فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
تا بال و پر باشد کبوتر میفرستیم
حرف از گذشتن شد اگر ، سر میفرستیم
رد میشوند از زیر قرانِ پدرها
فرزند را با اذن مادر میفرستیم
این خاک ، نوکر های خوبی پرورش داد
از خاک سلمان ها ، ابوذر میفرستیم
مازندران، قم، یزد، تهران ، کهکیلویه
عشاق را از کل کشور میفرستیم
کشتار خانطومان تن ما را نلرزاند
مشتاق تر سرو و صنوبر میفرستیم
از آن طرف دارند پیکر میفرستند
از این طرف داریم لشکر میفرستیم
هر چه بخواهی نوجوان تر میفرستیم
در عشق زینب عقل را لازم نداریم
دیوانه ایم و باز نوکر میفرستیم
برگشتنِ با سر که شرط عاشقی نیست
سر میبرند و باز با سر میفرستیم
من میروم تا کار صبرم را بسازند
از سنگ صحنش، سنگ قبرم را بسازند
شادی روح سردار دلها و فرمانده دلها صلوات
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#شهیدحاجاصغرپاشاپور🕊
#ایام_ولادت...🕊🌸
🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
طاقت گریهها و اشک ریختنهای مامانم رو ندارم الان یک هفته است که نشسته و داره زار میزنه و نمیدونه ساسان کجاست. برادرم توبه کرده. اما نمیدونه که اینم گناه بزرگیه که مادرت رو چشم به راه بگذاری از طرفی هم خونواده من مرغشون یه پا داره بگن نه یعنی نه مامانم تو گریههاش هم دلش برای ساسان تنگ شده و نگران کجاست و هم اصلاً کوتاه نمیاد که اکرم عروسش بشه میزنه تو سرش میگه
_خاک بر سرم ک دختر فراری خیابونی میخواد بیاد اینجا بشه عروس من
داره مورمورم میشه برم بهش بگم که ساسان کجاست از طرفی هم اوضاع انقدر وخیمه که اگر ساسان بفهمه من جاش رو به پدر مادرم گفتم شاید دیگه هیچ وقت داداش قبلی من نشه
الهی هیچکس به لحظاتی که من دچار شدم دچار نشه سخته بین احساس پدر مادر و برادرت گیر کنی من همشون رو دوست دارم ولی گریههای مادرم مثل خنجریه که به قلبم میخوره یه بسم الله الرحمن الرحیم گفتم رو کردم به مامانم
_مامان یه چیزی بهت بگم قول میدی هم دنبالش رو نگیری و هم به بابا نگی
مامانم اشکهاش رو پاک کرد بیحوصله رو کرد به من
_ تو هم دلت خوشه ماهان من اعصاب راز شنیدن و قول دادن رو ندارم
_آخه در مورد ساسانِ
مثل برق سر چرخوند سمت من
_چی در مورد ساسان!
کمی صداشو برد بالا
تو میدونی کجاست؟
سر تکون دادم
_آره
با غیض و تندی گفت
_آره و آجر پاره پسره بیشعور تو از جای برادرت خبر داری و نشستی داری اشکای منو تماشا میکنی زود بگو ببینم کجاست؟
ای داد بیداد اوضاع خراب شد قل دادنی در کار نیست...
ادامه دارد...
کپی حرام⛔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🎥انتشار برای نخستین بار، شهید محمدرضا سنجرانی
﷽💙💙
🏴 " شهدا و امام حسین (ع)"...
🏴همسر و فرزندان رضا را برده بودند سوریه، هم برای زیارت و هم اینکه رضا را ببینند، ماموریتش تمام شده بود، به او گفته بودند با همسرت برو مشهد اما رضا اصرار داشت #تاسوعا و #عاشورا در منطقه بماند، رضا ماند و در نخستین روزهای محرم شهید شد.
🥀بعد از اینکه رضا همسر و فرزندانش را از سوریه به مشهد بدرقه کرد عملیات در دیرالزور آغاز شد
🕊همسرش میگفت: شب قبل از عملیات، رضا پیام داد که «اگر شهید شدم حلالم کن.
معمولا اینطور پیامها را رضا برای من نمیفرستاد، میدانست بخاطر مشکل قلبی طاقت ندارم.
