eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 شهادت سرباز وظیفه ناجا در درگیری با قاچاقچیان 🔹 فرمانده مرزبانی استان کردستان از وقوع درگیری مرزبانان گروهان مستقل مرزی بسطام با قاچاقچیان مسلح در منطقه خبر داد. 🔹 در این درگیری سرباز وظیفه "مهدی محرم" با رشادت تمام در برابر قاچاقچیان مسلح ایستادگی کرد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
🌺شاهد خداست! و تنھا او می‌داند که جوانیشان را، وقف نجابت شان کردند... 🌷 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 در وصف شما هرچه بخواهیم بدانیم باید که فقط سوره والشمس بخوانیم 🔹 آرامش این لحظه ما لطف شماهاست رفتید که ما راحت و آسوده بمانیم❤️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
🌺شاهد خداست! و تنھا او می‌داند که جوانیشان را، وقف نجابت شان کردند... 🌷 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺بسیج در کلام رهبری به مناسب هفته بسیج❤️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
هر کسی بیشتر کار کردحاج قاسم می‌شود؛ حاج ‌قاسم خودش حاج‌ قاسم شده ، یعنی هرکس رفت واردمیدان شد ، میاندار شد،کار بیشتـر کرد ، می‌شودحاج ‌قاسم .. ❤️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️سرکرده گروهک تروریستی حرکه النِضال تفهیم اتهام شد 🔹حبیب اسیود: دولت سوئد از اهداف ما و اینکه تجزیه طلب هستیم اطلاع داشت و حمایت می کرد. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
39.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پخش آهنگ خواننده ایرانی در خودرو سعودی غینمت گرفته شده توسط یمنی ها 🔴 رزمنده یمنی در خودرو مدل بالا و غنیمتی سعودی ، برای سیلی زدن به آنها و تحقیرشان "موزیک ویدئو فارسی" از حامد زمانی را پخش میکند ❗ کجاست؟ او در این چند سال چند تا از این موزیک ویدئوهای فرا ملی میتوانست تولید کند؟ ⁉️چرا چهره های مطرح انقلابی جویای احوالش نمیشوند؟❤️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
ای بسیجی! تا وقتی که پرچم‌ اسلام‌ را در افق نصب‌ نکردی ، حق‌ نداری استراحت‌ کنی .. |جاویدالاثر احمد متوسلیان❤️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز میت🙏 عد از عملیات خیبر ۶ – ۷ نفر از دوستان آماده شدیم بریم مشهد مقدس زیارت،👥👤 از جمله دوستانی که با ما بودند، که چند نفرشون بعداً به شهادت رسیدند، آقای سید یدالله حسینی رئیس دفتر خادم الشهدا، محمد کریمی، دایی محمد بیطرفان حزب‌الله که شعارهای مرگ بر شاه ایشون معروف بود و درجنگ به شهادت رسید، مجتبی بهاءالدینی، خدا روحشان را شاد کند و ما رو هم با اونا مشحور کند،🙏 ما رسیدیم به مشهد مقدس، غسل زیارت کردیم و وارد صحن امام رضا علیه السلام شدیم، یه مرده تربتی آوردند نماز میت بهش بخونند، منم اون دوران حدود ۱۸ سال داشتم، 👱🏻بار اوّل بود می¬خواستم نماز میت بخونم و نمی دونستم نماز میت چه جوری هست، به دوستان گفتم بریم پشت سر این مرده نماز بخونیم، حدود ۳۰ نفر ایستاده بودند ما هم ۶ نفر بودیم به جمع اون بندگان خدا اضافه شدیم، حاج‌آقا جلو ایستاد، مثل نماز مغرب و عشاء و صبح گفت: الله‌اکبر، ما هم گفتیم الله‌اکبر و ایستادیم به نماز شروع کرد🙏 به نماز مرده خوندن و رفت تو تکبیر دومش، گفت: الله‌اکبر، من رفتم رکوع، مرتب می¬گفتم سبحان‌الله! سبحان‌الله! سبحان‌الله! دیدم همه دارند می خندند و رفقای ما پشت‌سرمون قاه قاه می‌خندند،😆 ما پاگذاشتیم به فرار تو حرم امام رضا علیه السلام، صاحب‌مرده اومد دنبال ما، گفت تو مرده مارو از بین بردی!