﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
دلنوشتهای#برایمحسن
چه کسی پای برگ ماموریتت
برای پراندن چُرت اهل زمین امضا زده بود!؟
فرزندان کدام تبار در لحظه بی سر شدنت
به استقبال آمدند که اینقدر #دلربا شده ای؟
عطر وجود کدام فرزند زهرا(س)
نفست را مسیحایی کرده بود؟
غبار قدم های کدام شهید بی سر
بر سر و تنت نشسته بود
که بوی #بهشت می دهی!؟.
محسن جان!
سواد کدام مکتب و درس کدام استاد،
#انقلاب با سرخی خون و فریاد
با حنجر بریده را به تو آموخت؟
پا جای پای چه کسی گذاشتی؟
راز و رمز جهانگیر شدن جوانمردی
و مرامت را در کجای قصه جانسوزت
جست و جو کنیم؟
در وداع آخرت و گلبوسه های غیرت و
محبتی که بر شانه های #خواهرانت نشاندی؟
در سینه ای که برای عمه سادات(س)سپر کردی؟
در لحظه اسارت با آن شکوه #مردانه ات؟
یا در سرخی خونی که از حنجرت
بر زمین #شامات ریخته شد!؟.
گمانم وقتی مشهور شدی که
قصه ات به #سر رسید!.
گمان که نه،
اگر کمی فکرم را عمیق کنم
مطمئمن می شوم که قصه سرت،
قصه ات را مَثل شهر و شهره عالم کرده است...
دست روی #تشنه بودن و نبودنت،
از قفا بریدن و نبریدن سرت،
عریان شدن پیکر بی سرت
و یا زبانم لال #سنگ باران تنت
و یا دواندن اسب های نعل تازه زده بر پیکرت،
نمی گذارم و می گذرم،
تا همانجایی که #قصه ات به سر رسیده است
برای گُر گرفتن جانمان بس است.
داستانت به خودی خود #روضه شد
و گریاند چشمهای یخ زده
در قطب و تجدد و روز مرگی ها را،
و جلا داد جان های مانده
در ترافیک سنگین داشته ها
و نداشته ها را،
و پراند چُرت #خمارهای خواب مانده در عمق #دنیا را،
معجزه کرد تن بی سرت و سر بی پیکرت.
#مذهبی #محسن_حججی
#نامه #دلنوشته #برادر #رفیق
#رفیق_شهید #داااش_محسن
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
ولی کسی جنازه را سنگ نمیزنه 😭😭😭
رو قفسه سینه شون بالا پایین نمیپره،پیکر نیمه جانشون رو زمین نمیکشه .... 💔💔💔💔😭😭😭
نامردا اما همه این کارا رو با #شهید_عجمیان کردند😭🥀
لعنت به همه اون کسانی که توی قتل همه شهدا دست داشتند چه با #چاقو چه با #سنگ چه با #لایک چه با #توئیت چه با.....
بسیجی شهید سید روح الله عجمیان
شــ🌷ــهـدا را با صلوات یادکنیم
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
#شهید_عجمیان
شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
اللهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم
شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 🥀🥀
🦋🦋🦋
قسمت ششم
در یکی از عملیات ها در حال #انتقال مجروحان بود که آمبولانس در منطقه ی « حلب » سوریه مورد هدف قرار گرفت. یک پزشک مفقود ، یک پرستار اسیر و یک پرستار دیگر با اصابت ۸ گلوله مجروح وشهید محمد حسن قاسمی هم به شهادت رسید.🍃⚘🍃
پیکرش در سوریه بود تا این که پس از گذشت نزدیک به ۴ ماه تفحص و شناسایی شد و صبح روز ( شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵ ) وارد فرودگاه بینالمللی شهرکرد شد.
به روایت از پدرشهید :
#محمدحسن یک سرباز به تمام معنا برای اسلام ناب و ولایت بود. با وجود اینکه کارشناس اتاق عمل بود اما مدیر ، راننده آمبولانس و رزمنده نیز بود و با هر نوع تفنگی میتوانست رزم کند.
برای تقویت جسم ، ورزش های مختلفی انجام می داد و در #کیوکوشین کاراته استاد بود. در #شنا نجات غریق بود. #صخره نوردی و #سنگ نوردی رو هم انجام میداد و به این صورت توانایی جسم خودش رو بالا می برد.
#محمد حسن همیشه نسبت به مردم کشور خود احساس مسئولیت و تعهد میکرد و همان طور که در جبهه ی مقاومت حضور داشت اگر در حال حاضر زنده بود به عنوان مدافع سلامت فعالیت می کرد.
ادامه دارد👇👇