✏️راوی:مادر شهید
🥀#شهید_محمد_رضا_سنجرانی🕊
#سالروزولادت:1356/04/22
#سالروزشهادت:1396/07/01
سالروزشهادت...🌿🌺🌿
#سالروز_شهادت....🌿🌸🌺🌸🌿
🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌺لبخند زدے و آسمان آبے شد
شبهاے قشنگ بهار مهتابے شد✨
🦋پروانہ پس از تولد زیبایت🎊
تا آخر عمر غرق بےتابے شد💞
💐#ولادت : ۱۳۵۰/۰۷/۰۱
🎂#تولدت_مبارڪ_قهرمان🎉🌷#سردار_شهید_حاج_حمید_محمدرضایی
#اولین_شهید_مدافعحرم_استان_قزوین
┄
🕊صبحتون منور به لبخند #شهیدان🌷🌷
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
گرامی می داریم یاد و خاطره هشت سال دفاع ملت ایران در برابر دشمن بعثی را، مردمانی از جنس آب و آتش، از جنس ایثار و مردانگی،
ازجنس مرگ و شهادت، مردمانی از خاک پاک ایران که چنین خاطره بزرگ و به یادماندنی از خود به جا گذاشتند... مردان و زنانی که اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک اهورایی به دست دشمنان دون افتد و مردانه ایستادند و عاشقانه بر خاک افتادند اما خاک به دشمن ندادند..
. راهشان پر رهرو و یادشان تا ابد بر دلهای ما به یادگار و نامشان تا روزگار روزگار است بر تارک تاریخ وطن خواهد درخشید.
🚩 خدایا برای دفاع از دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم. ... خدایا ثروت دستانم وقتی است که سلاح برای دینت به دست گرفتم.
🚩 خدایا ثروت چشمانم گوهر اشک دفاع از مظلوم است. ... خدایا سپاس که مرا از اشک بر فرزندان فاطمه(س) بهرهمند نمودی
بخشی از وصیت حاج قاسم سلیمانی.#ما_ملت_امام_حسینیم 💔😔...
#مکتب_حاج_قاسم
دلم سنگر استــ
و من عمری ..
مشغول به ..
دفاع مقدس
سیویکم_شهریور
#سالگرد_دفاعمقدس
🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#لهجه_مشهدی😊
یعنی مُو بارها شده به خدا گُفتُم خدایا؛ به ما توفیق توبه نده...
مُو هَمی #رضا_سنجرانی رِه دوست دِرُم
با هَمی مدلی که هست ... دوست دِرُم موقع شهادت هَمی طوری #شهید شُم ...
که تو به بقیه ثابت کنی که بابا؛ هر خری میتونه #لحظه_آخر درست بشه ...
اگر همه قدیس بشن که شهادت دست نیافتنی میشه!... .
📎پ ن:صحبت های شهیدرضاسنجرانی با لهجه شیرین مشهدی، شادی روحشون صلوات🌷
#شهید_رضا_سنجرانی🌷
#سالروز_شهادت.....🕊🌸
🕊صبحتون منور به لبخند #شهیدان🌷🌷
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
📨#خاطرات_شهدا
💠شهید منوچهر سعیدی
مادر شهید نقل میکنند: منوچهر در سن دوسالگی بیماری سختی به اسم فلج اطفال گرفت؛ دوستانش که همه دچار این بیماری شدند یا مردند یا فلج شدند! منوچهر را برای درمان به استان همدان پیش دکتر شوشتری بردیم. دکتر از درمان منوچهر ناامید شد. دارو نوشت و گفت: ببریدش خانه🏠
پیش هر دکتری میبردیمش، جوابمان میکرد. او را در اتاق خواباندم؛ رویش را پوشاندم،خیلی حالش بد بود. با خودم گفتم: اگر قرار است بمیرد، لااقل در خانه خودمان بمیرد😞
وقتی همه دربها را بسته دیدم، به سید و سالار شهیدان، امام حسین علیهالسلام متوسل شدم. گفتم: آقاجان! شما اُمّالمصائب هستید! پسر من فقط دوسال دارد، آرزویم اینه فدایی شما و اهلبیت بشه! آقا هم جواب ما را داد و منوچهر حالش خوب شد و بعد از دوهفته در کمال ناامیدی پسرم بهبود یافت🥰
بردیم پیش دکتر معالجش، گفت: این یک معجزه است؛ کسانی که این بیماری را میگیرند یا میمیرند یا فلج میشوند. پس از سیسال از آن بیماری، عشق منوچهر به اهل بیت از او یک مدافع واقعی ساخت تا بتواند به اندازه دستهایش، پرچم دفاع از حرم را بالا نگه دارد🕊
🎂#بهمناسبت_سالروز_ولادت
🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
🌷 بعضی از بیمارای آسایشگاه طوری بودن که هیچ کس حتی طاقت دیدنشون رو نداشت، چه برسه به اینکه ازشون نگهداری کنه؛ ولی صدیقه میرفت اونا رو می شست و کاراشون رو انجام میداد و اصلا هم از این کار ناراحت نمی شد.
🌷 کلا آدم پر دل و جرأتی بود؛
واسه همین هیچ وقت دنبال کارای کوچیک و راحت نمی رفت.
🌷 همیشه آخر هفته ها یا تو آسایشگاه کهریزک پیداش می کردیم یا بیمارستان معلولین ذهنی نارمک.
#شهیده_صدیقه_رودباری
📚 برگرفته از مجله امتداد/ شماره ۳۰🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
🌷 خیلی باغیـرت بـود.
همراه خـواهرانم رفته بودیم خانه اش. خـانه هم مقداری گرم شده بود. بهش گفتم: «محمد! پنجره را باز کن تا هـوای تازه داخـل اتاق بیاید.»
🌷 با خنـده اش فهمیدم که این کار را نمی کند؛ چون اتاق شان طوری بود که از بیرون خانه دید داشت.
🌷 خیـلی کیـف کـردم؛ بلـند شدم بوسیدمش!
گفتـم: «قـربونت بـرم داداش با غیـرت خـودم.
ما حجاب مان را رعایت می کنیم؛ تو بلند شو پنجـره را بـاز کن.»
📚 هفت روز دیگر/ بقلم مصیب معصومیان
#شهـید_محمدتقی_سالخورده🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
🔸 صدایش کردم که بیاید و غـذا بخورد. جـوابی نداد! عاشـق قـورمه سبـزی بـود. رفتم سراغش و دیدم غـرق مطالعـه است. یکی از کتابهای شهید مطهری دستش بود و سخت مشغول خواندن.
🔹 از اتاق آمدم بیرون و غذایش را بردم داخـل و کنارش گذاشتم. به غـذا نگـاه هم نکرد! انگـار نگـاهش چسبیده بـود به واژه های کتـاب. صدایش کردم و گفتـم: «برات غذا آوردم! پاشو غـذاتو بخور!». فایده ای نداشت؛ انگـار صـدایم را نمی شنید. چنـد بار صدایش کـردم تا متوجه شد و نگـاهم کرد و تازه گفت: «بلـه! چـی شـده؟!»
🎙 راوی: خواهر شهید
🌹شهید عبدالحسین خبری
📚 آسمـان خبـری دارد
بقلـم گـروه روایتـگران شهـدای دزفـول🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
• پیش نماز نیامده؛
- آقـارضـا بسم الله!
- اصـرار نکنین! سجـده هام طولانیه ها!
- بهتـر! یا اللـه بایست!
• سجده ی آخـر خیلی طولانی میشود!
همـه خسته میشوند؛ زیر چشمی نگاه می کنند.
• بـه چـادرش رفتـه!!
• تا می خورد کتکش میزنند! 😁
🌷 شهـید رضـا قنـدالـی🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارگران را تا زندهاند تکریم کنیم...💔
پست_ویژه
ایران_تسلیت
🌷 می خواستم بگویم که انقـلاب کردن راحت است ولی انقـلابی ماندن مشکل. در این راه باید زجـر بکشید؛ مشقت بکشید. مگـر از فاطـمه زهـرا (س) بالاتـر هستیـم؟ بـرای تعـالـی اسـلام سیـلی می خورد؛ خـون دل می خورد.
🌷 من در یکسال اخیر عمرم بر صحبت گرانمایه شهید مظلوم بهشتی رسیدم که می گفت:«خـون دل خوردن از خون دادن مشکل تر است.»
باور کنید چقـدر در این یک سال بعد از شهـادت دوستانم، زخـم زبـان از مدعیان حـافظ انقـلاب خوردیم و بـرای بقـای انقـلاب و حفـظ وحـدت
تحمـل کـردیم.
🌷 حال از عمق جان فریاد می زنم: حـزب اللـه! چشم و گوش خـود را بـاز کنید. گرگهای در لباس میش را زیرکـانه از یکدیگر جـدا کنید. حواستان را جمع کنید؛ بزرگترین ضـربه را در صدر اسـلام منافقین زده اند و افــراد دو چهــره بـودند. الان حزب الله را تـرور فـکری و شخصیت می کنند.