😠 ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇🌹 من دختری بودم مذهبی با کلی ذوق و شوق مذهبی سرزنده و شاد بودم اما در عین حال حساس روزهام با خوشی و بدی و خوشحالی و ناراحتی میگذشت تا اینکه شدم ۱۲ ساله من توی فضای مجازی فعالیت های زیادی در زمینه بسیج و کانال های فرهنگی و مذهبی داشتم به همین سبب در یک کانال مذهبی ادمین بودم و فعالیت داشتم که با یک اقا اشنا شدم ایشون هم در اون کانال فعالیت داشتن چون هردومون ادمین بودیم بعضی اوقات به دلایل مختلف و موجه به هم پیام میدادیم ایشون فرد محترم و خوش صحبتی بودن من تو این مدت با اینکه هیچ اتفاقی بینمون نیوفتاد ولی دلبسته ایشون شدم و اگه روزی به هر دلیلی باهاشون صحبت نمیکردم صبحم به شب نمیرسید خب ایشون خیلی مهربان صحبت میکردن بسیار در جایگاه یک خواهر به من احترام میذاشتن و القابی مثل ملکه و بانو برای من به کار میبردن روزها میگذشت و من بسیار دلبسته ایشون شده بودم که یک روز به دلیل یه پست در کانال باهم صحبت میکردیم که گفت خواهر دیگه کار ما تموم شده(چون دیگه از ادمینی در اومده بود) و دلیلی برای صحبت و گفت و گو نیست من خیلی جا خوردم و ناراحت شدم و سعی کردم کاری کنم که نره و ازم جدا نشه به همین خاطر حس خودم رو بهس گفتم و ابراز علاقه کردم ولی در عین حال حیای دخترونه ام باعث شده بود به خاطر کارم معذب بشم ولی ازش خواهش کردم که بلاکم نکنه جون خیلی دوسش داشتم من موقعیتم جوری بود که پیش پدربزرگ و مادربزرگ پیرم زندگی میکردم و به دلایلی مادر و پدرم جدا شده بودن به همین خاطر من خیلی کمبود محبت داشتم و همیشه دوست داشتم از زبون دیگران در مورد خودم تعریف بشنوم من وقتی بهش گفتم بلاکم نکنه نکرد و قبول کرد که با هم در مجازی صحبت کنیم روزها میگذشت و منو و اون در روز باهم صحبت میکردیم من خیلی دوسش داشتم حاضر بودم جونمو براش بدم اونم بهم ابراز محبت میکرد با هم صحبت میکردم در این بین قهر و آشتی هامون بود در این بین نامش رو گفته بود و همینطور سنش رو ۱۹ ساله بود اختلاف سنمون اصلا برام مهم نبود و من فقط خودش رو میخواستم همینطور گذشت تا رسیدیم به اسنفد سال ۹۹ شب عید بود که گوشیم خراب شد من فقط در همین حد تونسته بودم بهش پیام بدم و بگم گوشیم خراب شده 👇👇🌹
بعد اون همش ناراحت بودم و دلتنگش بودم جون خیلی وابسته اش شده بودم البته بهم قول داده بود وقتی من ۱۴ ساله شدم بیاد خواستگاریم تا اینکه من از دلتنگی زیاد نامه براش مینوشتم و میذاشتم زیر فرش تا اینکه یه روز پدرم اینو دید و همه چی رو فهمید پدرم به عمه بزرگم گفت و باهام صحبت کردم سر کوفت زد ولی ازم دلیل میخواست اون روز دقیقا نیمه شعبان بود و من به پدر و عمه بزرگم قول دادم که دیگه سمت اون پسر نرم ولی نشد چند بار از طریق دوستم باهم چت کردیم اماه هربار بلافاصله بعد چتمون آیدیشو عوض میکرد تا اینکه شد بعد ۵ ۶ ماه من با یکی از دوستانم که ۱۸ ساله هست صحبت کردیم و به من کمک کرد که ولش کنم و از خیالش بیرون بیام من وقتی با دوستم صحبت کردم خیلی اروم شدم دقیقا شب چهل و هشتم بود که من قول دادم که ولش کنم و بهش فکر کنم به دلایل زیادی اون شب وقتی باهم صحبت کردیم من گریه ام در اومد و بغلش کردم و اشک ریختم و همون موقع یه سیل بارون اومد احساس میکردم آسمون هم همراه من اشک میریزه فکرشو بکنید تو حیاط مسجد در حال هم زدن دیگ حلیم اشک ریختن و پشیمونی از گناه و بارون شدید از اون روزها ۲ ماه میگذره و من خلاص شدم از اون بار گناه من توی اون دوران پایه ششم بودم و به همین خاطر اصلا نتونستم درسامو بخونم چون همش درگیر اون بودم ولی الان ۱۳ سالمه و هفتم هستم درسامو میخونم و در کنارش فعالیت بسیجی خودم رو دارم و خدارو هزار مرتبه شکر میکنم به خاطر لطفی که در حق من کرد و من رو از دامن شیطان بیرون کشید در آخر اینکه بگم همیشه سعی کنید با عقلتون تصمیم بگیرید و به خاطر تنهایی و هر دلیلی به افراد جامعه اهمیت ندید چون در دوران جوانی و نوجوانی یک دختر بهترین دوست و همراه فقط و فقط میتونن خانواره باشن والسلام یاعلی مدد بی حد و عدد💛🖐🏼 خاطره خوب و هشدار دهنده‌ای بود، خودم از خوندنش واقعا لذت بردم🌹 🌹 خاطراتون رو به این آیدی ارسال کنید👇👇🌹 @Mahdis1234 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا