانت چَشم می‌گویم... چَشم می‌گویم تا برق نگاهت را درخشان‌تر ببینم... چَشم می‌گویم تا باب میل تـو شوم، تا دوست بداری‌ام؛ فدای چشمانت... ســـردار دلها 🌷 اللهم ارزقنا شهادت ❤️ شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋
۱ بچه بودم که مادرم فوت شد خب از دست مادر تو بچگی خیلی سخته و عذاب اور مخصوصا که بعد از اون عین توپ فوتبال همه پاست میدن بهمدیگه و کسی گردنت نمیگیره حتی بابات هم به زور نگهت میداره دیگه از اون همه مهر و محبت خبری نیست و کسی نازتو نمیکشه فقط هی امر و نهی میکنن که بکن و نکن ولی برای بچه های خودشون اینجوری نیستن حس اضافه بودن حس بدیه، ی وقتا که شیطونی میکردم خب منم بچه بودم فکر نمیکردم حالا مامانم‌ نیست خرابکاریام رو جمع کنه شیطنت میکردم بابامم هی دعوام میکرد که ای کاش با مادرت میمیردی و همش زحمتی برام، تا اینکه عمه هام به بابام گفتن زن بگیره بابامم با اولین پیشنهاد قبول کرد و رفتن خواستگاری، زن بابام خوشگل بود ولی میفهمیدم منو دوس نداره و نمیخواد کنارش باشم بالاخره ازدواج کردن و زن بابام اومد خونه ما برای زندگی تازه فهمیدم که روزای خوش زندگیم تموم شد ادامه دارد پایان