الان نیروهـای انقـلاب را افـرادی پیدا می شوند
که خـراب کنند.
🌹 شهـید محـمود رضـا عنـداللـه🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
بعد از مکث کوتاهی گفتم
ببین مامان
مامانم یه جیغ بنفش زد
من ببین، نبین سرم نمیشه حرف بزن بگو بچهام کجاست؟
هاج و واج از رفتار مامانم ساکت زل زدم بهش
خم شد سمت من که چنگ بزنه پیرهن منو بگیره بکشه سمت خودش که سریع خودمو کشیدم کنار و تو درگاه در وایسادم
با لحن اعتراض آمیزی گفتم
عه چرا اینجوری میکنی آدم میترسه
یه داد زد
تو میترسی پوست همه ماها رو کندی از چی میترسی میفهمی که من یک هفته مثل اسفند رو آتیشم رحم تو دلت نیست من تو رو اینجوری بار آوردم میگی ساسان
فقط بهت بگم جاش امنه بهت بگم میری بهش میگی ماهان گفت بعد دیگه برادری ما برای همیشه تموم میشه
رو برگردونم که کفشامو پام کنم برم بیرون ا لحن ملتمسانهای صدام زد
ماهان نرو ماهان بیا بگو ببینم ساسان کجاست
دلم برای این لحنشو ناله زدنش سوخت برگشتم پیشش
جنبتو ببر بالا قول بده به کسی هم نگی برات تعریف کنم بگم ساسان کجاست
سری تکون داد
باشه قول میدم نگم بگو کجاست
ابرو دادم بالا
مامان قول دادیا
باشه قول دادم بگو
ساسان کرج خونه مادربزرگ عرشیا دوست ساسانه
گری توی ابروهاش انداخت
واسه چی اونجا رفته
آخه اکرم اونجاست
محکم زد پشت دستش
وای خاک بر سرم این زنه کی هست مادربزرگ عرشیا
یه زن مومن خوب تازه ساسان دختره رو عقد موقتش کرده
مامانم زل زد تو صورت من عکس کوتاهی کرد پرسید
چیکار کرده عقدش کرده
عقد دائم که نه از این عقدای موقت اونم فقط برای اینکه محرم باشن با هم حرف بزنن فاطمه خانوم مادربزرگ عرشیا گفته حتی شما تنهایی هم حق ندارید با هم حرف بزنید باید در حضور من باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_قرآن
💠 و إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ
و معبود شما، معبود یگانهای است که جز او هیچ معبودی نیست، [و اوست] بخشایشگر مهربان. بقره/۱۶۳
┄┅┅❅🌸❅┅┅┄ ┄┅┅❅🌸❅┅┅┄
┄┅┅❅🌸❅┅┅┄┄┅┅❅🌸❅┅┅┄
🔹🍃🌹🍃🔹
﷽
✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃
🍃🌹🍃🔹ـــــــــــــــــــــــ
🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿
🍃🌹🍃🔹ــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا علی ابن موسی:
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ
🔹🍃🌹🍃🔹
#امام_زمان #صبح_بخیر #سلام
┄┅┅❅🌸❅┅┅┄ ┄┅┅❅🌸❅┅┅┄
┄┅┅❅🌸❅┅┅┄┄┅┅❅🌸❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 در دعوا ، حتی اگر حق با شماست؛ به هیچ وجه بحث نکنید!
┄┅┅❅🌸❅┅┅┄ ┄┅┅❅🌸❅┅┅┄
┄┅┅❅🌸❅┅┅┄┄┅┅❅🌸❅┅┅┄
@karballa_ir - حجت الاسلام عالی.mp3
4.91M
نماز... نماز ...نماز
حتما گوش کنید و اگر اشکی جاری شد برای عاقبت بخیری دیگران دعا کنید..
🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
آهنگ تیتراژ فیلم معراجی ها (پلاک) با صدای امیر تیموری - @moozikestan_bot.mp3
3.36M
یه پلاک...
که بیرون زده ..
از دل خاک...
#بیت_الزهرا
🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
voice.ogg
3.26M
📚تاثیر نگاه حرام بر دل..
🦋🦋🦋
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
بعضی تصاویر
بدون شرح نیست
فقط😶
هر چی
به ذهنت فشار میاری
که یه جمله واسش بگی نمیتونی🙁
📢 #هروقتافتادین
خودتونو برسونید
در خونه ی #شهدا💝
نفسی تازه کنید
باهاشون خوش و بشی کنید🙂
و انرژی بگیرید واسه پاشدن
این دردانه های خدا💗
#خیلیمهربونن
دلشون نمیاد ردمون کنن
🌷🌷
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
🦋🦋🦋.🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
شهید صدرزاده در يادداشتى📝 به دوستان بسیجی خود مىنويسد:
چه مىشود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد🚌🚎
فکرش را بکن!
