﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
ایقبلهٔاول
بمانیجــاودان.. ✨
#فلسطین 🇵🇸
#غزه
#طوفان_الاقصی 💥
-
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
▪️شهید مسلم خیزاب:
بر روی سنگقبرم بنویسید که
«تشنه نابودی صهیونیستها بوده و هستم
و بهترین روزم، روز نابودی صهیونیستهاست.»
#شهیدانه 🕊
#طوفان_الاقصی
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
✨نعیشبنورالمقاومة...
به نور مقاومت زندهایم...
#طوفان_الاقصی #فلسطین #حماسه_غزه
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
#پسرعمو 6
ممنونی گفتم و نشستم. به علی نگاه کردم که سر به زیر نشسته بود. چقدر نجیب ترشده بود برای خواستگاری. من علی رو از بچگی میشناختم خیلی پسر خوب و با حیایی بود.
من خیلی به حرفای بابا فکر کردم کاملا حق با اون بود. مهدی گزینه خوبی بود برای ازدواج .اوایل که حرفش تو خونمون اومد ترسیدم که میتونم به علی تکیه کنم یا نه . اما بعدش با حرفای بابا و ضمانتی که کرد مطمئن شدم که مهدی میتونه منو خوشبخت کنه و بقیه ش دیگه با خودمه که بتونم همسر خوب و لایقی براش باشم.
اون شب با علی رفتیم تو حیاط و حرفامونو زدیم بهم گفت که خیلی دوستم داره و هرکاری برای خوشتیپ من میکنه. روز بعدش به بابا گفتم جوابم مثبته و بعد اینکه مامانم راضی شد بله رو بهشون دادیم.
بعد از انجام آزمایش خون و بقیه کارا نامزد کردیم و به مرور متوجه شدم که انتخابم درست بوده و کاملا خوشبختم.
پایان .
کپی حرام.
#لجبازی 1
اشک امونمو بریده بود. بدجوری داغون بودم. حالم اصلا خوب نبود و سر پا ایستادن برام سخت بود. روی نیمکتی تو پارک نشستم.
به اتفاقات امروز فکر کردم . به مشت و لگد هایی که از شوهرم خوردم. به گوشیم که جلوی چشمم به دیوار کوبدندش. واقعا تحمل یه سری چیزا برام سخته .
دفعه قبلی که برگشتم سر خونه زندگیم و به خانواده م گفتم که دیگه دعوا نمیکنم با خودم گفتم هر اتفاقی که بیوفته تحمل میکنم و دیگه برنمیگردم اما الان چی ؟ بازم از اون خونه بیرون زدم.
کاش کوتاه میاومدم.کاش یه جایی من ادامه نمیدادم و جواب نمیدادم که همچین بلایی سرم نمیاومد و الان آواره نبودم.
دستم رو روی شکمم کشیدم . به بچه ای که الان هفت ماهش بود. زیر لب زمزمه کردم _ لعنت بهت که با این اوضاعم آواره م کردی!
ادامه دارد.
کپی حرام.
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
دغدغهاش از شهادت ؛
کارِ فرهنگی بود !
به مادرش میگفت
دعا کنید من موثر باشم . .
شهید شدم یا نشدم ؛
مهم نیست !
هروقت هم که بحثِ
شهادت میشد ؛ میگفت
افوض امری الی الله
هرچه خدا بخواهد (:
#شهیدمصطفیصدرزاده
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#بچهمسلمون شهید میده
ولی باخت نمیده !
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
#ساام علییک باامرااماا
#وقتتون ؟؟؟ شهدااااییع
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#اینرامنبهجوانهامیگویم ..
دنبالتعلقاتپَستنباشیم
همهیِما،راهیهبهیکسمتهستیم!
_حاجقاسمسلیمانی♥️
#گرفتی؟ مشتی؟؟ #افتاااد؟ باامراامم
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🟣شهید مدافعحرم مصطفی زال نژاد
📀راوے: همسر شهید
💜زمینهی آشنایی و ازدواج ما در هیئت محبّین آلطه صورت گرفت. من از سال۱۳۷۷ در انجمن اسلامی بسیج دانشآموزی و مهدیه آمل فعالیت میکردم و با هیئت محبّین آلطه هم همکاری داشتم. آنجا با خواهر آقا مصطفی دوست بودم.
🌟با اینکه خواستگاران زیادی از طیفهای مختلف داشتم، چون آدم کمالگرایی بودم، دوست داشتم کسی همسرم شود که مرا به کمال برساند. برای داشتن چنین همسری هم خیلی دعا میکردم.
💜یکبار در ایام فاطمیّه حال بدی داشتم. چله گرفته بودم تا خدا ازدواج خوبی برایم رقم بزند. همان روزها منزل هیئت داشتیم. آقا مصطفی را دیدم و ایشان هم مرا دیده بود. آن زمان آقا مصطفی هنوز۲۳ سالش نشده بود؛ من هم ۲۱سال داشتم.
🌟وقتی قضیهی خواستگاری پیش آمد، آقا مصطفی گفته بود که من پساندازی ندارم، اما ملاک من و خانوادهام این چیزها نبود. خلاصه استخاره کردم و خوب آمد و وصلتمان جور شد.
💜در سال۱۳۸۴ به نام سال پیامبر اعظمﷺ عقد کردیم؛ درحالیکه نام من، «خدیجه» و نام ایشان، «مصطفی» بود و در روز مبعث پیامبر اعظمﷺ نیز مراسم عقد و ازدواجمان بود و فرزند اولمان را هم به نامِ زهرا علیهاالسلام دختر پیامبر، «فاطمهزهرا» گذاشتیم.
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🦋اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
اول صبح بود که با سید رفیع برای رفتن به سر کار از منزل بیرون آمدیم و سوار ماشین شدیم.
هنوز مسیر کوتاهی نرفته بودیم که سرعت ماشین را کم کرد و گفت: آقا جان، من میدانم تو بزرگِ من هستی و عمرت را برای من صرف کردی و موهایت سفید شده و چه زحمتهایی که کشیدهای.
احترام شما بر من واجب است، ولی لطفا از ماشین پیاده شوید تا ماشین برایتان کرایه کنم؛ چون بعد از این مسیرمان یکی نیست و این ماشین بیتالمال است و من حق ندارم یک قدم مسیرم را کج کنم.
من با این جسارت گفتار و امانتداری پسرم و برخورد زیبایش دستهایم را به سوی آسمان بلند کردم و خدا را شکر نمودم.
در حالی که آب از دیدگانم جاری بود و او را تحسین میکردم، رویش را بوسیدم و به خدا سپردمش.
#شهید_سید_رفیع_رفیعی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#نمازهایت را عاشـقانـه بخوان.
حتی اگـر خستـه ای یا حـوصله نداری،
قبلش فکر کـن چـرا داری نمـاز میخوانی
و با چـه کسی قـرارِ ملاقات داری.
آن وقت کم کم لذت میبری
از کلماتی که در تمـامِ عمـر
داری تـکرارشـان می کنی.
تکـرار هیـچ چیز جز نمـاز
در ایـن دنیـا قـشنگ نیست...
#شهید_مصطفی_چمران
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