راه مىروى و راوی مىگويد:
اینجا قتلگاه شهید رسول خليلى است.💔
یا اینجا را که مىبينى همان جایی است که، مهدی عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.😭😭
یا مثلاً اینجا همان جایی است که،
شهیدحيدرى نماز جماعت مىخواند.🌱
شهید بيضائى بالای همین صخره نیروها را رصد مىكرد و کمین خورد.😞
شهید شهریاری را که مىشناسيد؟
همین جا با لهجه آذری برای بچهها مداحی مىكرد.🎤
یا شهید مرادى؛ آخرین لحظات زندگىاش را اینجا در خون خودش غلتیده بود.😔
یا شهید حامد جوانى؛ اینجا عباسوار پر کشید.😭
خدا بیامرزد شهيد اسكندرى را ... همینجا سرش بالای نیزه رفت.😭
شهید جهاد مغنيه، در این دشت با یارانش پر کشید ...💔
عجب حال و هوایی مىشود کاروان مدافعین حرم ...
عجب حال و هوایی ...😭
#شهیـدمصطفےصـدرزاده
#ما_ملت_امام_حسینیم
🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
📝فرازی از وصیتنامه
🟢شهید مدافعحرم عبدالرشید رشوند
✍🏻از: شهید عبدالرشید رشوند آوه
💭به: مردم عزیز ایران
ما تا آخرین قطره خون،
مقابل دشمــــن ایستادیم
و سنگرمان را خالی نکردیم
تا کشورمـان امــــن بمانــــد
و کسی نگاه چپ به
ایران عزیز اسلامیمان
و نامــــوس کشورم نکند!
حــــالا اینجــــا در کنــــارِ
بقیــــه دوستانِ شهیــــدمان
و حــــاج قاســــم عزیــــــــز،
چشــــــممــــان به شمــــاست...
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
💚اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد💚
🦋•🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
انگار به مامانم شوک زدی خیره شد به یه گوشهای از اتاق
دلم به شور افتاد رفتم دست گذاشتم روی شونههاش
_مامان، مامان خوبی؟
سری تکون داد زیر لب زمزمه کرد
_آخرشم شما دوتا پسر منو دق میدین
_خب مامان کار بدی نکرده که دختره رو دوست داره میخواد باهاش ازدواج کنه الان یه عقد موقت کردن که به هم محرم باشن
اکرم هم اون اکرم سابق نیست که، روسری سرش میکنه چادر میپوشه محرم نامحرم سرش میشه یه توبه واقعی کرده
انگار مامانم صدای منو نشنیده تو حال و هوای خودشِ. زیر لب زمزمه کرد چقدر من برای تو زحمت کشیدم پسر چه خون دلهایی برات خوردم حالا یواشکی من میری زن میگیری
ای داد بیداد چه غلطی کردم بهش گفتم
دستم رو گذاشتم روی بازوش تکون دادم
ببین، مامان جان یه خطبه کوچولو خونده شده که اینا با هم حرف میزنن به هم محرم باشن، همین
مامانم سر برگردون سمت من
_تو بهش زنگ میزنی جواب میده؟
نه مامان جواب منم نمیده ولی مطمئن باش جاش خیلی خوبه نگران نباش
_ماهان به من دروغ نگو
_به جون خودت دارم راستش رو میگم، من به شهدا قول دادم که هیچ وقت دروغ نگم
_تو خونه مادر بزرگ عرشیا رو بلدی؟
یا خدا میخواد بگه منو ببر اونجا بهش گفتم
_چطور مگه
صداش رو برد بالا
_چطور مگه و مرض بلد هستی یا نه
_من فقط یکبار رفتم اونجا نه نمیتونم برم
__ داد زد سرم
پاشو از جلوی چشمم برو گم شو تو بلدی میخوای منو نبری میگی بلد نیستم...
ادام دارد...
کپی حرام
جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
ﺧــــــــــﺪﺍﯾــﺎ؛ ❣
صفحه ی ﺁﺧﺮ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎمهﺍﻡ ﺭﺍ اینگونه می ﺧﻮﺍﻫﻢ:👇
به توفیق «شهادت» نائل شد ...🌹🍃
🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